اصول موفقیت در بازارهای مالی

فرهنگ مفاهیم و اصطلاحات تخصصی بازارهای مالی و اقتصادی
چیست؟
خرید و فروش هم زمان یک دارایی در بازار های متفاوت برای کسب سود از تفاوت قیمت ها آربیتراژ گفته میشود. به عبارتی سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود اما قیمت های یکسانی ندارد.
وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد میکند که موجب میشود قیمت ها به طرز قابل توجهی از ارزش منصفانه و واقعیشان در درازمدت منحرف نشود.
درک آربیتراژ
فرض کنید قیمت خودرو صفرکیلومتر در کارخانه ۲۰ میلیون تومان و در نمایشگاه ۲۱ میلیون تومان است. شما میتوانید با خرید فوری خودرو از کارخانه و فروش آن به خریدار نهایی ۱ میلیون تومان سود کنید. به این سود، سود آربیتراژی گفته میشود . شرکت های بینالمللی که سهامشان در بورس کشورهای مختلف عرضه شده است نیز میتوانند سود آربیتراژ داشته باشند. به این صورت که ممکن است سهام شرکتی در بورس ژاپن به قیمتی معامله شود که با قیمت آن در بورس آمریکا متفاوت باشد. سرمایه گذارانی که از این اختلاف قیمت مطلع باشند میتوانند از این فرصت برای کسب سود استفاده کنند.
البته با توجه به پیشرفت تکنولوژی، کسب سود از قیمت گذاری اشتباه در بازار بسیار مشکل شده است. بیشتر معامله گران از سیستمهای کامپیوتری استفاده میکنند تا نوسانات ابزارهای مالی مشابه را رصد کنند. در مورد هر قیمت گذاری اشتباه و ناکارآمدی معمولاً به سرعت اقدامات لازم انجام میگیرد و فرصت کسب سود از آن، اغلب در عرض چند ثانیه حذف میشود. این بازار ها از کارایی بیشتری برخوردار هستند.
اهمیت ARBITRAGE چیست؟
معامله گران آربیتراژ در مسیر کسب سود، کارایی (Efficiency) بازارهای مالی را افزایش می دهند. با خرید و فروش آن ها، تفاوت قیمت بین دارایی های یکسان یا مشابه کمتر می شود. قیمت دارایی هایی با قیمت پایین تر افزایش می یابند، در حالی که دارایی های با قیمت بالاتر عرضه می شوند و قیمت آن ها کاهش می یابند. به این ترتیب آربیتراژ ناکارآمدی در قیمت گذاری بازار را برطرف می کند و نقدشوندگی را به بازار می افزاید.
آربیتراژ کننده
تعریف آربیتراژ کننده(Arbitrageur)چیست؟
آربیتراژ کننده ها گروهی از سرمایه گذاران به حساب میآیند که از عدم کارایی در بازار استفاده میکنند و با انجام معاملات همزمانی که به نوعی یکدیگر را خنثی میکنند، بازده بدون ریسک کسب میکنند. یک آربیتراژ کننـده به طور مثال به دنبال اختلاف قیمت بین سهام شرکت هایی است که در بیش از یک بازار سهام خرید و فروش میشوند. آنها با خرید سهام شرکتی که در یکی از بازارها مثلاً بورس توکیو کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده و فروش استقراضی سهام همان شرکت در بازاری دیگر نظیر بورس لندن به قیمت بالاتر، با قبول کمترین میزان ریسک (حتی بدون هیچ ریسکی) سودهای زیادی به دست میآورند.
توضیحاتی در مورد آربیتراژ کننده
آربیتراژ کننده ها معمولاً سرمایه گذاران بسیار با تجربهای هستند، چراکه فرصتهای آربیتراژ به سختی یافت میشوند و نیازمند سرعت عمل بسیار در انجام معاملات هستند. آربیتراژ کنندهها همچنین نقش مهمی در عملیات بازار سرمایه برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار ایفا میکنند. به عبارتی همچنان که تلاش آنها در استفاده از عدم کارایی بازار در قیمت گذاری سهام است، با فعالیتهای خود کمک میکنند تا قیمت واقعی سهام شناسایی و اختلاف قیمت در بازارهای مختلف از بین برود. در بورس اوراق بهادار تهران سازوکار و ابزار لازم برای آربیتراژ کننده ها وجود ندارد.
تعریف آلفا(Alpha) چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند.
ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
آلفای جنسن
تعریف آلفا چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است. مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند. ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را اصول موفقیت در بازارهای مالی شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد. بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
۵ راهکار اساسی موفقیت در معامله گری ارز دیجیتال
تریدر موفق کیست ؟ ۵ راهکار اساسی موفقیت در معامله گری ارز دیجیتال کدامند؟ دستورالعمل موفقیت یک تریدر کدام است ؟ اصول موفقیت در بازارهای مالی گام های ضروری در معامله گری ارز دیجیتال کدامند ؟ یک معامله گر موفق چه راهکاری را دنبال میکند ؟ در معامله گری ارز دیجیتال ضعف معاملاتی یک تریدر در اثر چیست ؟ ما در این مطلب چند نکته کلیدی برای راهکار جهت موفقیت در معامله گری و ترید ارز های دیجیتال را توضیح میدهیم و به وجه تمایز یک معامله گر موفق و یک معامله گر بازنده می پردازیم.
پنج راهکار اساسی در موفقیت معامله گری ارز دیجیتال
برای موفقیت در معامله گری فقط یک روش و راه مشخصی ،وجود ندارد . و همچنین نکات مشترکی در معاملهگران موفق و بازنده مشهود است . مثلاً معاملهگران بازنده به دنبال ضعف معاملاتی خود هستند و اغلب اشتباه متوجه این نقطه مشترک نیستند.
با رعایت این نکات و انجام راهکارهای اساسی معامله گری شما در مسیر درست قرار خواهید گرفت و این راه کارها شما را به دستورالعمل موفقیت نزدیک میکند.
