سایت گزینه های باینری

اندیکاتور خطوط کاماریلا

پیوت در تحلیل تکنیکال

خطوط کاماریلا و نحوه محاسبه برای معاملات تحلیل بازار

معامله گران حرفه ای همیشه در جستجوی سطوح کلیدی هستند که یا قیمت را دفع می کنند یا پس از معامله از طریق آن ، اقدامات قیمت را در جهت قابل پیش بینی تسریع می کنند. استراتژی معاملات چرخشی نقطه کاماریلا تکنیکی است که دارای دقت حیرت انگیز از هر دو نظر ، با عملکرد ویژه قابل اعتماد برای ارزش سهام معاملات روزانه است. نقاط محوری کاماریلا در سال ۱۹۸۹ توسط نیک اسکات ، تاجر موفق اوراق قرضه کشف شد. تز اصلی برای این استراتژی یک موضوع رایج است: این قیمت ، مانند بیشتر سری های زمانی ، تمایل دارد که به حد متوسط خود برگردد ، درست تا نقطه ای که از آن بی بهره است. در مقایسه با محورهای کلاسیک که معامله گران به دنبال سطوح مقاومت ۱ و حمایتی ۱ هستند ، مهمترین سطوح برای تغییر نقطه محوری Camarilla ، سطح سوم و چهارم هستند. نمونه هایی از هر سطح ، همراه با آنچه ممکن است یک اقدام تجاری مناسب تلقی شود ، در ادامه توضیح خواهیم داد.

محاسبات نقطه محوری کاماریلا بسیار ساده است.

محاسبات نقطه محوری کاماریلا بسیار ساده است در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از چهار خط آن استفاده می کنیم، فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.

  • R4 = Close + (High – Low) * 1.1/2
  • R3 = Close + (High – Low) * 1.1/4
  • R2 = Close + (High – Low) * 1.1/6
  • R1 = Close + (High – Low) * 1.1/12
  • S1 = Close – (High – Low) * 1.1/12
  • S2 = Close – (High – Low) * 1.1/6
  • S3 = Close – (High – Low) * 1.1/4
  • S4 = Close – (High – Low) * 1.1/2

محاسبه سطح حمایت و مقاومت بیشتر با این هنجار متفاوت است. این سطوح می توانند در حین حرکتهای شدید روند بازی کنند ، بنابراین مهم است که نحوه شناسایی آنها را بشناسید. به عنوان مثال ، R5 ، R6 ، S5 و S6 به شرح زیر محاسبه می شود:

  • R5 = R4 + 1.168 * (R4 – R3)
  • R6 = (High/Low) * Close
  • S5 = S4 – ۱٫۱۶۸ * (S3 – S4)
  • S6 = Close – (R6 – Close)

معمولا محاسبه ۴ خط از ۸ خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند. در صورت صعود قیمت خط های R3 و R4 و در صورت نزول قیمت خطوط S3 و S4 حائز اهمیت هستند. کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط S3 و R3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند. این افراد بر این اساس، با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف، وارد بازار می شوند. اما در روزهایی که بازار دارای روند قوی می باشد با شکسته شدن خطوط S3 و R3 صبر می کنند تا قیمت به خطوط S4 و R4 نیز برسد. سپس از آنجا در جهت روند اصلی وارد معامله می شوند.
در شکل زیر قیمت ابتدا به خط R3 می رسد و با فشار فروشندگان به سمت خط S3 حرکت می کند.مشاهده می شود قیمت از خط S3 رد نمی شود و خریداران در ادامه روز حتی قیمت را از خط R3 و R4 رد می کنند.

