استراتژی معامله گری معکوس

آیا تا به درحال حاضر با خویش اندیشیده اید چرا در لحظه ای که پوزیشن و داد و ستد ای انجام میدهید به یکباره جهت فرآیند تغییر کرده و شما به ضرر و زیان فرو میروید آیا تا به اکنون این به ذهنیت شما خطور کرده که کسی آنسوی صفحه نمایش نشسته و هر پوزیشن و داد و ستد ای که انجام میدهید بر عکس آنرا انجام میدهد و شمارا به ضرر و زیان فرو میبرد . روایت ذهن معکوس ادوارد مورفی مهندس هوافضا بود که در سال 1949 در مقر نیروی هوایی بر روی یک پروژه عمل میکرد . در یکی طاقت فرسا ترین آزمایشهای پروژه , یک تکنسین حواس پرت , یکیاز سیم ها را برعکس وصل کرد و تست وخیم شد . مورفی در رابطه این تکنسین اذعان کرد : «اگه یه رویکرد برای تخریب کردن چیزی وجود داشته باشه وی همون یه رویه رو پیدا می کنه» و این اولین ضابطه مورفی بود . در صدر در فرهنگ و تمدن فنی مهندسین ترویج یافته و سپس به فرهنگ وتمدن عامه رویکرد پیدا کرد . بعداً ضوابط دیگری نیز بعداز کسب جايگاه اضطراری از بنیاد مورفی در زمره ضوابط دارای اهمیت قرار گرفتند . از آن مورخ به آنگاه شرایطی به عنوان قانون ها مورفی متن شد که در پایین به مقداری از آن ها اشاره میکنم :
استراتژی های معاملاتی خرید و فروش سهام
بسیاری افراد معتقد هستند که به هیچ وجه نباید خلاف جهت جریان آب شنا کرد. این افراد اگر به دنیای معامله گری وارد شوند به طور قطع جزء آن دسته از معامله گرانی می شوند که به فلسفه “روند دوست ما است و هرگز نباید در خلاف جهت روند معامله گرفت” ایمان دارند. اما عده ای دیگر به این موضوع معتقد نیستند. از این رو، براساس این دو شخصیت متفاوت، می توان دو نوع از استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت؛ یعنی استراتژی معامله گری استراتژی معامله گری معکوس در جهت روند (Trend Trading) و استراتژی معامله گری در خلاف جهت روند (Countertrend Trading).
★ انجام معامله در جهت روند
معامله گری در جهت روند که آن را پیروی از روند نیز می نامند، یک نوع استراتژی معاملاتی در تحلیل تکنیکال است که قصد دارد با استفاده از تحلیل حرکت قیمت در یک جهت خاص سود به دست آورد. ریچارد دانکیان را پدر استراتژی پیروی از روند می نامند اما این استراتژی زمانی محبوبیت یافت که ریچارد دنیس و ویلیام اکهارت، آن را به گروهی معامله گر تازه کار آموختند و نام آن گروه را لاکپشت ها نهادند. معامله گران پیرو روند زمانی به پوزیشن های خرید وارد می شوند که روند صعودی بوده و بازار دائماً در حال ایجاد سقف های جدید باشد و هنگامی وارد پوزیشن های فروش می شوند که روند نزولی بوده و بازار به طور پیوسته در حال ایجاد کف های جدید باشد.
✔ مفهوم بازگشت قیمت در معامله گری در جهت روند
در استراتژی های معاملاتی پیروی از روند فرض بر این است که قیمت همچنان به روند کنونی خود ادامه می دهد و هر گونه نشانه ای از سیگنال بازگشت، معامله گر را مجبور می کند تا پوزیشن خود را ببندد. همه معامله گران از جمله معامله گران کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت می توانند از این استراتژی بهره ببرند. صرف نظر از تایم فریم انتخابی، معامله گر تا زمانی در معامله می ماند که متوجه علائم بازگشت روند شود. هر چند، بازگشت قیمت برای تایم فریم های مختلف در زمان های متفاوت رخ می دهد. بنابراین نقطه خروج از معامله برای یک معامله گر پیرو روند، نقطه بازگشت روند است.
✔ استراتژی های معاملاتی انجام معامله در جهت روند
برای معامله در جهت روند، استراتژی های معاملاتی مختلفی وجود دارد:
✰ میانگین های متحرک: در این استراتژی از دو میانگین متحرک با دوره های زمانی مختلف کمک می گیریم. زمانی وارد معامله خرید می شویم که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند و زمانی وارد معامله فروش می شویم که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند.
✰ اندیکاتورهای نشان دهنده مومنتوم: در این استراتژی زمانی که قیمت سهام دارای حرکت قوی است وارد معامله خرید و زمانی که حرکت ضعیفی دارد، وارد معامله فروش می شویم. اغلب می توانیم از اندیکاتور MACD کمک بگیریم.
✰ الگوهای نموداری و خطوط روند: با کمک این استراتژی زمانی که روند در حال افزایش است وارد معامله خرید می شویم و حد ضرر را زیر خط حمایت کلیدی قرار می دهیم. بدین ترتیب زمانی که روند قیمت معکوس می شود می توانیم با سود از معامله خارج شویم. در مورد الگوهای نموداری نیز باید گفت که در این استراتژی معامله گران از الگوهای ادامه دهنده روند استفاده می کنند.
بسیاری از اوقات معامله گران پیرو روند از ترکیبی از استراتژی های معاملاتی فوق استفاده می کنند. یک معامله گر ممکن است برای تأیید شروع یک روند جدید به دنبال شکست کانال باشد، اما زمانی وارد معامله شود که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند و حرکت نزولی قوی ایجاد شود. البته برای کسب حداکثر بازده، بهتر است که استراتژی های معامله در جهت روند را با تکنیک های مدیریت ریسک همراه کرد.
ذکر این نکته ضروری است که درست است ترکیب روش های فوق اطمینان بیشتری در معامله گر ایجاد می کند، اما تحلیل براساس خطوط روند نوعی تحلیل قدرتمند است که معامله گران می توانند تنها با استفاده از آن سودهای خوبی از بازار کسب نمایند. از این رو، در ادامه کمی راجع به خطوط روند صحبت می کنیم.
✔ تحلیل تکنیکال براساس خطوط روند
جریان قیمتی رو به بالا یا رو به پایین را روند گویند و در تعریفی کلی برآیند حرکات قیمت در بازار را روند می نامند. تحلیل روند بر این اصل استوار است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده در آینده نیز رخ خواهد داد. در واقع روشی است که سعی دارد با داده های کنونی قیمت و روند، حرکت آینده قیمت را پیش بینی کند. سه نوع روند در بازار قابل مشاهده است؛ روند صعودی، نزولی و خنثی.