1. مسئولیت پذیر باشید
با قبول مسئولیت در معامله گری ارز دیجیتال به یک تریدر موفق نزدیکتر میشوید یک تریدر موفق تمامی مسئولیت در یک معامله را نتیجه کار خود می داند . کلید خرید و فروش دست اوست اگر اشتباه کند مقصر خوداوست . خطای خود را میپذیرد و برای ادامه کار می گوید که اشتباه انجام شده و دیگر کاری نمیتوان کرد و در ادامه به مرحله بعدی معامله گری و کاری که باید انجام می شود تمرکز میکند . و حتی میتوان با قبول مسئولیت کارهایی که انجام می دهید در تمام جوانب زندگی مسئولیتپذیری را در خودتان رشد دهید و خود مسئول عمل خود باشید .
کسانی که از مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرند در بازه موفقیت پیشرفتی ندارند و هرچه مسئولیت همه جانبه تر باشد موفق تر خواهید بود انسان های موفق سطوح بسیار بالایی از موفقیت را بر عهده میگیرند . موفقیتشان را می آفرینند و حتی در شکست ها با قبول مسئولیت دوباره به مسیر صحیح برمیگردند . مثلاً تریدری که در اثر نداشتن تمرکز در معامله ضرر کرده تمامی مسئولیت را می پذیرد ، و با تمرکز مجدد ،
اوضاع اصول موفقیت در بازارهای مالی را به شرایط اولیه برمی گرداند و این بهترین راه است .
2. در آزمون بازار رمز ارز ها موفق شوید
بازار تمام توان خود را به کار خواهد گرفت تا اکثریت سرمایهگذاران را دچار ناامیدی کند این جمله معروف از کتاب اصول همگانی معامله گران است بیشتر معاملهگران بی تجربه در اول کار مورد آزمون بازار قرار میگیرند و باید به بازار ثابت کنند که تریدر های موفقی هستند آزمون ها ممکن است بسیار دشوار باشد و یا زیان ها و ضررهایی را داشته باشد هزینه آموزش های گران قیمت و منصرف شدن از قرار دادن حد ضرر یا هر روش دیگری ضررهای این آزمون را بیشتر می کند.
این آزمون ها ممکن است که دنبال هم و پی در پی باشد اما خوشبختانه با سپری شدن و گذشتن از این آزمونها معاملهگری شایسته می شوید . و تفاوت معامله گری شما کاملا ملموس خواهد شد وسختی معامله گری بر شما آسان می شود.
3. بر احساسات خود تمرکز کنید
در مواقعی که در حال معامله هستید چه حسی دارید احساسات مختلفی را تجربه میکنید و افکار پراکنده دارید این افکار را کنار نزنید ، ممکن است ترس ،عصبانیت ، نگرانی ، احساسات دیگری را تجربه کنید که هرکدام به شما چیزی می گوید که احساسات خود را مشخص کنید تا بتوانید راه درست معاملهگری را پیدا کنید .
موفقیت یک معاملهگر ارز دیجیتال به چگونگی شیوه واکنش ما با احسان و مدیریت آنها بستگی دارد اگر یک تریدر نتواند ناراحتی را از بین ببرد حداقل روی آن کار کند ، یا وبه جای اینکه بگوید من استرس دارم معامله نمی کنم به بررسی علت بی حسی نسبت به پردازد آیا ریسک زیاد در معامله علت این استرس است یا حجم بالا در معامله ، یا نداشتن برنامه معاملاتی و در هر حال برای حل مسئله اقدام کند . چون این مسئولیت فقط و فقط برای خود تریدر است . تریدر است که باید یک برنامه روشنی داشته باشد برای مقدار ریسکش را تعریف شده باشد . گاهی هم در معاملات درپی در پی ضرر میکند که برای استرس ناشی از آن میتوان اقدام میکرد و این خود سبب میشود که معامله گر به معاملات ارز دیجیتال خود بپردازد.
4. خلاف احساسات حرکت کنید
گاهی یک تریدر باید بر خلاف احساساتش عمل کند گاهی برنامه معاملاتی برخلاف به احساسات است باید با این احساسات مبارزه کند و بهترین کار را انجام دهد .و با تفکر و بینش دقیق برای ورود و خروج معامله تصمیم بگیرد مثلاً یک معامله به محض وارد شدن در سود حس خوبی دارد اما معاملات به این سبک صحیح نیست .یا باباز نگه داشتن یک معامله زیان ده تا زمانی که به سود برسد ، هر چند برای یک معامله گر تازه کار بسیار جذاب است ولی این خود دستور العمل یک شکست است که ناشی از ترس و لج بازی می باشد .
بهترین کار عمل کردن طبق برنامه معاملاتی می باشد یکی از راههای تسلط بر ذهن و احساس ، مدیتیشن و یوگا است که موجب تقویت تمرکز می شود که لازمه کار معاملهگران موفق به ارز های دیجیتال یا معاملهگران بازار است .مدیتیشن برای اکثر معاملهگران بسیار مفید است .
5. سختی مسیر را بپذیرید.
شوق رسیدن به پول ممکن است که مسیر تریدر شدن و معامله گر شدن را سختتر کند . یک معاملهگر برای درک مسیر باید برنامه خود را بنویسد و رویاهای غیر واقع گرایانه خود را کنار گذاشته و سرکوب کند . و فقط روی اجرای برنامه متمرکز شود .اشتباهاتش را بپذیرد و افکار غلط خود را یادداشت کند . و برای پیشرفت معامله گری اصول موفقیت در بازارهای مالی خود برنامهریزی کند .
یک تریدر موفق باید بداند که با پذیرش هر اشتباهی در معامله گری یک قدم به جلو می رود .
” ممنون که تا پایان مطلب موفقیت در معامله گری ارز دیجیتال با ما همراه بودید “
نکات مهم در معاملات بورس که همه باید بلد باشند!