به عنوان مثال، سطح چرخش R3 و S4 به طور معمول قرمز رنگ است زیرا این مناطق مناطقی است که شما باید به دنبال فروش بازار باشید. به همین ترتیب ، R4 و S3 معمولاً به رنگ سبز رنگ نشان داده می شوند تا سطح عمل طولانی را نشان دهند. اگر در لایه سوم نشانگر اقدام کنید (یعنی: فروش در R3 یا خرید در S3) ، هدف شما سپس نقطه محوری مخالف می شود. بنابراین، اگر در R3 فروش داشته باشید ، S3 هدف شما قرار می گیرد. اگر از S3 خرید کرده اید ، R3 هدف شما می شود. در اصل، لایه سوم نشانگر معمولاً مختص نمایشهای معکوس است. لایه چهارم اندیکاتور (R4 و S4) معمولاً برای شکستگی ها محفوظ است، اگرچه این سطوح می توانند فرصت های واژگونی تیز را نیز ایجاد کنند. اگر در سطح سبز R4 شکست صعودی داشته باشید ، R5 هدف شما می شود. اگر از طریق S4 شکست نزولی داشته باشید ، S5 هدف شما می شود. بخاطر داشته باشید که لایه پنجم اندیکاتور بسته به نسخه معادله ای که پیدا می کنید می تواند فرمول های مختلفی داشته باشد. لایه های اول و دوم شاخص (S1 ، S2 ، R1 و R2) معمولاً نادیده گرفته می شوند و به طور کلی حتی رسم نمی شوند.

نقاط پیوت – چند منظوره

این اندیکاتور، اندیکاتوری رایگان بوده که احتمالا یکی از بهترین اندیکاتورهای پیوت برای برنامه ی MT4 می باشد.

استفاده از نقاط پیوت

ماهیتِ اصلیِ معامله با نقاط پیوت، بر اساسِ این ایده است که قیمت اغلب تمایل دارد تا به قیمت روز قبلی نزدیک شود به جایِ اینکه بخواهد از آن حرکتِ قیمت (دامنه ی روز)، فراتر رود . به این دلیل است که متداولترین دوره ی زمانیِ محاسبه برای نقاط پیوت ، روزانه می باشد.

در این زمینه، همه ی سطح های پیوت ، نقشِ سطحِ حمایت و مقاومت را ایفا می کنند.

با تحلیلِ نمودار، ما می توانیم تاثیر متقابل چندگانه ی قیمت را با این سطح ها مشاهده کنیم.

علاوه براین، به خاطر اندیکاتور پیوت، محبوبیت آن را نیز نشان می دهد چون بیشتر معامله گران از همین ابزار استفاده می کنند ، و بدین معناست که احتمالِ تاثیر متقابلِ قیمت با آن، بیشتر می باشد.

فرمولها و روش های رسم

برای محاسبه ی سطح ها ، از داده های سقف (HIGH) یا (H)، کف (LOW) یا (L) و قیمت پایانی (CLOSE) یا (C) دوره ی قبل استفاده می شود که معمولا یک روز، هفته ، ماه یا ساعت می باشد.

برای محاسبه ی پیوت ها ،از مفهوم دامنه (RANGE) یا (R) نیز استفاده می شود. مقدار آن توسط این فرمول به دست می اید :H-L(سقف- کف).

S1-S4- سطح های حمایت

R1-R4-سطح های مقاومت

همچنین شما باید تفاوت های بین بازار فارکس و بازار سهام را در نظر بگیرید.

ابتدا، سطح های پیوت در بازار سهام استفاده می شدند ، که در آنجا قیمت های پایانی روز قبلی ، خیلی مهم بودند و به طور قابل ملاحظه ای بر روانشناسیِ رفتارمعامله گران در روز بعد، تاثیر می گذاشتند. فارکس بر اساس ساعت کار می کند، بنابراین پایانِ یک روز معاملاتی، مصادف است با آغاز روز معاملاتیِ بعدی.

کلاسیک (بورس)

متداولترین روش ایجادِ نقاط پیوت می باشد. خط اصلی (آبی) در اینجا نقش یک سطحِ کلیدیِ حمایت / یا مقاومت را ایفا می کند.

PP = (H + L + C) / 3 (نقطه پیوت =(سقف+کف+ قیمت پایانی)/۳ )

R1 = (2 * PP) – L(مقاومت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) –کف)

R2 = PP + RANGE(مقاومت ۲= نقطه پیوت + دامنه )

R3 = PP + RANGE * 2(مقاومت ۳= نقطه پیوت + دامنه*۲ )

R4 = PP + RANGE * 3(مقاومت ۴= نقطه پیوت + دامنه*۳ )

S1 = (2 * PP) – H(حمایت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) – سقف )

S2 = PP – RANGE(حمایت ۲= نقطه پیوت – دامنه )

S3 = PP – RANGE * 2(حمایت ۳= نقطه پیوت – دامنه*۲ )

S4 = PP – RANGE * 3(حمایت ۴= نقطه پیوت – دامنه*۳ )

مقاله امتیاز پیوتروسکی

امتیاز پیوتروسکی ، امتیازی گسسته بین ۹-۰ است که ۹ معیار به کار گرفته شده در تعیین قدرت موقعیت مالی یک بنگاه مالی را نشان می دهد. از این شاخص برای تعیین بهترین ارزش سهام استفاده می شود که ۹ به منزله بهترین، و ۰ به منزله بدترین میزان ارزش سهام است.

