معرفی اندیکاتور ADX

آموزش ADX و نحوه استفاده از اندیکاتور ای دی ایکس
آموزش ADX : ای دی ایکس برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ به عنوان شاخص قدرت روند قیمت های سهام مطرح گردید.
این شاخص عمدتاً توسط تحلیلگران تکنیکی مورد استفاده قرار میگرفت.
در به کارگیری این شاخصه جهت افزایش یا کاهش قیمتها مورد نظر نمی باشد،و فقط قدرت روند یعنی تداوم در روند تغییرات قیمت،حائز اهمیت است ADX عددی بین صفر تا صد است و هر قدر که به عدد ۱۰۰ نزدیک تر باشد قدرت بالاتری برای تداوم روند فعلی افزایشی یا کاهشی نشان می دهد.
ADX از ترکیب و تعدیل دو شاخص دیگر،یعنی شاخص جهت یابی مثبت و شاخص جهت یابی منفی قابل محاسبه است.
شاخص جهت یابی مثبت و منفی به ترتیب جهت حرکات افزایشی و جهت حرکات کاهشی را در یک مقطع زمانی مشخص، نشان می دهند.
ای دی ایکس در واقع میانگین متحرک شاخصهای جهت یابی مثبت و منفی است.
به ندرت اتفاق می افتد که ای دی ایکس عدد بالای ۶۰ را به خود اختصاص دهد.
اگر ای دی ایکس بیش از ۴۰ باشد روند قیمت دارای قدرت زیادی است.
اگر ای دی ایکس کمتر از بیست باشد نشان دهنده ضعف روند است.
در صورتی که شاخص جهت یابی مثبت عددی بیش از شاخص جهت یابی منفی را به خود اختصاص دهد،علامتی مبنی بر افزایش قیمت سهام است.
در چنین شرایطی سرمایه گذاران می توانند اقدام به خرید سهام نمایند.
و اگر شاخص جهت یابی مثبت کوچکتر از شاخص جهت یابی منفی باشد،نشان دهنده کاهش قیمت سهام است.
سرمایه گذاران می توانند سهام خود را به فروش برسانند.
آموزش اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار یا ADX
آموزش اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار یا ADX
اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار (Average Directional Movement Index) یا ADX نوعی شاخص بازار است که در آنالیز فنی کاربرد دارد.
این شاخص توسط J. Welles Wilder ابداع گردید و برای تعیین وضعیت حالات رونددار (trending) یا بدون روند (non-trending) بازار بکار می رود.
این اندیکاتور از چهار عنصر کلیدی تشکیل گردیده:
- +DI : اندیکاتور جهت دار مثبت (positive directional indicator)
- -DI : اندیکاتور جهت دار منفی (negative directional indicator)
- خط ADX : شاخص جهت دار میانگین (average directional index)
زمانی که نمودار +DI از -DI بیشتر باشد نشانگر بازار گاوی (bullish) یا میل رو به بالا خواهد بود. بر عکس٬ زمانی که نمودار -DI از +DI بیشتر باشد نشانگر بازار خرسی (bearish) یا میل رو به پایین است.
خط ADX از ترکیب دو اندیکاتور +DI و -DI تشکیل می گردد. صعودی بودن خط ADX نشانگر یک بازار رونددار (trending) ( این روند می تواند نزولی یا صعودی باشد) است (بخصوص بالای مقدار ۴۰) در حالیکه صاف یا نزولی بودن این خط نشانگر یک بازار راکد یا بدون روند است، بخصوص زمانی که موقعیت این خط زیر ۲۰ قرار گیرد.
زمانی که ADX به طور واضح رو به بالا حرکت نکند (حرکت به بالای ۲۰ و بصورت صعودی ) بازار بدون روند است و نباید معامله کرد . اگر ADX بین دو DI قرار گیردو بزرگتر از ۲۵ باشد سیگنال های خرید و فروش معتبر هستند.
معمولا مجموع چهار عنصر نام برده میتواند بیانگر خوبی از وضعیت گرایشی بازار تلقی گردد ولی توصیه شده است که ADX را باید در کنار سایر اندیکاتور ها استفاده کنید.
این اندیکاتور برای تعیین وضعیت حالات بازار رونددار (trending) یا بدون روند (non-trending) به بکار می رود.
این اندیکاتور از چهار عنصر کلیدی تشکیل گردیده:
+DI: اندیکاتور جهت دار مثبت (positive directional indicator)
-DI: اندیکاتور جهت دار منفی (negative directional indicator)
ADX: شاخص جهت دار میانگین (average directional index)
زمانی که نمودار +DI از -DI بیشتر باشد نشانگر برتری خریداران در بازار و نیز بر عکس زمانی که نمودار -DI از +DI بیشتر باشد نشانگر برتری فروشندگان در بازار است.
DI+ برابر است با شاخص هدایتی مثبت
DI-برابر است با شاخص هدایتی منفی
- اخطارهای خریدوفروش با کمک اندیکاتور ADX:
بطور کلی معرفی اندیکاتور ADX اعتقاد بر این است که این شاخص (که به شکل خطی پر رنگ نشان داده می شود)، قدرت روند کنونی را بازتاب می دهد:
1-3 . اخطار خرید و فروش با استفاده از خطوط DI:
اگر + DI خط سبزرنگ بالاتر از – DI خط قرمزرنگ برود، یک سیگنال خرید شکل گرفته است.
اگر – DI خط قرمزرنگ بالاتر از +DI خط سبزرنگ برود، یک سیگنال برای فروش شکل گرفته است..
اخطار خرید و فروش با استفاده از خطوط روند ADX:
نزول نمودار ADX از بالای سطح 40 اخطاری است در جهت اینکه روند در حال تضعیف است و صعود به بالای سطح 20 نیز غالبأ اخطاری برای شروع روند جدید است .
هر سهم باید دو قانون را داشته باشد تا بتوان سیگنال خرید به حساب آورد:
خط +di بالای خط -di قرار داشته باشد و نیز خط adx بالای خط ۲۵ قرار داشته باشد.
در حالت کلی خط های di مشخص کننده روند نزولی یا صعودی بودن یک سهم در بورس هستند. وقتی خط di+ بالای خط di- باشد نشان دهنده روند صعودی سهم است. ولی روند صعودی وقتی تایید میشود که خط ADX بالای خط ۲۵ قرار داشته باشد.
شرایط بالا نشان دهنده یک روند صعودی در سهم است و اینجا خط adx مشخص میکند که این روند چه قدرتی دارد.
اگر خط adx بالای خط ۲۵ باشد نشان دهنده قدرت داشتن روند است و اینجا تایید خرید برای سهم صادر میشود. ولی وقتی خط adx پایین خط ۲۵ باشد نشان از نداشتن روند خوب و قدرتمند است و نمیتواند خرید خوبی باشد.