بازار بورس و اوراق بهادار یک نوع بازار تخصصی است که هر کسی با هر میزان آشنایی با مبانی بورس و انواع تحلیل و نکات مهم در معاملات بورس نمی تواند برای گذاری منطقی و سودآور در بورس اقدام کند. در واقع وقتی شخصی وارد بازار بورس می شود بهتر است مبانی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را بلد باشد و نحوه خرید و فروش سهام در بورس ایران نیز مورد دیگری است که لازمه حضور و سرمایه گذاری در بورس است. در واقع اگر شما تمامی نکات مهم در معاملات بورس را ندانید نیز می توانید برای ورود به بورس و حتی سرمایه گذاری اقدام کنید و بعضا امکان دارد سود هم بکنید، ولی چنانچه بدانید روند معاملات در بورس به چه صورت است و نکات مهم در معاملات بورس ایران چیست، قطعا سرمایه گذاری مطمئن تر، سودآورتر و کم خطر تری را تجربه خواهید کرد. پس اگر دوست دارید نکات کلیدی معامله گری در بورس را به زبان ساده و رایگان یاد بگیرید، این مطلب بهترین راهنمایی را در اختیارتان قرار می دهد.
نکات مهم در معاملات بورس
نکات معامله گری در بورس مجموعه نکاتی هستند که هر سرمایه گذاری بعد از ورود به بازار سرمایه باید آن را درک کند تا بتواند اثرات آن را در معاملات خود مشاهده کند. بورس یکی از پرسودترین بازارهای مالی برای سرمایه گذاری به حساب می آید که در واقع یک بستر مناسب برای فعالیت مولد اقتصادی که با مزایای متعدد است و توانسته است بخشی از نقدینگی موجود در جامعه را به خود جذب نماید.
جالب است بدانید که فعالیت در بورس بسیار آسان است و از طریق سامانه های معاملاتی به صورت آنلاین صورت می پذیرد، ولی با این وجود برای موفقیت در این بازار باید نکات متعددی را در نظر داشته باشید. در طی سالیان اخیر، آگاهی و شناخت مردم نسبت به بازار بورس بیشتر از پیش شده است.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
موسسات بسیاری در زمینه اطلاع رسانی و آموزش مشغول فعالیت هستند و مراجع گوناگون، اطلاعات مفیدی را در اختیار علاقه مندان قرار می دهند. مواردی که در ادامه عنوان می کنیم، در واقع نکاتی هستند که کارشناسان و متخصصان بورس در مورد آن ها اتفاق نظر دارند و برای موفقیت در بورس، ضروری است حتما مد نظر سهامداران و فعالان بازار بورس ایران قرار گیرد.
همان طور که می دانید افزایش دانش و مهارت، اولین گامی است که باید برای موفقیت در هر حوزه ای باید برداشته شود. آموزش بورس راهکاری برای کاهش ریسک محسوب می شود. پیش از سرمایه گذاری بر روی انواع سهم ها، لازم است روی خود سرمایه گذاری نمایید. دانش و مهارت مهم ترین ثروت شما است و توسط آن قادرید در هر شرایطی سود مناسبی کسب کنید.
در همین ابتدا در نظر داشته باشید که یکی از حائز اهمیت ترین اصول در بازار سرمایه بورس، داشتن استراتژی موفق معاملاتی در بورس است. افرادی در این بازار به موفقیت دست پیدا می کنند که دانش و مهارت کافی داشته باشند و بتوانند برای خود یک استراتژی معاملاتی تدوین نمایند، در غیر این صورت دنباله روی دیگران خواهند بود و این به عنوان پیروی کورکورانه از جمع تلقی خواهد شد که امکان دارد زیان های بسیاری را برای شما به دنبال داشته باشد. بهتر است با در نظر گرفتن شرایط خودتان و البته تحلیل بازار، یک استراتژی مناسب تعیین کنید و به آن پایبند باشید. در ادامه ۵ مورد از نکات مهم معاملات بورسی رو بررسی کرده ایم؛
۱) تعصب را کنار بگذارید
نخستین نکته مهم در خصوص معامله اصول موفقیت در بازارهای مالی گری در بورس به جنبه روانشناسی معامله گری ارتباط دارد و آن هم این است که باید تعصب خود در معاملات را کنار بگذاریم. به عنوان مثال این طور فرض کنید که سهام شرکتی را با تحلیل و با توجه به چشم انداز آینده آن صنعت و چشم انداز سوددهی خریده باشید، زمان می گذرد و مشاهده می کنید که قیمت سهام شرکت در حال کاهش است و به حد ضرر شما رسیده است.
با همان مفروضات قبلی سعی در بررسی شرایط دارید و مشاهده می کنید که یکی از متغیرهای سودآوری شرکتی عوض شده است و انتظار این است که سود شرکت کاهش پیدا کند اما شما قبول نمی کنید و پیش خودتان این طور فکر می کنید که شرایط مجددا تغییر خواهد کرد.
مجددا دست به خرید پله ای می زنید و اصطلاحا میانگین کم می کنید اما باز هم قیمت با کاهش مجدد روبرو خواهد شد. این موضوع در واقع نشان می دهد که شما نسبت به سهم مورد نظر تعصب دارید و حاضر به فروش آن نیستید و به اصطلاح با سهم مورد نظر ازدواج کرده اید، بنابراین بهتر است در خرید و فروش سهام تعصب را کنار بگذارید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
۲) توجه به سودآوری سهام
سودآوری از تقسیم سود یا زیان بعد از کسر مالیات، بر تعداد کل سهام به دست می آید. شرکت ها وظیفه دارند در ابتدای سال مالی خود گزارشی مبنی براین موضوع ارائه دهند. این مورد به شما کمک خواهد کرد تا مطابق با سود و زیان ارائه به وسیله شرکت سهم را خرید و فروش نمایید.