برای مطالعه مقاله امتیاز پیوتروسکی، مربوط به ارزش سهام اینجا کلیک کنید.

کاماریلا

سطوح کاماریلا خیلی به قیمت فعلی نزدیکتر می باشند ، بنابراین ، تاثیر متقابل با آنها بیشتر روی می دهد. این تکنیک برای کسانی مناسب است که معاملاتِ کوتاه مدت اندیکاتور خطوط کاماریلا انجام می دهند .

PP = (S1 + R1) / 2(نقطه پیوت = (حمایت ۱+ مقاومت ۱)/ ۲)

این تکنیک مانند تکنیک کلاسیک است ، اما به قیمت پایانیِ دوره هنگامی که خط پایه ی نقطه ی پیوت ایجاد می شود ، بیشتر توجه شده است

PP = (H + L + (C * 2)) / 4 (نقطه پیوت =(سقف+کف+( قیمت پایانی* ۲))/۴ )

R1 = (2 * PP) – L(مقاومت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) –کف)

R2 = PP + RANGE(مقاومت ۲= نقطه پیوت + دامنه )

R3 = R1 + RANGE) (مقاومت ۳= مقاومت ۱+ دامنه )

R4 = R3 + RANGE(مقاومت ۴ = مقاومت ۳ + دامنه )

S1 = (2 * PP) – H( حمایت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) – سقف )

S2 = PP – RANGE(حمایت ۲= نقطه پیوت – دامنه )

S3 = S1 – RANGE(حمایت ۳= حمایت ۱ – دامنه )

S4 = S3 – RANGE(حمایت ۴= حمایت ۳ – دامنه )

فیبوناچی

تئوری اعداد فیبوناچی به طور متداول در بازار فارکس استفاده می شود. نقاط پیوت استثنا می باشند. بر اساسِ این روش، سطح های مقاومت و حمایت با ضرب کردن دامنه (R) در اعداد فیبوناچی مربوطه، به دست می ایند.

PP = (H + L + C) / 3 (نقطه پیوت =(سقف+کف+ قیمت پایانی)/۳ )

R1 = PP + (R x 0.382) (مقامت ۱= نقطه پیوت + (دامنه X ۰.۳۸۲))

R2 = PP + (R x 0.618) (مقامت ۲= نقطه پیوت + (دامنه X ۰.۶۱۸))

R3 = PP + (R x 1.000) (مقامت ۳= نقطه پیوت + (دامنه X ۱.۰۰۰))

R4 = PP + (R x 1.618) (مقامت ۴= نقطه پیوت + (دامنه X ۱.۶۱۸))

S1 = PP – (R x 0.382) (حمایت ۱= نقطه پیوت – (دامنه X ۰.۳۸۲))

S2 = PP – (R x 0.618) (حمایت ۲= نقطه پیوت – (دامنه X ۰.۶۱۸))

S3 = PP – (R x 1.000) (حمایت ۳= نقطه پیوت – (دامنه X ۱.۰۰۰))

آیا از نسبت های فیبوناچی در معاملات خود استفاده می‌کنید؟ مانند بسیاری از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال دیگر، نسبت‌های فیبوناچی می‌توانند اندیکاتورهای معاملاتی قدرتمندی باشند که به عنوان پیشگویی‌های خود عمل کننده به خاطر محبوبیت شان عمل می‌کنند.

در این کتابک، نویسنده می‌خواهد برخی از اصول بازگشت و توسعه فیبوناچی را به شما نشان دهد، همچنین این که چگونه ممکن است از بازگشتها و توسعه ها در معامله گری خود استفاده کنید.

برای اطلاعات بیشتر و خرید این کتاب، اینجا کلیک کنید.