شکل 1 : برخی از نقاط تغییر روند در سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان
شکل 2 : نقطه ی تغییر روند در سهام شرکت مخابرات ایران
1.4. در کدام تصویر خط di+ روند صعودی را قبل از adx شروع کرده است ؟
دقت شود که اندیکاتور ADX صرفا قدرت روند نمودار قیمت را پیش بینی میکند لذا به تنهایی نمیتواند مبنای خرید و فروش سهام قرار بگیرد.
لازم بذکر است که واگرایی ها در اندیکاتور ADX کاربردی ندارند.
اندیکاتور ADX یا شاخص میانگین حرکت جهتدار
در مقاله مربوط به اندیکاتور پارابولیک سار گفتیم که ولز وایلدر (welles wilder) آمریکایی علاوه بر خدمات و فعالیتهای بسیاری که در بازارهای مالی انجام داد، چندین اندیکاتور نیز خلق کرده است. میانگین حرکت جهتدار (Average Directional Movement Index)، پارابولیکسار، میانگین محدوده واقعی (Average True Range) و اندیکاتور شناخته شده RSI، هر یک حاصل سالها تلاش و آزمون این تحلیلگر برجسته هستند. البته که شهرت ولز وایلدر بیشتر به خاطر فعالیتهای گستردهاش در بازار املاک و مستغلات (Real State) است. در این مقاله قصد داریم به معرفی اندیکاتور ADX یا همان میانگین حرکت جهتدار بپردازیم.
مقدمهای بر اندیکاتور ADX
کلمه ADX مخفف عبارت Average Directional movement Index به معنای شاخص میانگین حرکت جهتدار است. این اندیکاتور در گروه اندیکاتورهای روند (Trend) قرار میگیرد و به صورت کلی از سه عنصر اصلی شامل منحنیهای +DI و -DI و منحنی اصلی ADX تشکیل شده است.
توجه کنید در نرم افزار متاتریدر دو نوع اندیکاتور ADX در زیرمجموعه اندیکاتورهای Trend قابل مشاهده است. تفاوت این دو اندیکاتور که یکی با نام ولز وایلدر مشخص شده در نوع شکستگی خطوط است. به این صورت که در اندیکاتور ADX Wilder از منحنی با شکستگیهای کمتر (Smooth) استفاده شده است. همچنین نواسانات در اندیکاتور ADX بیشتر از اندیکاتور ADX Wilder است. اما در عمل شما از هر دو اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال میتوانید استفاده کنید و این دو تفاوت چندانی با هم ندارند.
اندیکاتورهای ADX و ADX Wilder
برای همسانسازی تنظیمات در این مقاله برای منحنی -DI از خطچین قرمز رنگ، برای منحنی +DI از خطچین آبی رنگ و برای منحنی اصلی ADX از رنگ سبز استفاده شده است.
تنظیمات رنگ اندیکاتور ADX در نرم افزار متاتریدر
دوره تناوب نیز بهتر است به صورت پیش فرض بر روی ۱۴ کندل اخیر تنظیم شود، اما شما میتوانید بسته به استراتژی معاملاتی خود آن را تغییر دهید. هر چه دوره زمانی طولانیتر باشد، نوسانات اندیکاتور کمتر خواهد شد. بیشتر معاملهگران معمولا از دورههای ۷ تا ۳۰ کندلی در استراتژی خود استفاده میکنند. دورههای زمانی طولانیتر معمولا نتایج معتبرتری را به ما میدهند، اما معاملهگران کوتاه مدت اغلب از دورههای زمانی پایین استفاده میکنند. پس :
- دوره زمانی کوتاه : سیگنالهای بیشتری میدهد اما احتمال وجود خطا نیز افزایش مییابد.
- دوره زمانی طولانی : سیگنالهای کمتر با اعتبار بیشتری را ارائه میدهد، اما احتمال از دست دادن سیگنالهای صحیح افزایش مییابد.
اجزای ADX
همانطور که گفتیم این اندیکاتور از سه عنصر اصلی تشکیل شده که به صورت یک مجموعه برای تشخیص روند بازار استفاده میشوند. در حقیقت ADX قدرت روند را بدون توجه به صعودی یا نزولی بودن آن تعیین میکند. منحنیهای DI نیز به عنوان دو مکمل به ما کمک میکنند تا صعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص دهیم. این مجموعه به طور کلی با عنوان سیستم “Directional Movement” یا حرکت جهتدار شناخته میشود. در این اندیکاتور :
- +DI : اندیکاتور جهتدار مثبت (Positive Directional Indicator0)
- -DI : اندیکاتور جهتدار منفی (Negative Directional Indicator)
- ADX : شاخص میانگین حرکت جهتدار (Average Directional Movement Index) که بین اعداد ۰ و ۵۰ در نوسان است.
نحوه استفاده از اندیکاتور ADX
برای استفاده صحیح از این اندیکاتور باید دو گام زیر را انجام دهیم. ابتدا میبایست قدرت روند فعلی را فارغ از صعودی یا نزولی بودن آن ارزیابی کنیم. پس از مشخص شدن قدرت روند نوبت به تشخیص روند صعودی یا نزولی میرسد. پس :
۱- تشخیص قدرت روند با استفاده از منحنی ADX
مهمترین کاربرد این اندیکاتور، استفاده از منحنی ADX (منحنی سبز رنگ) به تنهایی و برای تشخیص قدرت روند است. به این صورت که :
- هر گاه منحنی ADX صعودی بود و به سطوح بالاتر نزدیک شود، بازار در حال تشکیل یک روند قدرتمند است. این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد.
- هرگاه منحنی ADX نزولی بود و خود را به سطوح پایینی نزدیک کند، بازار روند خاصی نداشته و وارد فاز استراحت شده است.
تشخیص بازار روند دار یا بدون روند با استفاده از منحنی ADX – نماد فملی
- در استفاده از این روش بهتر است سطح ۲۵ (یا ۲۰) را برای تأیید صحت روند استفاده کنیم. به این صورت که اگه ADX به بالای سطح ۲۵ برسد، روند صعودی یا نزولی فعلی تأیید میشود. اما اگر ADX صعودی بوده ولی هنوز به سطح ۲۵ نرسیده باشد، قدرت روند با تردیدهایی روبرو است.
- در هنگام تشخیص نزولی بودن ADX برای بازارهای خنثی نیز بهتر است ADC به پایین سطح ۲۰ برسد تا روند خنثی و بی رمق بودن بازار مورد تأیید قرار گیرد. در صورتی که شما یک معاملهگر روند هستید، توصیه میشود که در مقادیر ADX کمتر از ۲۵ یا ۲۰ از معامله کردن اجتناب کنید.
