انواع استراتژی

انواع استراتژی های بازاریابی (قسمت دوم)
در مقاله قبلی در مورد انواع استراتژهای بازاریابی صحبت کردیم در این مقاله به ادامه استراتژها و کاربرد آنها می پردازیم. اگر شما هم علاقه دارید از تمامی استراتژی های بازاریابی اطلاع پیدا کنید و بهترین آنها را برای کسب و کار خود برگزنید با ما تا آخر این مقاله همراه باشید.
27- بازاریابی مستقیم
یعنی کالا و خدمات خود را از طریق ابزارهای دیجیتالی مثل رایانه، تبلت و یا گوشی های هوشمند تبلیغ کنید. در بازاریابی دیجیتالی این امر یک امر ضروری و حیاتی است. بازاریابی مستقیم هم میتواند روشی موثر برای دستیابی به مشتریان درست در خانههایشان باشد و هم می تواند مخرب باشد زیرا مصرفکنندگان نمیخواهند یک خروار نامه آرامش آنها را بر هم بزند.
28- بازاریابی سرچ اینترنتی
با پیشرفت تکنولوژی افراد سوالات خود را از طریق سرچ و جستجو در اینترنت پیدا می کنند. در این امر گوگل در پاسخ دادن به پرسشهایی که میلیونها نفر روزانه برای یافتن پاسخشان در این سایت جستجوی اینترنتی پیشرو جستوجو میکنند بسیار عالی عمل میکند. این خود می تواند برای رشد کسب و کارها مفید باشد و یکی از انواع استراتژی های بازاریابی به حساب آید.
29- بازاریابی چکه ای
بازاریابی چکهای یکی دیگر از انواع استراتژی های بازاریابی است که رابطه نزدیکی با ارتباطات دارد. یعنی به مرور زمان مجموعهی پیشنوشتهای از پیامها را به مشتریان یا مشتریان بالقوه میفرستد، یا “چکه چکه” ارسال میکند. این پیامها اغلب مثل بازاریابی ایمیلی هستند.
30- بازاریابی مخصوص بازار
در این نوع بازاریابی اگر چه بازارها شلوغ به نظر می رسند ولی تمام تمرکز بر روی قسمتی از بازار است که جا مانده یا دیده نشده است. یافتن یک
یک ویژه بازار و پر کردن آن میتواند به عنوان رازِ رشد بازارهای بیش از حد شلوغ باشد. مثلاً در بازارهای کیف یا کفش بر روی نوع خاصی از بازار تمرکز کنیم مثل کیف های مخصوص پول یا چمدان های ویژه یا حتی کفش های مربوط به اسکیت و بازی و … .
31- بازاریابی رسانه های اجتماعی
خیلی از سایت هایی که در رسانههای اجتماعی فعال هستند مثل فیسبوک و توئیتر فرصت های بی نظیری را برای کسب و کارها ارائه می دهند. بیشتر این رسانه ها بر روی تعامل بر روی مشتری تمرکز دارند.
32- بازاریابی B2B
یکی دیگر از انواع استراتژی های بازاریابی همین B2B است. شاید بارها این واژه را شنیده باشید این بازاریابی بر روی بازاریابی کسب و کار بر روی کسب وکار عمل می کند. بیشتر در سازمان ها یا کسب و کارهای تجاری و دولتی اتفاق می افتد. در این روش کسب و کارها می توانند کالاها یا خدماتشان را به شرکتها یا سازمانهای دیگری بفروشند.
33- بازاریابی اجتماعات
در این روش شما جمعی از مشتریان موجود را در یک مکالمهی پویا یا صحبت از نیازها و خواستههای آنها در گیر می کنید. این شیوه می تواند به جای تمرکز بر ایجادِ تراکنش بیشتر بر روی بازاریابی اجتماع وفاداری و سطوح بالاتری از تعاملات شکل بگیرد که تاثیر بیشتری بر رشد کسب و کارها دارد.
انواع استراتژی های بازاریابی34:
بازاریابی چند رسانه ای:
فراهم کردن اطلاعات برای مشتریان از طریق کانالها متعدد مثل ایمیل، نامه، وبگاه، و تبلیغات آنلاین و چاپ شده برای ارتقاء و بهبود چند رسانهای کالاها و خدمات.
35- بازاریابی کسب و کار به مصرفکننده یا B۲C
این هم یکی از انواع استراتژی های بازاریابی است که در آن هدف نهایی هر کسب و کار فروش به مصرف کننده است. بازاریابان کسب و کار به مصرف کننده، فعالیتهای بازاریابی ترغیبی مثل کوپنها، نمایشگاهها، نمای مغازهها(چه واقعی و چه آنلاین) و تلاشهای خاصی را به کار میگیرند تا آنها را به خریدتشویق کنند.
این روش ها از لحاظ دورهی زمانی کوتاهتر هستند، و نیاز دارند که بلافاصله علاقهی مشتریان را به خود جلب کنند. بنابراین کمپینها اغلب معاملات، تخفیفها، یا اسنادی را ارائه میدهند که میتوانند هم به صورت آنلاین و هم در فضای فیزیکی استفاده شوند.
36- بازاریابی تشویقی یا ترویجی
در این نوع انواع استراتژی بازاریابی هدف برانگیختن یک مشتری جهت اقدام در قبال یک تصمیم خرید است. بازاریابی تبلیغاتی فنی است که شامل تشویق های مختلفی جهت خرید میشود از جمله:
همهی افراد از بردن رایگانِ خوشحال میشوند.این رقابتها می تواند وسیلهی بازاریابی جذابی برای کسب و کارهای کوچک جهت ایجاد مشتریان جدید و خلق آگاهی باشد.
کوپنها هنوز کار میکنند و یک استراتژی بازاریابی مقرون به صرفه برای کسب و کارهای کوچک فراهم میکنند.
توجه داشته باشید که یک سلیقهی کوچک به مشتریان دادن میتواند به یک خرید بزرگ منجر شود و کاری کند که بیشتر بخرند.
انواع استراتژی های بازاریابی 37:
بازاریابی کمینی
بازاریابی کمینی در اصل تلاشی از جانب یک برند خاص به منظور پیوستن به یک تیم و یا رویدادی پر طرفدار بوده که در بیشتر موارد نیز بدون هیچ گونه هزینه ای انجام می گرفته است. نتیجه این رویکرد جلب نظر مشتریان بزرگ، سرمایه گذاری بر آنها و یا فقط حمله به رقبا عنوان می شود. امروزه تعریف قدیمی بازاریابی کمینی مقداری دچار تغییر و تحول شده است، به صورتی که این استراتژی را ابزاری اساسی برای استفاده در شرایط جنگ میان برندها می شناسند.
38- بازاریابی ابری
جایی که تمام منابع و امکانات بازاریابی تحت شبکه آنلاین جابجا میگردد و مشارکتکنندگان در فرآیند این نوع بازاریابی قادر به توسعه، اصلاح، استفاده و یا به اشتراکگذاری آن هستند.
با پیشرفت فناوری اطلاعات و ورود آن به حوزه بازاریابی و تبلیغات نیاز به انجام کارهای مرتبط با برنامهریزی و اجرا آنها در همه جا و همه زمان به وجود آمده است. مثال بارز این امر سایت آمازون است که همه فناوری های نوین را بدون استفاده از نرم افزار خاص و زحمت اضافی در اختیار کاربران قرار می دهد.
39- بازاریابی موبایلی
بازاریابی موبایلی میتواند برای مشتریان در زمان و مکان ویژه، اطلاعات شخصی شده ای فراهم کند که کالاها، خدمات و ایدهها را ارتقاء میبخشد.
40- بازاریابی هم پیمانی
یکی دیگر از استراتژهای بازاریابی است که یک سرمایه گذاری مشترک بین دو یا چند کسب و کار است که تلاش می کنند برای تبلیغات و فروش کالاها و خدمات، منابع را بکار بگیرند.
41- بازاریابی تلفنی
بسیاری از شرکتها برای ارتباط با مشتریان هنوز از این نوع بازاریابی استفاده می کنند. بازاریابی تلفنی میتواند بخش مهمی از فروش محصولات شما را به مشتریان در بر بگیرد و نباید از آن غفلت کرد. هر چند که خیلی ها از آن نفرت دارند.