کدامیک از این روشهای محاسبه ی نقاط پیوت ، بهترین روش می باشد ؟ بهترین روش یا بدترین روش وجود ندارد. در حقیقت ، هر یک از آنها می توانند عمل کنند و موثر باشند، و شما باید بیشتر بر اساس عقاید و باورهای خود در معامله گری، آنها را انتخاب کنید.

تنظیماتِ اندیکاتور

اندیکاتور با فرمت “All In One”(چند منظوره) طراحی شده است. بدین معنا که شما می توانید آن را بر اساسِ خواسته های خود تنظیم کنید ، چون ما مطمئن هستیم که بیشترِ عملکردهای متداول و مشهور در این اندیکاتور MT4 در نظر گرفته شده اند.

متغیرمقدار
تنظیمات محاسبات
روش محاسبهکلاسیک
مدت زمان محاسبهروزانه
طرح اولیه ی تنظیمات
فقط دوره ی زمانی اخیر نشان داده شودخیر (رسم همه ی دوره های زمانی)
عمقِ سطح ها (نشان داده شدن)سطح حمایت ۴ /مقاومت ۴
تعداد دوره های زمانی که باید نشان داده شوند۱۰
تغییر به راستنادرست
تنظیمات خط
عرض خط۱
برچسب های نام خطصحیح
تنظیمات رنگ
رنگ برنامهاتوماتیک

روش محاسبه (Calculation Method) – روش محاسبه ی نقاط پیوت را انتخاب کنید : کلاسیک، کاماریلا، وودی، فیبوناچی. فرمولهای هر روش ، در توضیح داده شده است.

مدت زمان محاسبه (Calculation Period) – این گزینه ، مدت زمانی که مقادیر سقف، کف و قیمت پایانی در نظر گرفته خواهند شد را تعیین می کند.

مدت زمان های موجود :

تعداد دوره های زمانی که باید نشان داده شوند (Number of Periods to show) – تعداد دوره های قبلی که بر روی نمودار نشان داده شده اند ، را مشخص می کند. اگر گزینه ی “فقط دوره ی زمانی اخیر نشان داده شود (Show Only Recent Period) ” تنظیم شده باشد ، این پارامتر دیگر در نظر گرفته نمی شود.

فقط دوره های اخیر نشان داده شود (Show Only Recent Period) ، یک یا چند دوره ی زمانی محاسباتی را نشان می دهد.

عمقِ سطح ها (Depth of Levels) – تعداد خط های حمایت و مقاومت نشان داده شده بر روی نمودار را محدود می سازد.

تغییر به راست (Right Shift) – خط را به اندازه ی طولِ کامل تورفتگیِ سمت راست بر روی نمودار، ادامه می دهد .

رنگ برنامه (Color Scheme) – تشخیص اتوماتیک رنگِ برنامه برای اندیکاتور. همچنین امکان تعیینِ رنگِ پس زمینه به صورت دستی وجود دارد.

۶- دانلود رایگان بیش از بیست و چهار ساعت فیلم آموزشی به صورت مولتی مدیا

آموزش های تحلیل بنیادی و اکسل پیشرفته
و…
همه را رایگان از کانال تلگرام : https://t.me/siyahmashq دریافت کنید

احتمالا دست رسی به منابع زیر نیازمنده ثبت نامی ساده است در سایت: guilanfx.com

بیش از بیست و چهار ساعت فیلم آموزشی به صورت مولتی مدیا در بیست و دو جلسه :

دوستان فیلم‌های آموزشی مربوط به بازار ارز میباشد اما هیچ چیزش با بازار بورس فرق نداره، فقط مطالبی درش هست که دانستنش حتما مفیده و ندانستنش زیانی نداره. اونچه که دوستان تازه کار باید دنبالش باشند کلیه‌ی مطالب پیرامون عناوین زیر است:

آشنایی با نرم افزارهای معاملاتی

قوانین مدیریت سرمایه – تکنیکهای مدیریت سرمایه

دلایل استفاده از تحلیل تکنیکی

آشنایی با انواع نمودار – انواع تایم فریم ها

خطوط حمایت و مقاومت: SUPPORT و RESISTANCE

روندها

میانگین‌های متحرک

نسبت های فیبوناچی – نحوه انتخاب نقاط برای رسم ابزارهای فیبوناچی

الگوهای کندل استیک

اندیکاتور

اسیلاتور RSI , کاربرد اسیلاتور RSI , تعریف اسیلاتور stochastic , کاربرد اسیلاتور stochastic , تعریف اسیلاتور MACD , کاربرد اسیلاتور MACD

