ضعف در شکست نمودار

انواع گپ قیمت و ویژگیهای آن در تحلیل تکنیکال
گپ چیست؟ گپ عبارت است از ناپیوستگی جزئی در نمودار یا چارت حرکت قیمت که در آن، قیمت نسبت به بسته شدن در روز یا کندل گذشته افزایش یا کاهش یابد در حالی که هیچ معامله ای در این بین رخ نداده است. زمانی ضعف در شکست نمودار که اخبار یا هر عامل دیگری که باعث می شود مبانی بازار در ساعاتی که بازارها معمولاً بسته هستند تغییر کند ، شکاف ها رخ میدهد! بیاید با هم بفهمیم که گپ چیست و انواع شکاف قیمتی در بورس و فارکس را با هم بررسی کنیم.
شکاف قیمت به بیان ساده محدوده ای نمودار است که در آن ضعف در شکست نمودار معامله ای انجام نشده است. در روند صعودی به عنوان مثال باز شدن قیمت بالاتر از قیمت بالایی روز قبل شکاف یا گپ یا فضای بازی ایجاد می کند که در طول روز پر نمی شود. در روند نزولی بالاترین قیمت روز، کمتر از قیمت پایینی روز قبل است و تشکیل یک شکاف می دهد. شکاف ها در روند صعودی نشانه استحکام روند و در روند نزولی نشانه ضعف روند می باشد. شکاف ها در نمودارهای هفتگی و ماهانه بلند مدت نیز پدید می آیند و وقوع آنها اتفاق با اهمیتی تلقی می شود. اما غالبا شکاف ها در نمودار های روزانه اتفاق می افتند.
گپ قیمتی در بورس یعنی چه؟
گپ درنمودار قیمتی در صورتی ایجاد میشود که بین قیمت پایانی روز قبل و قیمت آغازین روز بعد اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشته باشد. در این شرایط یک شکاف در قیمت به وجود خواهد آمد که در این شکاف هیچ معامله ای توسط معاملهگران انجام نشده است به زبان ساده تر در این ناحیه هیچ قیمت و حجم معاملاتی مشاهده نمی شود و این موضوع باعث ایجاد یک ناحیهی توخالی در نمودارها شده است.
بهطورکلی گپ ها به دو گپ یا شکاف صعودی و نزولی تقسیم میشوند:
- شکاف صعودی: زمانی شکاف صعودی ایجاد می شود که قیمت ابتدایی کندل دوم بزرگ تر از قیمت پایانی قبل از خود باشد.
- شکاف نزولی: زمانی شکاف نزولی ایجاد می شود که قیمت ابتدایی کندل دوم کوچکتر از قیمت پایانی کندل قبل از خود باشد.
گپ یا شکاف قیمتی در بازار بورس ایران معمولا به سه دلیل ایجاد می شود:
- افزایش سرمایه
- تقسیم سود نقدی در مجمع
- تعدیل مثبت یا منفی بیش از ده درصد
در افزایش سرمایه و تقسیم سود نقدی در مجمع میزان پول سهامداران عملا تغییری نخواهد کرد، اما در تعدیل مثبت ضعف در شکست نمودار و منفی میزان سرمایه سهامداران عملا تغییر خواهد کرد.
مثالی از گپ قیمتی
طبق معمول بهتر است مثالی بزنیم و تمام مسائلی را که در مورد گپ قیمتی توضیح دادهایم روی این مثال بررسی کنیم. فرض کنید سهام یک شرکت را با قیمت ۲,۰۰۰ تومان خریدهاید. حالا سهام به خاطر پرداخت سود سالانه متوقف میشود. در مجمع تصمیم بر این میشود که به ازای هر برگه، ۲۰۰ تومان سود به سهامداران پرداخت شود. پس باید این مبلغ از قیمت اصلی سهم کم شود. یعنی ارزش هر سهم به جای ۲,۰۰۰ تومان برابر خواهد شد با ۱,۸۰۰ تومان. همین مسئله گپ قیمتی را روی نموداری سهام ایجاد میکند.
در این شرایط سهامداران ۲۰۰ تومان سودشان را دریافت کردهاند. پس در واقع قیمت سهم همان ۲,۰۰۰ تومان است که ۲۰۰ تومانش نقد شده و به سهامداران پرداخت شده است. وقتی نمودار تعدیل شده سهم را مشاهده میکنیم، میبینیم که این گپ کاملا از بین میرود.