42- بازاریابی معکوس
در این شیوه کاری می کنید که مشتری کسب و کار را دنبال کند و معمولا، این کار از طریق روشهای سنتی تبلیغات صورت میپذیرد، مانند تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات مجلههای چاپی، و رسانههای آنلاین. در این بازاریابی بر نزدیک شدن مشتریان بر فروشندگان بالقوه که ممکن است بتوانند محصول مطلوب را ارئه دهند تمرکز دارد.
انواع استراتژی های بازاریابی 43
بازاریابی بر اساس نمونه رایگان
در این نوع از بازاریابی تمرکز بر روی ارائهی یک نمونهی رایگان از محصول میشود برای تاثیرگذاری بر مشتری جهت انجام خرید.
44- بازاریابی شخصی سازی
بازاریابی شخصی سازی سعی میکند یک محصول منحصربفرد برای ارائه به هر مشتری درست کند. این نوع بازاریابی از اطلاعات کاربری،متد های رفتار شناسی و جامعه شناسی بهره می گیرد تا اطلاعات درست را در زمان مناسب به کاربران درست برساند. بازاریابی شخصی سازی شده باعث ایجاد حس خاص بودن در مشتریان می شود.
45- بازاریابی نامه ای مستقیم
مستقیما با مشتری ارتباط برقرار می کند. پیامهای بازاریابی مستقیما به نشانی مشتری(ها) فرستاده میشوند. نشانیپذیری به شکلهای مختلفی ظاهر میشود از جمله نشانی پست الکترونیک، شمارههای موبایل، کوکیهای مرورگر وب، شمارهی دورنگار، و نشانیهای پستی. می توان گفت به دنبال برانگیخته شدن یک عمل که همان “اقدام” است می گردد.
46- بازاریابی براساس بانک داده ها
ازانواع استراتژی های بازاریابی است که با استفاده از پایگاههای دادههای مشتریان یا مشتریان بالقوه جهت تولید پیامهای شخصیسازی شده به منظور تبلیغ یک محصول یا خدمت برای بازاریابی و فروش است.بازاریابی پایگاه دادهها بر استفاده از تکنیک های آماری برای توسعهی مدلهای رفتار مشتری تاکید میکند که بعدا برای انتخاب مشتریان جهت برقراری ارتباط استفاده میشود.اغلب دو نوع بانک داده ها وجود دارد اول بانک داده های مصرفی یا مصرف کننده ها و دوم پایگاه داده ی کسب و کارهای دیگر
47- بازاریابی فرهنگی
در بازاریابی فرقهای ـ فرهنگی تصور میشود که میتوان با تحریک محرکهای رفتاری غیرزمانبندی که در فرقههای مذهبی نیز مشاهده میشوند، مصرفکنندگان یک برند را افزایش داد.
48- بازاریابی انسانی
نقش منابع انسانی در سال های اخیر به شدت تکامل یافته است. جذب، درگیر انواع استراتژی نمودن و حفظ استعدادهای برتر، اولویت اصلی مدیران برای رسیدن به اهداف استراتژیک بازاریابی است، و اغلب شرکت ها این مسئولیت را بر عهده منابع انسانی می گذارند. انسانها بین نیازهای جسمانی نیازهای اجتماعی و نیازهای فردی تفاوت می گذارند. رقابت شدید بازار موجب شده است تا داوطلبان، بدون راهنما، نتوانند به تناسب خود به برند پی ببرند.
49- بازاریابی مشارکتی
شراکت و هم پیمان شدن با برند هایی که شما را کامل میکنند. در این استراتژی، یک برند تولید فروش میکند در حالی که برند دیگر مشتریان جدید ایجاد میکند و آگاهی از برند را شکل میدهد.
50- بازاریابی چریکی
روشهای پایهای و کم بودجه که مبنای آن خلاقیت، جمعیت زیادی از آدمها، و عنصر غافلگیری برای بازاریابی یا تبلیغ یک محصول، خدمت، برند، رویداد، یا شروع جدید میباشد.
انواع استراتژی استخدام و راهکارهای جذب بهترین نیروها
استخدام نیروهای جدید و پر کردن پستهای خالی در سازمانها و شرکتها همیشه یک چالش بزرگ بوده است. همه به دنبال بهترینها هستند و هرکسی برای دستیابی به این پستها به دنبال ارائه رزومهای کاملتر و ویژهتر است. اما بررسی اینکه کدام شخص میتواند بهترین کارایی را برای هر شغلی داشته باشد، نیازمند تجربه و تخصص زیادی است. به این راحتیها نمیتوان دست به این اقدام زد. ازاینرو حتی استفاده از خدمات مشاوره جذب و استخدام را نیز باید در دستور کار قرار دهید. عدم دقت به این موضوع میتواند مشکلات زیادی برای شما به همراه داشته باشد.
جالب است بدانید که همیشه کسی که بیشتری استعداد و بالاترین تخصص را دارد، بهترین گزینه برای استخدام نخواهد بود. استخدام فردی با تخصصهای بالا و انتظارات زیاد در یک پست کماهمیتتر نسبت به نظر وی میتواند اشتباهی نابخشودنی از طرف همه شرکتها باشد. ازاینرو است که استراتژی استخدام اهمیت پیدا کرده و مدیران حتماً باید نسبت به این امر اهتمام ویژهای داشته باشند. در این مقاله سعی داریم تا شما را با بهترین نکات مرتبط با این استراتژی و همچنین راهکارهای استخدام بهترین کارمندان بیشتر آشنا نماییم.
استراتژی استخدام چیست؟
استراتژی داشتن در معنای لغوی بهصورت عام داشتن یک برنامه مشخص و مدون برای انجام کاری است. داشتن این برنامه باعث میشود تا تمام چارچوبها از قبل مشخص شده و هر عملی با دستورات از پیش تعیین شده انجام پذیرد. این رفتار در امر استخدام نیز بسیار ضروری است. اگر از مشاوره استخدام استفاده کرده باشید، احتمالاً با این استراتژیهای بیشتر آشنا هستید. استراتژی استخدام درواقع داشتن یک چارچوب مشخص و معین برای انتخاب بهترین و مناسبترین کارمند برای اشغال پستهای شغلی شرکت است که بسته به نوع پست و خود شرکت میتواند متفاوت و خاص باشد. برای اینکه یک استراتژی استخدام قدرتمند داشته باشیم، در درجه اول نیازمند استفاده از خدمات مشاوره جذب و استخدام هستیم. در درجه دوم نیز آشنایی با نکات مهم در این امر میتواند مناسبترین گزینه را به شما نزدیکتر کند.
چرا باید برای استخدام استراتژی داشته باشیم؟
امروزه به دلیل افزایش جمعیت و وجود افراد زیادی در هر شته کاری شما با اولین درخواست شغلی مه در روزنامهها و پلترفمهای معتبر ارائه مینمایید، انبوهی از رزومهها و ایمیلهای متقاضیان را مشاهده خواهید کرد. هرکدام از این افراد ویژگیهای خاص خود را داشته و مزیتها و معایب خود را دارند. حال شما بهعنوان یک فرد استخدامکننده درصدد انتخاب مناسبترین فرد برای شرکت خود هستید. چه باید بکنید؟ آیا میتوانید بدون هیچ برنامهای یکییکی رزومهها را چک کرده و درنهایت تصمیمگیری کنید؟ در میان انبوه رزومهها شما اصلاً رزومههایی را که قبلاً بررسی کردهاید را فراموش خواهید کرد.
اهمیت استفاده از استراتژی استخدام در این مواقع مشخص میشود. اگر شما از قبل با استفاده از مشاوره حقوقی استخدام اقدام به طراحی یک استراتژی عالی کرده باشید، در عرض چند ثانیه میتوانید یک رزومه را بررسی و نسبت به پذیرش اولیه و یا رد کامل آن تصمیم بگیرید. این روند در ادامه میتواند بهترینها را دستچین نماید. صرفهجویی در زمان و انتخاب مناسبترین فرد دو مزیت اصلی داشتن استراتژی استخدام میباشند.