الگوهای قیمتی

الگوهای هارمونیک

تئوری الیوت

درس اول: تقسیم بندی بازار های مالی , تحولات سیستم های پولی , بررسی پیشرفت تکنولوژی در گسترش بازارهای مالی , سلسله مراتب شرکت کنندگان , مقایسه بازار تبادل ارز با سایربازارهای مالی , آشنایی مقدماتی با شرکت کنندگان بازار ، آشنایی مقدماتی با انواع معاملات در بازار ارز
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۹۰٫۱ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۱۴۲ مگابایت

درس دوم: کدهای اختصاری ,مفهوم خرید و فروش , ارزهای اصلی و فرعی , واحد اندازه گیری حجم معاملات . واحد نوسانات نرخ ارز , نرخهای خرید و فروش , نحوه محاسبه سود و ضرر , انواع دستورات و کاربرد آنها , بهره شبانه
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۶۶٫۱ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۱۰۷ مگابایت

درس سوم: قوانین مدیریت سرمایه , تکنیکهای مدیریت سرمایه , آشنایی با نرم افزارهای معاملاتی
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۲۱ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۵۱٫۹ مگابایت

درس چهارم: دلایل استفاده از تحلیل تکنیکی , آشنایی با انواع نمودار , انواع تایم فریم ها , تعریف خطوط SUPPORT و RESISTANCE , نحوه تشخیص SUPPORT و RESISTANCE , درجه اهمیت خطوط SUPPORT و RESISTANCE , مناطق SUPPORT و RESISTANCE , شکسته شدن خطوط SUPPORT و RESISTANCE,تکنیک CHANGE OF POLARITY
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۱۱ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۱۰۹ مگابایت

درس پنجم: تعریف روند , تقسیم بندی روندها , نحوه رسم خطوط ترند , نکات تکمیلی در مورد خطوط ترند , نحوه رسم خطوط کانال , جمع بندی
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۱۰ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۸۷٫۵ مگابایت

درس ششم: خطوط پیوت,خطوط کاماریلا
لینک دانلود کمکی بخش اول- حجم ۵۶٫۸ مگابایت

درس هفتم: تعریف میانگین های متحرک و دسته بندی آنها , محاسبه میانگین های متحرک , پریود زمانی در میانگین های متحرک , کاربرد میانگین های متحرک
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۱۱ مگابایت

درس هشتم: تعریف سری و نسبت های فیبوناچی , نحوه انتخاب نقاط برای رسم ابزارهای فیبوناچی , تعریف FIBONACCI RETRACEMENT و کاربرد , تعریف FIBONACCI EXTENSION و کاربرد , تعریف FIBONACCI PROJECTION و کاربرد , جمع بندی
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۰۷ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۱۰۸ مگابایت

درس نهم: مقدمه ای بر الگوهای کندل استیک , الگوی SPINNING TOPS , الگوی DOJI , کاربردSHADOWS , الگویHAMMER , الگویSHOOTING STAR
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۵۸٫۷ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۵۶٫۲ مگابایت

درس دهم: الگویENGULFING , الگویDARK CLOUD COVER , الگویHARAMI , الگویMORNING STAR , الگویEVENING STAR , استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۲۱ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۹۹٫۹ مگابایت

درس یازدهم: تعریف اندیکاتور , تقسیم بندی اندیکاتورها , کاربرد اندیکاتور , اسیلاتورها و تقسیم بندی آنها , مناطق Overbought و Oversold , سیگنال های خرید و فروش در Centered oscillator , سیگنال های خرید و فروش در Banded oscillator ,تعریف Divergence,Positive divergence , Negative divergence
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۷۹٫۵ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو -حجم ۱۳۱ مگابایت

درس دوازدهم: تعریف اسیلاتور RSI , کاربرد اسیلاتور RSI , تعریف اسیلاتور stochastic , کاربرد اسیلاتور stochastic , تعریف اسیلاتور MACD , کاربرد اسیلاتور MACD
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۴۰ مگابایت

درس سیزدهم: جمع بندی دروس و تدوین استراتژی به همراه ۹ مثال کاربردی
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۲۷ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو -حجم ۱۱۶ مگابایت