حالا برعکس این شرایط را هم در نظر بگیرید. فرض کنید سهم به جای آنکه در قیمت ۱,۸۰۰ تومان معامله شود، با قیمت ۱,۷۰۰ تومان بازگشایی شود. یعنی شکاف قیمتی ۳۰۰ تومان خواهد بود. پس در واقع قیمت سهم ۱۰۰ تومان کم شده است. یعنی ۱,۷۰۰ تومان قیمت اصلی ۲۰۰ تومان مبلغ سود که جمعا میشود ۱,۹۰۰ تومان و با مبلغ ۲,۰۰۰ تومان ارزش اولیهی هر سهم ۱۰۰ تومان تفاوت دارد. وقتی نمودار تعدیل شده این سهم را ببینیم، گپ تقسیم سود نقدی از بین میرود. اما گپی که به خاطر ۱۰۰ تومان کاهش قیمت و در پی روند طبیعی عرضه و تقاضا به وجود آمده است همچنان در نمودار باقی میماند.
انواع گپ قیمت
بهطور کلی گپها به دو دسته کلی تقسیمبندی میشوند. گپ مثبت و گپ منفی. وقتی نمودار قیمت، پس از بازگشایی مجدد با قیمتی بیشتر از قیمت پایانی قبل، بازگشایی شوند، گپ مثبت میگویند. در مقابل نیز اگر قیمت پس از بازگشایی کمتر از قیمت پایانی قبل باشد را گپ منفی میگویند.
اما هرکدام از این نوع گپها جدا از هر جهت قیمتی که دارند، به چهار دسته تقسیم میشوند.
- گپ عمومی (Common Gap)
- گپ فرار (Runaway Gap)
- گپ شکست (Breakaway Gap)
- گپ خستگی (Exhaustion Gap)
گپ عمومی (Common Gap)
این نوع گپ معمولا به دلایل طبیعی مثل تعطیلی بازار اتفاق میافتند. بهطور کلی هیچ رویداد مهمی در این نوع گپها رخ نداده است. خلا قیمتی ایجاد شده در گپهای عمومی به سرعت و نهایتا طی چند روز پُر میشوند. به این نوع ضعف در شکست نمودار گپها گپهای منطقهای یا گپهای تریدینگ نیز میگویند. گپهای عمومی معمولا در ناحیههای حمایتی و مقاومتی روزانه نمودار ایجاد میشوند و در همین بازه نیز حرکت میکنند. نوع دیگری ازگپهای عمومی وجود دارند که میتوانند از کم یا زیاد بودن حجم معاملاتی در تایمهای پایینتر از روزانه نیز بهوجود بیایند. به این ترتیب که وقتی حجم معاملات یک دارایی خیلی کم یا خیلی زیاد باشد، شکل کندلهای نمودار آن نیز از حالت عادی خارج میشوند. معمولا در این نوع کندلها آخرین قیمت یک کندل، با قیمت بازشدن کندل بعدی یکی نیست. همین عامل باعث ایجاد پرش قیمت در کندلها میشود.
شکاف ادامهدهنده یا فرار (Continuation Gap)
به این شکاف، شکاف فرار یا Runaway Gap هم میگویند. این شکاف بعد از پرش در یکروند اتفاق میافتد و تمایل معاملهگران به ادامه روند را مشخص میکند و تقریباً در نیمهراه روند اتفاق میافتد و به آن شکاف اندازهگیری هم میگویند. نکتهی بعدی این است که معمولا بعد از مدتی پر میشوند و نوعی اعتماد برای ورود به معامله را نشان میدهد، چه در حرکت نزولی و چه در حرکت صعودی و ممكن است این شكاف کلاً پر نشود. نمودار زیر مربوط به شركت سمگا است كه بهصورت متوالی شكاف ادامهدهنده تشکیل داده است.
گپ شکست (Breakaway Gap)
گپ شکست در سطح کلیدی حمایت یا مقاومت شکل میگیرد. به نمودار زیر نگاه کنید، بعد از شکلگیری گپ شکست، سرعت روند زیاد شده است. بدین ترتیب شکاف شکست در بیشتر مواقع سیگنال ادامه دهنده به شمار میرود.
در تصویر زیر، شکاف شکست در سطح کلیدی مقاومتی رخ داده و قیمت بعد از شکلگیری گپ و شکست مقاومت به روند صعودی خود ادامه داده است.