✔ روند صعودی و روند نزولی چیست ؟
هنگامی که قیمت ها رو به افزایش باشند، مجموع حرکات صعودی و نزولی، روندی با شیب مثبت را ایجاد می کند که به آن روند صعودی می گوییم. در روند صعودی هر کفی که ایجاد می شود بالاتر از کف قبلی و هر سقفی که ایجاد می شود بالاتر از سقف قبلی است. وقتی قیمت ها رو به کاهش هستند نیز روندی با شیب منفی ایجاد می شود که به آن روند نزولی گفته می شود و در آن هر سقف پایینتر از سقف قبلی و هر کف پایینتر از کف قبلی است.
✔ رسم خط روند
برای رسم خط روند صعودی به حداقل دو کف قیمت (باید دومی بالاتر از اولی باشد) نیاز داریم که با متصل کردن آنها به یکدیگر می توان این نوع خط روند را رسم نمود. در مورد رسم خط روند نزولی نیز عکس این قضیه صادق است. یعنی برای رسم خط روند نزولی به حداقل دو سقف قیمت نیازمندیم.
✔ رسم کانال قیمت
کانال قیمت را از آن جهت رسم می کنیم تا بدانیم محدوده حرکات قیمت به چه شکل خواهد بود و با شکست کانال یا برگشت قیمت به درون آن سیگنال های لازم برای ورود به معامله یا خروج از آن را دریافت کنیم. همانند خطوط روند صعودی و نزولی، دو کانال صعودی و نزولی را می توانیم رسم کنیم. کانال صعودی، کانال قیمتی است که شیب مثبتی دارد و با استفاده از دو خط روند موازی رسم می شود. برای این کار، به موازات خط روند صعودی، خطی را رسم می کنیم که سقف ها را در بر بگیرد. کانال نزولی نیز شیبی منفی دارد و حاکی از ریزش قیمت هاست و برای رسم آن، به موازات خط روند نزولی، خطی را می کشیم که کف ها را در بر بگیرد.
✔ شکست کانال صعودی و نزولی
همان گونه که پیشتر بیان شد شکست کانال می تواند به منزله سیگنالی برای ورود به معامله باشد. چرا که حکایت از تغییر روند دارد. به طور مثال، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و آن را بشکند می توان وارد معامله فروش شد. اگرچه، برخی از معامله گران منتظر می مانند تا پولبک ایجاد شود. به هر جهت حد سود را می توان به اندازه عرض کانال در نظر گرفت.
✔ بازگشت قیمت به داخل کانال
این حالت نیز می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد. برای مثال همانند شکل زیر، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و نتواند آن را بشکند و دوباره به داخل کانال باز گردد می توان معامله خرید گرفت. برای کانال نزولی نیز اگر قیمت به خط بالایی کانال برخورد کند و آن را نشکند می توان معامله فروش گرفت.
البته ناگفته نماند اگر قیمت در کانال نزولی به خط پایینی برخورد کند و برگردد نیز معامله گرانی هستند که وارد معامله خرید می شوند. عکس این امر در مورد کانال صعودی نیز صادق است.
✔ روند خنثی در نمودار های تکنیکالی
زمانی که قیمت ها در یک محدوده مشخص شروع به نوسان می کنند میتوان دو خط را به عنوان حمایت و مقاومت برایشان در نظر گرفت. برای انجام معامله در روند خنثی می توان دو نوع استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت. یک استراتژی شکست سطوح حمایت و مقاومت و استراتژی دیگر بازگشت قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است.
✔ شکست سطوح حمایت و مقاومت
شکست حمایت و مقاومت خود به عنوان سیگنالی برای ورود به معاملات در نظر گرفته می شود. اگر مقاومت شکسته شود می توان وارد معامله خرید و اگر حمایت شکسته شود می توان وارد معامله فروش شد، البته گاهی برای اطمینان، می توان از روند غالبی که پیش از این روند خنثی شکل گرفته است کمک گرفت. بدین صورت که اگر روند غالب صعودی بوده و اکنون مقاومت شکسته شده باشد معامله گر با اطمینان بیشتری معامله خرید می گیرد و اگر روند غالب نزولی بوده و اکنون حمایت شکسته شده باشد معامله گر با اطمینان بیشتری وارد معامله فروش می شود.
✔ برگشت قیمت از سطح حمایت و مقاومت
از آنجا که در روند خنثی هم می توان معامله خرید و هم می توان معامله فروش گرفت، اگر قیمت به حمایت برخورد کند و آن را نشکند می توان معامله خرید و اگر به مقاومت برخورد کند و آن را نشکند نیز می توان معامله فروش گرفت.
★ انجام معامله در خلاف جهت روند
استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند که به عنوان”معامله گری معکوس” نیز شناخته می شود، یک روش معاملاتی است که در آن معامله گر با معامله در خلاف جهت روند سودهای کوچکی به دست می آورد و در واقع بخش بزرگی از حرکت روند را از دست می دهد. این استراتژی برخلاف استراتژی پیروی از روند است؛ گاهی برخی سهام خوب، بنا به دلایلی به نحوی که باید عمل نمی کنند. بنابراین این سهام با عملکرد ضعیف را که حدس می زنید به زودی رشد خواهد کرد، پیدا می کنید و در تلاش هستید تا آنها را در قیمت پایین و در کف، زمانی که همه در حال فروش آن هستند بخرید و با بالا رفتن قیمت، هنگامی که در سقف قرار گرفت آنها را بفروشید و سود کسب کنید.
در استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند اگر مسیری که دیگران می روند را دنبال کنید، فرصت های مناسب را از دست می دهید و به سود مورد نظر خود دست نمی یابید. اگر فقط به این دلیل که دیگران سهامی را خریداری کرده اند، شما نیز به سمت آن یورش ببرید موجب می شود دچار ضرر شوید. چون در هنگام خرید دیگران، قیمت ها بسیار بالا می رود و در هنگام فروش دیگران قیمت ها بسیار پایین می آید. به طور مثال، معامله گرانی که در هنگام تشکیل صف فروش، سهم را می خرند و با تشکیل صف خرید، سهم را می فروشند از همین استراتژی پیروی می کنند. آنها با حرکت در خلاف روند غالب امیدوارند پیش از خرید دیگران، خرید خود را انجام دهند و درنهایت فروش بزرگی نصیبشان شود.