۳) میزان نقد شوندگی
منظور از نقدشوندگی یک سهم یعنی خرید و فروش آسان در بازه زمانی کوتاه تر است. میزان نقدشوندگی را را با میزان معاملات آن سهم میتوان مورد بررسیق قرار داد. معامله بیشتر نشان از تبدیل یک سهم به وجه نقد در زمان کوتاه است. هنگامی که معامله با قدرت نقدشوندگی بالاتری دارید، ریسک معامله شما کاهش پیدا خواهد کرد. نکاتی که به شما کمک میکند تا اصول موفقیت در بازارهای مالی نقدشوندگی سهم را مورد بررسی قرار دهید به شرح زیر است:
- پایداری سوددهی سهام را بسنجید.
- ظرفیت رشد و سودآوری صنعت را بسنجید.
- صنعت با پتانسیل بالا را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید.
- خرید و فروش سهم ها را در بازه زمانی روزانه و هفتگی بسنجید. هر چقدر میزان این معاملات بیشتر باشد قدرت نقدشوندگی نیز افزایش خواهد یافت.
- نکته مهم دیگر این است که خرید یک سهم بد در یک صنعت خوب بهتر از خرید یک سهم خوب در صنعت بد است. صنعت راکد و کم معامله آینده مناسبی برای نقدشوندگی نخواهد داشت و بهتر است که سمت آن صنعت و حتی سهام های معروف آن صنعت نروید.
۴) تصمیم گیری هوشمندانه
بعضی اوقات بعد از خرید یک سهم بازار رفتاری مورد انتظار شما ندارد، لذا در این مواقع شما باید درست ترین تصمیم را بگیرید تا ضرر کمتر داشته باشید. در واقع تعیین حد ضرر و سود عامل مهمی در تصمیم گیری شما خواهد بود. هنگامی که ارزش یک سهم روند نزولی داشت و بعد از تحلیلات و بررسی ها به این نتیجه رسیدید که این روند ادامه دارد از آن سهم خارج شوید (آن سهم را به فروش برسانید).
سرعت عمل در تصمیم گیری و اجرای به موقع آن در معاملات بازار بورس بسیار حائز اهمیت است. بزرگ ترین اشتباهی که سرمایه گذاران هنگام متضرر شدن از سرمایه گذاری روی یک سهم یا دارایی انجام می هند این است که سعی می کنند به خود دلداری داده و به آینده مبهم سرمایه گذاری امیدوار باشند!
۵) بهترین زمان برای فروش سهم
زمان فروش سهم در بازار یکی دیگر از نکات معامله گری در بازار بورس به شمار می رود که تقریبا مشکل هر سرمایه گذاری با فعالیت در این بازار است. به صورت کل زمان فروش هر سهم به وسیله سرمایه گذار دقیقا در زمان خرید آن سهم مشخص خواهد شد.
یعنی وقتی که سرمایه گذار پس از بررسی سهم برای خرید آن سهم اقدام می کند، باید طبق استراتژی معاملاتی خود بداند که حد سود و حد زیانش به دقیقا در چه قیمت هایی است تا بعد از رسیدن سهم به آن محدوده های معاملاتی برای خرید و یا فروش سهم مورد نظر اقدام کند، ولی برخی از نکات وجود دارد که به سرمایه گذار کمک می کند زمان فروش سهم را به درستی تشخیص دهد. برای فهم این موضوع بهتر است مطلب بهترین زمان فروش سهام به همراه نکات طلایی در تشخیص زمان مناسب فروش سهام را مطالعه کنید.
نکات کلیدی معامله گری در بورس
- در بازاهای مالی شما خود را مثل یک دونده ماراتن در نظر بگیرید و نه یک دونده سرعت!
- حد ضرر تنها ابزرا دفاعی شماست و نداشتن حد ضرر مثل نداشتن سنگر و استتار در میدان جنگ است. ( شیوه تعیین حد ضرر در بورس )
- وقتی معامله شما با ضرر مواجه می شود، از اضافه کردن و میانگیین گیری بپرهیزید، اما چنانچه با سود خوبی همراه بود، مجازید در صورت صلاحدید حجم اضافه نمایید.
- وقتی ضرر می کیند، مایوس نشوید و وقتی هم سود می کنید به خود غره نشوید؛ چرا که تنها یک بازدهی ۶ ماهه است که به شما نشان خواهد داد واقعا چه کاره هستید.
- از پولی استفاده کنید که اگر از دست رفت توانایی مالی شما زیر سوال نرود و زندگی مالی شما را به خطر نیاندازد. عزت نفس یک معامله گر ارتباط نزدیکی با خودنفسی و آرامش حین معامله دارد.
- خدا به صورت معمول کاری به بازاهای مالی ندارد، بنابراین چنانچه در ضرر هستید به جای دعاکردن برای این که معامله شما وارد سود شود، شکست را پذیرفته و به افزایش دانش و تجربه خود بپردازید.
- بسیاری از تازه واردان به بورس، وقتی که سود می کنند تصور می کنند این مورد همیشه ادامه دارد، لذا تند تند معامله انجام می دهند تا میزان سود خود را افزایش دهند. اما در انتها متوجه خواهند شد که ضررهای بسیاری کرده اند. معامله گری به معنی معاملات متعدد است ولی نه این که به خودتان غره شوید. بهتر است زمانی که سود زیادی کرده اید؛ کمی صبر کنید. بع از ا« برای خرید و فروش اقدام کنید.
- یکی از حائز اهمیت ترین نکات معامله گری در بورس این است که اگر شکست خوردید؛ بازهم ادامه دهید. اصلی ترین نکته معامله گری بورس این است که اگر به صورت متمادی شکست خوردید؛ از دور معاملات کنار نروید و سعی کنید اشکال یابی کنید و سعی کنید اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.