دریافت مشاوره جذب و استخدام برای طراحی استراتژی مناسب
یکی از پیشنیازهای اصلی در جذب و استخدام استفاده از خدمات مشاوره حقوقی است. با استفاده از این مشاوره شما نظرات یک فرد باتجربه و متخصص در زمینه استخدام را برای کار خود جویا شده و میتوانید با ترکیب نظرات وی و نظرات خود بهترین استراتژی را برای استخدام کارکنان خود در نظر بگیرید. از این گذشته تجربه بالای چنین افرادی درنهایت مانع از استخدام افرادی نامناسب برای شما خواهد شد. استخدامهایی که این روزها در سطح شرکتهای مختلف بهوفور دیده میشوند. هر ماه هم این پستها دوباره خالی شده و شرکت مذبور میبایست هزینههای خود را برای استخدام افرادی جدید تمدید کند.
لامینگو با سالها تجربه در زمینه ارائه مشاوره جذب و استخدام اکنون این مزیت را برای کاربران خود به دنبال دارد که آنها را با بهروزترین و مؤثرترین متدها و استراتژیهای استخدام آشنا نموده و این روند را برای آنها مشخص نماید. برای دسترسی به همه خدمات ما در امر مشاوره استخدام تنها کافی است با ما تماس بگیرید.
4 استراتژی استخدام برحسب نوع کارمندان مدنظر
استراتژیهای استخدام درواقع بیشتر از اینکه عمومیت داشته باشند برای یک شغل و شرکت خاص تعریف میشوند. حتی شرکتهایی با مفاد مشابه هم در امر استخدام هرکدام از پرسنل تفاوتهایی در استراتژیها خواهند داشت. در ادامه اما شما را با 4 استراتژی عموی استخدام آشنا مینماییم که میتوانید با تعمیم دادن آنها را برای حوضه تخصصی خود نیز به کار بگیرید.
استراتژی استخدام ثانویه
این روش استخدام بیشتر برای استخدام افراد مبتدی و تازهکار به کار گرفته میشود که خیلی تجربه و تخصص بالایی ندارند و ثانویه نامیده شدن آن نیز به این دلیل است که فرد استخدام شده احتمالاً یک نیروی موقت بوده و خیلی شرکت قصد سرمایهگذاری روی آینده شغلی وی ندارد. این نوع از استخدام نیاز به استراتژی خاصی دارد که میتوانید از خدمات مشاوره جذب و استخدام برای این امر استفاده کنید.
استراتژی استخدام پدرانه
استراتژی استخدام پدرانه دقیقاً برای کاربرد روش قبلی کاربرد دارد. البته با این تفاوت که در این روش آینده شغلی فرد نیز مهم بوده و شرکت برای طولانیمدت به دنبال چنین فردی میگردد. پرسشها و معیارهایی که در این متد برای سنجش افراد باید در نظر گرفت با روش قبلی کاملاً متفاوت است. ازاینرو توصیه میکنیم قبل از هر اقدامی برای این استراتژی از خدمات مشاوره حقوقی استفاده نموده و سپس این تصمیم مهم را برای شرکت خود اتخاذ نمایید.
استراتژی استخدام پیمانکارانه
یکی از متداولترین استراتژیها برای استخدام، استراتژی پیمانکارانه است. همانطور که از اسم آن پیدا است در این موارد شرکتها به دنبال قراردادهای پیمانکاری برای مدت مشخص و محدود با افراد و اکیپها هستند. سه ویژگی اصلی که این استخدامها دارند باعث میشود تا این استراتژی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار باشد. سه ویژگی 1- محدود بودن این قراردادها در بازه زمانی مشخص 2- بالا بودن هزینهها در چنین استخدامهایی و 3- اهمیت بالای این شغلها باعث میشود تا به این راحتی نسبت به انتخاب فرد موردنظر اقدام نشود. حتی استفاده از مناقصههای کاری برای چنین قراردادهایی نیز میتوانید یک نمونه از استراتژیهای استخدام لقب بگیرد. استفاده از خدمات مشاوره جذب و استخدام در این مواقع اهمیت دوچندانی نسبت به سایر موارد خواهد داشت.
استراتژی استخدام متعهدانه
آیا برای استخدام یک فرد کاملاً متخصص که برای مدت طولانی و شاید همیشگی نیاز به همکاری با وی دارید، کی توانید از همان روشهای قبلی ذکر شده در بالا استفاده نمایید؟ چنین فرایندی نیاز به یک بررسی کاملاً دقیق از همه نظر حقوقی و تخصصی دارد. به هیچ نباید در چنین مواقعی بدون تجربه در زمینه استخدام دست به این انتخاب بزنید. شاید شما در حرفه خود تخصص داشته باشید اما در تشخیص بهترین فرد بهتر است از خدمات مشاوره استخدام استفاده کنید.
مواردی که باید در استراتژی استخدام به آنها توجه داشته باشیم
بعد از بررسی چند استراتژی استخدام عمومی حالا نوبت به این میرسد که شما را با نکاتی مهم که استفاده از آنها در زمان استخدام کاملاً ضروری است آشنا نماییم:
1- مکان مناسب برای پیدا کردن داوطلبان بیابید
یکی از قدمهای اصلی در تعیین استراتژی استخدام در درجه اول انتخاب آگهی مناسب و سپس درج آگهی در مکان معتبر و در شان شرکت است. به خاطر داشته باشید که برای استخدام فردی کارآزموده و مناسب برای پست موردنظر خود باید به دنبال پلتفرمهای عالی برای این زمینه باشید.
2- نحوه بررسی رزومهها و امتیازدهی به آنها را از قبل مشخص کنید
یکی از چالشهای مهم در فرایند جذب و استخدام تعیین متر و معیار بررسی رزومهها و سپس سنجش کیفیت کار افراد و متقاضیان است. از وقتگیر بودن این فرایند که بگذریم، عدم دقت به این موضوع میتواند شما را در انتخاب بهترین فرد بهاشتباه بیندازید. زیرا بررسی انبوهی از رزومهها نیاز به معیاری مشخص دارد تا رد و پذیرش اولیه افراد در این مرحله بهدرستی صورت پذیرد.
3- پرسشنامه عالی و متناسب با نیاز خود طراحی کنید
برای تنظیم پرسشنامههای مناسب برای مصاحبه و استخدام نیاز دارید تا از فردی حرفهای در این زمینه کمک بگیرید. پرسشنامههای مدرن برای تشخیص بهترین فرد دارای قسمتهای مختلفی هستند. درج یک سؤال اشتباه در این پرسشنامهها میتواند دید افراد را نسبت به شرکت شما عرض کند. برای این منظور استفاده از پرسشنامههای آماده نیز اصلاً تصمیم درستی نخواهد بود. بهتر است با استفاده از خدمات مشاوره جذب و استخدام از نکات مهمی مانند پرسشهای شخصیتشناسی و روانشناسی افراد و نحوه راستی آزمایی گفتههای آنها در مصاحبه مطلع شوید.
4- برای همه داوطلبین یک روند را در پیش بگیرید
متأسفانه بارها مشاهده شده که فرد استخدامکننده هر داوطلبی را بر اساس سلیقه مورد ارزیابی قرار میدهد. این روند میتواند سم مهلکی برای شرکت بوده و شما را از انتخاب مناسبترین فرد دور نماید. تنها راه نجات در این مواقع داشتن استراتژی مشخص برای تعیین معیارهای انتخاب و سنجش افراد است.
5- حتماً باید فردی را استخدام کنید که تخصص وی منطبق بر نیازهای شما باشد نه کمتر و نه بیشتر
درباره این موضوع بهصورت مختصر صحبت کردیم. انتخاب بهترین فرد برای پست موردنظر شما زمانی محقق میشود که داوطلبی دقیقاً با همان متر و معیار مشخص انتخاب شود. اگر کسی میزان تواناییهای فردی و تخصصی بالاتری از متر و معیار شما داشت، انتخاب وی میتواند کاملاً اشتباه بوده و در آینده به ضرر شرکت تمام شود.
6- چک کردن شبکههای اجتماعی افراد میتواند یکی از موارد مهم در استراتژی استخدام باشد
یکی دیگر از ترفندهای عالی در استراتژی استخدام که میتوانید روند آن را در جلسات مشاوره جذب و استخدام جویا شوید، استفاده از امکانات مدرنی مانند شبکههای مجازی افراد است. امروزه هر فردی در یکی از شبکههای اجتماعی فعالیت داشته و شما میتوانید با بررسی فعالیتهای وی اطلاعات مفیدی نسبت او کسب کنید.
7- یک چکلیست کامل داشته باشید
برای اینکه بتوانید تمام موارد مندرج در استراتژی استخدام خود را یکبهیک مورد بررسی قرار دهید بهتر است همه آنها را در یک چکلیست جمع کرده و سپس در هر مرحله یکی پس از دیگری این موارد را بررسی کنید. درنهایت از این چکلیست میتوانید برای نمره دهی به شرکتکنندهها نیز استفاده نمایید.
نکات مهم برای استخدام بهترین کارمندان
- دقت کنید که هرگز نباید از روی شرایط ظاهری افراد دست به استخدام کسی بزنید و یا داوطلبی را رد کنید البته وضعیت ظاهری افراد نیز میتواند گویای روحیات درونی آنها نیز باشد.
- در زمان مصاحبه بیشتر شنونده باشید تا گوینده و به فرد آن فرصت را بدهید تا روحیات خود را به شما بشناساند.
- از شباهت انگاری افراد با خود اجتناب کنید. خیلی از مصاحبهکننده بهمحض اطلاع از چند شاخصه مشترک با مصاحبه شوند مانند همدانشگاهی بودن و مواردی ازایندست سریعاً شرایط را در مصاحبه به نفع وی تغییر میدهند. این رفتار در اکثر موارد بهصورت ناخودآگاه صورت میپذیرد.
- قبل از حضور در جلسه مصاحبه حتماً رزومهها و مشخصات فرد موردنظر را بازبینی کنید.
- سؤالکننده شما باشید اما به فرد مقابل اجازه دهید تمام صحبتهای خود را مطرح نماید.
- مصاحبه را بهجایی برای جدلهای لفظی تبدیل نکنید.
مهمترین پارامترها بهجز تخصص در مصاحبهشونده را بشناسید
پارامترهایی هم وجود دارد که علاوه بر مصاحبه تخصصی شما باید در مشخصات روحی افراد مورد بررسی قرار دهید. البته این روحیات بنا به نوع شغل میتوانند کموزیاد شوند. بااینحال عمومیترین این مشخصهها به شرح زیر هستند:
- تیپ ظاهری و شرایط فیزیکی افراد
- شخصیت رفتاری فرد ازنظر ادب و نحوه سخن گفتن
- از انگیزههای وی برای حضور در شغل موردنظر اطلاع پیدا کنید
- میزان استقامت و پشتکار وی را در کارهای قبلی ارزیابی نمایید
- میزان انعطافپذیری افراد در موارد مختلف
- میزان ریسکپذیری وی
- خلاقیت و ابتکار وی را نیز باید اندازه بگیرید
- اجتماعی یا منزوی بودن فرد را بسنجید
- میزان سرت عمل و دقت نیز میتواند اهمیت زیادی داشته باشد
- روحیه تیمی و مشارکت در کارهای گروهی
در انتها باید بدانید
در انتها باید بدانید که انتخاب مناسبترین فرد برای استخدام برای رسیدن به موفقیت و پیشبرد اهداف شرکت لازم است. کارکنان شرکت نیروی شما مدیران برای دستیابی به قلههای افتخار میباشند. انتخاب نیروی ناکارآمد و نامناسب شما را در این راه بیسلاح نموده و شکست آخرین نتیجه شما از این فرایند خواهد بود. از این هم نکات بالا را مدنظر داشته باشید و هم استفاده از خدمات مشاوره جذب و استخدام را نیز جدی بگیرید.
همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر هم میتوانید به وبلاگ لامینگو مراجعه کرده و جزئیات دیگری درباره روند جذب و استخدام فرا بگیرید. در بخش نظرات نیز میتوانید تجربهها و ابهامات خود را با مشاورین ما در میان گذاشته و پاسخهای آنها را نیز جویا شوید.
مدیریت استراتژیک
جلسه سوم: استراتژی ها در عمل یا انواع استراتژی
تقسیم بندی انواع استراتژی بر حسب سطوح سازمان:
1- استراتژی های سطح سازمان
2- استراتژی های سطح کسب و کار
3- استراتژی های سطح وظیفه ای
تقسیم بندی انواع استراتژی بر حسب ماتریس سوات ( SOWT ):
1- استراتژی های تهاجمی ( SO ) ( Strength, Opportunity )
2- استراتژی های محافظه کارانه ( WO ) ( Weakness, Opportunity )
3- استراتژی های رقابتی ( ST ) ( Strength, Threat )
4- استراتژی های تدافعی ( WT ) ( Weakness, Threat )
تقسیم بندی انواع استراتژی توسط دیوید:
1- استراتژی های یکپارچگی
2- استراتژی های متمرکز
3- استراتژی های تنوع
4- استراتژی های تدافعی
5-استراتژی های عمومی مایکل پورتر
تقسیم بندی انواع استراتژی توسط دیوید:
در این استراتژی ها شرکت می کوشد توزیع کنندگان، عرضه کنندگان مواد اولیه و شرکت های رقیب را تحت کنترل خود در آورند.
بدست آوردن مالکیت یا افزایش کنترل بر سیستم توزیع یا خرده فروشی ها
به دست آوردن مالکیت یا افزایش کنترل بر عرضه کنندگان مواد اولیه
به دست آوردن مالکیت یا افزایش کنترل بر شرکت های رقیب
تلاش های متمرکز و فشرده ای نیاز دارند تا شرکت بتواند بدان وسیله محصولات خود را از نظر رقابتی بهبود بخشد
بالا بردن سهم بازار برای محصولات یا خدمات کنونی از مجرای افزایش تلاش هایی که در زمینه بازاریابی انجام می شود
مثال: افزایش تعداد فروشندگان، افزایش هزینه های تبلیغاتی، ترویج گسترده برای افزایش فروش، تقویت روابط عمومی و تبلیغات.
عرضه محصولات و خدمات کنونی به مناطق جغرافیایی جدید.
بالا بردن فروش از طریق بهبود بخشیدن به محصولات و خدمات کنونی یا عرضه نوع جدید آن محصولات و خدمات.
متنوع ساختن فعالیت ها و ایجاد واحد های کسب و کار جدید
محصولات و خدماتی جدید ولی مرتبط بر محصولات و خدمات خود بیفزاید.
محصولات و خدماتی جدید ولی بی ربط، بر محصولات و خدمات خود می افزاید و به مشتریان کنونی خود عرضه می کند.
مثال: شرکت پپسی وارد بازار بطری آب شده
محصولات و خدماتی جدید ولی بی ربط، بر محصولات و خدمات اصلی خود به بازار عرضه می کند.
کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است.
دو یا چند شرکت، یک شرکت تضامنی موقت تشکیل می دهند و از فرصت پیش آمده بهره برداری می نمایند.
با گروه بندی جدید در دارایی ها و هزینه ها سیر نزولی فروش و سود را معکوس نماید. هدف از این استراتژی این است که سازمان در زمینه تخصصی وضع خود را مستحکم نماید. مثال: فروش زمین های شرکت، کاهش کارکنان، تعطیلی واحد های کسب و کار قدیمی و منسوخ
فروش یک واحد مستقل یا بخشی از سازمان. اغلب، شرکت بخشی از واحد های خود را می فروشد تا برای سرمایه گذاری خاص یا خرید شرکت های دیگر تامین سرمایه نماید.
فروش تمام دارایی ها به ارزش واقعی را انحلال شرکت می نامند.
دو یا چند استراتژی را به صورت همزمان در هم ترکیب نمایند. بعلت منابع محدود احتمال موفقیت
در این نوع استراتژی کم است.
استراتژی ها کسب و کار می تواند رقابتی (مبارزه با تمام رقبا برای کسب مزیت) باشد و نشان دهد که یک شرکت چه طور باید در یک صنعت خاص رقابت کند.
توانایی یک شرکت یا واحد تجاری در طراحی، تولید و بازاریابی یک محصول، با هزینه کمتر یا کاراتر از رقبایش.
- تمایز محصولات و خدمات
توانایی ارایه ارزشی منحصر به فرد و برتر به خریدار از حیث کیفیت، ویژگی های خاص یا خدمات پس از فروش
استراتژی های رقابتی و انواع آن
بدون استراتژی های رقابتی، حضور دائم در بازار رقابت برای کسبوکار امکانپذیر نیست. بهویژه در بازاری که محصولات جایگزین و مشابه فراوانی وجود دارد. استراتژی رقابتی چیست؟ انواع مختلف آن چیست؟ و چطور میتوان آن را در شرکت توسعه داد؟ برای یافتن پاسخ این سؤالها، با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
استراتژی رقابتی چیست؟
استراتژی رقابتی، یک برنامهی عملکرد بلندمدت است که یک شرکت برای دستیابی به اهداف رقابتی، مدنظر قرار میدهد. شرکت، بعد از بررسی نقاط قوت و ضعف رقبا و مقایسهی آنها با نقاط قوت و ضعف خود، از استراتژی رقابتی برای پیروزی در رقابت با دیگران، بهره میبرد. این استراتژی برای پاسخگویی و تحمل فشارهای وارده از طرف بازار رقابتی، عملکردهای مختلف شرکت را ترکیب میکند، مشتریان را جذب و جایگاه شرکت را در بازار رقابت، تثبیت میکند.
انواع استراتژی های رقابتی
دستهبندی «مایکل پورتر» (Michael Porter)
«مایکل پورتر»، اقتصاددان آمریکایی، یکی از چهرههای توانمند در عرصهی استراتژی رقابتی، توسعهی اقتصادی و رقابتپذیری است. دستهبندی «پورتر» برای انواع استراتژیهای رقابتی عبارت است از: متمایزسازی، رهبری هزینه، تمرکز بر متمایزسازی و تمرکز بر هزینه.
تمایز یا متمایزسازی
هدف از این استراتژی رقابتی این است که یک محصول یا سرویس خاص و منحصربهفرد را به بازار عرضه کنیم؛ محصول یا خدماتی که از سایر موارد مشابه که سایر رقبا در بازار عرضه میکنند، متمایز باشد. برای رسیدن به این هدف، شما به عنوان مدیر یک کسبوکار باید در زمینهی تحقیق و توسعه، هزینهی زیادی را متقبل شوید. کاری که برای کسبوکارهای کوچک با بودجهی محدود، بهراحتی مقدور نیست. یک استراتژی تمایز موفق، پتانسیل کاهش حساسیت به قیمت و افزایش وفاداری برند از طرف مشتریان را دارد.
رهبری هزینه
هدف از استراتژی مدیریت هزینه این است که در مقایسه با سایر رقبا، قیمت محصولات خود را کاهش دهیم و درواقع محصولی تولید کنیم که بتواند از نظر قیمت با موارد مشابه رقابت کند. دو گزینهی سنتی برای کسبوکارها به منظور افزایش سود از طریق کاهش قیمت و افزایش فروش وجود دارد. در استراتژی رهبری هزینه، تمرکز شرکت بر بهدستآوردن مواد اولیهی با کیفیت با کمترین قیمت است. علاوه بر این، صاحبان مشاغل باید بتوانند از بهترین کارگران و متخصصان استفاده کنند تا این مواد اولیه را به محصولات باکیفیت و ارزشمند برای مشتریان تبدیل کنند. بنابراین، این استراتژی بهخصوص در شرایطی سودمند است که در بازار مورد نظر، قیمت فاکتور بسیار مهمی برای انتخاب محصول توسط مشتریان باشد.
تمرکز بر متمایزسازی و تمرکز بر هزینه
اگر در کسبوکار به این نتیجه برسید که بازاریابی برای همهی گروههای مشتریان، برای یک محصول یا سرویس خاص، مؤثر و کارآمد نیست، باید استراتژی تمرکز را به کار گیرید. این استراتژی به این معناست که شرکت باید گروه خاصی از مشتریان را در نظر گیرد و سایر گروهها را از بازار خود حذف کند.
استراتژی تمرکز، دو نوعِ متفاوت دارد. در استراتژی تمرکز بر قیمت، هدف یک شرکت یا کسبوکار این است که در بخش هدف خود، از نظر قیمت بتواند با سایر رقیبان رقابت کند و گوی سبقت را از آنها برباید. برای مثال یک فروشگاه لوازم الکترونیکی را در نظر بگیرید که قصد دارد ارزانترین فروشگاه یک شهر باشد؛ نه لزوما ارزانترین فروشگاه در یک منطقهی بزرگتر.
استراتژی تمرکز بر تمایز، از نیازهای خاص مشتریان در یک زیرمجموعهی خاص بهره میبرد و با تولید محصولات خاص، خود را از دیگران متمایز میکند. بهطور نمونه شرکتی را فرض کنید که به تولید محصولات مخصوص چپدستها تمرکز میکند. در نتیجه محصول این شرکت در بازار، منحصربهفرد و متمایز خواهد بود.
دستهبندی بر اساس نظریهی Michael Treacy و Fred Wiersma
نویسندههای کتاب «نظمِ رهبران بازار»، کتابی که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. در این کتاب میآموزند که چطور میتوان به یک رهبر موفق در کسبوکار تبدیل شد و چطور یک رهبر موفق باقی ماند. آنها در کتابشان سه استراتژی رقابتی را مطرح میکنند که عبارتند از برتری عملیاتی، رهبری محصول و صمیمیت مشتری.
تئوری و بحث اصلی نویسندگان این است که شرکتها باید یکی از این سه استراتژی را انتخاب و بر آن تمرکز کنند و در دو مورد دیگر، عملکرد انواع استراتژی قابل قبولی داشته باشند.
برتری عملیاتی
هدف این استراتژی، دستیابی به رهبری هزینه است. این استراتژی بر خودکاری مراحل انجام کار و فرایندهای تولید تمرکز دارد؛ بهنحوی که این مراحل، سادهتر شوند و هزینهی تولید کاهش پیدا کند. شرکتهای مشهوری مانند ایکیا، مک دونالد، ساوتوست ایرلاینز (Southwest Airlines)، والمارت و FedEx از این استراتژی بهره بردهاند و خود را با استانداردسازی و حجم بالای تولید وفق دادهاند.
برتری عملیاتی، یک استراتژی ایدهآل برای بازارهایی است که مشتریان آن، هنگام انتخاب، به قیمت محصول توجه زیادی میکنند. کسبوکارهایی که در این استراتژی به موفقیت میرسند، انضباط سازمانی مستحکم و فرایندهای استاندارد و قانونمند دارند و البته متمرکز هستند. فرایندهایی مانند مدیریت زنجیرهی تأمین (SCM)، مدیریت کیفیت جامع (TQM) و شش سیگما (Six Sigma) در مدلهای کسبوکار حجمگرا مورد توجه قرار میگیرند.
رهبری محصول
هدف از این استراتژی این است که رویکردی را در شرکت جا بیندازند که به تولید و معرفی محصولات برتر در بازار منجر شود. مدیران تولید، از این مطلب آگاهند که خلاقیت، کارِگروهی و توانایی حل مسئله، برای موفقیت آنها ضروری است. این مدیران با توجه به تجارب خود میتوانند محصولاتی درجه یک برای مشتریان تولید کنند. از میان ویژگیها و مهارتهایی که باید این مدیران در خود پرورش دهند، میتوان به این موارد اشاره کرد: مدیریت محصول، مدیریت استعداد، کارِگروهی، بازاریابی، مدیریت سبد پروژه و… .
مدیران محصول، تخصص خود را در محدودهی مرزهای جغرافیایی و سازمانی یک شرکت به کار میبرند و با بهدست آوردن مهارت و تخصصهایی از جمله مدیریت دانش و همکاری، نقش خود را در مدیریت محصول ایفا میکنند. شرکتهای بزرگی مثل اپل، BMW ،Fidelity Investments ،Pfizer و بسیاری از شرکتهای دیگر که در زمینهی محصولات الکترونیکی، خودروسازی، مدیریت سرمایهگذاری و صنایع دارویی فعالیت میکنند، از استراتژی رهبری محصول بهره میبرند.
صمیمیت با مشتری
همانطور که از عنوان این استراتژی برمیآید، صمیمیمت با مشتری به معنای نزدیکشدن و ایجاد رابطهی صمیمانه با مشتریان است. این استراتژی عبارت است از تقسیمبندی و هدفگذاری بازار و ارائهی پیشنهادات سفارشی برای گروههای مشخص شدهی مشتریان بهمنظور پاسخگویی به نیازها و درخواستهای آنها.
شرکتهایی که این استراتژی را مدنظر قرار میدهند، دانش مشتری را با انعطافپذیری عملیاتی ترکیب میکنند تا به سرعت بتوانند به تغییر نیاز مشتریان پاسخ دهند؛ از تولید محصولات اختصاصی گرفته تا پاسخگویی به درخواستهای خاص. بنابراین، مواردی چون توسعهی محصول، تمرکز مدیریت و تولید، باید در کنار هم قرار بگیرند تا درخواستهای تکتک مشتریان مورد توجه قرار گیرد. شرکتهای بزرگ و موفقی مثل لکسوس، آمازون، IBM و Virgin Atlantic چند نمونه از شرکتهایی هستند که این استراتژی را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند.
چطور استراتژی رقابتی را توسعه دهیم؟
در ادامه، پاسخ چند سؤال را بررسی میکنیم که به صاحبان کسبوکارها کمک میکند تا استراتژی رقابتی را به کار گیرند و آن را توسعه دهند.
هدف کسبوکار شما چیست؟
هدف یک کسبوکار، دلایل وجود شرکت و سازمان را ترسیم میکند. به گفتهی «پیتر دراکر» (Peter Drucker)، از برجستهترین نظریهپردازان مدیریت در جهان، هدف یک کسبوکار باید بیرون از خود شرکت و در جامعه باشد. بنابراین باید گفت که بحث اصلی او این است که تنها تعریف متقاعدکننده از هدف یک کسبوکار، بهدستآوردن مشتری است.
شایستگیهای اصلی شرکت شما کدام است؟
تشخیص شایستگیها و صلاحیتهای شرکت و استفادهی بهینه از آنها، برای دستیابی به مزیت رقابتی، بسیار اثربخش است. صلاحیتهای اصلی شرکت عبارتند از آن دسته شایستگیهایی که فقط مختص شرکت شما هستند یا شرکت شما آن ویژگیها را بهتر و بیشتر از سایر رقبا دارد. این برتریها در انواع استراتژی نهایت به مزیت هزینه و افزایش رضایت مشتری منجر میشود.
شایستگیهای سازمانی از آن دسته شایستگیهای کاربردی هستند و شرکت را یاری میکنند تا مهارتهای هر کارمند را با هم اقدام و ترکیب کند تا به نتیجهی مطلوب نهایی برسد. چند نمونه از این صلاحیتها عبارتند از:
- تجربه در راهاندازی و برنامهنویسی ماشینها و دستگاههای رایانهای؛
- تجربه در طراحی، تولید و آزمایش قطعات کوچک الکترونیکی دستگاهها؛
- تجربه در برنامهریزی، بودجهبندی و کنترل هزینهها؛
- تجربه در انجام دقیق فرایند دشوار تحویل کالا به مشتری با توجه به زمانبندی.
برای تهیهی فهرست صلاحیتهای اصلی شرکت میتوانید مهارتهای دیگری را نیز ذکر کنید؛ مهارتهایی که ویژگیهای محصولات، امکانات کمتر شناختهشده و ویژگیهای منحصربهفرد خدمات شما را معرفی میکند؛ آنچه باعث میشود مشتریان برای خرید محصولات و خدمات شما متقاعد شوند و شرکت شما را به سایر رقیبان ترجیح دهند.
کسبوکار فعلی شما چیست؟
از پاسخ سؤالهای قبلی میتوانید برای تعریف کسبوکار خود استفاده کنید. ارائهی تعریفی مشخص از وضعیت فعلی یک کسبوکار باعث میشود که تمرکز مورد نیاز برای انجام فرایندهای مؤثر، فراهم شود.
اصلیترین شیوهی کسبوکار شما برای رشد و توسعه چیست؟
آیا با راهکارهایی مثل توسعهی داخلی یا خریدن کسبوکارهای دیگر، به دنبال رشد و توسعهی آن هستید؟ هر روشی که برای رشد کسبوکار خود به کار میگیرید، نیازمند یک استراتژی رقابتی مشخص و متمایز است. پس از انتخاب راهکار مورد نظر، معیارهای آن را بهدقت ترسیم کنید.
اولویتهای شما در بازار و در زمینهی تولید محصول چیست؟
برای پاسخگویی به این سؤال میتوانید به این موارد فکر کنید:
- کدام بخش از بازار برای شما اولویت دارد و چه محصول یا خدماتی را برای این بخش ارائه میکنید؛
- کدام بازار و/یا محصول خاص:
- اولویت عادی دارد؛
- رها شده است؛
- تلاش و منابع کمتری دریافت میکند؛
- در مرحلهی طراحی و ساخت برای آینده است.
اهداف شما برای آینده چیست؟
اهداف خود را فهرست کنید؛ این اهداف، خروجی مورد نظر شما را که باید برای رسیدن به آن تلاش کنید، ترسیم میکنند. اهدافی که در نظر میگیرید باید همهی فعالیتهایی را در برگیرد که به دستیابی به این هدف منتهی میشود. این فعالیتها شامل شرایط اجتماعی، سیاسی، اجرایی و سایر شرایطی است که برای به ثمر رساندن اهداف شما مورد نیاز است. برای شاخصهای این اهداف، فکر کنید و تصمیم بگیرید تا بتوانید عملکرد خود در رسیدن به آنها را ارزیابی کنید. ارزشهای کمی و کیفی این شاخصها را مشخص کنید.
برای رسیدن به این اهداف با چه موانعی روبهرو هستید؟
بزرگترین موانعی را که انواع استراتژی برای رسیدن به اهداف خود با آنها مواجه هستید، مشخص کنید. حتی یک مانع، میتواند شما را از دستیابی به چند هدفتان باز دارد. برای موفقیت در رقابت باید موانع موجود در ساختار رقابتی کسبوکارتان را از میان بردارید.
برای رفع این موانع، از چه رویکرد استراتژیکی بهره میبرید؟
برای رسیدن به اهداف و دستیابی به مزیت رقابتی، با موانع متعددی روبهرو میشوید که برای مقابله با آنها باید رویکردهای استراتژیک مشخصی (تدافعی، تهاجمی یا چریکی) را اتخاذ کنید.
- رویکرد تهاجمی زمانی مناسب است که برداشتن برخی از موانع بزرگ، خنثیکردن آنها یا ایجاد تغییر در آنها با استفاده از منابع موجود، امکانپذیر باشد.
- رویکرد چریکی زمانی مناسب است که حذفکردن، دور زدن یا به حداقلرساندن موانع اصلی با کاهش محدودهی فرایندها و فعالیتها، امکانپذیر باشد.
- رویکرد تدافعی زمانی مناسب است که دو رویکرد بالا، تأثیرگذار نیستند.
محدودهی محصولات، خدمات و بازار شما چیست؟
ابتدا مشخص کنید که محدودهی اصلی تمرکز استراتژیهای بازاریابی شما به چه نحوی است. ممکن است بخواهید بر بازار فعلیتان تمرکز کنید یا بخواهد بازار جدیدی پیدا کنید و کسبوکار خود را توسعه دهید. در مورد اول، ممکن است خدمات یا محصولات جدیدی را عرضه کنید تا مشتریان بازار فعلی خود را راضی نگه دارد. در مورد دوم، ممکن است بخواهید که نفوذ محصولات و خدمات فعلی خود را با ارائهی آنها در بازارهای جدید، افزایش دهید. اگر تلاشهای شما در زمینهی بازاریابی، مبتنی بر تمرکز دقیق بر این محدودهها نباشد، به مرور تضعیف شده و تأثیرگذاری آنها کاهش مییابد.
هوش رقابتی چطور به کسبوکارها کمک میکند؟
هوش رقابتی با جمعآوری و مطالعهی پیوستهی اطلاعات در مورد رقیبان، مشتریان و شرایط بازار یک کسبوکار به دست میآید. البته این جمعآوری اطلاعات باید به شیوهای قانونی و اخلاقی انجام شود. جمعآوری اطلاعات باید کاملا طبق قانون انجام شود و فقط از منابعی که در دسترس عموم قرار دارد، استفاده شود. دانش به دست آمده، شامل نقاط قوت و ضعف مشتریان، استراتژیهای رقابتی آنها، پاسخ آنها به تغییرات محیط پیرامون و اقداماتیست که رقیبان برای پاسخگویی انجام میدهند.
با آگاهی از این دست اطلاعات، دانستن نقاط قوت و ضعف رقیب و اطلاع از اینکه رقیبان چه رویکردی دارند و در آینده چهکار خواهند کرد، به یک کسبوکار کمک میکنند تا استراتژی رقابتی مناسبی را انتخاب کند و با توجه به اطلاعات به دست آمده، تصمیمات حسابشدهتری بگیرد. علاوهبراین، کسبوکار میتواند به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کند.
استراتژی بازاریابی و انواع آن
استراتژی بازاریابی برنامهریزی بلند مدت اهداف تجاری است که کسب و کار قصد دستیابی به آن را دارد. برای دستیابی به این اهداف، مهم است که اقدامات ویژهای برای معرفی محصولات و خدمات و یا افزایش فروش در بازار انجام شود. به منظور قویتر شدن موقعیت، استفاده از فرصتها برای یافتن بازار هدف و توانایی وفادار ساختن مشتری به سازمان بسیار مهم است. بنابراین این روش با ایجاد فرصتهای فروش، برقراری ارتباط و موقعیتیابی محصول یا خدمات، امکان دسترسی به بازار هدف را از طریق کانالهای مناسب فراهم انواع استراتژی میسازد.
چهار عنصر سازنده ترکیب استراتژیهای بازاریابی اساسی برای تولید سود در شرکت و افزایش فروش:
- استراتژی محصول
- استراتژی قیمتگذاری
- استراتژی توزیع
- استراتژی ارتقا
مزایای استراتژی بازاریابی
- افزایش فروش
- رشد پایدار کسب و کار
- درک نیاز مشتریان
- رفع نیاز مشتریان
- تقویت بازار هدف
- برندسازی
انواع استراتژی بازاریابی (بخش اول)
این نوع استراتژی بازار برای آن دسته از کسب و کارهایی است که محصولات خود را مستقیما به دست مصرفکننده میرسانند و این نوع مشاغل میتوانند بهصورت آنلاین یا فروشگاهی کار کنند. این نوع استراتژی مشتری محور است؛ بنابراین بهتر است نیاز مشتریان خود را بهتر بشناسید.
استراتژی این نوع بازاریابی، پیشیگرفتن از کارمندان به عنوان مشتری بالقوه و سفیران برند است. کسب و کارها معمولا تخفیفهای کارمندان را به عنوان بخشی از معاملات خود ارائه میدهند. عمدتا، کارمندان از کارمندان خود خرید میکنند، تا زمانی که بهترین معاملات را انجام میدهند و به این ترتیب، کارمندان هم مشتری کسب و کار میشوند. بنابراین آنها نهتنها به محل کار خود میآیند و دستمزد میگیرند، بلکه محصولات شما را نیز تبلیغ میکنند و به درآمدزایی شما کمک میکنند. آنها محصولات شما را به خانواده، دوستان و آشنایان خود نیز توصیه میکنند. همچنین ممکن است، محصولات شما را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند و کارمندان بالقوه را ارجاع دهند. بنابراین هرگز این اشتباه را نکنید که هنگام ایجاد استراتژی بازار، کارمندان خود را نادیده بگیرید و در صورت برخورد صحیح با آنها، مشتری وفادار تجارت شما باشند.
این استراتژی زمانی اتفاق میافتد که یک کسب و کار، محصولات و خدمات خود را به تجارت دیگری بازاریابی کند.
این نیاز به رویکردی متفاوت از بازاریابی بین مشتری و تجارت دارد، زیرا چندین مرحله دیگر در آن وجود دارد.
شما باید از تصمیمگیرندگان مطلع شوید و روشهایی را برای ترغیب آنها به تجارت با شما را پیدا کنید، بنابراین شما باید با ارائه خدمات فوق العاده با آنها رابطه برقرار کنید.
محصولات کمی وجود دارد که میتوان با ملاقات حضوری با مشتریان و نمایشی از محصولات شما، آنها را فروخت.
به عنوان مثال، اگر کالای مورد استفاده در خانه را میفروشید، میتوانید با یک گروه از مشتریان در خانه یک شخص تماس بگیرید و نمایشی درباره نحوه کار آن محصول ارائه نمایید.
شرکتهایی مانند Amway ، Vestige و Avon وجود دارند، که از استراتژی فروش مستقیم برای ایجاد مشاغل خود استفاده میکنند.
این استراتژی بازار هزینه کمتری دارد، اما برای چند محصول مناسب است و به مهارت فروش و شخصیتی برونگرا نیاز دارد؛ تا مشتریان خود را متقاعد به خرید محصولات کند.
بسیاری از شرکتها برای تقویت فروش خود این روش بازاریابی را انتخاب میکنند.
مردم به سمت مشاغلی که برای یک هدف کار میکنند، جلب میشوند و زمانی بدانند که پولشان برای یک هدف خوب استفاده میشود، احساس خوبی دارند.
انتخاب این استراتژی که به نفع شما و همچنین جامعه است، هیچ ضرری ندارد و برای این کار باید با یک سازمان خیریه همکاری کنید.
شما میتوانید علت ارائه آموزش به کودکان یتیم را انتخاب کنید.
برای این منظور میتوانید با یک پرورشگاه یا یک NGO که برای این منظور کار میکند شریک شوید.
بعدا میتوانید به مشتریان خود اطلاع دهید، تا بتوانند با خرید چیزهایی از شما به کمکهای مالی خود اضافه کنند.
- استفاده از رسانه / روابط عمومی کسبشده
در دوران مدرن، به سختی شخصی وجود دارد که از این نوع استراتژی بازاریابی آگاهی نداشتهباشد.
شرکتها برای تبلیغ محصولات خود در سیستم عاملهای مختلف رسانهای مانند روزنامه، تلویزیون، رسانههای اجتماعی و غیره هزینههای زیادی میپردازند.
آنها حتی برای تبلیغ محصولات خود به افراد مشهور پول میدهند، بنابراین مردم بیش از هر نوع تبلیغ دیگری به رسانهها اعتماد میکنند.
با استفاده از این استراتژی بازاریابی، مشتریان خود را با مشاغلی که از تجارت شخصی شما تعریف میکنند به اشتراک میگذارید.
بازاریابی وابسته به ایجاد کالایی با تجارت دیگر برای افزایش فروش آن اشاره دارد.
به عنوان مثال، اگر کالاهای مرتبط با یوگا مانند حصیر یوگا، شلوار یوگا و غیره را میفروشید، میتوانید با یک مربی معروف یوگا ارتباط برقرار کنید؛ تا محصولات خود را با تقسیم درصدی از سود با آنها تبلیغ کنید.
اگر مربیان یوگا را در اینستاگرام دنبال میکنید، حتما دیدهاید که آنها در حال تبلیغ محصولات برندهای خاص هستند.
واضح است که برندسازی مشترک یا بازاریابی وابسته؛ نشاندهنده مشارکت دو کسب و کار با علایق مشابه است.
آنها رقیب یکدیگر نیستند، از این رو ترس از دستدادن مشتری شما وجود ندارد.
به هر نوع بازاریابی که در اینترنت انجام میدهید، بازاریابی اینترنتی گفته میشود.
بازاریابی اینترنتی شامل: بازاریابی مختلف از شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ایمیل و وبلاگ با محتوای اولیه ویدیویی است.
با این حال، بازاریابی اینترنتی به استراتژیای نیاز دارد، که نحوه و زمان ارسال پستهای شما و چگونگی ترغیب مردم به خرید محصول شما را نشان دهد.
استراتژی بازاریابی نقطه خرید؛ شامل قرار دادن محصول شما در جایی است، که مشتریان بیشترین خرید را انجام میدهند.
حتما متوجه شدهاید که بسیاری از محصولات کوچک در نزدیکی پیشخوان پول نقد قرار میگیرند.
این کار به صورت عمدی انجام میشود تا افراد یک خرید غیرضروری انجام دهند.
علاوه بر این، شما باید یک صندوقدار باتجربهای داشتهباشید که سعی در فروش محصول شما داشتهاست و این نمونه دیگری از بازاریابی از طریق خرید است.
به طور سنتی، تبلیغات دهان به دهان فقط به تمجید چهره به چهره از محصول محدود میشد، اما امروزه روش این نوع بازاریابی تغییر کردهاست.
وقتی مردم در صفحه رسانههای اجتماعی خود از خدمات یا محصولات شما نام میبرند و یک بررسی مثبت میکنند، در واقع تبلیغات دهان به دهان کسب و کار شما را انجام میدهند.
همچنین میتوانید به برخی از وبلاگ نویسان بسپارید، تا درباره شما نظرات خود را بنویسند.
بنابراین این روزها مردم تمایل دارند قبل از خرید، درباره همهچیز اطلاعات کافی را داشتهباشند.
این روش بهترین راهحل برای رشد سریع تجارت شماست.
بدیهی است که برای نتیجهگیری مجبور به صرف هزینه خواهید بود.
اما در ازای هر پولی که خرج کردهاید بازدهی وجود دارد.
این نوع بازاریابی به برنامهریزی و اهداف خاصی برای عملکرد هر تبلیغ نیاز دارد.
در صورتی که تبلیغات شما کار نمیکند، پول خود را هدر ندهید بلکه به راههای دیگری برای بازاریابی محصول خود فکر کنید.
پرداخت از طریق رسانههای اجتماعی
تبلیغات تلویزیونی و رادیویی
داستانسرایی، یک راه احساسی برای رسیدن به مخاطب است.
شما میتوانید داستانهای شخصی، داستانهای تجاری یا داستان یکی از مشتریان خود را پس از اخذ مجوز تهیه نمایید.
یک روند دیگر، گفتن یک داستان دقیقا در شش کلمه است.
در اینجا نویسنده برای خلق یک داستان کوتاه معنیدار به مهارتهای نوشتاری زیادی نیاز دارد.
بنابراین، این نوع استراتژی بازاریابی به شما کمک میکند تا اعتماد و وفاداری مشتریان خود را جلب کنید.
این نوع استراتژی بازاریابی از مشتریان فعلی شما برای جلب مشتریان جدید استفاده میکند.
اگر از مشتریان خود بخواهید محصول یا خدمات شما را بخرند، به آنها انگیزه یا مزایایی میدهید.
مردم معمولا برای به دستآوردن مزایای بازاریابی دهان به دهان اقدام میکنند.
مبلغی که به آنها می پردازید در مقابل بازدهی که دریافت میکنید بسیار ناچیز است.
راهی برای پیگیری مراجعات انجام شده توسط مشتریان قبل از ارائه مزایا به آنها بیابید.
بازاریابی اینترنتی مخاطبان شما را جذب میکند، اما تکنیکهای بازاریابی دیگری نیز وجود دارد که نمیتوانید از پشت صفحه کامپیوتر انجام دهید.
بنابراین برای این کار، شما باید در دنیای واقعی قدم بگذارید و برخی از رویدادهای شبکهای را سازماندهی کنید؛ تا مشتریانی را که از خدمات شما لذت میبرند را به دست انواع استراتژی آورید.
به عنوان مثال، اگر در حال ارائه یک دوره آنلاین هستید، میتوانید غرفهای ایجاد کنید که افراد بتوانند به شما دسترسی داشتهباشند و میتوانید اطلاعات خود را در مورد دوره خود با آنها به اشتراک بگذارید و با ارائه تخفیفات اضافی، آنها را تشویق به گذراندن دوره کنید.
این نوع استراتژی شامل به اشتراکگذاری محتوایی است که از وبلاگ یا صفحات خود در شبکههای اجتماعی مینویسید.
این یکی از استراتژیهای بازاریابی موثر است، زیرا باعث ایجاد ترافیک در وبلاگ شما میشود و بازدیدکنندگان را به دنبالکنندگان وفادار شما تبدیل میکند.
شما باید دادههای غنی از ارزش را به طور مداوم بارگذاری کنید تا پیروان خود را حفظ کنید، بنابراین باید ماهها از قبل محتوای خود را برنامهریزی کنید.
با استفاده از این نوع بازاریابی، افرادی را که قبلا به تجارت شما علاقه نشان داده اند، را هدف قرار دهید.
به عنوان مثال، فیسبوک به شما اجازه میدهد پیکسلی را در وب سایت خود قرار دهید.
بنابراین، اگر کاربر به تازگی از وب سایت شما بازدید کردهباشد، تبلیغات محصول شما را در فیسبوک مشاهده میکند و آنگونه که آنها از قبل در مورد نام تجاری شما میدانند، آن را تشخیص میدهند و شانس زیادی برای تبدیل آنها وجود دارد.
همه میخواهند محتوای آنها ابتدا با استفاده از بهینهسازی موتور جستجو (SEO) در موتور جستجو ظاهر شود.
بازاریابی موتورهای جستجو میتواند به شما در بازده سرمایهگذاری عظیم کمک کند.
برای انجام این کار، باید محتوای منحصر به فرد، خلاق و دارای ارزش داشتهباشید، تا محتوای شما برای موتور جستجو جذاب به نظر برسد.
در نتیجه، میتوانید به صورت آنلاین نحوه استفاده از بهینهسازی موتور جستجو برای بازاریابی محصولات و خدمات خود را بیاموزید.
- بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی
مشاغل از بسترهای رسانههای اجتماعی برای به اشتراکگذاشتن محتوای غنی از ارزش و هدایت ترافیک به وبسایتها و صفحات خود استفاده میکنند، در نتیجه آگاهی از نام تجاری را گسترش داده و مشتریان را افزایش میدهند.
اگر بدانید که چگونه از هشتگ، پیوندها، تصاویر و فیلمها برای افزایش تعامل استفاده کنید، استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی بهتر کار میکند.
- رسانههای اجتماعی و افزایش بازدید بازاریابی
اینکه چه نوع محتوایی از طریق اشتراکگذاریهای اجتماعی، ایمیل، موتور جستجو و غیره بازدید زیادی شود؛ غیرقابل پیشبینی است.
با این حال، جلب نظر کسب و کار شما از نظر مخاطبان یکی از بهترین روشها برای افزایش تجارت شما است.
- روشهایی که با استفاده از آن میتوانید سبب افزایش محتوای بازدید خود در اینترنت شوید:
این قدیمیترین نوع استراتژی بازاریابی است.
پستهای بصری مانند تصاویر و فیلمها را ارسال کنید.
ابتدا مخاطبان خود را بسازید و سپس محتوای خود را منتشر کنید.
تولید محتوا در خصوص یک موضوع پرطرفدار
دنبالکنندگان خود را تشویق کنید؛ تا مطالب شما را به اشتراک بگذارند.
مطالب احساسی، الهامبخش یا سرگرمکننده را به اشتراک بگذارید.
برای هر اشتراک ویدئوی مشوق ایجاد کنید.
این نوع استراتژی بازار زمانی موثر است، که بخواهید بدون صرف هزینه زیاد با مخاطبین احتمالی خود رابطه مثبت ایجاد کنید.
این شامل استراتژیهای بازاریابی است؛ که مشتریان شما را مانند یک آهنربا به سمت تجارت شما جذب میکند.
میتوانید حضور خود را در رسانههای اجتماعی قابل مشاهده کنید و از یک لیست ایمیل برای به اشتراکگذاشتن محتوای رایگان استفاده کنید.
این روزها مردم از تبلیغات تلویزیونی خستهشدهاند، این نوع استراتژی بازاریابی مطمئنا توجه آنها را جلب خواهد کرد.
این نوع بازاریابی شامل تاثیرگذاران آنلاینی مانند وبلاگنویسان و یوتیوب میشود؛ تا محصولات و خدمات شما را به مخاطبان خود توصیه کنند.
شما میتوانید محصولات رایگان را هدیه دهید، یا برای تبلیغ کسب و کار خود به آنها پول پرداخت کنید.
هر تاثیرگذار شرایط و ضوابط خاص خود را دارد؛ بنابراین قبل از وامدادن به مشارکت با آنها صحبت کنید.
در حال حاضر، مشاغل میتوانند بیش از هر زمان دیگری در تاریخ داده تولید کنند.
بازاریابی رفتاری از این مزیت برای مصرفکنندگان خاص استفاده میکند.
با ردیابی سابقه وب میتوانید مطمئن شوید که مخاطبان شما در زمان مناسب محتوای شما را مشاهده میکنند.