۲- تشخیص شروع و پایان روند با توجه به وضعیت دو منحنی +DI و -DI
پس از آن که با استفاده از ADX قدرت روند را تخمین زدیم نوبت به مشخص کردن صعودی یا نزولی بودن روند میرسد. معمولا اندیکاتور ADX را به همراه دو اندیکاتور DI بررسی میکنند. DI ها اندیکاتورهای جهت یا Directional Movement هستند و همانطور که گفته شد به همراه ADX یک سیستم قوی تشخیص روند را در اختیار ما قرار میدهند.
- زمانی که +DI بالاتر از -DI قرار میگیرد، روند بازار صعودی بوده یا اصطلاحا بازار گاوی (Bullish) را داریم. به عبارتی هرچقدر +DI بالاتر باشد، قدرت خریداران بیشتر است.
- اما زمانی که +DI پایین -DI قرار داشته باشد، نشاندهنده بازار نزولی یا خرسی (Bearish) است. به عبارت دیگر هرچه -DI بالاتر باشد، هیجان و قدرت فروشندگان بیشتر است.
تشخیص روند با منحنیهای DI – نماد فملی
با توجه به نمودار بالا میتوان دریافت که مناطق برخورد دو منحنی DI میتواند به نوعی سیگنال خرید و فروش را برای ما صادر کند. زمانی که +DI منحنی -DI را به سمت بالا بشکند سیگنال خرید، و زمانی که +DI منحنی DI- را به سمت پایین بشکاند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
با توجه به نحوه محاسبه و شکلگیری این اندیکاتور، دقت کنید که همواره از این اندیکاتور در سهام با شناوری و حجم معاملات بالا استفاده کنید. واضح است که در صورت استفاده برای سهام با حجم معاملات روزانه پایین، این اندیکاتور با خطاهای زیادی همراه خواهد بود.
توجه کنید که ADX را میتوان به نوعی برآیند دو منحنی DI در نظر گرفت. زمانی که دو منحنی DI از هم فاصله میگیرند، ADX افزایش یافته و یک روند قوی آغاز میشود. و بالعکس آن هر گاه دو منحنی DI به هم نزدیک میشوند، در واقع تقابل میان خریداران و فروشندگان به هم نزدیک بوده و ADX کاهش مییابد.
یک مثال ساده !
در تصویر بعد با یک مثال نمودار سهام شرکت پتروشیمی زاگرس را با استفاده از سیگنالهای اندیکاتور ADX مرحله به مرحله تحلیل میکنیم.
- منحنی +DI با عبور از منحنی قرمز رنگ -DI اصطلاحا آن را کراس کرده و سیگنال خرید را صادر میکند. اما توجه کنید که منحنی ADX هنوز زیر سطح ۲۵ قرار دارد. پس روند صعودی شکل گرفته از قدرت کافی برخوردار نیست.
- پس از صعودی شدن منحنی ADX و عبور آن از سطح معیار ۲۵ و با توجه به این که +DI هنوز بالای -DI قرار دارد، سیگنال خرید صادر میشود.
- قدرت روند صعودی در حال تضعیف بوده و سهم وارد فاز استراحت میشود. اما هنوز سیگنال فروشی مشاهده نشده است.
- مجددا ADX گارد صعودی گرفته است و به سطوح بالاتری میرسد. روند صعودی قدرت بیشتری پیدا کرده است و خریداران همچنان از قدرت بالایی برخوردار هستند.
- همزمان با کاهش سطح منحنی ADX به زیر ۲۵، +DI هم به زیر -DI سقوط کرده است. مشاهده میشود که پس از این اتفاق سهم نیز روند نزولی را آغاز کرده و سیگنال فروش به درستی تأیید میشود.
تحلیل نماد زاگرس با استفاده از اندیکاتور ADX
چکیده مطلب :
یکی دیگر از اندیکاتورهای که برای تشخیص روند و قدرت آن توسط معاملهگران استفاده میشود، اندیکاتور ADX است. به جرأت میتوان گفت که در محاسبات این اندیکاتور تمامی جوانب بازار در نظر گرفته شده است. با این وجود بهتر است که از ADX برای دریافت سیگنالهای خرید و فروش استفاده نکنید و آن را به عنوان یک تأییدیه برای موقعیتهای معاملاتی خود در نظر بگیرید.
توجه کنید که منحنی ADX به هیچ وجه به تنهایی قابلیت مشخص کردن صعودی یا نزولی بودن روند را ندارد. این منحنی تنها بیانگر قدرت یا ضعف روند است. برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند میبایست از منحنیهای کمکی DI بهره گرفت. معموال از این اندیکاتور برای تشخیص واگراییها استفاده نمیشود، اما شما به عنوان یک معاملهگر میتوانید توانایی این اندیکاتور در تشخیص واگراییها را نیز بررسی کنید.
معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال؛ نوسانگرهای گنجیاب!
تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای متعددی دارد. بسیاری از آنها کمتر شناختهشده هستند و برخی دیگر بسیار پرکاربرد و مشهور هستند. از طرفی از آن جا که معمولا گفته میشود این ابزارها به تنهایی ملاک خوبی برای خرید و فروش نیستند، همواره توصیه میشود که از ترکیب چند اندیکاتور استفاده کنیم. این مسئله نتایج خارقالعادهای به دنبال خواهد داشت. پس لازم است که میزان آشنایی خود را با انواع این ابزارها گسترش دهیم تا نتایج بهتری کسب کنیم. به همین دلیل در این مطلب اخبار بورس به معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال میپردازیم که میتواند بسیار کاربردی باشد و دقت تحلیلها را بالا ببرد.
لزوم استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
معاملهگران از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا به درک درستی از عرضه و تقاضای اوراق بهادار و البته روانشناسی بازار دست پیدا کنند. به طور کلی این شاخصها اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، نشانههایی از ادامه روند حرکتی قیمت داراییها ارائه میکنند.
اندیکاتورها به منظور صدور سیگنالهای خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرند.
در ادامه هفت مورد از این ابزارها را بررسی میکنیم. بهتر است آنها را به نرمافزارهای معاملاتی خود اضافه معرفی اندیکاتور ADX و از آنها استفاده کنید. دقت کنید که نیازی نیست تمام این ابزار را با هم استفاده کنید؛ بهترین روش آن است که تعدادی از آنها را انتخاب کنید و مورد استفاده قرار دهید. به این ترتیب میتوانید در تصمیمهای معاملاتی خود از این ابزار کمک بگیرید. به طور کلی دو مدل پایه از این ابزار وجود دارند:
- Overlays یا همپوشانها: اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال که از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده میکنند، بر روی نمودار قیمت سهام قرار میگیرند. از جمله این اندیکاتورها میتوان به اندیکاتور میانگین متحرک، باند بولینگر یا خطوط فیبوناچی نام برد.
- اسیلاتورها: این اندیکاتورها میان یک محدوده حداقلی و حداکثری نوسان میکنند. البته به جای آنکه با نمودار قیمت همپوشانی داشته باشند، در بالا یا پایین نمودارها ترسیم میشوند. نمونههای این ابزار شامل اسیلاتور استوکاستیک، مکدی یا RSI هستند. در ادامه و در معرفی اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال، معمولا از اندیکاتورهایی نام میبریم که در این گروه قرار میگیرند.
همچنین میتوانید معرفی اندیکاتور ADX برای آشنایی بیشتر نسبت به ماهیت و کارکرد اندیکاتور از مقالهی «اندیکاتور چیست؟» استفاده کنید.
این امکان وجود دارد که معاملهگران، اندیکاتورهایی را با شیوههای ذهنیتر تحلیل تکنیکال (همچون مشاهده الگوهای نموداری) ترکیب کنند. هدف آنها از انجام این کار به دست آوردن ایدههای معاملاتی است. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را همچنین میتوان با توجه به ماهیت کمیشان، در سیستمهای معاملاتی خودکار گنجاند.
معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال
با مقدمهای که بیان شد، در این بخش به معرفی اندیکاتورهای مهمی میپردازیم که در تحلیل تکنیکال میتوان به خوبی از آنها بهره برد.
شماره یک: اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
اندیکاتور On-Balance Volume که به اختصار OBV نامیده میشود، نخستین ابزاری است که به معرفی آن میپردازیم. قبل از هر چیز، از این اندیکاتور برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم معاملات یک اوراق بهادار در طی زمان استفاده میشود.
به منظور محاسبه این اندیکاتور لازم است که میانگین حجم بالا را از میانگین حجم پایین کم کنیم. حجم بالا نشاندهنده میزان حجم معاملات در زمان افزایش قیمتهاست. حجم پایین هم میزان حجم در روزی است که قیمتها کاهش یافتهاند. حجم روزانه نیز با توجه به افزایش یا کاهش قیمتها از اندیکاتور کم میشود.
در شرایطی که OBV در حال افزایش است، این مسئله نشانگر آن است که خریداران تمایل به ورود به دارایی و افزایش قیمت دارند. در نقطه مقابل، کاهش OBV از شرایطی خبر میدهد که در آن حجم فروش بر حجم خرید غلبه میکند. مسئلهای که نشان از کاهش قیمتها دارد. به این ترتیب این اندیکاتور مانند ابزاری برای تایید روند به کار میرود. اگر قیمت سهام و OBV هر دو افزایشی باشند، این مسئله از ادامه روند خبر میدهد.
معاملهگرانی که از OBV استفاده میکنند، همچنین به واگرایی نیز توجه میکنند. واگرایی در شرایطی اتفاق میافتد که اندیکاتور و نمودار قیمت در جهات متفاوتی حرکت میکنند. اگر قیمت افزایش یابد، اندیکاتور کاهش خواهد یافت. این امر نشان میدهد که سهم از حمایت قوی خریداران برخوردار نیست و روند به زودی معکوس خواهد شد.
بیشتر بخوانید
شماره دو: اندیکاتور تراکم و توزیع یا Accumulation/Distribution Line
یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهایی که برای تعیین ورود و خروج جریان پول به یک دارایی مورد استفاده قرار میگیرد، اندیکاتور تراکم و توزیع یا A/D نام دارد. این اندیکاتور با OBV شباهت دارد؛ اما به جای آنکه تنها به قیمت بستهشدن دارایی در یک دوره توجه کند، دامنه معاملات دوره و موقعیت بستهشدن در آن محدوده را نیز رصد میکند.
فرض کنید معاملات سهام الف در نزدیکیهای بالاترین قیمت آن به اتمام برسد. معاملات سهام ب نیز در نزدیکیهای نقطه میانی دامنه بسته شود. اندیکاتور به حجم معاملات سهام الف وزن بیشتری اختصاص میدهد. محاسبات متفاوت نشان میدهد که در برخی از موارد OBV بهتر عمل میکند و A/D هم در شرایطی دیگر عملکرد مطلوبتری دارد.
چنانچه خط اندیکاتور روندی صعودی داشته باشد، نشانگر تمایل به خرید است. چرا که سهام در بالاتر از نقطه میانی محدودهاش بسته میشود. این اتفاق میتواند یک روند صعودی را تایید کند. در سمت مقابل اگر روند اندیکاتور نزولی باشد، به معنای بستهشدن قیمت در پایینتر از محدوده روزانه است. به این ترتیب حجم یک عنصر منفی در نظر گرفته میشود. این امر میتواند یک روند نزولی را تایید کند.
معاملهگرانی که از A/D استفاده میکنند به واگرایی نیز توجه میکنند. اگر خط اندیکاتور شروع به حرکت نزولی کند و قیمت روندی صعودی به خود بگیرد، این مسئله نشانگر احتمال معکوس شدن روند است. به شکلی مشابه اگر قیمت به سمت پایین حرکت کند و خط اندیکاتور به سمت بالا در حرکت باشد، احتمال دارد سهم قیمتهای بالاتری را لمس کند.
شماره سه: شاخص میانگین جهتدار یا Average Directional Index
مگر میشود به معرفی اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال اشاره کرد و نامی از ADX به میان نیاورد؟ اندیکاتور ADX یک شاخص روند است که برای اندازه گیری قدرت و جهت حرکت یک روند مورد استفاده قرار میگیرد.
در شرایطی که ADX بالای سطح ۴۰ قرار میگیرد، روند با قدرت به سمت بالا یا پایین حرکت خواهد کرد. این مسئله با توجه به جهت حرکت قیمت مشخص میشود. اما اگر ADX در مقادیر زیر ۲۰ قرار بگیرد، روند ضعیف تلقی میشود؛ یا حرکت سهم بدون روند در نظر گرفته میشود.
ADX خط اصلی این اندیکاتور است که معمولا با رنگ سیاه نشان داده میشود. دو خط اضافی دیگر نیز در این اندیکاتور وجود دارند که نمایش آن ها به صورت اختیاری است. این دو خط عبارتاند از DI+ و DI–. این خطوط معمولا به ترتیب با رنگهای قرمز و سبز نشان داده میشوند. این سه خط در کنار یکدیگر جهت روند و شتاب و قدت آن را نشان میدهند.
ADX بالاتر از ۲۰ و DI+ بالای DI– نشانگر روند صعودی است. ADX بالاتر از ۲۰ و DI– بالای DI+ نشانگر روند نزولی است.
اما قرار گرفتن ADX در محدودههای پایینتر از ۲۰ نشان از روند ضعیف یا بازار رنج است. معمولا در چنین شرایطی دو خط دیگر به سرعت با یکدیگر تلاقی میکنند و یکدیگر را قطع میکنند.
برای مطالعه بیشتر درباره اندیکاتور ADX، از مقاله زیر استفاده کنید
شماره چهار: اندیکاتور آرون
اندیکاتور آرون در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد. از این ابزار به منظور سنجش رونددار بودن یا نبودن دارایی استفاده میشود. البته به صورت ویژه از این اندیکاتور استفاده میکنند تا دریابند که آیا قیمت میتواند کفها یا سقفهای جدیدی را در طول دوره (معمولا ۲۵ روزه) ثبت کند یا خیر. این اندیکاتور را همچنین میتوان به منظور تشخیص زمان آغاز یک روند جدید نیز به کار گرفت. اندیکاتور آرون از دو خط تشکیل میشود که عبارتاند از Aroon-up یا آرون بالا و Aroon-down یا آرون پایین.
زمانی که آرون بالا از بالای آرون پایین عبور میکند، از این مسئله به عنوان نخستین نشانه تغییر احتمالی روند استفاده میشود. چنانچه آرون بالا به ۱۰۰ برسد و نسبتا در نزدیکیهای آن محدوده باقی بماند و در همین حال خط پایینی نزدیک ناحیه صفر باشد، این امر تایید یک روند صعودی را در پی دارد. عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی اگر آرون پایین از بالای آرون بالا عبور کند و نزدیک ۱۰۰ بماند، در آغاز یک روند نزولی قرار داریم.
شماره پنج: اندیکاتور مکدی یا MACD
اندیکاتور مکدی یا شاخص میانگین متحرک همگرا-واگرا، به معاملهگران کمک میکند تا جهت روندها و همچنین قدرت حرکت آن را بررسی کنند. به این ترتیب میتوان تعداد زیادی سیگنال معاملاتی دریافت کرد.
قرار گرفتن اندیکاتور مکدی در محدوده بالای صفر، از فاز صعودی قیمت خبر میدهد. اگر مکدی به نواحی زیر صفر وارد شد، نشان از ورود به یک دوره نزولی است.
این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده است. یکی خط مکدی و دیگری خط سیگنال که حرکت آن کندتر است.
زمانی که مکدی از بالای خط سیگنال عبور میکند، نشانگر ریزش قیمت است. عبور مکدی از بالای خط سیگنال به منزله افزایش قیمت تلقی میشود.
با توجه به این مسئله که شاخص در کدام سمت ناحیه صفر قرار دارد، میتوان سیگنالهای موجود را بررسی کرد. به عنوان مثال اگر اندیکاتور بالای خط صفر باشد، بهتر است منتظر بمانید تا مکدی از بالای خط سیگنال عبور کند. آنگاه میتوانید اقدام به خرید کنید. اما اگر مکدی زیر صفر باشد، عبور مکدی از زیر خط سیگنال میتواند به منزله سیگنالی برای معامله شورت در نظر گرفته شود.
برای مطالعه بیشتر درباره اندیکاتور MACD، از مقاله زیر استفاده کنید
شماره شش: شاخص مقاومت نسبی یا RSI
شاخص مقاومت نسبی حداقل سه کاربرد اصلی دارد. این اندیکاتور بین دو محدوده صفر و ۱۰۰ حرکت میکند و سود قیمتهای اخیر را در برابر ضرر قیمتهای اخیر نشان میدهد. به همین دلیل از سطوح RSI در اندازهگیری قدرت و جهت حرکت روند استفاده میشود. اساسیترین کاربرد این اندیکاتور شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش است.
در شرایطی که RSI بالای سطح ۷۰ حرکت میکند نشانگر خرید بیش از حد دارایی است که ممکن است کاهش پیدا کند. در زمانی که RSI زیر ۳۰ است، دارایی در ناحیه اشباع فروش است و میتواند افزایش هم پیدا کند. البته معامله بر اساس این مفروضات خطرناک است. به همین دلیل معاملهگران صبر میکنند تا پیش از فروش اندیکاتور به بالاتر از ۷۰ برسد و سپس به زیر آن برگردد. یا اینکه پیش از خرید به زیر ۳۰ برسد و سپس دوباره به بالای آن برگردد.
یکی دیگر از کاربردهای RSI واگرایی است که در بخشهای قبلی به آن اشاره کردهایم. کاربرد دیگر RSI، به سطوح حمایت و مقاومت مربوط معرفی اندیکاتور ADX است. در طی روندهای صعودی، سهام اغلب در سطوح بالاتر از ۳۰ قرار میگیرند و بیشتر مواقع به سطح ۷۰ یا بالاتر میرسند. در شرایطی که روند نزولی است، اندیکاتور RSI معمولا در زیر ۷۰ قرار دارد و در اکثر مواقع به زیر ۳۰ هم افت میکند.
برای مطالعه بیشتر درباره اندیکاتور RSI، از مقاله زیر استفاده کنید
شماره هفت: اندیکاتور استوکاستیک
آخرین اندیکاتور که برای تحلیل تکنیکال قصد معرفی آن را داریم، اسیلاتور استوکاستیک است. اسیلاتور استوکاستیک، اندیکاتوری است که قیمت فعلی را نسبت به قیمت دامنه در چند دوره اندازه میگیرد. استوکاستیک نیز در محدوده بازه صفر و ۱۰۰ در نوسان است. در این اندیکاتور وقتی روند صعودی است، قیمت میتواند سطوح جدید بالاتری را لمس کند. در روندهای نزولی هم قیمت تمایل دارد که کفهای جدیدی ایجاد کند. اندیکاتور استوکاستیک بررسی میکند که آیا این اتفاقها رخ میدهد یا خیر.
اندیکاتور استوکاستیک حرکتی نسبتا سریع به بالا و پایین دارد. چرا که به ندرت ممکن است قیمت به صورتی دائمی افزایش پیدا کند و اندیکاتور نزدیک ۱۰۰ باقی بماند. یا همچنین کمتر پیش میآید که روند به صورت مداوم کاهشی باشد و استوکاستیک را نزدیک صفر نگه دارد. به همین دلیل از این اندیکاتور به عنوان شاخصی برای اشباع خرید و فروش استفاده میشود.
مقادیر بالای ۸۰ در این اندیکاتور به منظور اشباع خرید و سطوح پایینتر از ۲۰ به منزله فروش بیش از حد است. حواستان باشد زمانی که از سطوح اشباع استفاده میکنید، به روند کلی قیمت توجه کنید.
به عنوان نمونه در طی یک روند صعودی، زمانی که اندیکاتور به مقادیر زیر ۲۰ سقوط میکند و دوباره به بالای آن برمیگردد، این امکان وجود دارد که سیگنال خرید صادر شود اما افزایش قیمت به سطوح بالاتر از ۸۰، اهمیت کمتری دارند چرا که انتظار میرود در یک روند صعودی، اندیکاتور مرتبا به سطح ۸۰ و بالاتر از آن حرکت کند. در طی یک روند نزولی هم باید به دنبال این بود که اندیکاتور به بالای ۸۰ برسد و سپس به زیر آن برگردد تا یک معامله شورت احتمالی سیگنال شود. سطح ۲۰ در روندهای نزولی کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
هدف هر معاملهگر کوتاهمدت این است که جهت حرکت یک دارایی را تعیین کند و به منظور سود بردن از آن تلاش کند. صدها اندیکاتور و اسیلاتور تکنیکال برای دستیابی به این هدف ایجاد شده و توسعه یافتهاند. آنچه در این مطلب بیان شد معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال بود که میتوانید معرفی اندیکاتور ADX برای شروع از آنها کمک بگیرید.
از اندیکاتورها به منظور توسعه استراتژیهای جدید استفاده کنید. همچنین میتوانید آنها را با استراتژیهای کنونی خود ادغام کنید. اگر نمیدانید از کدام اندیکاتورها باید استفاده کنید، بهتر است ابتدا آنها را در یک حساب آزمایشی (دمو) بررسی کنید و بسنجید. سپس از میان اندیکاتورهای موجود، بهترین اندیکاتور را که بیشتر دوستش دارید انتخاب کنید و باقی را کنار بگذارید. شک نکنید پس از مدتی، به کمک تبحر و تجربهای که به دست آوردهاید، نتایج خوبی خواهید گرفت.
معرفی اسیلاتور ADX
اسیلاتورها از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال هستند. معمولا از آنها برای شناسایی قدرت روند و نقاط برگشت بازار استفاده میشود. اسیلاتور ADX که مخفف کلمه (Average Directional movement index) است، یکی از کاربردیترین اسیلاتورها برای تشخیص ضعف یا قدرت در روند بازار است.
ساخته Welles Wilder از ۴ عنصر کلیدی تشکیل شده که به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
اسیلاتور ADX چگونه کار میکند؟
این اسیلاتور از ۴ عنصر کلیدی تشکیل شده که جهت و معرفی اندیکاتور ADX نحوه قرارگیری آنها هرکدام معنا و مفهوم خاص خود را دارند. این عناصر عبارتند از
- +DI : اندیکاتور جهت دار مثبت (positive directional indicator)
- -DI : اندیکاتور جهت دار منفی (negative directional indicator)
- خط ADX : شاخص جهت دار میانگین (average directional index)
- سطح ۲۵ که جدا کننده مناطق تشخیص ضعف و قدرت در روند است
زمانی که خط +DI بالای خط -DI قرار بگیرد، نشاندهنده صعودی بودن بازار و تمایل کلی بازار به صعود است. وقتی -DI بالای +DI قرار بگیرد تمایل به نزول در بازار بیشتر است.
خط ADX نشاندهنده قدرت روند است. این عنصر کاربردی در شناسایی جهت حرکت بازار ندارد بلکه فقط قدرت بازار را نشان میدهد. زمانی که ADX صعودی است یعنی قدرت در روند رو به افزایش است. چه روند نزولی باشد چه صعودی فرقی برای شاخص ADX ندارد.
نزول ADX نشانه ضعف در روند و تمایل بازار به پایان روند کنونی است. ممکن است در یک روند ADX شروع به نزول کند اما روند همچنان ادامه داشته باشد، این نشانه موجهای پایانی روند است. با نزول ADX و ورود آن به محدوده زیر ۲۰ بازار تمایل به تغییر روند پیدا میکند. معمولا پس از پایان هر روند مدتی بازار به حالت خنثی در میآید. حرکت رنج ADX نیز به معنی ورود به بازار خنثی است.
چگونه هشدارهای ADX را دریافت کنیم؟
این اسیلاتور به گونههای مختلفی به تحلیلگر هشدار میدهد. شناخت سازوکار این ابزار نیازمند صرف وقت و تجربه است. مهمترین هشدار های این اسیلاتور عبارت است از:
- کراس ADX از محدوده ۲۰ به سمت بالا: زمانی که خط ADX سطح ۲۰ به سمت بالا کراس کند، اولین هشدار برای شروع یک روند جدید یا قدرت گرفتن روند فعلی است که بسیار مهم و حائز اهمیت است.
- کراس خط DI با ADX: در صورتی که خط +DI مثبت، ADX را به سمت بالا قطع کند و همزمان ADX به بالای محدوده ۲۰ نفوذ کرده باشد یک سیگنال خرید قدرتمند است. برعکس این اتفاق نیز به نشانه ضعف روند احتمال نزول بازار است.
- کراس +DI با -DI: کراس این دو خطن نیز از هشدارهای مهم اسیلاتور ADX است. وقتی +DI بالاتر از DI- قرار بگیر نشانه قدرتگرفتن خریداران بوده و برعکس آن نیز نشان از ضعف خریدار و قدرت فروشندگان بازار است.
- درهم رفتگی تمامی خطوط: در مواقعی که تمامی اجزای اندیکاتور در هم رفتنگی پیدا میکنند، مخصوصا اطراف محدوده ۲۰، نشان از بلاتکلیفی و حرکت ساید بازار دارد.
ترکیب اندیکاتورها
همانطور که میدانید بسنده کردن تنها به یک ابزار نمیتواند اطلاعات کاملی از بازار به تحلیلگر بدهد. هیچ ابزاری در بازار وجود ندارد که به تنهایی بتواند پاسخگو نیاز معاملهگران باشد. به همین دلیل ترکیب اندیکاتور ADX با ابزار دیگری مانند RSI و سطوح پرایس اکشنی بسیار به اعتبار تحلیل و پیدا کردن نقاط ورود و خروج معامله کمک میکند. پیدا کردن بهترین مکملها برای این ابزار نیازمند آگاهی معمالهگر به استراتژی خود است. همواره به یاد داشته باشد تجربه معاملهگری و آگاهی از نیاز خود در بازار از هر ابزاری مهمتر است.
قوانین جان مورفی در تحلیل تکنیکال
جان مورفی یک مولف، مقاله نویس و سخنگوی معروف و محبوب در حوزه ی تحلیل تکنیکال است. مقاله مورفی تحت عنوان «۱۰ قانون تریدینگ تکنیکال» مجموعه ای از توصیه ها و قوانین وی برای تازه کارهای این حوزه می باشد. تهیه و جمع آوری این مقاله چندین سال به طول انجامیده است.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
معرفی قوانین جان مورفی
ورای نمودارهای گرافیکی و فرمول های ریاضی که برای تحلیل روند بازار استفاده می شوند، یکسری مفاهیم پایه وجود دارند که برای اکثر تئوری های تحلیل تکنیکال مناسب اند. جان مورفی در طول ۳۰ سال قوانینی طراحی کرده که با استفاده از آن ها مبتدیان حوزه تحلیل بازار می توانند ایده کلی تریدینگ را بفهمند. علاوه بر این، حرفه ای ها نیز می توانند شناسایی روش های تریدینگ خود را ساده سازی نمایند. اساس رویکرد مورفی در تحلیل تکنیکال این است که قیمت کجا می خواهد برود؛ نه اینکه دلیل این مسیر تحرکات قیمت چیست. در ادامه به توضیح این ۱۰ قانون خواهیم پرداخت.
قانون اول جان مورفی – روند را نقشه برداری کنید
روند بازار را در طولانی مدت مطالعه کنید. با بررسی چارت ها به صورت هفتگی و ماهانه شروع نمایید و روند بازار در طول چندین سال را بشناسید. این کار باعث می شود چشم انداز بهتر و شفاف تری نسبت به بازار بدست آورید. زمانی که روند اصلی و کلی بازار دستتان آمد، می توانید به بررسی بازه های کوتاه مدت بازار بپردازید. حتی اگر فقط می خواهید در بازه زمانی کوتاهی ترید کنید، بهتر است در همان مسیری باشد که روند بازار در طولانی مدت است.
قانون دوم – روند را کشف کنید و با آن همراه شوید
روندهای بازار، بازه های زمانی گوناگونی را شامل می شود. از بازه زمانی بلند مدت گرفته تا بازه زمانی میانه و در نهایت کوتاه مدت. این بازه ها را بشناسید و از مناسب ترین آنها استفاده نمایید. اگر از بازه میانه استفاده می کنید بهتر است روند هفتگی یا روزانه را دنبال نمایید. از طرف دیگر اگر بازه زمانی کوتاه مدت را انتخاب کرده اید از چارت روزانه یا ساعتی و یا حتی دقیقه ای استفاده کنید. در هر صورت برای هر استراتژی ترید باید روند اصلی بازار در بازه زمانی طولانی مدت را شناسایی نمایید.
قانون سوم جان مورفی – قله ها و دره ها را پیدا کنید
سطوح حمایتی و مقاومتی در نمودار بیت کوین
سطوح حمایتی و مقاومتی را پیدا کنید. همانطور که می دانید، برای خرید بهتر است بازار نزدیک سطوح حمایتی باشد. برای فروش نیز سطوح مقاومتی می توانند بهترین نقاط باشند. اگر سطح مقاومت شکسته شود به یک حمایت برای پولبک (Pullback) تبدیل می شود. همین اتفاق نیز می تواند برای حمایت بیفتد.
در تصویر بالا که نشان دهنده ی قیمت بیت کوین از ژوئن ۲۰۱۹ تا دسامبر همان سال است، خط آبی پس از شکسته شدن (فلش سیاه رنگ) به عنوان حمایت (فلش های آبی رنگ) عمل کرده است و باعث پولبک شده است. همچنین در اواخر اکتبر به عنوان مقاومت (فلش نارنجی رنگ) ظاهر شده است.
قانون چهارم – بفهمید چقدر تا شکسته شدن روند باقی مانده است
شناسایی درصد بازگشت در نمودار بیت کوین
درصد بازگشت ها را اندازه گیری کنید. زمانی که قرار است یک اصلاح اتفاق بیفتد، بازار به اندازه ی مشخصی از روند قبلی بازگشت می کند. البته به صورت کلی معمولا بین یک سوم تا دو سوم بازگشت صورت می گیرد. معمولا این میزان ۵۰ درصد است.
قانون پنجم جان مورفی – خط روند را رسم کنید
رسم خط روند در نمودار بیت کوین
خطوط روند جز ساده ترین ولی موثر ترین ابزار های تحلیل تکنیکال هستند. خطوط روند صعودی از دو دره مناسب رسم می شوند. به همین منوال، خطوط روند نزولی نیز از دو قله مناسب کشیده می شوند. شکسته شدن خطوط روند می تواند سیگنال مناسبی از تغییر آن باشد. یک خط روند معتبر خطی است که حداقل سه بار لمس شود. هر چقدر تعداد برخورد ها بر این خط بیشتر باشد، این خط مهم تر است.
در شکل بالا که از نمودار قیمت بیت کوین گرفته شده است، با وصل کردن قله ها (فلش های نارنجی رنگ) خط روند رسم شده است. با شکسته شدن آن (فلش مشکی رنگ)، مسیر روند تغییر کرده و صعودی شده است.
قانون ششم جان مورفی – میانگین های متحرک را دنبال کنید
میانگین های متحرک در نمودار بیت کوین
حرکت قیمت بالا یا پایین میانگین متحرک، سیگنال مناسبی از خرید یا فروش می دهد. از این اندیکاتور می توان فهمید که آیا هنوز روند قبلی در جریان است یا روند جدیدی شکل گرفته. البته باید این مساله را نیز در نظر داشت که میانگین متحرک جلوتر از روند نیست ولی سیگنال های تغییر روند را به صورت قریب الوقوع نشان می دهد.
برای بازه ی کوتاه مدت می توان از میانگین ۲۰ روزه استفاده کرد. برای بازه میانه، میانگین ۵۰ روزه و برای روند اصلی و کلی بازار، میانگین ۲۰۰ روزه نسبت به سایرین اهمیت بیشتری دارند. برخورد دو میانگین با یکدیگر نیز اطلاعات مفیدی از روند ارائه می دهد. محبوب ترین این ترکیب ها میانگین ۵ و ۲۰ روزه، ۲۰ و ۵۰ روزه و در نهایت ۵۰ و ۲۰۰ روزه هستند. البته اگر بخواهید نقاط برخورد را مطالعه کنید، میانگین متحرک نمایی (Exponential moving average) به اختصار EMA مناسب تر است.
در تصویر بالا که قیمت بیت کوین از اواسط ۲۰۱۸ تا اواسط ۲۰۱۹ را نشان می دهد، نمودار بنفش رنگ EMA_50 است و نمودار مشکلی رنگ EMA-200 می باشد. فلش نارنجی رنگ برخورد دو نمودار را در حالتی نشان می دهد که EMA_50 با شیب تندی به سمت پایین در جریان است که نشان از خرسی بودن بازار می باشد. فلش آبی رنگ از دیگر سو نشان دهنده ی برخورد دو نمودار در حالتی است که EMA_50 به سمت بالا EMA-200 را قطع کرده و نشان دهنده ی آغاز روند صعودی است.
قانون هفتم جان مورفی – چرخش ها را یاد بگیرید
شناسایی چرخش ها در نمودار بیت کوین
اسیلاتورها برای تشخیص بازار در وضعیت خرید مفرط (Overbought) یا فروش مفرط (Oversold) بسیار مفیدند. زمانی که میانگین های متحرک تغییر روند را تایید می کنند، اسیلاتور ها می توانند زودتر تغییر را به ما هشدار دهند. دو تا از محبوب ترین اوسیلاتور ها عبارتند از RSI (Relative Strength Index) و اسیلاتور Stochastic. هر دوی این اسیلاتور ها در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ کار می کنند.
در RSI قرار داشتن در بالای عدد ۷۰ نشان از خرید مفرط است. پایین تر رفتن از عدد ۳۰ نیز نشان از فروش مفرط می باشد. این اعداد برای Stochastic عبارتند از ۲۰ و ۸۰. این را نیز باید اضافه کرد که برای RSI بهتر است از بازه ی ۹ یا ۱۴ روزه معرفی اندیکاتور ADX یا هفتگی استفاده شود و اسیلاتور Stochastic روی بازه ۱۴ روزه یا ۱۴هفته تنظیم گردد. از بازه هفتگی می توان برای سیگنال دهی روزانه استفاده کرد و از بازه روزانه برای سیگنال دهی ساعتی یا دقیقه ای می توان بهره برد.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، پیش از هر افزایش قیمتی، نمودار RSI وضعیت خرید مفرط را نشان می دهد. در اول آوریل ۲۰۱۹ شاهد بالاتر رفتن نمودار RSI (نمودار بنفش رنگ) از محدوده بنفش هستیم که به دنبال آن قیمت افزایش یافته است. سپس در دوم می و در نهایت ۲۰ ژوئن.
قانون هشتم جان مورفی – نشانه های هشدار را بشناسید
اندیکاتور MACD در نمودار بیت کوین
اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence) سیستم برخورد میانگین های متحرک را با اسیلاتور خرید و فروش مفرط ترکیب کرده است. سیگنال خرید زمانی خود را نشان می دهد که خط سریعتر، خط کندتر را به سمت بالا بشکند و هر دو زیر صفر باشند. سیگنال فروش نیز زمانی است که خط سریعتر، خط کندتر را به سمت پایین بشکند و هر دو بالای صفر باشند. این اندیکاتور تفاوت بین دو خط را نشان داده و تغییر روند را زودتر هشدار می دهد. بایستی این مساله را مد نظر قرار داد که سیگنال های هفتگی مقدم بر سیگنال های روزانه هستند.
در تصویر بالا شاهد سیگنال دهی اندیکاتور MACD هستیم. نمودار سریعتر که با رنگ آبی مشخص شده است در ۱۱ فوریه ۲۰۱۹ نمودار کندتر یعنی نمودار نارنجی رنگ را به سمت بالا می شکند. هر دو آنها زیر صفر هستند. پس از آن قیمت افزایش می یابد. در ۲۶ آگوست شاهد شکسته شدن نمودار کندتر توسط نمودار سریعتر هستیم که در بالای صفر هستند و پس از آن قیمت کاهش می یابد.
قانون نهم – روند را از غیر روند تشخیص دهید
اندیکاتور ADX در نمودار بیت کوین
خط ADX (Average Directional Movement Index) برای تشخیص فاز روند از فاز معامله بسیار مفید است. این اندیکاتور میزان روند یا مسیر در بازار را اندازه گیری می کند. خط ADX رو به بالا نشانگر روند قوی است. در حالی که خط رو به پایین، نشانگر یک تریدینگ در بازار و عدم حضور روند است. با تشخیص مسیر خط ADX همچنین می توان مناسب ترین استراتژی معامله و بهترین اندیکاتور را برای شرایط کنونی بازار تشخیص داد.
قانون دهم جان مورفی – علائم تایید را بشناسید
حجم معاملات در نمودار بیت کوین
بازار را نادیده نگیرید. حجم بازار که با اندیکاتور Volume قابل شناسایی است، برای تایید بسیار مهم است. مطمئن شوید که حجم بالا مطابق با روند اصلی باشد. در روند صعودی، حجم بالا نشانگر این است که سرمایه ی جدید وارد شده در بازار، از روند اصلی حمایت می کند. کاهش حجم از دیگر سو، اخطاری در مورد پایان روند می دهد. در نتیجه یک روند محکم از افزایش قیمت باید با افزایش حجم سرمایه همراه باشد.
جمع بندی
در این مقاله راهنمای کلیدی و اصلی برای مبتدیان در عرصه تحلیل معرفی اندیکاتور ADX تکنیکال فراهم شد. بایستی این را مد نظر قرار داد که این نوع تحلیل نیازمند یادگیری مداوم و کسب تجربه است. به یاد داشته باشید که در این عرصه همیشه باید دانش آموز بود.
با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!
اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی میکنند. به عبارت ساده، میتوان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر میکنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل میکنند و چشماندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه میدهند.
به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنالهای پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه میدهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنالهای مختلفی را ایجاد میکنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معاملهگرانی به کار گرفته میشوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره میبرند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال میشوند.
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهههای اول قرن بیستم میلادی برمیگردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان میکند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیلهای جامع رفتارهای گذشته بازار، میتوان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.
به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده میشوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباطهایی نیز با سایر شاخصها و متغیرهای اقتصادی دارند.
نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟
اندیکاتورهای لیدینگ
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ میتوانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوستهاند؛ بنابراین، این اندیکاتورها میتوانند برای پیش بینی رکود یا بازیابیهای بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشیها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را میتوان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانههای ساخت میتواند شامل سیگنالهایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.
اندیکاتور های لگینگ
از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده میشود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیلهای بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنالهایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد میکنند، که قبلا شروع شدهاند یا به وقوع پیوستهاند.
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
اندیکاتور های منطبق
اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار میگیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل میکنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، میتوان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.
بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دستهبندیهای مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.
به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر میگیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه میشود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معاملهگران و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، که میتوان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.
اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه میدهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آیندهای نزدیک رخ میدهند. اما همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.
مثالهایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند، میتوانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها میتوانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.
از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معاملهگران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه میدهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور میتواند شروع روند نزولی را نشان دهد.
در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر میرسد که اندیکاتورهای لیدینگ با پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصتها را به معاملهگران ارائه میدهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنالهای اشتباه ایجاد میکنند.
در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف میشوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسانهای بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنالها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.
کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان
اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند فرق دارند؛ اما همچنان میتوان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.
علاوه بر مثالهای ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشیها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیتهای اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته میشوند.
دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سالها و دهههای گذشته استفاده میشود.
سخن آخر
فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل میبخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب میکنند.
بدین ترتیب، این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.