- یا از اندیکاتورها یا استفاده نکنید و یا اگر استفاده می کنید از چند مورد از آنها کمک بگیرید و اجازه دهید چشمانتان به چارت قیمت عادت کند، چرا که این برای شما بهتر خواهد بود. توجه خود را به قله ها و دره ها بدوزید و شکست آن ها از بالا یا پایین، تا کم کم با مفهوم روند آشنا شوید.
- در بازارهای مالی فرصت ها مثل ایستگاه اتوبوس هستند، با رفتن یک اتوبوس، اتوبوس بعدی می رسد و شاید شما کمی معطل شوید. بنابراین هرگز نگران موقعیت های از دست رفته نباشید.
- بازاهای می توانند به سادگی و بدون هیچ دلیل خاصی پرشتاب به مسیر خود ادامه دهند یا از مسیر خود منحرف شوند این ذات بازار هست پس با بازار همراه باشید و تعصبی روی جهت آن نداشته باشید.
- تا می توانید از خرید و فروش های سرخطی بپرهیزید و کمی با مفهم خرید و فروش های شرطی آشنا شوید. به عنوان مثال چنانچه این عدد را شکست من برای خرید اقدام می کنم و یا در فلان عدد دست به فروش سهم خواهد زد. درک این مفهوم نیمی از هنر معامله گری است.
- همیشه ۳۰ درصد سرمایه خود را نقد داشته باشید. امتحان کنید حاشیه امنیت بالایی برای شما به وجود می آید. تا زیر و بم کار را یاد نگرفتید هرگز تک سهم نشوید. تک سهم شدن مخصوص معامله گران بسیار حرفه ای و رانت دار است!
سهم چه شرایطی داشته باشد تا در واچ لیست خرید قرارش دهیم؟
- آخرین معامله بیشتر از قیمت پایانی باشد.
- حجم معاملات نسبت به میانگین حجم ماه زیاد باشد.
- قدرت خریدار بیشتر باشد؛ یعنی تعداد خریدار کمتر از تعداد فروشنده باشد.
- چند روز گذشته منفی خورده باشد؛ از طریق سابقه سهم قابل پیگیری است.
چه زمانی بهتر است برای فروش سهم تصمیم گیری کنیم؟
- حجم زیادی بخورد.
- قدرت خریدار کاهش یابد.
- قیمت رفته رفته کاهش پیدا کند.
- قیمت آخرین معامله کم تر از قیمت پایانی باشد.
نتیجه گیری و کلام پایانی
نخستین اولویت سرمایه گذاران در بورس باید حفظ سرمایه، حفظ سودهای قبلی و در مرحله پایانی سود کردن در معاملات باشد. حفظ سرمایه حائز اهمیت ترین اصل است، به خاطر این که چنانچه سرمایه خود را از دست بدهید، دیگر امکان این که با آن معامله و سود ببرید وجود ندارد.
همچنین باید در نظر داشت که بازار همیشه مثبت و رو به رشد نخواهد بود و بهتر است سرمایه گذاران خود را برای زمانی که بازار منفی می شود، آماده کنند و اطلاعات خود را برای پیروز شدن در شرایط سخت افزایش دهند.
سهامداران بهتر است از تجربیات دیگران استفاده کنند و وقتی اشتباهی انجام دادند، آن را بپذیریدند، آن اشتباه را تصحیح کنند و درس بزرگی که از آن اشتباه گرفته اید را در جایی یادداشت کنند، در این بین معامله در بورس مجازی می تواند برای سنجش مهارت شما در انتخاب سهام کمک نماید.
عواملی مثل؛ ترس، طمع و دیگر احساسات در همه افراد وجود دارد، ولی این موارد وقتی دردسر ساز خواهند شد که به شکلی فلج کننده امکان تصمیم گیری و عمل صحیح را از معامله گران بگیرد و در مجموع سهامداران بهتر است با هیجان و دید کوتاه مدت در بازار سرمایه برای معامله اقدام نکنند.
همان طور که در ابتدای مقاله قول دادیم، تمامی نکات مهم در معاملات بورس را به زبان ساده بررسی کردیم.
همچنین چنانچه دوست دارید روش معامله در بازار آتی را یاد بگیرید، می توانید از این مطلب را مطالعه کنید.
اگر هم هر گونه سوال یا ابهامی درباره هنر معامله گری در بورس داشتید، میتوانید آن را در بخش نظرات عنوان کنید تا کارشناسان ما در اولین فرصت جواب شما را بدهند.
نگاهی به انواع بازار مالی و ویژگیهای هریک از آنها
بازار مالی، بازاری است که افراد و مؤسسات میتوانند اوراق بهادار، کالا و سایر داراییهای قابلتعویض را با قمیتی که توسط اصول ناب عرضه و تقاضا تعیین شدهاند، با هم مبادله کنند. کار بازارها قرار دادن دو طرف، یعنی خریداران و فروشندگان در یک مکان است تا آنها بتوانند بهسادگی یکدیگر را پیدا کنند؛ بنابراین معاملهی بین آنها را تسهیل مینمایند.
بازارهای مالی شاید به عنوان کانالهایی دیده شوند که از طریق آنها جریان وجوهِ قابلعرضه، از سوی عرضهکنندهای که داراییهای اضافی دارد به سوی یک متقاضی که کمبود وجه را تجربه میکند، هدایت میشود.
انواع مختلفی از بازارهای مالی وجود دارند و ویژگیهای آنها به داراییهای مالی که مبادله میشوند و نیازهای شرکتکنندگان مختلف بازار بستگی دارد. انواع بازار مالی براساس ماهیت مبادلات و همچنین میزان رشدشان قابلتشخیص هستند.
حتما بخوانید:
بازار سرمایه
بازار سرمایه به افزایش سرمایه در طولانیمدت و معمولا در دورهای بیش از یک سال، کمک میکند و شامل بازار اولیه و ثانویه است و میتواند به دو زیرگروه اصلی یعنی بازار اوراق قرضه و بازار سهام تقسیم شود.
- بازار اوراق قرضه با جمع کردن بدهی از طریق صدور و تبادل اوراق قرضه، سرمایه فراهم میکند.
- بازار سهام با اشتراک مالکیت یک شرکت از طریق صدور و تبادل سهام، سرمایه فراهم میکند.
بازار اولیه که به آن «بازار صدور جدید» هم گفته میشود، جایی است که اوراق بهاداری مثل سهام شرکتها و اوراق قرضه برای اولین بار و بدون استفاده از هرگونه واسطهای مثل تبادل در فرآیند، معامله میشوند. وقتی که یک شرکت خصوصی تصمیم میگیرد تا به مؤسسهی سهامی عام تبدیل شود، سهام خود را در جایی به نام عرضهی اولیهی عمومی صادر میکند و میفروشد. عرضههای اولیهی عمومی فرآیندی شدیدا کنترلشده هستند که توسط بانکهای سرمایهگذاری یا اتحادیههای صنفی مالیِ دلالان سهام تسهیل میشوند که طیف قیمت آغازین را تعیین میکنند و سپس بر فروش مستقیم آن به سرمایهگذاران نظارت میکنند.
بازار ثانویه یا «بازار پس از فروش» مکانی است که سرمایهگذاران، اوراق بهاداری که قبلا صادر شدهاند همچون سهام، اوراق قرضه، سلفها و حق فروشها را به جای اینکه از شرکتهای صادرکننده خریداری نمایند، از سرمایهگذاران دیگر میخرند. بازار ثانویه جایی است که در آن حجم بالایی از معامله و تبادل رخ میدهد و همان جایی است که وقتی مردم صحبت میکنند به آن «بازار سهام» میگویند. این بازار شامل بازار بورس نیویورک، بازار بورس سهام نِزدَک در آمریکا و تمام بازارهای معاملاتی اصلی میشود.
با این حال بعضی از سهامهایی که قبلا صادر شدهاند در یک بورس فهرست نمیشوند، بلکه مستقیما بین دلالان و از پشت تلفن یا کامپیوتر مبادله میشوند. این سهام را سهام خارج از بورس یا «سهام فهرستنشده» مینامند. بهطور کلی، شرکتهایی که به این شکل مبادله میکنند، شرایط لازم برای فهرست شدن در بورس را ندارند. چنین سهامهایی در تابلوی اعلانات خارج از بورس یا روی اوراق صورتی مبادله میشوند که یا توسط شرکتهایی با رتبهی اعتباری ضعیف ارائه میشوند یا سهامهایی بیارزش هستند.
بازار پول
بازار پول واحدهای اقتصادی را قادر میسازد تا با وام دادن و وام گرفتنهای کوتاهمدت که معمولا زیر ۱ سال هستند، وضعیت نقدشوندگی خود را مدیریت کنند. این بازار، تعامل بین افراد و مؤسسات را با وجوه مازاد موقتی و طرف مقابلشان که کمبود وجه موقت را تجربه میکند، تسهیل مینماید.
هر فرد میتواند از طریق ابزار استانداردی که به آن «پول عندالمطالبه» گفته میشود، در دورهی زمانی کوتاه پول قرض بگیرد. اینها وجوهی هستند که برای یک روز، از ساعت ۱۲ ظهر امروز تا ۱۲ ظهر روز بعد قرض گرفته شدهاند و بعد از آن تبدیل به وام «عندالمطالبه» میشوند و میتوانند هر زمانی مطالبه شوند. در بعضی از موارد، «پول عندالمطالبه» میتواند برای مدتی، حداکثر تا یک هفته قرض گرفته شود.
جدا از بازار «پول عندالمطالبه»، بانکها و مؤسسات مالی دیگر از چیزی به نام «بازار بین بانکی» استفاده میکنند تا درطول مدت زمان طولانیتری، از یک شب تا یک سال، وجه قرض بگیرند. سرمایهگذاران خردهفروشی و شرکتهای بازرگانی کوچکتر در بازار بین بانکی شرکت نمیکنند. درحالی که بعضی از معاملات توسط بانکها و بهخاطر مشتریانشان انجام میشود، اکثر تراکنشها زمانی رخ میدهد که یک بانک نقدشوندگی اضافی و مازاد وجه را تجربه میکند و بانک مقابل دچار کمبود نقدشوندگی شده است.
چنین وامهایی براساس نرخ بین بانکی ایجاد میشوند که نرخ سود است و برای وامهای کوتاهمدت بین بانکها مطالبه میشود. میانجیِ بین طرفین که واسطه نامیده میشود، یک قیمت پیشنهادی را با تفاوت بین دو طیفی که نمایندهی دامنه یا درآمد واسطه هستند، اعلام میکند. سود بین بانکی در لندن لیبور (نرخ پیشنهادی بینبانکی لندن) و لیبید (نرخ قیمت بین بانکی لندن) نامیده میشود. به همین ترتیب در پاریس پیبور، در فرانکفورت فیبور، در آمستردام ایبور و در مادرید میبور را داریم.
بازار تبادل ارز خارجی
بازار تبادل ارز خارجی، مبادلات خارجی را تشویق میکند و بزرگترین و نقدشوندهترین بازار در جهان است که ارزش مبادلهاش بهطور متوسط روزی ۵ تریلیون دلار است. این بازار شامل ارزهای جهان است و هر فرد، شرکت یا کشوری میتواند در آن شرکت کند.
بازار کالا
بازار کالا مبادله در محصولات اولیهای که حدودا در ۵۰ بازار کالای اصلی انجام میشوند را مدیریت میکند و در آن تراکنشهایی کاملا مالی بهشکل فزایندهای بیشتر از خریدهایی فیزیکی است که صورت میگیرند. کالاها معمولا در دو زیرگروه دستهبندی میشوند:
- کالاهای سخت مثل مصالحی که عموما استخراج میشوند؛ همچون طلا، نفت، رزین، آهن و غیره.