درس چهاردهم: مقدمه ای بر الگوهای قیمتی بازگشتی , الگوی Head and Shoulders , الگویDouble Top /Double Bottom , الگویTriple Top / Triple Bottom
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۲۲ مگابایت

درس پانزدهم: مقدمه ای بر الگوهای قیمتی ادامه دهنده , الگویSymmetrical Triangle , الگویAscending Triangle , الگوی Descending Triangle , الگوی Flag , الگوی Pennant , الگوی Wedge , الگوی Rectangle
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۴۰ مگابایت

درس شانزدهم: مقدمه ای بر الگوهای قیمتی هارمونیک , الگوی AB=CD , الگوی Gartley , الگوی Bat , الگوی Crab , الگوی Butterfly , جمع بندی
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۱۰۵ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۶۹٫۴ مگابایت

درس هفدهم: مقدمه ای بر تئوری الیوت , بازه های زمانی , دسته بندی امواج , انواع امواج Motive , امواج Impulse و Diagonal , دسته بندی امواج اصلاحی , امواج Flat , امواج Triangle , امواج Complex , جمع بندی
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت یک – حجم ۷۵٫۵ مگابایت
لینک دانلود کمکی بخش اول-پارت دو – حجم ۸۳٫۶ مگابایت

درس هجدهم: دلایل استفاده از تحلیل فاندامنتال , Balance of Payment , Capital Flows , Trade Flows , Carry Trade
لینک دانلود کمکی – حجم ۷۹٫۹ مگابایت

درس نوزدهم: مقدمه ای برشاخص های بخش صنعت , شاخص Chicago PMI, شاخص Philadelphia Fed , شاخص ISM,شاخص Durable Goods Orders , شاخص Factory Orders , شاخص Industrial Production
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۲۱ مگابایت

درس بیستم: شاخص Housing Starts and Building Permit , شاخص New Home Sales , شاخص Existing Home Sales, شاخص Construction Spending ,شاخص Personal Income, شاخص Retail Sales , شاخص Consumer Confidence , شاخص University of Michigan Confidence
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۱۰ مگابایت

درس بیست و یکم: تعریف تورم , شاخص CPI , شاخص PPI , شاخص Employment Report ، شاخص Initial Jobless Claims
لینک دانلود کمکی – حجم ۱۴۸ مگابایت

درس بیست و دوم: شاخص Trade Balance , شاخص Gross National Product , آشنایی با تقویم های اقتصادی , سناریو های کلی در هنگام انتشار اخبار , آشنایی با وب سایت forexfactory
لینک دانلود کمکی – حجم ۲۱۶ مگابایت

انواع مختلف پیوت پوینت

در حالی که ما پیشنهاد می کنیم که به روش استاندارد محاسبه پیوت پوینت تکیه کنید، باید بدانید که روش های دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد.

پیوت پوینت (Woodie)

R2 = PP + high – low

S2 = PP – high + low

در این فورمول ها (c) یعنی قیمت بسته شده یا پایانی، (H) یعنی نقطه ی بالا و (L) یعنی نقطه ی پایین. در فرمول بالا، متوجه خواهید شد که محاسبه نقطه محوری بسیار با روش استاندارد متفاوت است.

همچنین، به منظور محاسبه سطوح حمایت و مقاومت مربوطه، شما می توانید از میزان تفاوت نقطه ی بالا و پایین روز قبلی استفاده کنید، که به عنوان محدوده شناخته شده است. در اینجا یک مثال نمودار از محاسبه نقطه محور Woodie اعمال شده در یورو/دلار آورده شده است.

نقطه محور وودی، سطوح حمایت و سطوح مقاومت خطوط یکسره هستند در حالی که خطوط نقطه چین نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.

از آنجا که فرمول های مختلفی دارند، سطوح حاصل از محاسبات وودی بسیار متفاوت ازسطوح محاسبه شده از روش های استاندارد هستند.

برخی از معامله گران ترجیح می دهند از فرمول های وودی استفاده کنند زیرا آنها وزن بیشتری را به قیمت پایانی دوره قبلی می دهند.

بعضی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران از آنها استفاده می کنند که می تواند آنها را به هدف مورد نظر شان برساند.