✔ استراتژی انجام معامله در خلاف جهت روند
در استراتژی های معاملاتی خلاف جهت روند برای تعیین بهترین ناحیه برای اجرای معاملات می توان از اندیکاتورهای نوع مومنتوم، محدوده های معاملاتی و الگوهای بازگشتی استفاده نمود. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند همیشه باید توجه داشته باشند که سهام می تواند در هر لحظه روند خود را دوباره از سر بگیرد، به همین دلیل باید تکنیک های مدیریت ریسک را به طور جدی رعایت کنند؛ یعنی تا حد امکان ضررها را کوچک نگه دارند و از حد ضررهای مناسب بهره ببرند. به همین علت پیشتر گفته شد که این نوع معامله گران در تلاشند تا در هر معامله سودهای کوچکی از بازار کسب نمایند.
✔ مزایای انجام معامله در خلاف جهت روند
✰ فرصتهای معاملاتی بیشتر: با استفاده از استراتژی پیروی از روند، وقتی معامله گری در بازارهای رونددار برای ورود به معامله فقط به دنبال ایجاد پولبک ها باشد برای مدت زمان طولانی باید دست روی دست بگذارد و منتظر بماند. اما در معامله گری معکوس، معامله گر حتی هنگامی که قیمت در یک محدوده معاملاتی در نوسان است، در سطوح حمایت و مقاومت فرصت های معاملاتی بسیاری زیادی برای خرید و فروش خواهد داشت.
✰ افت های سرمایه کمتر: از آنجا که معامله گران خلاف جهت روند سودهای کمتر، اما به صورت منظمی، کسب می کنند نسبت به معامله گران پیرو روند با افتهای سرمایه کمتری نیز مواجه خواهند شد.
✔ محدودیتهای معامله در خلاف جهت روند
✰ کمیسیون ها: هر چه ورود و خروج به بازار بیشتر باشد، هزینه های معاملاتی بیشتری در پی خواهد داشت.
✰ اهمیت زمان: معامله گران خلاف جهت روند باید به طور مرتب بر بازار نظارت داشته باشند تا بهترین نقاط ورود و خروج برای معاملات خود را پیدا کنند. که استراتژی معامله گری معکوس البته می توانند با انجام خودکارسازی معاملات بر این مشکل فائق آیند.
✍ سخن پایانی
چه معامله گر پیرو روندی باشید که در بازارهای دارای روند مشغول معامله در جهت روند هستید و چه معامله گر معکوسی باشید که به فلسفه معروف “روند دوست شماست” اعتقادی ندارید، به طور قطع هدفتان کسب سود از بازارهای سرمایه است. این امر میسر نمی شود مگر آنکه بدون داشتن تعصب نسبت به استراتژی های معاملاتی ، قوانین مربوط به استراتژی معامله گری معکوس خود را وضع نمایید که در آن از مدیریت ریسک قوی استفاده کنید و بدانید که در معامله گری سادگی حرف اول را میزند، بنابراین قوانین خود را پیچیده نکنید.
نویسنده: خانم زینب آذریان
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
نحوه ایجاد استراتژی کاربردی برای معامله گری
استراتژی های معاملاتی بسیار خوبی وجود دارد و خرید کتاب ها یا دوره ها می تواند در وقت شما برای یافتن موارد مفید صرفه جویی کند. بسیاری از معامله گران صدها یا حتی هزاران دلار را به دنبال یک استراتژی تجاری عالی خرج می کنند و با یادگیری استراتژی های معاملاتی معامله گران دیگر شروع می کنند. اما ایجاد استراتژی کاربردی برای معامله گری توسط خودتان می تواند سرگرم کننده، آسان و به طرز شگفت آوری سریع باشد.
قبل از ایجاد یک استراتژی، باید گزینه های نمودار را محدود کنید. آیا شما یک معامله گر روزانه، معامله گر نوسانی یا سرمایه گذار هستید؟ آیا با یک تایم فریم یک دقیقه ای معامله می کنید یا تایم فریم ماهانه؟ مطمئن شوید که یک بازه زمانی متناسب با نیاز خود انتخاب کنید.
سپس می خواهید روی چه بازاری تمرکز کنید: سهام، معاملات آتی، فارکس یا بازار کالا؟ هنگامی که یک بازه زمانی و بازار را انتخاب کردید، تصمیم بگیرید که چه نوع معاملاتی را می خواهید انجام دهید.
خبر خوب: ایجاد اولین استراتژی تجاری شما آسان است.
خبر بد: ایجاد یک استراتژی تجاری سودآور سخت است.
با انتظارات درست شروع کنید. تشکیل یک استراتژی معاملاتی آسان است. چند ابزار و اندیکاتور معاملاتی را بیاموزید، می توانید این کار را انجام دهید. با این حال، این تصور واقع بینانه نیست که اولین استراتژی تجاری، شما را ثروتمند کند.
یافتن یک لبه معاملاتی عینی دشوار است. علاوه بر این، متوجه خواهید شد که تجارت سودآور فراتر از استراتژی معاملاتی شما است.
پس چرا هنوز باید استراتژی معاملاتی خود را شکل دهید؟ چرا فقط از استراتژی معاملاتی یک معامله گر موفق استفاده نمی کنید؟
معامله گران ممکن است ابزارها و رویکردهای خود را به اشتراک بگذارند. اما هیچ معامله گری نمی تواند سود شما را تضمین کند یا نخواهد کرد. هر معامله گر متفاوت است. از این رو، شما فقط می توانید از ترکیب منحصر به فرد و شخصی ابزارهای معاملاتی بهره مند شوید.
بهترین و پایدارترین رویکرد ایجاد و توسعه استراتژی معاملاتی شماست. این 10 مرحله را برای تشکیل اولین استراتژی معاملاتی خود دنبال کنید.
ایجاد استراتژی کاربردی برای معامله گری
مرحله 1: ایدئولوژی بازار خود را شکل دهید
قبل از اینکه به ایجاد استراتژی معاملاتی خود بپردازید، باید ایده ای در مورد نحوه عملکرد بازار ایجاد کنید. مهمتر از همه، شما باید به این سوال پاسخ دهید.
چرا فکر می کنید می توانید از بازارها درآمد کسب کنید؟
با مطالعه گسترده، ایدئولوژی بازار خود را شکل دهید. در مورد تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بخوانید.
از ادعاهای پولدار شدن سریع خودداری کنید.
به تقاضا و عرضه فکر کنید.
در اولین استراتژی معاملاتی خود از یک اصل پیروی کنید: آن را تا حد امکان ساده نگه دارید.
شما نمی خواهید از همان ابتدا تحت تأثیر یک استراتژی پیچیده قرار بگیرید. علاوه بر این، مدیریت و بهبود یک استراتژی معاملاتی با قطعات متحرک بیشتر دشوارتر است.
مرحله 2: بازاری را برای استراتژی کاربردی معامله گری خود انتخاب کنید
اگر تجارت فارکس را انتخاب می کنید، بدانید که با قیمت ارز چه چیزی می خرید و می فروشید. مطمئن شوید که در مورد مدل های مختلف کارگزاران فارکس اطلاعات کسب کرده اید. بدانید که حاشیه چگونه محاسبه می شود.
یا اگر معامله سهام را انتخاب می کنید، باید بدانید که سهم چیست.
نکته این است که در مورد هر بازار چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد. اما تا زمانی که بازار معاملاتی خود را انتخاب نکنید، نمی توانید شروع به یادگیری عمیق کنید.
انتخاب با شماست. تنها قانون این است که شما باید بازاری را که برای معامله انتخاب می کنید، درک کنید.
مرحله 3: یک چارچوب زمانی معامله را انتخاب کنید
قبل از به دست آوردن هر گونه تجربه معاملاتی، تصمیم گیری در مورد بازه زمانی معاملات سخت است. شما نمی دانید که آیا برای اسکالپینگ سریع مناسب تر هستید یا معاملات نوسان گیری روزانه.
آیا باید تایم فریم 5 دقیقه ای را معامله کنید یا نمودارهای روزانه؟
از این رو، می توانید با در نظر گرفتن شرایط خود شروع کنید. اگر برای تماشای بازار برای دوره های طولانی وقت دارید، معاملات روزانه را امتحان کنید.
هنگامی که در تایم فریم های زمانی سریع معامله می کنید، بازخورد سریعی دریافت می کنید تا زمان یادگیری خود را کوتاه کنید. همچنین اگر بازه های زمانی طولانی تری داشته باشید، آنچه از اقدام قیمت روزانه یاد می گیرید همچنان مفید خواهد بود.
البته، اگر قادر به تماشای بازار برای مدت طولانی نیستید، با نمودارهای پایان روز شروع کنید. با تلاش مداوم، می توانید به اندازه کافی یاد بگیرید که تصمیم بگیرید آیا معاملات نوسانی برای شما مناسب است یا خیر.
مرحله 4: ابزاری را برای تعیین روند انتخاب کنید
در مورد ابزاری تصمیم بگیرید که به شما در قضاوت در زمینه بازار کمک کند. (یعنی روند بالا یا پایین)،میتوانید ابزارهای حرکت قیمت مانند محورهای نوسان گر و خطوط روند را انتخاب کنید. همچنین می توانید از شاخص های فنی مانند میانگین متحرک و MACD استفاده کنید.
مرحله 5: محرک ورود خود را تعریف کنید
یک استراتژی کاربردی برای معامله گری این است که حتی با زمینه بازار مناسب، شما نیاز به یک محرک ورود هدف دارید. این کار به شما کمک می کند بدون تردید وارد بازار شوید.
هر دو الگوی نوار و شمعدان محرک های مفیدی هستند. اگر اندیکاتورها را ترجیح می دهید، RSI و استوکاستیک نیز گزینه های خوبی هستند.
مرحله 6: محرک خروج خود را برنامه ریزی کنید
شما باید برنامه ریزی کنید که چگونه وقتی اوضاع خراب می شود، از آن خارج شوید. بازار می تواند علیه شما حرکت کند و باعث ضرری فراتر از تصور شما شود. داشتن استاپ ضرر حیاتی است.
شما همچنین باید برنامه ریزی کنید که چگونه وقتی اوضاع بر وفق مراد شما پیش می رود، از آن خارج شوید. بازار برای همیشه راه شما را نخواهد رفت. از این رو، باید بدانید چه زمانی باید سود ببرید.
مرحله 7: خطر و ریسک خود را تعریف کنید
یک استراتژی کاربردی برای معامله گری این است که میزان ریسک خود را در معامله تعریف کنید. هنگامی که قوانین ورود و خروج خود را مرتب کردید، می توانید روی محدود کردن ریسک کار کنید.
راه اصلی برای انجام این کار، اندازه موقعیت (position size) است. برای یک تنظیم معاملاتی معین، اندازه موقعیت شما تعیین می کند که چقدر پول در خط قرار می دهید. اندازه موقعیت خود را دو برابر کنید، ریسک خود را دو برابر خواهید کرد. به اندازه موقعیت خود دقت کنید.
مرحله 8: قوانین تجارت خود را بنویسید
در این مرحله، استراتژی معاملاتی شما ساده است. ممکن است بتوانید قوانین معاملات را به خاطر بسپارید. با این حال، همچنان باید قوانین معاملاتی خود را بنویسید.
داشتن یک برنامه معاملاتی مکتوب روشی قوی برای اطمینان از نظم و انضباط است.
همچنین سابقه ای از استراتژی معاملاتی شما را ارائه می دهد. هنگامی که در تلاش برای اصلاح آن هستید، خواهید دید که مکتوب کردن آن چقدر مفید بوده است.
مرحله 9: استراتژی تجارت خود را آزمایش مجدد کنید
با قوانین نوشته شده خود، اکنون می توانید استراتژی را آزمایش کنید که یکی دیگر از مراحل استراتژی کاربردی برای معامله گری است.
اگر یک استراتژی معاملاتی اختیاری دارید، بک تست می تواند یک فرآیند سخت باشد. شما باید حرکت قیمت بازار را دوباره دیده و معاملات خود را به صورت دستی ثبت کنید.
اگر استراتژی معاملاتی مکانیکی و پیشینه کدنویسی دارید، می توانید این مرحله را تسریع کنید.
با این وجود، بررسی یک به یک معاملات، راهی عالی برای توسعه غریزه بازار شماست. انجام این کار همچنین می تواند به شما کمک کند به راه هایی برای بهبود استراتژی معاملاتی خود فکر کنید.
مرحله 10: استراتژی معامله گری معکوس برنامه ریزی کنید که چگونه استراتژی تجارت خود را بهبود بخشید
اولین استراتژی معاملاتی شما سودآور نخواهد بود. اما اشکالی ندارد استراتژی معاملاتی شما یک شی زنده است. ایستا نیست.
با تجربه و دانش رو به رشد شما، استراتژی معاملاتی شما بهبود خواهد یافت.
اما بیایید این را به شانس واگذار نکنیم. نحوه دریافت بازخورد و بهبود استراتژی معاملاتی خود را برنامه ریزی کنید. استراتژی معاملاتی خود را به جلو تست کنید. برنامه ریزی کنید تا از استراتژی معامله گری معکوس مشاهدات بازار خود یادداشت برداری کنید. معاملات خود را ثبت کنید و تصاویر نمودار خود را در نظم خوبی نگه دارید.
از تغییرات شدید در استراتژی معاملاتی خود اجتناب کنید.
برای این مرحله نهایی (که ممکن است برای همیشه طول بکشد)، به یاد داشته باشید که هدف شما دستیابی به امید مثبت در هر معامله است. سود مثبت برای هر معامله نیست.
اجازه دهید آمار برای شما کار کند. اراده خود را در بازار تحمیل نکنید.
جمع بندی
ایجاد استراتژی معاملاتی خود می تواند در زمان و هزینه صرفه جویی کند و در عین حال سرگرم کننده و آسان باشد.
اولین قدم برای ایجاد استراتژی معاملاتی خود این است که تعیین کنید قصد چه نوع معامله گری دارید، چارچوب زمانی معامله تان و چه محصولاتی را معامله خواهید کرد.
هنگام ایجاد یک استراتژی معاملاتی، بهتر است با نگاه کردن به داده های تاریخی، عملکرد یک دارایی در گذشته را مشاهده کنید.
ایجاد نقاط ورود و خروج همراه با قوانین دیگر می تواند به موفقیت یک استراتژی کمک کند.
آزمایش یک استراتژی بر روی شاخصهای مختلف و دورههای زمانی مختلف به تعیین چگونگی و زمان عملکرد استراتژی و بهترین راههای کسب سود و جلوگیری از ضرر کمک میکند.
7 نکته در خصوص نظم معامله گری
یکی از تصورات غلط افراد تازه واردی که به دنیای مالی وارد می شوند و گاها از دور، زندگی پر زرق و برق و شرایط مالی تریدرهای موفق بازار را می بینند این است که گمان می کنند هرکس بتواند وارد این دنیا شود خیلی سریع و ظرف چند سال به درآمد بالا و رفاه مالی زیادی می رسد و به یک میلیاردر تبدیل خواهد شد. باید بدانید واقعیت دنیای مالی متفاوت از این طرز تفکر است و هرکس که وارد حوزه معامله گری می شود لزوما به یک ترید حرفه ای موفق تبدیل نمی شود. موضوعی که باید در استراتژی معامله گری معکوس اینجا برایتان مهم باشد در نظر گرفتن نکات مهم در خصوص نظم معامله گری است. در این مطلب به 7 نکته در خصوص نظم معامله گری اشاره می کنیم.
واقعیت دنیای تجارت و معامله گری
همانطور که در مقدمه اشاره شد لزوم ورود افراد به دنیای معامله گری آن ها را به یک معامله گر تبدیل نمی کند. متاسفانه از تعداد افرادی که به عنوان تریدر در بازارهای مالی، (چه بازار بورس، چه فارکس یا بازار ارزهای استراتژی معامله گری معکوس دیجیتال)، وارد می شوند تنها حدود 2 درصد آن ها موفق و برنده می شوند و 98 درصد دیگر سرمایه خود را در این راه از دست می دهند.
اما چه چیزی سبب این موضوع می شود؟ در پاسخ باید گفت عدم درک مفهوم انضباط و نظم معامله گری یکی از دلایل اصلی در این زمینه است. این موضوع به روان شناسی بازارهای مالی اشاره دارد. یعنی شما باید در کنار آموزش انواع روش های تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال و روش های معامله گری دیگر، با روانشناسی بازار نیز آشنا باشید. یکی از موضوعات مهم در روانشناسی بازار مفهوم نظم معامله گری است که در ادامه به 7 نکته در خصوص نظم معامله گری می پردازیم. اما قبل از پرداختن به موضوع نظم و انضباط در معامله گری بهتر است این مفهوم را تعریف کنیم.
مفهوم نظم و انضباط معاملاتی
نظم و انضباط پایه و اساس همه استراتژی های معاملاتی کاربردی استراتژی معامله گری معکوس است. بدون نظم و انضباط، از خطرات معاملاتی که انجام می دهید آسیب خواهید دید. این خطرات شامل ترس و طمع و یا ترس از دست دادن فرصت است. تنها با پاسخگو نگه داشتن خود و حفظ نظم و انضباط در هر زمان می توانید به اهداف تجاری خود برسید و به یک معامله گر موفق در بازارهای مالی تبدیل شوید.
اگر قبل از یادگیری نظم و انضباط، بر روی استراتژی معاملاتی خود تمرکز کنید، جزئیات استراتژی شما واقعا اهمیتی نخواهد داشت. نظم و انضباط چیزی است که استراتژی های تجاری موفق را ممکن می کند. نظم در معامله گری به این دلیل مهم است که شاخص های فنی، تکنیک های مدیریت ریسک و اصول معاملاتی در نهایت نتیجه بدهند.
احساس غرق شدن در معامله گران بسیار متداول است. هنگامی که ضررهای آن ها زیاد شده و این ضررها شروع به انباشته شدن کنند، خروج زودهنگام می تواند بسیار وسوسه انگیز باشد. برعکس این قضیه نیز صدق می کند. هنگامی که سودها و دستاوردها زیاد می شوند، پافشاری شما برای ادامه سرمایه گذاری در آن موقعیت می تواند بسیار وسوسه انگیز باشد. معامله گران منضبط با هیچ حرکت قیمت خاصی منحرف نمی شوند. آنها متوجه می شوند که وقتی نظم در معامله گری به درستی اعمال شود و به آن پایبند باشند، استراتژی های معاملاتی آنها در طول زمان سود خالص ایجاد می کند.
7 نکته در خصوص تبدیل شدن به یک استاد نظم و انضباط در معاملات
تبدیل شدن به یک معامله گر موفق به زمان و تمرین نیاز دارد. با این حال، چند کار وجود دارد که می توانید برای ایجاد، بهبود و افزایش سطح نظم معامله گری خود انجام دهید. هنگام طراحی یک استراتژی تجاری موثر، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- مجموعه ای واضح از قوانین نظم معاملاتی را دنبال کنید، اگر دستورالعملی ندارید بنابراین شما نمی توانید موفق باشید. در نتیجه، مجموعه ای از قوانین را دریافت کرده و شروع به پیروی از آنها کنید.
- با چیزی آسان شروع کنید و نظم و انضباط خود را رشد دهید، بهترین استراتژی معاملاتی برای شما این استراتژی است که موضوعات را کاملاً درک کنید. معامله گرانی که خسته، عصبی یا گیج هستند احتمالاً حس نظم و انضباط خود را از دست می دهند. هنگامی که از یک چیز کوچک شروع و با پیروی از قوانین خود شروع به موفقیت کنید، اعتماد به نفس مورد نیاز را به دست خواهید آورد. به عبارت دیگر از مفاهیم پیچیده برای شروع یادگیری دوری کنید تا خسته و گیج و سردرگم نشوید.
- هدف خود را با پیروی از قوانین خود تعیین کنید. معامله گران می خواهند پول در بیاورند! با این حال، ما ابتدا به چارچوب خود نیاز داریم. اگر نتوانید چارچوبی برای خود بسازید، هرگز تجارت پولی موفقی نخواهید داشت. بنابراین تا زمانی که در ایجاد و پیروی از قوانین خود تسلط پیدا نکردید، هدف خود را پیروی از قوانین موجود قرار دهید، سپس زمانی که تسلط لازم را پیدا کردید، شروع به تغییر عناصر استراتژی خود می کنید که شما را به سمت سودآوری سوق می دهد.
- همیشه از یک طرح معاملاتی استفاده کنید. طرح معاملاتی مجموعه ای از قوانین مکتوب است که معیارهای ورود، خروج و مدیریت پول معامله گر را برای هر خرید مشخص می کند. با فناوری امروزی، آزمایش یک ایده معاملاتی قبل از ریسک کردن پول واقعی، آسان است. این روش که به عنوان بک تست شناخته می شود، به شما امکان می دهد ایده معاملاتی خود را با استفاده از داده های تاریخی اعمال کنید و تعیین کنید که آیا قابل اجرا است یا خیر. هنگامی که یک طرح توسعه یافت و آزمایش بک تست نتایج خوبی را نشان داد، می توان از آن در معاملات واقعی استفاده کرد.
- با تجارت و ترید مانند یک تجارت رفتار کنید. برای موفقیت، باید به تجارت به عنوان یک تجارت تمام وقت یا پاره وقت نگاه کنید، نه به عنوان یک سرگرمی یا شغل. اگر به عنوان یک سرگرمی مورد توجه قرار گیرد، هیچ تعهد واقعی برای یادگیری وجود ندارد و اگر به آن به عنوان شغل نگاه کنید، می تواند ناامید کننده باشد زیرا هیچ دریافت حقوق منظمی وجود ندارد. تجارت تجارت است و متحمل هزینه، ضرر، مالیات، عدم اطمینان، استرس و ریسک است. به عنوان یک معامله گر باید برای به حداکثر رساندن پتانسیل خود تحقیق و استراتژی داشته باشید.
- یک متدولوژی مبتنی بر حقایق ایجاد کنید. باید به این باور برسید که صرف زمان منظم برای یادگیری و توسعه یک روش معاملاتی مناسب ارزش تلاش را دارد. معامله گرانی که عجله ای برای یادگیری ندارند، معمولاً زمان بیشتری برای بررسی تمام اطلاعات موجود دارند. این را در نظر بگیرید: اگر می خواهید شغل جدیدی را شروع کنید، به احتمال زیاد باید حداقل یک یا دو سال در یک کالج یا دانشگاه تحصیل کنید یا به صورت تجربی شروع به فراگیری کنید تا اینکه واجد شرایط درخواست موقعیت در رشته جدید باشید. یادگیری نحوه تجارت حداقل به همان مقدار زمان و تحقیق و مطالعه مبتنی بر واقعیت نیاز دارد.
- تجارت را در چشم انداز خود حفظ کنید. هنگام معامله بر روی تصویر بزرگ متمرکز بمانید. یک معامله با ضرر نباید ما را شگفت زده کند، چرا که ضرر بخشی از تجارت است. هنگامی که یک معامله گر برد و باخت را به عنوان بخشی از تجارت بپذیرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات خواهند داشت. تعیین اهداف واقع بینانه که با یادگیری نظم معامله گری ایجاد می شود، بخش مهمی از حفظ چشم انداز معاملات است. کسب و کار شما باید بازدهی معقولی را در مدت زمان معقولی به دست آورد. اگر انتظار دارید تا چندروز، یا چند ماه و حتی دو سال آینده مولتی میلیاردر شوید، خود را برای شکست آماده کرده اید.
جمع بندی
ایجاد قوانین معاملاتی و نظم معامله گری به طرز شگفت انگیزی آسان است. با ایجاد یک استراتژی معاملاتی ثابت شروع کنید. معامله در زمان های مشابه از روز و نگه داشتن موقعیت هایی با طول های مشابه، حرکات شما را بسیار قابل پیش بینی تر می کند. همچنین باید فقط از روش های تحلیل و پلتفرم های معاملاتی که کاملاً درک می کنید استفاده کنید. هنوز فرصت های زیادی برای کسب سود برای شما وجود دارد. عجله نکنید.
سوالات زیر را از خود بپرسید:
از چه شاخص های فنی باید استفاده کرد؟
آیا شما یک معامله گر ریسک پذیر هستید؟
امیدوارید کدام دارایی ها را معامله کنید؟
پارامترهای معاملاتی فعلی شما چیست؟
آیا حد ضرر را می پذیرید؟
نوشتن هر یک از قوانین به شما کمک می کند. در این صورت به خاطر سپردن هر قانون نیز آسان تر می شود. در نهایت رعایت این قوانین غریزی خواهد بود. صرف نظر از ترجیحات تجاری شما، نظم و انضباط مهم بوده و مهم باقی خواهد ماند. به عنوان پایه و اساس تجارت، نظم معامله گری و داشتن انضباط چیزی است که به شما امکان می دهد از دانش معاملاتی خود به خوبی استفاده کنید.
آموزش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه یکی از اصلترین الگوهای در تحلیل تکنیکال است که شروع یک روند معکوس را نشان میدهد. این الگو چه برای کسانی که به دنبال دور ماندن از خطرات احتمالی هستند و چه برای کسانی که به دنبال نشانهای از تغییر روند در نقطه عطف هستند بسیار کاربردی است. در این مقاله، نحوه استفاده از الگوهای سر وشانه تحلیل تکنیکال را برای تعیین فرصتهای ورود و خروج معامله را بررسی میکنیم.
مهم است که به عنوان یک معاملهگر یاد بگیرید چگونه این الگوی تحلیل تکنیکال را شناسایی و درک کنید که در زمان ظاهر شدن به شما چه میگوید. ما همچنین نمونههایی از الگوی سر و شانه در طول روندهای صعودی و نزولی و اینکه چگونه می توانید این ابزار تحلیل تکنیکال را در استراتژی معاملاتی خود بگنجانید، بررسی خواهیم کرد.
الگوی سر و شانه چیست؟
از الگوی سر و شانه (Head and Shoulders Pattern) میتوان در تحلیل پرایس اکشن طیف گسترده ای از بازارها از جمله معاملات فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال استفاده کرد. در حقیقت، این یک الگوی ساده و انعطافپذیر برای معاملهگرانی است نمودارهای قیمت را تحلیل میکنند.
تشکیل الگوی سر و شانه
یک الگوی سر و شانه در طول یک روند صعودی با افزایش قیمت و سپس کاهش قیمت شروع میشود تا شانه چپ را تشکیل دهد. پس از آن قیمت دوباره افزایش مییابد و یک قله بالاتر از قبلی ایجاد میشود که به عنوان قله سر شناخته می شود. قیمت یکبار دیگر کاهش مییابد و سپس به یک قله پایینتر از سر ایجاد شده که شانه سمت راست را تشکیل می دهد.
هنگامی که قیمت در امتداد شانه چپ و سر کاهش مییابد، به آنها نوسان پایین (Swing Low) می گویند. اتصال نقاط کف قیمتی با استفاده از یک خط روند که به سمت راست امتداد یافته است، یک خط گردن را تشکیل میدهد. زمانی که قیمت به زیر خط گردن میرسد، الگوی سر و شانه کامل در نظر گرفته میشود و احتمالا قیمت به حرکت نزولی خود ادامه میدهد.
مثالی از الگوی سر و شانه
در زیر نمونهای از الگوی سر و شانه را مشاهده میکنید که بر روی نمودار کندل استیک بیتکوین شکل گرفته است. پس از تشکیل شانه چپ، سر و شانه راست، قیمت این ارز دیجیتال از خط گردن پایینتر رفته و یک روند نزولی را در پیش گرفته است. در این مثال، شانه سمت راست بسیار کوچک است.
این واقعیت که قیمت نمیتواند به طور قابل توجهی به بالاترین حد خود بازگردد، نشان میدهد که فشار فروش زیادی قبل از افت قیمت و آغاز روند نزولی وجود داشته است. این همان چیزی است که در تصویر کاملا واضح است.
الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر وشانه معکوس در طول یک روند نزولی تشکیل میشود. به این صورت که قیمت در حال کاهش است و سپس برای مدت کوتاهی افزایش مییابد و شانه چپ ایجاد میکند. قبل از اینکه مجددا برای مدت کوتاهی صعود کند، قیمت به پایینترین سطح خود کاهش مییابد و سر تشکیل میشود.
قیمت دوباره در یک حرکت نزولی، تا پایینترین سطح دره اول را پیش میگرد و شانه راست را تشکیل میدهد. در این الگو، خط گردن از سقفهای قیمتی شانه چپ و سر تشکیل میشود. وقتی قیمت خط گردن را بشکند و بالاتر از آن حرکت کند، احتمالا قیمت روندی افزایشی خواهد داشت.
استراتژی معامله با الگوی سر وشانه: ورود، حد ضرر و هدف سود
در یک الگوی سر و شانه، هنگامی که قیمت خط گردن را میشکند، بهترین فرصت برای ورود است. هنگام تعیین نقاط ورود و خروج خود به بازار، مطمئن شوید که از یک برنامه مدیریت ریسک استفاده میکنید. حد ضرر در الگوی سر و شانه درست بالایشانه راست و در الگوی سر وشانه معکوس در زیر شانه راست قرار دارد.
برای تخمین هدف سود یا هدف قیمتی، میتوانید فاصله الگو را از پایین به بالا اندازهگیری کنید و آن را به نقطه شکست خط گردن برای یک الگوی سر و شانه معکوس اضافه کنید. برای الگوی سر و شانه نزولی، ارتفاع الگو را از نقطه شکست خط گردن کم کنید تا هدف سود مشخص شود.
در الگوی تاپینگ، ارتفاع یا فاصله از قله سر تا پایینترین کف قیمتی اندازهگیری میشود. در صورتی که کف قیمتی (نوسان پایین) بسیار زیاد باشد (یعنی یک استراتژی معامله گری معکوس یقه با زاویه بسیار تند)، میتوانید از کف قیمتی پایینتر برای تعیین هدف سود استفاده کنید. در الگوی معکوس نیز، ارتفاع از پایین سر تا بالای بالاترین نوسان در بالای الگو است. اگر یکی از سقفهای قیمتی زیاد بود، میتوانید از سقف قیمتی پایینتر آن استفاده کنید.
نرمافزارهای تشخیص الگوی سر وشانه
الگوهای سر وشانه ممکن است برای اهداف ورود، حد ضرر و هدف سود مورد معامله قرار گیرند. نرمافزار تشخیص الگو میتواند به تشخیص الگوهای سر وشانه در نمودارها در این مورد کمک کند. اما فراموش نکنید که نباید تنها به این نوع نرمافزارها تکیه کنید. چرا که گاهی اوقات ممکن است نرمافزار به اشتباه مجموعهای از کندلهای قیمت را به عنوان الگو شناسایی کند و منجر به ایجاد ریسکهای جبران ناپذیر برای شما شود. در نتیجه، بهتر است یافتههای خود را به صورت دستی نیز بررسی کنید و به دنبال الگوهایی باشید که با مثالهای این مقاله مطابقت دارند.
الگوهای سر وشانه صعودی هستند یا نزولی؟
تا زمانی که شکستگی در روند ایجاد نشود، یک الگوی سر وشانه نه صعودی و نه نزولی است. ممکن است یک الگوی معکوس ایجاد شود، اما تا زمانی که از خط گردن شکسته شود و به حرکت رو به بالا ادامه دهد، قیمت همچنان میتواند در یک روند نزولی باشد. اگر قیمت به زیر الگو برود، نشان دهنده ادامه روند نزولی است نه اینکه معکوس شدن آن.
به طور مشابه، تشکیل یک الگوی تاپینگ به معنای معکوس شدن قیمت نیست. برای برگشت، قیمت باید زیر خط گردن بشکند و به ریزش ادامه دهد. اگر یک الگوی سر وشانه ظاهر شود، اما قیمت به جای پایین آمدن در زیر آن، بالاتر از آن افزایش یابد، این نشاندهنده ادامه صعودی به جای بازگشت نزولی است. در شرایط مختلف دیگر برای تشخیص روند حرکتی قیمت، میتوانید صبر کنید تا خط گردن شکسته شود.
تشخیص الگوی سر و شانه در بازار
وقتی صحبت از ارز دیجیتال میشود، به دنبال یک روند صعودی باشید که در آن قیمت سه قله را ایجاد کرده است و قله میانی از سایر قلهها بالاتر است. زمانی که قیمت به زیر خط گردن سقوط کند، حد ضرر مشخص کنید و از فروش سهام خودداری کنید.
حد ضرر معمولاً بالای شانه راست قرار میگیرد، اما برای جلوگیری از افت احتمالی، میتوانید آن را بالای هر نوسانی که قبل از شکستگی خط گردن قرار دارد قرار دهید. ارتفاع الگو را محاسبه کنید، سپس آن را از نقطه شکست کم کنید تا به هدف سود برسید. در زیر مثالی از سهام اپل با ارتفاع الگوی ۲۱.۰۹. برای شما آورده شده است. معامله گرانی که به دنبال سیگنال خرید هستند، باید الگوی سر و شانه معکوس را بررسی کنند.
آیا میتوان به الگوی سر و شانه اعتماد کرد؟
الگوی سر و شانه میتواند نشاندهنده پایان یک روند صعودی یا نزولی باشد، اما باید منتظر تا قیمت قبل از حرکت از خط گردن عبور کند. برای ورود و کسب سود مورد انتظار ابتدا طول یا ارتفاع الگو را اندازهگیری کنید، یک توقف ضرر در شانه راست ایجاد کنید و از خط گردن به عنوان نقطه ورود استفاده کنید. مانند هر الگوی تکنیکال دیگری، الگوی سر وشانه نیز مزایا و معایبی دارد.
البته مانند همه الگوهای تحلیل تکنیکال، در الگو سر و شانه نیز مزایا و معایبی وجود دارد. سود هدفی که در این الگو مشخص میکند در نهایت صرفا تخمین است. در مواقعی، قیمت نه تنها میتواند به حد مشخص شده شما نمیرسد، بلکه میتواند در خلاف جهت آن حرکت کند.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند روی ویژگیهای خاص این الگو تمرکز کنند. به عنوان مثال، شانه راست کوچک در مقایسه یک شانه راست بزرگ، حدضرر کوچکتری دارد. این کار میتواند نسبت ریسک به پاداش را بهبود بخشد، زیرا در حالی که سود را براساس ارتفاع استراتژی معامله گری معکوس الگو تخمین میزنید، حدضرر را فقط بر اساس فاصله کمتر بین خط گردن و شانه راست تعیین میکنید. جستوجوی ویژگیهای مشابه مانند این مورد میتواند شانس شما را برای دریافت سود بیشتر افزایش دهد. با این حال فراموش نکنید که در یک معامله، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.
ذهن معکوس در معامله گری
آیا تا به درحال حاضر با خویش اندیشیده اید چرا در لحظه ای که پوزیشن و داد و ستد ای انجام میدهید به یکباره جهت فرآیند تغییر کرده و شما به ضرر و زیان فرو میروید آیا تا به اکنون این به ذهنیت شما خطور کرده که کسی آنسوی صفحه نمایش نشسته و هر […]
آیا تا به درحال حاضر با خویش اندیشیده اید چرا در لحظه ای که پوزیشن و داد و ستد ای انجام میدهید به یکباره جهت فرآیند تغییر کرده و شما به ضرر و زیان فرو میروید آیا تا به اکنون این به ذهنیت شما خطور کرده که کسی آنسوی صفحه نمایش نشسته و هر پوزیشن و داد و ستد ای که انجام میدهید بر عکس آنرا انجام میدهد و شمارا به ضرر و زیان فرو میبرد . روایت ذهن معکوس ادوارد مورفی مهندس هوافضا بود که در سال 1949 در مقر نیروی هوایی بر روی یک پروژه عمل میکرد . در یکی طاقت فرسا ترین آزمایشهای پروژه , یک تکنسین حواس پرت , یکیاز سیم ها را برعکس وصل کرد و تست وخیم شد . مورفی در رابطه این تکنسین اذعان کرد : «اگه یه رویکرد برای تخریب کردن چیزی وجود داشته باشه وی همون یه رویه رو پیدا می کنه» و این اولین ضابطه مورفی بود . در صدر در فرهنگ و تمدن فنی مهندسین ترویج یافته و سپس به فرهنگ وتمدن عامه رویکرد پیدا کرد . بعداً ضوابط دیگری نیز بعداز کسب جايگاه اضطراری از بنیاد مورفی در زمره ضوابط دارای اهمیت قرار گرفتند . از آن مورخ به آنگاه شرایطی به عنوان قانون ها مورفی متن شد که در پایین به مقداری از آن ها اشاره میکنم :
● در شرایطیکه شما از یک صف به صف دیگری رفتید , سرعت صف قبل بیشتر از صف فعلی خواهد شد . ● هرگاه جسم بـا ارزشی از دست شما به زمین می افتد به غیر قابل دسترس ترین مکان می رود ( رینگ برلیان به باطن چاه فاضلاب می افتد ) ● شما هر موقع دنبال چیزی میگردید هـمیشه در آخـرین مـکانی که آن را کاوش می کنید می یابیدش . ● هرگاه کفش تازه را برای نخستین بار به پا فرمایید تمامی پایشان را روی آن خواهد گذاشت . ● لبخند بزن… فردا روز بدتریه… ● بعداز اینکه دسننان حسابی روغنی و سیاه شد , بینی شما آغاز به خارش خواهد کرد . ● احتمال روبرو شدن با یک آشنا هنگامی که با کسی میباشید که مایل نیستید با وی چشم گردید ارتقاء می یابد . ● هنگامی در ترافیک گیر کرده ای لاینی که تو در آن هستی دیرتر رویه می افتد ● اهمیتی ندارد که چقدر دنبال جنسی بگردید , به محض اینکه آنرا خریدید آنرا در دکان ی دیگری ارزانتر خواهید یافت ● هرگاه چیزی را بدور بیاندازید , به آن نیاز پیدا خواهید کرد . ● مدام نان از طرفی که به آن کره مالیده اید روی زمین می افتد . ● مقطع متعددی درانتظار اتوبوس میمانی و خبری نیست پس سیگاری روشن میکنی به محض روشن شدن سیگار , اتوبوس میرسد . ● در شرایطیکه تو دیرت شده اتوبوس نیز دیر میاید . بله و صدها مثال ی دیگر که از معکوس شدن انتظارات خبر میدهد , به حیث شما در شرایطی که از زمان ورودتان به بازارهای مالی مدام بر عکس تاءمل می کردید تا به حالا چقدر سود می کردید؟ و البته عاقبت خویش آقای مورفی : یه شب تو یه اتوبان سوخت خودرو آقای مورفی تموم می شه , اون شب تو بزرگ راه ترافیک بوده و خودرو ها به کندی تکان می کردند , آقای مورفی نیز خودرو را به کناری میبره تا سایر ی خط مش رو با آژانس بره . با ادب کنار اتوبان ایستاده بود که یک دفعه خودرو یه گردشگر انگلیسی که داشته مغایر جهت می اومده به مورف میزنه و اونو می کشه , اتفاقا اون روز لباسش نیز سپید بوده . حال تصور کنید با یه خرقه سپید کنار یه اتوبان نامرتب ایستاده باشی , بعد از آن یه گردش گر در جهت مخالف بیاد بهت بزنه و بمیری . احتمال دارد موقع جون دادن این پاراگراف ی معروفش روی لبش بوده : “ اگه یه منش برای ضایع کردن چیزی وجود داشته باشه وی همون یه رویکرد رو پیدا می کنه ” اینجانب تحت عنوان مولف ی این مقاله هیچ حیث خاصی ندارم لکن هدفم از نوشتن این پست به معضل کشیدن ذهن خواننده است که بتواند مقداری عمیق خیس به موضوعات نگاه نماید و معمولی از آنها نگذرد .