- کالاهای نرم که عموما محصولات اولیهی کشاورزی هستند، مثل گندم، پنبه، قهوه، شکر و غیره.
بازار مشتقات
این بازار تبادل ابزارهای مالی مثل قراردادها و اختیارات خرید و فروش آتی را که برای کمک به کنترل ریسک مالی استفاده میشوند تسهیل میکند. این ابزارها اکثرا ارزش خود را از ارزش یک دارایی اساسی مشتق میکنند که میتواند بهشکلهای مختلفی مثل سهام، اوراق قرضه، کالاها، ارزها یا رهنها باشد. بازار مشتقات به دو بخش تقسیم میشود که ذاتی قانونی و ابزارهایی کاملا متفاوت برای تبادل دارند.
مشتقات بازار متشکل
قراردادهای استانداردی وجود دارند که در بازار معاملات آتی سازمانیافته مبادله میشوند. اینها شامل معاملات آتی، قرارداد اختیار معامله و قرارداد اختیار فروش میشوند. تبادل در چنین ابزارهای متحدالشکلی مستلزم یک پرداخت سپردهی اولیهی توسط سرمایهگذاران است که از طریق یک شرکت تسویه وجوه تعیینشده و هدفش از بین بردن ریسک برای هر دو طرف است تا تعهدات خود را مخفی نکنند.
مشتقات بازار فرابورس
آن دسته از قراردادهایی هستند که بهشکل خصوصی درموردشان مذاکره شده و مستقیما بین دو طرف و بدون استفاده از خدمات واسطهای مثل یک بورس، مبادله میشوند، اوراق بهاداری مثل بیع سلف، معاملات سلف ارز، توافقنامههای نرخ بیع سلف، مشتقات اعتباری، اختیار معاملات غیرعادی و سایر مشتقات غیرعادی تقریبا همیشه به این شکل مبادله میشوند. اینها قراردادهایی سفارشی هستند که تا حد زیادی بدون کنترل باقی میمانند و برای خریدار و فروشنده انعطافپذیری بیشتری در رسیدن به نیازهایشان فراهم میکنند.
بازار بیمه
این بازار به جابجایی ریسکهای مختلف کمک میکند. بیمه برای انتقال ریسک یک ضرر از یک مؤسسه به یک مؤسسهی دیگر، در ازای یک پرداخت، استفاده میشود. بازار بیمه مکانی است که در آن دو همتا، یک بیمهگر و یک بیمهشونده که بیمهگذار هم نامیده میشود، با هم ملاقات میکنند تا معاملهای با هم انجام دهند که ابتدائا توسط مشتری استفاده میشود تا مانع از ریسک یک ضرر نامطمئن شود.
6 قانون موفقیت از 6 سرمایه گذار برتر جهان
احسان والیان
- اشتراکگذاری
خیلی از افرادی که برای نخستین بار قصد سرمایهگذاری دارند، با اصول انتخاب یک سرمایهگذاری مناسب آشنایی خاصی ندارند. آموختن از قوانینی که سرمایه گذاران برتر مطرح کردهاند و یاد گرفتن از تجارب آنان میتواند برای سرمایهگذاران به خصوص افراد نوپا و تازهکار بسیار مفید باشد. البته سرمایه گذاران بر اساس بسیاری از موارد در زمینه سرمایه گذاری اتفاق نظر ندارند اما همه آنها به ویژه 6 سرمایه گذار برتری که امروز میخواهیم در موردشان صحبت کنیم بر سر 6 قانون و یک اصل متفق القول هستند. جدا از 6 قانون که به تفکیک به بررسی آنها خواهیم پرداخت یک اصل وجود دارد و آن هم حرکت بازار سرمایه براساس یک استراتژی ثابت است. برای داشتن چشم انداز بهتر از قوانین و اصول موردنظر به سراغ توضیح آنها میرویم.
نقاط مشترک سرمایه گذاران برتر
سرمایهگذاران برتر و موفق بر اساس قوانین و قواعدی عمل میکنند و افراد میتوانند با استفاده از این قوانین مشترک، به سود دست پیدا کنند. به عنوان مثال وارن بافت به عنوان یکی از سرمایه گذاران برتر بر این نکته تاکید دارد که برای موفقیت در سرمایه گذاری، بیشتر باید بر اصول سرمایه گذاری و چگونگی مدیریت مالی خود تمرکز کنیم تا این که به دنبال بهترین سهم یا اوراق در بازار بگردیم. داشتن چشم اندازی از جنس سرمایه گذاری علمی میتواند هدایتگر مناسبی برای رسیدن به بهترینهای بازار نیز باشد. یکی دیگر از اصولی که بین تمام سرمایه گذاران برتر مشترک است داشتن افق دید و فکر کردن به آینده سرمایه گذاری است. این که هر روز باید تلاش کنیم و گام به گام جلو برویم، یک واقعیت است. اما مهمتر از همه این است که تفکر پیشرو در سرمایه گذاری داشته باشیم و به اتفاقات حال حاضر توجه بیش از اندازه نداشته باشیم؛ چرا که موفقترین سرمایه گذاریها نوع سرمایه گذاری بلند مدت است.
قانون اول از نظر دنیس گارتمن: سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب
دنیس گارتمن به عنوان سرمایه گذار برتر در سال 1987 شروع به انتشار مجموعه ای از تفسیرهای روزانه از بازارهای سرمایه و صندوق های سرمایه گذاری جهانی کرد و نام مجموع این گزارشها را "بگذارید برندگان در میدان مسابقه باشند!" گذاشت. قانون اولی که دنیس گارتمن به آن قائل است این است که باید با انتشار بهترینها راه را برای برندگان باز کرد و به افرادی که میخواهند سرمایه گذاری کنند بهترینها را معرفی کرد. گارتمن که جدا از سرمایه گذار بودن یک معامله گر متبحر و یک مهمان همیشگی در شبکههای مالی تلویزیونی و رادیویی است در مورد قانون خود میگوید؛ "به همان میزان که باید در سرمایه گذاری صبور بود و همه چیز را به استراتژی سرمایه گذاری سپرد، باید در انجام معاملات در بهترینها عجول بود." از نظر گارتمن باید در انجام سرمایه گذاری در بهترین گزینهها سریع العمل بود.
قانون دوم از وارن بافت، تحقیقات در راس کارها
وارن بافت به عنوان یکی از سرمایه گذاران برتر تاریخ به شمار میآید و یکی از مهمترین قوانین در این 6 قانون را میتوان از او یاد گرفت. او تحقیق را یکی از اساسیترین نکات میداند. بسیار ضرر دیدهایم از لحظاتی که تنها به حرف دیگران گوش کردهایم و بدون خواستن حتی یک منبع مشخص در هر جایی که میتوانستیم سرمایه گذاری کردهایم. به ویژه در یک سال اخیر بازار سهام مثالهای زیادی از شکستها را دیدهایم. بی شک تحقیقات زمان بر است اما بدون انجام تحقیقات و تنها با اتکا به شنیدهها – آن هم بدون هیچ استنادی عمل کردن – به احتمال بسیار زیاد با شکست مواجه خواهیم شد. وارن بافت به عنوان یک معلم پرکار در زمینه های مختلف سرمایه گذاری، ارزیابی شرکتها را بر اساس دادههای آماری اصول موفقیت در بازارهای مالی بررسی میکند و نتیجه گیری میکند که سهام کدام شرکت برای خرید مناسب است. او معتقد است بسیار بهتر است که سهام یک شرکت فوق العاده را با قیمت مناسب بخریم تا سهام یک شرکت مناسب را با قیمت فوق العاده.
قانون سوم از بیل گروس، قدرت باور
بیل گروس یک سرمایه گذار برتر و مدیر صندوق (PIMCO) است. این صندوق بزرگترین صندوق درآمد ثابت در جهان به حساب میآید. بیل گروس بر داشتن مدیریت نمونه تاکید دارد. اما او تاکید دارد که مدیریت نمونه زمانی به وجود میآید که ما به آنچه که انجام میدهیم ایمان داشته باشیم. بیل گروس معتقد است که اگر به سهام و یا زمینه سرمایه گذاری خاصی اعتقاد و باور دارید و میدانید که عملکرد خوبی دارد پس 10 درصد از سرمایه خود را به آن اختصاص دهید.
قانون چهارم از شاهزاده الولید بن طلال، صبر
شاید تا به حال نام شاهزاده الولید بن طلال را نشنیده باشید اما او یک سرمایه گذار برتر و شناخته شده در دنیای سرمایه گذاران است. او اصالتا اهل عربستان سعودی است و از اوایل سال 1990 توانست شرکت (Citigorp) را افتتاح کند و به یکی از بزرگترین سهامداران تبدیل شود. او همچنین در توییتر نیز به عنوان یکی از سرمایه گذاران اصلی ایفای نقش میکند. اما نکته قابل توجه در مورد ولید بن طلال این است که بارها ضررهای بزرگی دید اما صبر و تحمل در کار را فراموش نکرد تا بالاخره نتیجه گرفت. شاهزاده الولید صبر را مانند حرکت آب میبیند که با کمک زمان حتی توانایی شکافتن سنگ را هم دارد.
قانون پنجم از کارل ایکان، مواظبت از سرمایه
کارل ایکان هم یکی دیگر از سرمایه گذاران برتر است که البته لقب مهاجم را در میان شرکتهای مدرن به خود اختصاص داده است. با این که همه سرمایه گذاران او را به عنوان مهاجم در بازار سهام میشناسند اما قانون او مواظبت است. او معتقد است که نباید رقبای خود را در بازارهای مالی دست کم گرفت و آنها را نادیده انگاشت. باید مراقب بود تا چه میخریم و چه میفروشیم. بسیاری از مواقع پیش آمده است که پیشنهادات فریبنده و به ظاهر موفق از سمت دشمنان به ما داده شده است و ما نیز در دام آنها گرفتار شدیم. گویا کارل ایکان هم به ما گوشزد میکند که باید با استناد به منابع معتبر اقدام به خرید کنیم.
قانون ششم از کارلوس اسلیم، نگاه به جلو
کارلوس اسلیم، یکی از سرمایه گذاران برتر و از ثروتمندترین مردان جهان است. او صدها شرکت دارد و بیش از 250 هزار اصول موفقیت در بازارهای مالی کارمند در شرکتهای او در حال کار هستند. کارلوس که اصالتا اهل مکزیک است معتقد است که تنها داشتن چشمانداز است که میتواند مسیر را برای حرکت هموار کند. در حالی که میزان فقر در مکزیک بالا است، کارلوس با سرمایه گذاری بر نیروهای بالقوه و محلی و منابع طبیعی مکزیک توانست تا حد قابل توجهی به کاهش فقر در این کشور کمک کند. او با مطالعه بر نحوه تعامل با رقبای خود و تکیه بر اقتصاد در جریان کشور خود نقاط مثبت و آیندهدار را شناسایی کرد و چشم انداز خود در سرمایه گذاری را به واقعیت تبدیل کرد. نکتهای که میتوان از کارلوس اسلیم یاد گرفت، این است که در سرمایهگذاری نگاهی به جلو و آینده داشته باشیم.
نتیجه گیری
شش قانون از 6 سرمایه گذار برتر را با هم مرور کردیم و متوجه شدیم برای پیروزی نیازی به وجود نیروهای خارق العاده نداریم. کافی است تا همان ویژگیهای انسانی درونی خود که بر اساس منطق و احساس محیط عمل میکنند را تقویت کنیم.