در هر صورت، از زمانی که مقاومت به حمایت تبدیل می شود (و بالعکس)، اگر شما تصمیم به استفاده از فرمول های وودی بگیرید، شما باید این سطوح را دقیق زیر نظر بگیرید، چرا که آنها می توانند به عنوان نقاط سودرسانی در نظر گرفته شوند.

نقطه محوری کاماریلا

R4 = C + ((H-L) x 1.5000)

R3 = C + ((H-L) x 1.2500)

R2 = C + ((H-L) x 1.1666)

R1 = C + ((H-L) x 1.0833)

S1 = C – ((H-L) x 1.083)3

S2 = C – ((H-L) x 1.1666)

S3 = C – ((H-L) x 1.2500)

S4 = C – ((H-L) x 1.5000)

در این فورمول ها (c) یعنی قیمت بسته شده یا پایانی، (H) یعنی نقطه ی بالا و (L) یعنی نقطه ی پایین فرمول های Camarilla شبیه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از قیمت های بسته ی روز گذشته برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت استفاده می کنند.

تنها تفاوت این است که شما باید برای 8 سطح عمده (4 مقاومت و 4 پشتیبانی) محاسبه کنید و هر یک از این سطوح باید توسط یک ضریب ضرب شود. مفهوم اصلی نقاط محوری کاماریلا این است که براساس یک ایده ای است که قیمت گرایش طبیعی به بازگشت به میانگین را دارد که در این مورد، قیمت بسته ی روز قبل است.

ایده این است که هنگامی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم می رسد، باید خرید یا فروش انجام شود. با این حال، اگر قیمت S4 یا R4 را پشت سر گذاشت، این بدان معنی است که روند روزانه قوی است، و این در مورد، زمانی است که شما باید وارد بازار شوید!

نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا در سطوح مختلف (خطوط کامل) با سطوح استاندارد (خطوط نقطه چین) مقایسه شده اند.

همانطور که روی نمودار بالا می بینید، بر قیمت بسته شدن وقتی مخالف نقطه ی محوری است تاکید بیشتری می شود. از این جهت ممکن است سطح مقاومت زیر نقطه محوری باشد یا سطح پشتیبانی می تواند بالاتر از آن باشد. ببینید که چگونه تمام سطح پشتیبانی و مقاومت بالاتر از نقطه محوری Camarilla است.

نقطه محوری فیبوناچی

R3 = PP + ((High – Low) x 1.000)

R2 = PP + ((High – Low) x .618)

R1 = PP + ((High – Low) x .382)

S1 = PP – ((High – Low) x .382)

S2 = PP – ((High – Low) x .618)

S3 = PP – ((High – Low) x 1.000)

در این فورمول ها (c) یعنی قیمت بسته شده یا پایانی، (H) یعنی نقطه ی بالا و (L) یعنی نقطه ی پایین سطح نقطه محوری فیبوناچی با اولین محاسبه نقطه محوری مانند روش استاندارد تعیین می شود.

بعد، محدوده روز قبلی را در سطح فیبوناچی مطابق با آن ضرب کنید. بیشتر محققان در محاسبات خود از اندیکاتور خطوط کاماریلا سطوح اصلاح 38.2٪، 61.8٪ و 100٪ استفاده می کنند.

در نهایت، ارقام را به نقطه محوری و voila اضافه کنید یا تفریق کنید، شما سطح پیوت پوینت فیبوناچی خود را بدست می آورید! به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط کامل) با خطوط نقطه چینی گه از طریق روش استاندارد محاسبه شده اند ،متفاوتند.

منطق پشت این قضیه این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند که از نسبت فیبوناچی استفاده کنند. مردم از آن برای سطوح اصلاح، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.

به یاد داشته باشید که هر دو سطوح نقطه فیبوناچی و پیوت پوینت برای یافتن پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود. با این که بسیاری از معامله گران به این سطوح نگاه می کنند، در واقع می توانند هدف خود را تحقق بخشند.

کدام روش پیوت پوینت بهتر است؟

حقیقت این است، درست مثل تمام تغییرات سایر شاخص هایی که تا کنون آموخته اید، هیچ تک روشی بهترین نیست. این کاملا بستگی دارد به این دارد که شما چگونه دانش خود را از نقاط محوری با تمام ابزارهای دیگر در جعبه ابزار معاملاتی فارکس خود ترکیب کنید.