گپ خستگی (Exhaustion Gap)
گپ خستگی هم یکی دیگر از انواع گپ های قیمت در بورس است که میخواهیم ببینیم شرایط تشکیل آن چیست. وقتی یک حرکت با شیب تند و طولانی در سهم به وجود میآید، گپ خستگی هم تشکیل میشود. در چنین بستری سهم تلاش میکند که یک سقف یا کف جدید بسازد. یکی از نشانههایی که به ما کمک میکند متوجه ایجاد گپ خستگی بشویم، حجم معاملات بالاست. یک مزیت مهم در مورد این گپ وجود دارد و آن این است که پر شدن آن زودتر از سایر انواع گپ قیمت اتفاق میافتد.
اما اگر گپ خستگی در پایان روند نزولی یا صعودی اتفاق بیفتد و حجم معاملات آن نسبت به میانگین هفته یا روزهای اخیر بیشتر شود، میتوانیم از آن به عنوان یک گپ ادامه دهنده یاد کنیم. به طور کلی وقتی هدفهای سهم محقق میشود و دو گپ شکست و فرار هم در این میان ایجاد میشود باید منتظر بمانیم که سر و کلهی شکاف خستگی هم پیدا شود. وقتی به پایان روند صعودی میرسیم قیمت تلاشش را میکند که با یک جهش رو به بالا حرکتش را در همان مسیر حفظ کند. البته که این جهش پایدار نیست و پس از گذشت حدودا یک هفته قیمت کم میشود. پس تقاضا هم به دنبال آن کم میشود و فروشندگان بیشتر از خریداران خواهند بود. موقعی که قیمت در محدودهای پایینتر از گپ خستگی بسته شود میتوانیم بفهمیم که روند فعلی رو به پایان است.
آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال - ۱۴ شهریور ۹۰
مجید حصاری
قسمت نهم
۴- سقف و کف سه قلو: چنانچه قیمت به جای دو تماس در سطوح حمایت در روند نزولی و سطوح مقاومت در روند صعودی، سه تماس داشته باشد الگو کف یا سقف سه قلو نامیده میشود.
مجید حصاری
قسمت نهم
4- سقف و کف سه قلو: چنانچه قیمت به جای دو تماس در سطوح حمایت در روند نزولی و سطوح مقاومت در روند صعودی، سه تماس داشته باشد الگو کف یا سقف سه قلو نامیده میشود.
مفهوم شکست:
تاکنون مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت و خط روند را مطرح کردیم و گفته شده یکی از بهترین فرصتهای معاملاتی در بازار در محدوده این سطوح ایجاد میشود. اما گاهی شکست این سطوح نیز فرصتهای معاملاتی مناسبی را برای معاملهگران فراهم میکند. برای اینکه بتوانیم با شکست این سطوح وارد معامله شویم ابتدا باید با شکست استاندار آشنا شویم تا نویزهای بازار ما را دچار اشتباه نکند.
شرایط یک شکست استاندارد:
۱- قیمت باید به سطح موردنظر حملهور شود.
2- بهتر است موجی که با آن یک سطح شکسته میشود از موج ماقبل خود تندتر باشد.
۳- شکست یک سطح باید باحجم معاملات بالا صورت بگیرد.
4- بهتر است فاصله دو ماژور متوالی آخر از هم کم باشد.
۵- سطوح باید با یک کندل قدرتمند شکسته شود.
6- بعد از شکست یک سطح قیمت باید پشت سطح موردنظر بسته شود وخود را تثبیت کند.
۷- معمولا بعد از شکست هر سطح قیمت یک بار دیگر آن سطح را مورد آزمایش قرار میدهد که به آن پول بک یا RETEST میگویند.
8- بهتر است قیمت با یک محرک سطح مورد نظر را بشکند. این محرک میتواند یک الگو قیمتی مانند الگوهای برگشتی باشد یا یک الگوی اندیکاتوری مانند واگرایی با اندیکاتور باشد.
۹- کلیه الگوهایی که تاکنون مطرح شده هنگام شکست سطوح برای تکمیل الگوها بهتر است شرایط بالا را داشته باشند.
با شکست خط روند میتوان وارد معامله در جهت عکس روند جاری بازار شد. این شکست باید با یکی از شرایط زیر همراه باشد.
1- عدم تشکیل سقف جدید در روند صعودی
در زیر نمودار سهام شرکت کیمدارو با نماد دکیمی نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میکنید قیمت در آخرین واکنش خود به خط روند از تشکیل سقف جدید(بالاتر ) ناکام مانده و نشان ار ضعف خریداران در این محدوده قیمتی دارد و با شکست خط روند صعودی عملا روند صعودی قیمت به پایان رسیده است.
ضعف در شکست نمودار
دوشنبه 9 مهر 1397 | 1488 بازدید | آموزش
10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی
1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن میتوان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاهمدت قیمت، میتواند فریبدهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاهمدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میانمدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازههای مختلف وجود دارند، بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت. شما باید بدانید که در چه بازهای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله میکنید. در روند صعودی، در کفها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میانمدت معامله میکنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام میدهید، از نمودارها در ضعف در شکست نمودار تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه زمانی کوتاهمدتتر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدودهی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته میشود، یک پولبک به این محدوده اتفاق میافتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز میگردد ولی مجدد به رشد ادامه میدهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل میشود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل میشود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی میشود. 4 – میزان اصلاح ضعف در شکست نمودار قیمتها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث میشود میزان قابلتوجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما میتوانید اصلاح قیمتها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن میدانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از سادهترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل میگیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند میشود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام میشود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانیتر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگینهای متحرک (moving averages)، سیگنالهای خرید و فروش بیطرفانهای صادر میکنند. این ابزار به شما میگوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک میکند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگینهای متحرک آینده را به شما نمیگویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنالهای خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای مختلف، میانگینهای متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنالها زمانی صادر میشوند که میانگین متحرک کوتاهمدتتر، میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، میتواند سیگنالهای خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای دنبالکننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک میکنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگینهای متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار میرود، اسیلاتورها کمک میکنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان میتوان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 میرسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 میرسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای آر اس آی استفاده میکنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانهای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنالهای هفتگی میتوان برای فیلترکردن سیگنالهای روزانه و همینطور از سیگنالهای روزانه میتوان فیلترکردن سیگنالهای داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته میشود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر میشود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان میدهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر میکند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میلههای عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده میشود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک میکند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معاملهگر میتواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را ضعف در شکست نمودار نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان میدهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشاندهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی میکند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشاندهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.
تحلیل تکنیکال DOT ،BCH ،LTC و LINK، سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
پولکادات (DOT) بین میانگین متحرک و مقاومت بالای ۴۲.۲۸ دلار گیر کرده است. این معاملات محدود در محدوده مقاومت سخت یک نشانه مثبت است زیرا نشان می دهد که معامله گران عجله ای برای دامپ موقعیت های لانگ خود ندارند.
نمودار روزانه DOT / USDT. منبع: TradingView
اگر خریداران بتوانند قیمت خود را بالاتر از ۴۲.۲۸ دلار برسانند و حفظ کنند، این نشان می دهد که تقاضا بیش از عرضه است. این می تواند منجر به صعود به بالاترین سطح ۴۸.۳۶ دلار شود، جایی که فروشنده ها احتمالاً مقاومت سختی دارند.
با این حال، اگر خریداران قیمت را به بالای ۴۸.۳۶ دلار برسانند، جفت DOT / USDT می تواند سفر خود را به ۵۸.۰۶ دلار برساند.
در صورت شکسته شدن قیمت به زیر میانگین متحرک، جفت ارز DOT / USDT می تواند تا ۳۴.۳۶ دلار و سپس به ۳۲.۵۶ دلار سقوط کند. اگر این اتفاق بیفتد، جفت ارز ممکن است در محدوده ۲۶.۵۰ تا ۴۲.۲۸ دلار برای چند روز دیگر بماند.
BCH / USDT
بیت کوین کش (BCH) همانطور که از سایه بلند روی کندل امروز دیده می شود، در نزدیکی بالاترین سقف ۵۲ هفته با ۱۶۰۰.۸۹ دلار مقاومت سختی دارد. اگر قیمت به زیر ۱۴۰۰ دلار کاهش یابد، آلت کوین می تواند تا سطح ۳۸.۲٪ اصلاح شده فیبوناچی در ۱،۲۶۳.۱۰ دلار سقوط کند و برای چند روز در نوسان باقی بماند.
نمودار روزانه BCH / USDT. منبع: TradingView
اولین علامت ضعف شکست در زیر ۱،۲۶۳.۱۰ دلار خواهد بود و اگر جفت ارز BCH / USDT به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه (۱۱۴۴ دلار) برود، این شرایط به نفع فروشنده ها تغییر می کند.
با این حال، میانگین متحرک و RSI در محدوده اشباع خرید نشان می دهد که مسیر کمترین دارای مقاومت در برابر صعود است.
اگر قیمت از سطح فعلی یا از ۱۴۰۰ دلار افزایش یابد و از ۱۶۰۰.۸۹ دلار شکسته شود، این جفت ارز می تواند مرحله بعدی روند صعودی را شروع کند که هدف آن ۲.۱۴۷.۳۶ دلار است.
LTC / USDT
لایت کوین در تاریخ ۹ می بالای خط مقاومت الگوی کنج رسید که این نشان می دهد حرکت در حال حرکت است. این آلتکوین امروز در ۴۱۲.۷۶ دلار به بالاترین رکورد تاریخ خود رسید اما سایه بلند روی کندل نشان دهنده ذخیره سود در سطوح بالاتر است.
نمودار روزانه LTC / USDT. منبع: TradingView
اگر جفت ارز LTC / USDT از سطح شکست استفاده کند، این نشان می دهد که خریداران در هر افت جزئی اقدام به خرید می کنند. این امر احتمال از سرگیری روند صعودی را با هدف بعدی ۴۶۳.۳۱ دلار و سپس ۵۰۰ دلار افزایش می دهد.
برعکس، اگر قیمت دوباره وارد الگوی کنج شود، این نشان می دهد که شکست در ۹ می یک دام گاوی بوده است و می تواند قیمت را به میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه (۳۰۹ دلار) کاهش دهد. بازگشت شدید از این سطح نشان می دهد که احساسات مثبت باقی مانده در حالی که شکست در زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه مسیر سقوط به خط حمایت الگوی کنج را روشن می کند.
LINK/USDT
خریداران در ۵ ماه می چین لینک (LINK) را به بالای خط مقاومت کانال صعودی کشاندند اما خریداران پس از چند روز تردید، در ۹ می حرکت قاطع خود را انجام دادند و این آلتکوین را به ۵۲.۴۲ دلار رساندند.
نمودار روزانه LINK / USDT. منبع: TradingView
با این حال، خریداران دوباره نتوانستند روند صعودی را حفظ کنند و فروشنده ها در تلاشند قیمت را به کانال صعودی برگردانند. در صورت موفقیت، جفت ارز LINK / USDT ممکن است به میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه (۴۳ دلار) سقوط کند.
اگر قیمت از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه برگردد، خریداران ممکن است یک بار دیگر تلاش کنند روند صعودی را از سر بگیرند. برعکس، شکستن زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه نشان می دهد که شکست فعلی یک دام گاوی بوده است. سپس این جفت می تواند به خط حمایت کانال سقوط کند.
نمودار سه خط شکست (Three Line Break charts) در بازار فارکس
نمودار سه خط شکست نوعی دیگر از نمودارهای کاگی و رنکو با همان معیار حذف نمودار زمان در مقابل تغییرات قیمت تعیین شده است.در این نمودار نیز برای تغییر روند باید مقدار معینی از تغییرات در قیمت رخ دهد با این تفاوت که این مقدار توسط ما تعیین نمی شود بلکه تغییرات باید به گونه ای باشد که کندل جدید بالا یا پایین حد سه کندل ما قبل خود بسته شود.
اندیکاتور سه خط شکست به صورت عمومی در برای نمایش در چارت موجود نیست برای استفاده از این نوع نمودار نیز یا باید از نرم افزار متااستوک و داشبوردهای معالاتی استفاده کنید یا اندیکاتور را به صورت خریدنی و رایگتن از این سایت یا سایت های دیگر دریافت و به متاتریدر4 اضافه کنید.
آشنایی با نمودار سه خط شکست ( Three Line Break charts )
نمودار سه خط شکست همانند نمودار کاگی مشخصات و اصلاحات مخصوص به خود را دارد و برای تحلیل این نوع نمودار باید با اصلاحات آن آشنا باشید.
- نوارهای سیاه و سفید در نمودار قیمت خطوط نامیده می شوند.
- تغییرات خطوط براساس قیمت بسته شدن است نه حد بالا و پایین قیمت.
- تکامل نمودار Three Line Break براساس تغییرات قیمت است نه تغییر زمان
خطوط صعودی در نمودار سه خط شکست سفید تو خالی و خطوط نزولی مشکی توپر هستند حال زمانی پس از خطوط سفید خطوط مشکی ظاهر می شوند که قیمت بسته شدن حط جدید پایین تر از کف قیمت خط قبل از خود باشد.اگر در روند صعودی سه خط صعودی(سفید) قوی وجود داشته باشد تشکیل یک خط نزولی(مشکی) منوط به قرارگیری قیمت بسته شدن خط جدید در پایین تر از کف قیمت سه خط سفید قبل از خود است.
در هر صورت در نمودار سه خط شکست هیچ دو خطی را ضعف در شکست نمودار هم راستا باهم نمیبنید معیار تشکیل هر خط بالاتر یا پایین تر بودن قیمت بسته شدن خط نسبت به خط قبل از خود است.به صورت موردی:
- اگر قیمت بسته شدن هر خط پایین تر از کف قیمت خط قبل از خود باشد خط مشکی یا نزولی ظاهر می شود حال میخواهد خط قبل سفید باشد یا مشکی ضعف در شکست نمودار
- اگر قیمت بسته شدن هر خط بالاتر از سقف قیمت خط قبل از خود باشد خط سفید یا صعودی ظاهر می شود حال میخواهد خط قبل سفید باشد یا مشکی
زمانی که کندل استیک های هم راستا(در یک منطقه قیمتی) برای تبدیل به خطوط سه خط شکست حذف می شوند یکنواختی نمودار Three Line Break نسبت به محور زمان از بین می رود زیرا ممکن است در یک ماه نوسانات نمودار شمعی کمتر بوده باشد و کندل های هم راستای بیشتری برای تبدیل به خطوط حذف شده باشد.
در تصویر زیر میتوانید هر دو نمودار کندل استیک و سه خط شکست را باهم مقایسه کنید.
با مقایسه دو نمودار بالا میبنید که در نمودار دوم تعداد زیادی از کندل های نمودار اول حذف شده است و تنها کندل هایی که قیمت بسته شدن بالاتر یا پایین تر از کندل های ماقبل خود داشته اند تبدیل به خطوط سه خط شکست شده اند.
عدم یکنواختی زمانی در نمودار دوم با مقایسه فاصله زمانی بین ماه می تا ژوئیه کاملا مشخص است نوسانات قیمتی در این ماه بسیار کمتر از دیگر ماه ها بوده است در نتیجه خطوط این ماه کمتر است و عرض کمتری را اشغال کرده است.
برگشت دو خطی در نمودار Three Line Break
در برگشت دو خطی وضعیت خط جدید تنها برحسب خط ما قبل خود میشخص می شود این در حالتی است که خط ماقبل ادامه یک روند نباشد و تنها تک خط یا دو خطی معکوسی باشند که در ادامه یک روند شکل گرفته اند.در این حالت سه وضعیت برای خط جدید محتمل است:
- هنگامی که قیمت در جهت خط ماقبل گسترش یابد و قیمت بسته شدن خط جدید از حد بالای قیمت خط سفید قبل از خود یا از کف قیمت خط مشکی قبل از پیشی بگیرد،خط جدید همرنگ خط ما قبل خود تشکیل می شود.
- هنگامی که قیمت در خلاف جهت خط ما قبل خود گسترش یابد و قیمت بسته شدن خط جدید از کف قیمت خط سفید یا سقف قیمت خط مشکی قبل پیشی بگیرد،خط جدید مخالف رنگ خط ما قبل خود تشکیل می شود.
- اگر قیمت خط جدید نتواند نه در جهت و نه در خلاف جهت خط قبل از خود در بالا یا پایین سقف و کف قیمت بسته شود هیچ خط جدیدی تشکیل نمی شود.
وضعیت پیشروی روند در ادامه خط جدید بستگی به قرارگیری خط جدید نسبت به خط یا دو خط ماقبل از خود و روند پیش ازاین دو خط دارد.این پیشبینی را با یک مثال راحت تر میتوان توصیف کرد.
تصور کنید یک روند صعودی متشکل از چندین خط سفید داریم در این میان یک خط در پایین تر از کف قیمت سه خط صعودی قبل از خود بسته شده است و یک یا دو خط نزولی شکل گرفته است.پس از دو خط نزولی یک خط جدید در بالای سقف قیمت خط نزولی بسته می شود و یک خط صعودی جدید می سازد این خط میتواند شروع یک روند صعودی دیگر باشد.
قدرت و ضعف روند صعودی جدید و ادامه دار بودن این روند را میتوان با بررسی وضعیت قرارگیری این خط صعودی نسبت به روند صعودی ما قبل خود تعیین کرد.اگر خط صعودی تنها در بالای سقف قیمت خط ضعف در شکست نمودار نزولی قبل از خود بسته شود ممکن است در ادامه خطوط نزولی جدیدی شکل بگیرد اما اگر خط صعودی علاوه بر بسته شدن در بالای سقف قیمت خط نزولی قبل از خود از سقف قیمت آخرین کندل صعودی روند صعودی قبل نیز بالاتر بسته شود احتمال شکل گیری یک روند صعودی قوی و ادامه دار بیشتر است.
نمودار زیر United Parcel (UPS) را با سه برگشت 2 خطی نشان می دهد. اگر هر کدام از برگشت های دو خطی را طبق قانون بالا بررسی کنید میبنید که در برگشت دو خطی آخر که کندل صعودی از سقف آخرین کندل روند صعودی قبل از خود فراتر رفته است روند صعودی قوی و ادامه داری شکل گرفته است.
دو برگشت دو خطی اول در نمودار Three Line Break بالا پس از دو خط نزولی و شکل گرفته است و کندل صعودی جدید تنها از سقف قیمت دو کندل نزولی فراتر رفته که امیدی به ادامه دار بودن روند صعودی تازه نیست.
در برگشت دو خطی آخر برگشت قیمت پس از یک خط نزولی و با عبور از سقف ضعف در شکست نمودار قیمت آخرین خط روند صعودی پیشین بوده است و روند صعودی گشترده ای پس از کندل جدید آغاز شده است.
مشابه همین تحلیل را میتوانید در نمودار زیر برای پیشبینی روند نزولی گسترده مشاهده کنید.
در نمودار بالا سه بار برگشت دو خطی رخ داده است برگشت اول و سوم پس از یک خط صعودی تشکیل شده است و کندل جدید با بسته شدن زیر کف قیمت خط صعودی تبدیل به یک کندل مشکی نزولی شده است.برگشت دو خط دوم با دو کندل صعودی تشکیل شده است و کندل جدید برای نزولی شدن باید زیر کف قیمت هر دو کندل بسته شود تا تبدیل به یک کندل نزولی مشکی رنگ شود.
در برگشت اول با اینکه خط نزولی جدید با عبور از کف قیمت خط صعودی و آخرین خط روند نزولی باید نشانه ای از شکل گیری روند نزولی قوی باشد اما چون خط صعودی برگشتی یک خط قوی است غلبه به فشار خریداران به این راحتی امکان پذیر نبوده است.
اما در برگشت آحر یک خط صعودی کوچک تشکیل شده است و و خط جدید از کف قیمت خط صعودی و آخرین خط روند نزولی عبور کرده است و با غلبه بر فشار خریداران موجب ادامه دار شدن روند نزولی قوی شده است.
برگشت سه خطی در نمودار Three Line Break
همانطور که از نام آن پیداست برگشت سه خطی وقتی رخ می دهد که سه خط نمودار Three Line Break ،شکسته شود.برگشتی دو خطی میتوانست نشانه ای از ادامه روند بازار باشد اما زمانی که برگشت سه خط ظاهر می شود معمولا نشانه ای از تغییر روند بازار است.
- بازگشت روند بازار به نزولی زمانی رخ می دهد که در ادامه سه خط صعودی خط مشکی ظاهر شود که قیمت بسته شدن آن از کف قیمتی سه خط صعودی پایین تر قرار بگیرد.
- بازگشت روند بازار به صعودی زمانی رخ می دهد که در ادامه سه خط نزولی خط سفیدی ظاهر شود که قیمت بسته شدن آن از سقف قیمت سه خط نزولی بالاتر قرار بگیرد.
تصویر زیر برگشت سه خطی برای روند نزولی و صعودی را به خوبی نشان می دهد.
در نمودار بالا اولین خط در 6 ژوئیه قرار دارد و یک خط نزولی است خطوط بعدی هر کدام بدون توجه به یکنواختی محور زمان با قیمت بسته شدن پایین تر از کف قیمت خط نزولی قبل ظاهر شده اند که هر کدام بدون فاصله یک خط مشکی نزولی هستند.در 21ژوئیه خطی ظاهر شده است که قیمت بسته شدن آن بالای سقف قیمت سه خط نزولی آخر قرار گرفته است.خط جدید علاوه بر اینکه یک خط سفید صعودی است توانسته سقف سه خط آخر را بشکند و یک شکست سه خطی رخ داده که نشانه ای از بازگشت روند صعودی است.
روند صعودی تا 7 جولای ادامه پیدا کرده است و مجدد در 11 جولای یک شکست سه خطی با یک ضعف در شکست نمودار خط نزولی که قیمت بسته شدن آن زیر کف قیمت سه خط صعودی آخر قرار دارد رخ داده است که نشان دهنده بازگشت روند نزولی است.
حمایت و مقاومت در نمودار سه خط شکست
نمودار سه خط شکست با صرف نظر از تغییرات کوچک قیمت روند قیمتی را چه در کوتاه مدت چه در بلند مدت بهتر نشان میدهد و شناسایی سطح حمایت و مقاومت در این نمودارها نیز همانند نمودار میله ای یا شمعی ژاپنی است.
برخورد دو نقطه قیمت با یک سطح میتواند برای رسم یک سطح مقاومت یا حمایت کافی باشد و سومین و چهارمین و دیگر برخوردها به اعتبار سطوح حمایت و مقاومت قوت می بخشند.
تحلیل سطوح حمایت و مقاومت در نمودار سه خطی هیچ تفاوتی با دیگر نمودارها ندارد و این سطوح در این نوع نمودار همان کاربردی را دارد که در دیگر نمودارهای قیمتی دارد.
تصویر زیر یک سطح مقاومت معتبر را نشان میدهد که یک الگوی پرچم در این سطح ظاهر شده است و در انتظار شکست سطح مقاومت برای ادامه روند است.
نمودار Constellation Energy (CEG) در نمودار برگشت سه خطی خود که از نمودار کندل استیک معادل سازی شده است یک سطح مقاومت قوی با سه برخورد در سطح بین 32 و 33 را نشان میدهد.برخورد سوم با سطح مقاومت منجر به ایجا الگوی پرچم نزولی شده است که از سری الگوهای ادامه دهنده روند است و نشان می دهد باید به انتظار شکست سطح مقاومت باشیم.
قبل از شکست سطح مقاومت یک شکست دو خطی رخ داده است که باز هم ادامه دار بودن روند صعودی را تایید می کند و در انتها در ادایل آپریل یک جهش قیمت منجر به شکست مقاومت و ادامه دار شدن ی روند صعودی بلند مدت شده است.
الگوهای کلاسیک در نمودار سه خط شکست
با اینکه در نمودار Three Line Break خبری از الگوهای سنتی و تک کندل استیک نیست زیرا کندل ها به خطوط سیه و سفید بدون سایه تبدیل شده اند اما تشکیل الگوهای کلاسیک ادامه دهنده روند و بازگشتی به دلیل حذف تغییرات قیمت کوچک بهتر و واضح تر شکل میگیرند.
در این نمودارها میتوان انواع الگوهای ادامه دهنده روند قیمت عم از الگوی مستطیل و مثلث مثل مثلث متقارن یا پرچم ها و انواع الگوهای بازگشتی عم از سقف و کف دوقلو یا سروشانه را مشاهده کرد و تحلیل این الگوها هیچ تفاوتی با تحلیل در نمودارهای میله ای یا مشعی ژاپنی ندارد.
نمودار Vulcan Materials (VMC) در تصویر زیر شکل گیری یک مثلث متقارن بزرگ را نشان میدهد.
در تصویر بالا نمودار سهامی را میبینید که در بلند مدت با چشم پوشی از چند حرکت صعودی شارپی روند نزولی داشته است.نتیجه یکی از حرکات صعودی شارپی شکل گیری یک مثلث متقارن شده است که بعنوان یک مکث قیمت در نمودار ظاهر می شود.
چون این الگو از سری الگوهای ادامه دهنده روند است انتظار می رود با شکست سطح حمایت الگو در انتهای مثلث روند نزولی ادامه یابد که میبنید در انتها این انتظار به واقعیت مبدل شده است.
نکات مهم Three Line Break charts
نمودار Three Line Break charts هماند پسرعموهای ژاپنی خود (Renko و Kagi) با تمرکز منحصر به تغییرات حداقل قیمت تشکیل می شوند.خطوط جدید به نمودار اضافه نمی شوند مگر اینکه در بالا یا پایین سقف و کف قیمت قبلی بسته شوند.
حذف تغییرات کوچک قیمت موجب شده است که روندهای قیمتی مشخص تر باشد و سطوح کلیدی حمایت و مقاومت به دلیل دید بهتر نسبت به سقف و کف های قیمتی اصلی راحت تر شناسایی شوند.
گاهی اوقات شفافیت و وضوح نمودار باعث سهل انکاری و اعتماد کاذب می شوند به همین دلیل توصیه میکنیم از هر روش تحلیلی که در نمودار Three Line Break استفاده می کنید حتما از روش دیگری تایید تحلیل خود را بررسی کنید و به سرعت وارد معاملات نشوید.استفاده از اندیکاتورهای میانگین متحرک یا نوسانگر و بررسی واگرایی و همگرایی برای تایید تحلیل تکنیکال روش خوبی است که معمولا خوب جواب می دهد.