فقط بدانید که اکثر نرم افزارهای برنامه ریزی که محاسبات خودکار انجام می دهند، معمولا از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت پوینت استفاده می کنند.

مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهم‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر می‌باشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار می‌گیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت اندیکاتور خطوط کاماریلا می‌باشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمی‌توانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث می‌شود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد می‌کنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقاله‌های آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در تحلیل تکنیکال

منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معامله‌گران با تشخیص آن‌ها می‌توانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص می‌نمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان می‌دهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوت‌ها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آن‌ها نمودار قیمت تغییر جهت می‌دهد. برای آن‌که در تحلیل‌های خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوت‌ها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دسته‌ی مینور و ماژور تقسیم می‌شوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

انواع پیوت

زمانی‌که در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوت‌ها یا نواحی بازگشت قیمت شکل می‌گیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش‌بینی آتی قیمت‌ها احساس می‌شود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.

پیوت قیمتی

منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت می‌باشد که موجب تغییر روند قیمت سهام می‌شود. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل می‌شود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطه‌ی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمت‌ها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیش‌روی کنند. تشخیص این پیوت‌ها اصولاً ابزار خاصی نمی‌طلبد و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف و به صورت بصری می‌باشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توان از پیوت‌های قیمتی کمک گرفت.

پیوت محاسباتی

بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی می‌گویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوت‌ها دخیل نیست و نحوه‌ی محاسبه‌ی آن‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی می‌باشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی می‌باشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح از پیوت‌ها به‌روزرسانی خواهند شد و بر اساس دوره‌ی زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معامله‌گران میان‌مدت، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوت‌های محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیم‌بندی می‌شوند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.

۱. پیوت پوینت (Pivot Point)

برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمت‌ها بالاتر از نقطه‌ی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی می‌باشد. در این حالت باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار می‌باشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.

  • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
  • R1 = (2*PP)-Low
  • R2= PP+(High-Low)
  • S1 = (2*PP)-High
  • S2 = PP-(High-Low)

۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)

ناحیه‌‌ی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیق‌تر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکان‌پذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانی‌که قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبه‌گر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض هستند. حتی در صورت عدم وجود می‌توانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها در کنار مواردی همچون میانگین‌های متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به‌ کار برده می‌شوند.

  • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
  • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
  • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
  • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
  • ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
  • ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
  • ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
  • (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2

پیوت مینور

این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسان‌گیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیوت‌های مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهت‌های فرعی و کوچک هستند. این پیوت‌ها علاوه بر آن‌که منجر به حرکات اصلاحی کوچک می‌شوند، موجب برقراری روند‌های خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دوره‌ی زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور می‌توان مشاهده کرد. این پیوت‌‌ها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند. به همین دلیل نمی‌توان در تحلیل تکنیکال به آن‌ها اعتماد کرد و یا آن‌ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معامله‌گران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دوره‌های زمانی مناسب هستند.

پیوت ماژور

این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می‌دهد. در واقع این پیوت‌ها نقاطی هستند که تحلیل‌گران برای تحلیل‌های اصلی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. به طوری‌که ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوت‌های ماژور ترسیم می‌شوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهده‌ی نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند را تشخیص می‌دهد. پیوت‌های ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوت‌ها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیل‌گران و معامله‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوت‌ها استفاده می‌کنند.

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

اکنون که با مفاهیم اولیه‌ی پیوت‌های مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوت‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه‌های ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر می‌باشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوت‌ها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربه‌ی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آن‌که معامله‌گران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:

۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما می‌توانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)

۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مک‌دی (macd) اتفاق می‌افتد. به‌منظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک‌دی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می‌کنیم.

با استفاده از روش‌های بالا می‌توانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به‌ صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژی‌های معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار این‌ها باید از تحلیل‌های تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آن‌ها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص می‌شود که مهم‌ترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می‌باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش‌بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوت‌ها می‌توان به پیش‌بینی قله و دره‌ی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه‌ای درازمدت پیاده‌سازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله‌گری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند. در این موضوع می‌توانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به‌عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام به شما پیشنهاد می‌کند که با استفاده از استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا