روانشناسی بازار چیست؟

معاملات کد به کد در بورس چیست؟
کد به کد کردن سهام در معاملات یکی از روش های ساده و قابل تشخیص برای شروع یک حرکت جدید در سهم می باشد که تشخیص به موقع آن بازدهی مناسبی را برای سرمایه گذار به همراه دارد. به همین دلیل تشخیص کد به کد در سهام بسیار مهم می باشد. البته فیلترهای متعددی برای تشخیص کد به کد وجود دارد که عموما صرفا معامله از روانشناسی بازار چیست؟ سمت حقوقی به سمت حقیقی را نشان میدهند که نمیتواند بیان کننده کد به کد باشد. در این مقاله در خصوص کد به کد بیشتر توضیح میدهیم.
تابلو خوانی در بورس تهران در سایت مدیریت فناوری بورس تهران یکی از محبوب ترین روش های معاملاتی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال برای سرمایه گذاران به حساب می آید و چه بسا سرمایه گذاران زیادی از تابلو خوانی به عنوان یک روش تکمیلی برای خرید و فروش خود استفاده می کنند. البته در کلاس های آموزش تابلو خوانی در بورس هم گفته می شود که یک سرمایه گذار در کنار تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال برای خرید سهم حتما باید قادر به رفتار شناسی و روانشناسی بازار باشد که این موضوع از طریق افزایش تجربه در بازار و از طریق یادگیری تکنیک های تابلو خوانی در بورس تهران امکانپذیر است. در کنار مباحث مطرح شده، مدیریت سرمایه مناسب هم میتواند ضامن بقا و ماندگاری سرمایهگذار در بازار باشد و بهتر است سرمایه گذار بحث مدیریت سرمایه را به عنوان یکی از اساسیترین اصول موفقیت در بازار مد نظر قرار دهد. شاید بارها شنیده باشید که در فلان سهم کد به کد انجام شده است ولی هیچگاه آن را درک نکرده اید و منبع مطالعاتی خوبی هم برای آن پیدا نکرده اید. در ابن نوشته قصد دارم در خصوص کد به کد کردن سهام در معاملات و مفهوم آن در خرید و فروش سهام صحبت کنم.
در بخش قبل درخصوص معاملات بلوکی و اثرات آن بر قیمت سهم در بازار صحبت کردیم و اینکه چگونه معاملات بلوکی در بازار سرمایه می تواند به رشد قیمت سهم کمک کند ( پيشنهاد ميكنم حتما مطالعه كنيد) در این بخش قصد داریم در خصوص کد به کد کردن سهام در معاملات صحبت کنیم و اینکه چگونه کد به کد کردن سهام میتواند سیگنالی برای معاملات باشد.
اهداف کد به کد کردن سهام
- فریب خریداران و فروشندگان
- جابهجایی سهم برای شروع یک حرکت مثبت و یا منفی در سهم
معمولا کد به کد در بازار زیاد مشاهده می شود و رویه کار به این صورت می باشد که ممکن است یک کد حقوقی چندین کد حقیقی برای خود داشته باشد و زمانی که سهم شرایط مناسبی برای رشد داشته باشد با کد حقوقی فروشنده و با کد حقیقی خاص خریدار می شود و سپس با استفاده از کد حقوقی شروع به خرید سهم در بازار کند تا جایی که قیمت سهم در بازار افزایش یابد و سپس با کد حقیقی و بعد از رشد قیمت اقدام به فروش سهم میکند و به این ترتیب سود خوبی نصیب کد حقیقی خریدار می شود حال همین حالت در جهت منفی و در هنگام کاهش قیمت سهم نیز وجود دارد.
نکات قابل توجه در کد به کد کردن سهام:
در هنگام معاملات روزانه هنگامی که در زمان های خاصی، حجم معاملات روزانه به یکباره افزایش می یابد و حجم معاملات حالت غیرنرمال دارد باید به بررسی این موضوع پرداخت که آیا در معاملات کد به کد شده است یا خیر. برای مشاهده ریز معاملات روزانه در صفحه مربوط به هر نماد و در بخشی که در زیر به آن اشاره می شود میتوان ریز معاملات روزانه را مشاهده کرد و از طریق فهمید که در معامله کد به کد انجام شده است یا خیر.
همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود می توان در بخش ریز معاملات و جدول حجم قیمت، حجم های غیرعادی را که نشان دهنده معاملات بلوکی در نماد می باشد را مشاهده کرد. البته برای مشاهده ریز معاملات میتوان از حجم های معامله شده در بازه های زمانی مختلف نیز اسفاده کرد به که صورت تجمیع شده در نمودار شرکت می باشد. به شکل زیر روانشناسی بازار چیست؟ توجه کنید. همانطور که در نمودار مشخص شده است مستطیل های ابی رنگ مربوط به حجم معامله شده در آ؟ن لحظه می باشد. گاهی میبینید که در یک بازه زمانی اندازه مستطیل بسیار بزرگ می شود که نشان میدهد حجم معاملاتی در آن محدوده بسیار بالا بوده است. در این حالت توجه کنید که ایا این حجم از حقوقی به حقیقی منتقل شده است یا خیر. ای میتواند نمونه ای از کد به کد کردن سهام باشد. البته برای نمادهایی که دارای صف خرید می باشد و حقوقی در یک لحظه درصد زیادی از صف خرید را میدهد نشان دهنده کد به کد نیست. بلکه نشان دهنده عرضه سهم در صف خرید است.
انواع كد به كد كردن در سهام يك شركت
كد به كد كردن با حالت هاي مختلف ميتواند انجام شود كه شامل كد به كد از حقيقي به حقيقي، از حقوقي به حقيقي، از حقوقي به حقوقي و از حقيقي به حقوقي مي باشد. يكي از مهم ترين اين حالات كد به كد كردن در سهم از حقوقي به حقيقي مي باشد كه معمولا با يك هدف خاص در سهم صورت ميگيرد و معمولا بعد از اين اتفاق بايد در انتظار يك حركت رو به رشد در سهم بود. حال ممكن است اين حركت سريعا اتفاق بيفتد و يا اينكه بعدا اتفاق بيفتد.
کد به کد کردن از حقیقی به حقوقی
در خصوص كد به كد كردن از حقيقي به حقوقي هم كه در مطلب بالا توضيح داده شد و گفته شد كه عموما با هدف خالي كردن و فروش سهم صورت مي گيرد. در دو حالت ديگر هم معمولا نبايد در انتظار حركت خاصي در سهم بود. بنابراین اگر دیدید که در نمادی کد به کد کردن سهم از حقوقی به حقیقی اتفاق افتاده است باید در انتظار یک حرکت مثبت در سهم بود. البته ممکن است گاهی اوقات بعد از کد به کد رشد قیمت سهم بعد از چند روز اتفاق بیفتد و این نشان میدهد که برنامه برای افزایش قیمت سهم وجود دارد. اما سوال اینجاست که چرا کد به کد از حقوقی به حقیقی صورت میگیرد که در ادامه در خصوص آن صحبت میکنم.
معمولا بازیگران سهم به دنبال شرکت هایی هستند که دارای ارزش بازار پایین تر و یا دارای شناوری پایینی باشند تا بتوانند با مبلغ پایینی بخش زیادی از شناور سهم را جمع کنند و سپس بازی جدیدی را در سهم شروع کنند. البته در طی این فرایند اقدام به خارج کردن نوسانگیران از سهم هم میکنند. از انجایی که خریدن شرکت های دارای تعداد سهام کم باعث افزایش قیمت سهم می شود به همین دلیل بازیگران سهم اقدام به مذاکره با سهامداران عمده سهم می کنند ( حقوقی ها) به این صورت که به مدیران سرمایه گذاری این شرکت ها پیشنهاد خود را مطرح میکنند. مدیران سرمایه گذاری با کدهای شخصی اقدام به خرید سهم میکنند و در مرحله بعد تعداد سهام را با کد آن شرکت حقوقی در قالب کد به کد به بازیگر سهم اختصاص می دهند. نتیجه مشخص است. بازیگر روند سهم را تغییر داده و رشد قیمت سهم شروع می شود و آن مدیر سرمایه گذاری که صاحب ان کد حقوقی بود در قیمت های بالا اقدام به فروش سهم میکند و سود خوبی را از این محل شناسایی میکند. بازیگر سهم هم با توجه به قیمت های مختلف و میزان تقاضا در سهم به صورت پله ای اقدام به فروش میکند.
به عنوان مثال در شکل زیر کد به کد از حقوقی به حقیقی نماد دالبر انجام شده است.
نکته:
زمانی که در نمادی کد به کد انجام می شود تعداد خریدار و فروشنده نیز دستخوش تغییراتی می شود که نشان می دهد معامله بین عده ای خاص انجام شده است.
فیلتر کد به کد کردن سهام حقوقی به حقیقی
همانطور که در بالا توضیح دادیم فیلتر های مختلفی برای کد به کد کردن از حقوقی به حقیقی در سهم وجود دارد و عموما هم دارای ابهام می باشد چرا که هر جا معامله بزرگی از حقوقی به حقیقی اتفاق می افتند را به عنوان فیلتر در نظر می گیرند. در شکل زیر یکی از انواع فیلتر کد به کد حقوقی به حقیقی در سهم را مشاهده میکنید.
var m = 0;
for (i=0; i m = m + [ih][i]. QTotTran5J;
>
var ma = m / 21;
var skha = ((ct).Buy_I_Volume / (ct).Buy_CountI) * (pc);
var sfha = ((ct).Sell_I_Volume / (ct).Sell_CountI) * (pc);
var dfho = (ct).Sell_N_Volume / (tvol);
var dkha = (ct).Buy_I_Volume / (tvol);
var gkhf = skha / sfha;
بنابراین هر گاه به این نتیجه رسیدید که در نمادی کد به کد سهام انجام شده است حتما معاملات سهم را رصد کنید و به دنبال یافتن سیگنال خرید و یا فروش در سهم باشید چرا که درک کد به کد سهام در معاملات می تواند موقعیت های مناسبی را برای سرمایه گذار در بازار ایجاد کند.
روانشناسی صنعتی و سازمانی چیست؟ معرفی، تاریخچه و بازار کار
روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از شاخه های علم روانشناسی است. شاخه ای اختراع حدود قرن بیستم روانشناسی بازار چیست؟ که مبانی روانشناسی را با صعنت و سازمان پیوند میدهد. به وضوح میتوان گفت این شاخه از حوزه های پر پیچ و خم این علم وسیع می باشد. چه مسیر پیچیده ای که از روانشناسی تجربی آمد، جنگ های جهانی را پشت سر گذاشت و تبدیل به یک علم مستقل و تاثیرگذار در جوامع پیشرفته جهان شد.
تاریخچه روانشناسی صنعتی-سازمانی
از آن جایی که روانشناسی یک علم وسیع به شمار می آید، اکثر حوزه های زیرمجموعه این رشته از ابتدای شروع آن وجود داشتند و در طی زمان تبدیل به یک حوزه و علم مستقل شدند. روانشناسی صنعتی و سازمانی نیز از این قاعده پیروی میکند. در ابتدا روانشناسان تجربی تلاش بر حل مشکلات صنعتی و سازمانی داشتند ولی در قرن بیستم، زمانی که شاخه های مختلف روانشناسی به تدریج در حال اثبات خود و ظهور بودند، روانشناسی صنعتی و سازمانی هم شروع به مستقل شدن و در اواخر دهه 1800 و اوایل دهه 1900 ظهور کرد.
بنیان گذاران روانشناسی صنعتی و سازمانی
هرگاه نام بنیان گذار به گوش میرسد شاید در ذهن شما این موضوع تداعی شود که تا پیش از آن فرد، آن حوزه وجود خارجی نداشته است. این موضوع در اکثر موارد کاملا اشتباه است و مصداق بارز این است که بگوییم قبل از لامپ، روشنایی وجود نداشته است. به قطع از ابتدای روانشناسی ما میتوانیم تاثیر آن را بر ذات کار و نیروی آن ببینیم ولی افرادی در این مسیر به این حوزه ورود کردند که به مستقل شدن این حوزه کمک بسیار شایانی کردند.
هاگو مانستربرگ و والتر دیل اسکات دو روانشناس تجربی بودند که اگر کسی از شما بپرسد بنیان گذار روانشناسی صنعتی و سازمانی کیست می توانید از این دو نفر نام ببرید.
مانستربرگ اصالتا اهل آلمان بود ولی در آمریکا سکونت داشت. او به استفاده از آزمون های روانشناختی در جهت شناخت و روانشناسی بازار چیست؟ گزینش نیروی کار علاقه داشت. مانستربرگ در سال 1913 کتابی تحت عنوان “روانشناسی و اثربخشی سازمانی” منتشر کرد که از آن میتوان به عنوان اولین کتاب مرجع روانشناسی صنعتی و سازمانی یاد کرد.
اسکات نیز علاقه شدیدی به حوزه تبلیغات داشت. وی استاد روانشناسی کاربردی و تبلیغات دانشکده بازرگانی دانشگاه نورث وسترن بود. او در سال 1903 کتابی تحت عنوان “نظریه تبلیغات” منتشر کرد که از آن میتوان به عنوان یکی از کتاب های پیشگام حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی نام برد.
رویکرد مدیریت علمی
فردریک وینسلو تیلور، از این نام نمیتوان غافل شد. یکی از تاثیرگذارترین افراد این حوزه مهندسی به نام تیلور بود که در دوران اشتغال خود، کارمندان و میزان کارایی آن ها را مورد بررسی قرار داد. شاید تا به حال بارها نام رویکرد “مدیریت علمی” را شنیده باشید. طرح این رویکرد در جهت ارتقا بازدهی کارمندان توسط تیلور انجام شد. رویکرد مدیریت علمی تیلور دارای چند اصل اساسی می باشد :
- شغل باید توسط تحلیل دقیق بهینه شود تا به بهترین شکل بتوان وظایف را مشخص کرد.
- کارکنان باید بر اساس ویژگی های شغل و سمت مربوطه گزینش و استخدام شوند و همچنین با بررسی کارکنان باید میزان اهمیت ویژگی های فردی آن شخص مشخص شود.
- کارکنان باید در راستای وظایف خود، آموزش دقیق ببینند.
- افراد باید به ازای کارایی خود پاداش دریافت کنند تا برای دستیابی به سطوح بالاتر و پیشرفت تشویق شوند.
نخستین دکترای روانشناسی صنعتی و سازمانی
فرانک و لیلیان گیلبرت زن و شوهری بودند که روانشناسی و مهندسی را در جهت مطالعه نحوه اجرای وظایف کارکنان ترکیب کردند. برجسته ترین اثر مشترک آها کتابیست به نام “مطالعه زمان و حرکت” که در رابطه با بررسی انگیزه افراد در زمان اجرای وظایف می باشد. اغلب تاریخ نگاران لیلیان گیلبرت را اولین فردی میدانند که در سال 1915 به درجه دکترای روانشناسی صنعتی و سازمانی رسید اما عده ای نیز این امتیاز را به بروس وی مور میدهند و مدعی هستند اولین دکترای این حوزه را وی مور در سال 1921 دریافت کرد.
جنگ جهانی و روانشناسی صنعتی و سازمانی
در جنگ جهانی اول یکی از بزرگترین مشکلات ارتش آمریکا، جایگزینی نیروهای جدید در سمت های مختلف بود. در سال 1917 (ابتدای ورود آمریکا به جنگ جهانی) یک تیم متشکل از چندین روانشناس به رهبری رابرت یرکز شروع به استفاده از آزمون های روانشناختی برای تعیین جایگاه شغلی افراد کردند. این اولین باری بود که در مقیاس های بزرگ از آزمون های روانشناختی برای تعیین جایگاه شغلی استفاده شد.
مطالعات هاثورن
در میان و پس از جنگ های جهانی اول و دوم، سازمان های بزرگی شروع به فعالیت در حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی کردند. یکی از برجسته ترین موسسه ها، شرکت جیفرمک کین کتل بود که در سال 1992 تاسیس شد و تا کنون نیز وجود دارد. در همین دوران فعالیتی تحت عنوان “مطالعات هاثورن” تبدیل به یکی از مهمترین کارهای آن زمان شد. هدف این مطالعات برسسی تاثیر نور محیط کار بر میزان بازدهی بود. گرچه موضوع این مطالعات محدود بود ولی طولی نکشید که دید روانشناس ها بر عاملی دیگر تحت عنوان عوامل اجتماعی باز شد. این قدم بسیار بزرگی در این حوزه بود و باعث شد عوامل اجتماعی و روابط مناسب درون فردی بین کارکنان و… اهمیت پیدا کند.
روانشناسی صنعتی و سازمانی و حذف تبعیض در سازمان ها
در سال 1964 یک قانون بسیار مهم و تاثیرگذار تحت عنوان قانون حقوق مدنی در آمریکا تصویب شد و در طی این قانون، تمامی تبعیض ها علیه اقلیت ها و زنان غیرقانونی عنوان شد. در راستای این قانون روانشناسان صنعتی و سازمانی برای کمک به ارائه راهکار در جهت حذف این تبعیض ها در محل های کار فراخوانده شدند. سال 1990 نیز قانون افراد دچار ناتوانی (ADA) در آمریکا همین مسیر را در رابطه با افراد دچار نقص و ناتوانی طی کرد.
روانشناسی صنعتی-سازمانی چیست؟
مشاغل و سازمان ها با سرعت بالایی دستخوش تغییر و توسعه هستند. با توسعه روز افزون سازمان ها، مدیریت منابع انسانی و روند بازدهی آن سازمان نیاز به بررسی علمی و دقیق دارد. روانشناسی صنعتی و سازمانی با ایجاد ارتباط میان علم روانشناختی و کاربرد آن به مسائل کارکنان و سازمان ها میپردازد. عنوان اولیه این حوزه روانشناسی صنعتی می باشد که به بررسی و مدیریت بازدهی سازمان بر اساس استفاده مناسب از منابع انسانی گرایش دارد. جنبش روابط انسانی که در طی مطالعات هاثورن پدیدار شد باعث گسترش روانشناسی سازمانی شد. در رابطه با مطالعات هاثورن در ادامه این مطلب صحبت خواهد شد. روانشناسی سازمانی بیش از روانشناسی صنعتی بر شخص کارمند متمرکز است و به درک و ارتقا رفاه کارکنان میپردازد.
موضوعات اصلی روانشناسی صنعتی و سازمانی
بر اساس کتاب “روانشناسی کاربردی برای کار” نوشته پاول ماچینسکی، موضوعات اصلی روانشناسی صنعتی و سازمانی موارد ذیل می باشد:
- انتخاب کارمند: این موضوع شامل توسعه ارزیابی های انتخاب کارمند مانند آزمایش های غربالگری برای تعیین اینکه آیا متقاضیان شغل برای یک موقعیت خاص واجد شرایط هستند یا خیر می شود.
- ارگونومی: شامل طراحی مراحل و تجهیزات طراحی شده برای به حداکثر رساندن عملکرد کارکنان و به حداقل رساندن آسیب های جسمی و روانی آنان می باشد.
- توسعه سازمانی: روانشناسان I-O در این زمینه، اغلب با افزایش سود، طراحی مجدد محصولات و بهبود ساختار سازمانی به پیشرفت سازمان کمک می کنند.
- مدیریت عملکرد: روانشناسان I-O که در این زمینه فعالیت می کنند، ارزیابی ها و تکنیک هایی را برای تعیین اینکه آیا کارمندان به خوبی کار خود را انجام می دهند یا خیر توسعه می دهند.
- آموزش و توسعه: در این زمینه غالباً مشخص می شود که چه نوع مهارت هایی برای انجام کارهای خاص و همچنین تدوین و ارزیابی برنامه های آموزشی کارمندان لازم است.
- زندگی کاری: این حوزه بر بهبود رضایت کارکنان و به حداکثر رساندن بهره وری نیروی کار متمرکز است. روانشناسان I-O در این زمینه ممکن است برای یافتن راه هایی برای شغل بیشتر با پاداش یا طراحی برنامه هایی که کیفیت زندگی را در محیط کار بهبود می بخشد، تلاش کنند.
بازار کار روانشناسی صنعتی-سازمانی
- آموزش افراد در سازمان ها و موسسات
- ارزیابی عملکرد و میزان رضایت کارکنان
- ایجاد شرایط مطلوب برای کارکنان
- بررسی شرایط کاری سازمان ها و موسسات
- ارزیابی و سنجش میزان بازدهی سازمان ها و کارکنان آن
- مشاوره تخصصی به ارگان های مختلف
- پژوهش و ارائه طرح های کارآمد
- استاد دانشگاه
جمع بندی
در مطلب فوق به صورت جامع و کامل به بررسی دقیق روانشناسی صنعتی و سازمانی پرداختیم. این علم با توجه به عمری که دارد همچنان یک علم نوپا در خیلی از جوامع محسوب می شود. از آن حوزه هایی که فقط کشورهای پیشرفته جهان به آن اهمیت میدهند. امیداوریم در سال های آینده با پرورش افراد متخصص در این حوزه در ایران، پیشرفت چشمگیری در این رابطه حاصل شود.
روانشناسی ترید ارز دیجیتال ابزار موفقیت در بازار
اگر بهعنوان یک معاملهگر روانشناسی ترید را بهخوبی نشناسید، داشتن راهبرد مناسب راه بهجایی نخواهد برد. کنترل احساسات یکی از مهمترین ویژگیهای یک معاملهگر موفق است و درگیرشدن با احساسات به معاملههای شما ضرر خواهد زد. به همین خاطر است که درک روانشناسی ترید در بازارهای مالی جهت جلوگیری از فروپاشیهای مالی هیجانی، برای هر معاملهگری از اوجب واجبات است.
در این مقاله از بیدارز، با شما درباره صفر تا صد روانشناسی معاملهگری صحبت کردهایم و به شما گفتهایم که چگونه میتوانید این مهارت را در خود گسترش دهید. تا انتهای مطلب حاضر همراه ما باشید.
در این مقاله با موضوعات زیر آشنا خواهید شد:
روانشناسی ترید چیست؟
منظور از روان شناسی ترید، طرز فکر و دیدگاه معاملهگر در طول حضور وی در بازار اشاره دارد. این طرز فکر، تعیینکننده میزان موفقیت یک معاملهگر و سودآوری معاملهگری او است. همچنین، اینکه چرا یک معاملهگر متحمل ضررهای سنگین شده است، از این طریق قابل بررسی و تجزیهوتحلیل است.
خصوصیات شخصیتی انسان مانند تعصبات و احساسات، نقشی اساسی در این نوع روانشناسی ایفا میکنند. محوریت یادگیری روانشناسی مذکور، آگاهی از آن ویژگیهاییست که درست مثل یک دام، مانع از موفقیت معاملهگر در عرصه معاملات میشود و تقویت و گسترش ویژگیهای مثبتیست که موفقیت روزافزون در معامله را بههمراه دارند.
معاملهگرانی که بهخوبی با روان شناسی ترید آشنایی دارند، براساس تعصب یا احساسات عمل نمیکنند. در نتیجه، در طول مدت حضورشان در بازارهای تجاری، شانس بیشتری برای بهحداکثر رساندن سودآوری و بهحداقلرساندن ضرر و زیان در معامله خواهند داشت.
روانشناسی از نوع ترید برای هر معاملهگر متفاوت است، چون هر کسی ویژگیهای شخصیتی خاص خود را دارد و این مقوله تحت تاثیر احساسات و تعصبات از پیش تعیینشده هر فرد قرار دارد. از جمله مهمترین احساساتی که روی معاملهگری تاثیر میگذارند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شادی، بیقراری، خشم، ترس، غرور
روانشناسی معاملهگری در بازار ارز دیجیتال چه اهمیتی دارد؟
اگر چه آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و یادگیری مدریت ریسک و سرمایه برای موفقیت در معاملههای بازار ارز بسیار مهم است اما دیر یا زود متوجه خواهید شد که اینها بهتنهایی کافی نیستند. برای موفقیت در معاملهگیری، باید مهارت دیگری را هم فرابگیرید. این مهارت، چیزی نیست جز روانشناسی ترید.
یکی از مهمترین چیزهایی که موفقیتتان در یک معامله را تضمین میکند، ذهنیت شماست. تنها پس از انجام چند معامله، خیلی زود متوجه خواهید شد که احساساتتان تصمیمهای معاملاتی شما را تحت تاثیر قرار میدهند و موفقیت یا عدم موفقیت شما در یک معامله- بهویژه معاملات بازار ارز- را رقم میزنند.
یادگیری درباره اینکه احساسات شما چگونه افسار معاملاتتان را در دست میگیرد، یک قدم شما را به تبدیلشدن به یک معاملهگر موفق نزدیکتر میکند. اینکه در مواقعی دچار ترس، طمع، خوشبینی و اعتمادبهنفس کاذب شوید کاملا طبیعیست؛ اما نباید اجازه دهید که این احساسات تحت هر شرایطی معاملات شما را تحت تاثیر قرار دهید.
غلیان احساسات، فکر و منطق شما را از کار میاندازد؛ در حالی که معاملهگری امری کاملا فکریست و در زمان تصمیمگیری درباره معاملات، باید قوانین معاملاتی را بهیاد داشته باشید و طبق برنامههای از پیش تعیینشده عمل کنید. روانشناسی ترید به شما کمک میکند که طبق فکر و منطق عمل کنید و در کنار تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و مدیریت ریسک و سرمایه، 4 پایه موفقیت شما در معاملهگری بازار ارز را تکمیل میکند.
ارتباط روانشناسی ترید و موفقیت در بازارهای ارز دیجیتال چیست؟
در کنار هر آنچه که باید درباره فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال بدانید، آشنایی با روانشناسی از نوع ترید موفقیت شما در معاملهگری در بازار رمزارزها را تضمین خواهد کرد. احساسات و هیجانهای شما بیش از آنچه که فکرش را میکنید بر تصمیمهای معاملهگریتان تاثیر میگذارند. بنابراین، باید بتوانید آنها را بهطور موثری مدیریت کنید. اینجاست که نکات روانشناسی ترید به کمکتان میآید.
معاملهگری در هر بازاری- بهویژه بازار کریپتوکارنسی- بر محوریت تصمیمهای عقلانی میچرخد و نباید احساساتتان، شما را به انجام اقدامی خاص سوق دهد. در اغلب موارد باید بتوانید تصمیمات عقلانی بگیرید و به دور از هیجان عمل کنید. روانشناسی ترید ارز دیجیتال به شما کمک میکند که احساساتتان را کنترل کنید و در مواقع حساس، تصمیمهای عقلانی بگیرید.
اهمیت روانشناسی معاملهگری در مواجهه با سود و زیان تریدرها چیست؟
وقتی سرمایهگذاری و معامله در بازار ارزهای دیجیتال را آغاز میکنید، دو حالت پیش خواهد آمد:
یا بعد از خرید ارز دیجیتال با ضرر هنگفتی مواجه خواهید شد، یا اینکه سود قابل توجهی را تجربه خواهید کرد و با روندی صعودی مواجه خواهید شد.
احتمالا این سوال هم در به ذهن شما خطور کرده باشید که در چنین شرایطی، چه رفتاری درست و بهجا است؟ پیش از آنکه به این سوال پاسخ دهیم، کمی در این باره فکر کنید که خود شما در چنین شرایطی چه اقداماتی را انجام خواهید داد؟ در ادامه، جواب این سوال را از دیدگاه یک معاملهگر موفق و تحلیلگیری که به اصول روانشناسی معاملهگری مسلط نیست، بررسی خواهیم کرد:
در برخورد با ضرر بزرگ
تحلیلگر: در این حالت، تحلیلگر تسلط خود بر روشهای تحلیلی را از دست داده است و با سلام و صلوات منتظر این است که قیمتها به شرایط اولیه خود بازگردند! در چنین شرایطی، او معمولا بازر و سرمایهاش را به حال خود رها میکند و از آنجایی که قدرت تصمیمگیری ندارد، منتظر میماند تا بازار برای او تصمیم بگیرد.
معاملهگر موفق: یک معاملهگر آشنا با اصول روانشناسی ترید، قبل از هر چیزی برای خود برنامهریزی دارد و در تحلیل اولیه خود حد مشخصی از ضرر را برای سرمایهاش تعیین کرده است. بنابراین، تا زمانی که نزول قیمت رمزارز به حد ضرر نرسیده باشد، به سرمایهاش دست نخواهد زد. اما اگر قیمت از حد ضرر عبور کند، بهترین تصمیم آن است که از رمزارز فعلی خارج شود و روی رمزارز دیگری سرمایهگذاری کند.
در برخورد با سود زیاد
تحلیلگر: در این حالت، تحلیلگر طبق تجربه خود انتظار دارد که بعد از یک سودآوری چشمگیر، روند صعودی رمزارز، به حالت نزولی بازگردد و حتی معاملهای که قبلا انجام داده، وارد ضرر شود. در چنین شرایطی، او معمولا معامله را میبندد و سرمایه خود را بیرون میکشد. احتمالا شگفتزده خواهید شد اگر بگوییم حتی در مواقعی که هیج نشانهای مبنی بر نزولیشدن سودآوری یک ارز دیجیتال مشاهده نمیشود، چنین رفتاری از تحلیلگر سر میزند!
معاملهگر موفق: این فرد در عوض، منتظر روزی میماند که روند صعودی فعلی، دیگر قدر کافی نداشته باشد. در این حالت، زمانی که نخستین نشانههای نزولیشدن روند سوددآوری رمزارز مورد نظر پدیدار شد، معاملهگر میتواند سرمایه خود را بیرون بکشد. افرادی هم که هدفشان ذخیره طولانیمدت رمزارز مورد نظر است، بدون توجه به شرایط فعلی، آن را تا مدت زمان مورد نظرشان نگهداری میکنند. در این مواقع، یک معاملهگر موفق میتواند چندین برابر بیشتر از یک تحلیلگر سود کسب کند.
چگونه از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال کمک بگیریم؟
این نوع روانشناسی اغلب به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند که تصمیمهای معاملاتی بهتری بگیرند. این تحلیلگران برای تحلیل تکنیکال، بر تکنیکهای نمودارسازی تکیه میکنند و این نمودارها اطلاعات زیادی را در اختیار آنها قرار میدهد.
اگر چه تکنیکهای تحلیل تکنیکال و ترسیم نمودار معاملهگر را در تشخیص روند فرصتهای خرید و فروش یاری میرسانند، اما این نوع تحلیل به درک و کشف روندهای بازار احتیاج دارد و این درک و شهود هم از روانشناسی ترید بهدست میآید.
نمودارهای تکنیکال در موارد معینی معاملهگر را بر آن میدارند که علاوه بر اطلاعاتی که این نمودارها در اختیارشان قرار میدهند، به دانش خود درباره ارز دیجیتال مورد نظرشان و درک شهودیشان از عوامل گستردهای که بازار را تحت تاثیر قرار میدهند هم تکیه کنند. اینجاست که نکات روانشناسی ترید به کارشان میآید!
در واقع، معاملهگرانی که توجه زیادی به اثرات فراگیر قیمتها دارند و نظم و انظباط و اعتمادبهنفس در اقدامات آنها مشاهده میشود، از روانشناسی معاملهگری متعادلی برخوردار هستند. این ویژگی معمولا به موفقیت این افراد در عرصه معاملات بازار ارز منتهی میشود.
اصول روانشناسی معاملهگری در بازار ارز دیجیتال در ابعاد شخصی و حرفهای
بهعنوان یک معاملهگر، باید خودتان را به نظم عادت دهید، راهبردهای خاصی را برای معامله در بازار ارز دیجیتال توسعه دهید و تا آنجا که میتوانید، روی این روانشناسی کار کنید. هر چقدر در یادگیری این مهارت تلاش و پشتکار داشته باشید، به همان اندازه در زمینه معاملهگری ارز دیجیتال موفق خواهید شد.
آشنایی با اصول رواشناسی معاملهگری، مسلما میتواند ضامن موفقیت شما در این عرصه باشد. در ادامه، این اصول را به شما معرفی کردهایم:
- مثبتبودن و مثبتماندن: اگر چه این مسئله در نگاه اول چندان خوشایند بهنظر نمیرسد، اما بهطور شگفتانگیزی موثر است. در حقیقت، سلامت روان، ذهنآگاهی و مهربانی با خود، از اتخاذ تصمیمهای بیپروا در معامله و مواجهه با ضررهای هنگفت جلوگیری میکنند.
- خودانگیزشی بالا: اگر صرفا بهخاطر بالابودن تب معاملهگیری ارزهای دیجیتال قصد دارید در این بازار معاملهگری کنید، بیتعارف باید خدمتتان عرض کنیم که زیاد دوام نخواهید آورد! چه چیزی جرقه اولیه معاملهگری در بازار رمزارزها را در ذهن شما روشن کرد؟ همان را همواره بهخاطر بسپارید و تا ابد به آن متعهد بمانید. در لحظات سخت، همین جرقه اولیه، مشوق شما برای ادامهدادن خواهد بود.
- تعیین اهداف وقعبینانه: بلندپروازبودن عالیست، اما قبل از هر چیزی باید واقعبین باشید! اگر اهداف واقعبینانهای برای معاملات خود در نظر نگرفته باشید، ممکن است خیلی زود ناامید شوید و همه چیز را رها کنید.
- تعامل درست با افراد: بهعنوان یک معاملهگر، بسیار مهم است که بدانید چطور باید با افراد و معاملهگران تعامل داشته باشید. در غیر این صورت، شانس شما برای موفقیت محدود خواهد شد. علاوه بر این، قرارگرفتن در کنار سایر معاملهگران به معنی این است که در کنار افراد همفکر خود قرار دارید و این مسئله میتواند موجب ارتقای شما شود. چه از طریق کمکهای یک مربی (کوچ) یا از طریق اقدامات فردی، باید نحوه تعامل صحیح با افراد را یاد بگیرید.
- مدیریت اضطراب و استرس : اضطراب و استرس با معاملهگری عجین هستند. هرچقدر سرمایهای که برای معامله وسط گذاشتهاید بیشتر باشد، اضطرابتان هم بیشتر خواهد شد. از هر چیزی اعم از مدیتیشن، ورزش، صحبت با تراپیست و. که شما را در مدیریت استرس و عواطفتان یاری میرساند، کمک بگیرید. اگر بصری هستید، فعالیتهای بصری مبتنی بر تصویر را انجام دهید. اگر سمعی هستید، گوشدادن به موسیقی آرامشبخش را امتحان کنید و.
- مدیریت احساسات: مدیریت احساسات، ارتباط مستقیمی با هوش هیجانی دارد. اگر چه این مسئله در حرف بسیار ساده بهنظر میرسد، اما پای اکثر معاملهگران در مدیریت عواطف و احساسات میلنگد. در فرایند معاملهگری، کاملا طبیعیست که بخواهید از کسی انتقام بگیرید، از معاملهگران پیشی بگیرید و در نهایت، به سود کلانی دست پیدا کنید. اما اگر نتوانید این احساسات را بهدرستی مدیریت کنید، ممکن است سرمایهتان را در معرض ضررهای جبراننشدنی قرار دهید.
- تهیه تاریخچهای از معاملات: ثبت نتایج معاملات به شما کمک میکند که از آنها درس بگیرید و با نقاط قوت و ضعفتان آشنایی پیدا کنید. از این طریق، بهتر میتوانید راهبردها و الگوهایی را برای موفقیت در معاملهگری بازار ارز پیدا کنید.
- توسعه یک طرح هوشمندانه برای معاملهگری: هر معاملهگری، باید یک طرح برای معامله داشته باشد. منظور از هوشمندانه این است که درباره هر جنبه بهخوبی فکر کنید و در طرحتان، به ویژگیهای شخصیتی و سبک زندگیتان توجه داشته باشید. همچنین، برنامه شما باید جوری باشد که بهسادگی بهخاطر سپرده شود. بسیاری از افراد تصمیم میگیرند با راهبردی که معاملهگران ارشد و باسابقه در اختیار آنها قرار میگیرد شروع کنند. این راهبردها آنان را در طراحی طرحی مختص خودشان یاری میرساند و به بهبود مهارت روانشناسی ترید در آنان کمک میکند.
کلام آخر
اگر تصور میکنید که برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال به آشنایی با تحلیل فاندامنتال و تکنیکال احتیاج دارید، باید خدمتتان عرض کنیم که سخت در اشتباهید. هر چقدر هم که در امر معاملهگری ماهر باشید، بدون آشنایی با روانشناسی ترید راه به جایی نخواهید برد! در مقاله حاضر درباره روانشناسی ترید در بازارهای مالی صحبت کردیم و اصول آن را با شما در میان گذاشتیم. با توجه به آنچه گفته شد، به هوش هیجانی و روانشناسی معاملهگری خود چه نمرهای میدهید؟
روانشناسی کسب و کار چیست؟ 9 اصول روانشناسی در بیزنس
برای موفقیت در هر کسب و کاری نیاز است تا آموزههای مختلف همچون روانشناسی کسب و کار دست به دست هم بدهند تا یک سازمان یا کسب و کار موفق شکل گیرد. برای اینکه بتوانید کسب و کار خود را به موفقیت برسانید به آموزههای زیادی نیاز است تا بتوانید کسب و کار به صورت اصولی راهاندازی کنید.
در مقالات گذشته دکتر ویز به موضوعات زیادی اشاره کردیم که استفاده از هر کدامشان برای کسب و کارهای نوپا ضروری است. از جمله موضوعات بررسی شده در مقالات قبلی دکتر ویز میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
همچنین اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق عمل کنید بهتر است نگاهی هم به این مقالات داشته باشید.
نحوه معرفی محصول
صفر تا صد برگزاری جشنواره فروش
بهترین نحوه مدیریت ارتباط با مشتریان
تمامی نکات در مورد توسعه کسب و کار
نحوه مدیریت پروژههای کسب و کار
تحقیق و توسعه اصولی در کسب و کار
این مطالب مهمترین مواردی هستند که در زمان راهاندازی یک کسب و کار باید به آنها توجه داشته باشید. رعایت مجموعه نکات باعث میشود تا یک کسب و کار در سریعترین زمان به پیشرفت برسد و بتواند با کمترین هزینه به موفقیتهای چشمگیر برسد. اما در نظر داشته باشید که رعایت نکردن یکی از اصول اولیه کسب و کار میتواند صدمات جبران ناپذیری به بدنه کسب و کار شما وارد کند.
بسیاری از کسب و کار بعد از ضررهای مالی پی در پی تصمیم به تعدیل نیروهای خود میگیرند و حتی در برخی از موارد مدیران کسب و کار تصمیم به تعطیل کردن کار میگیرند.
برای مثال فرض کنید شرکتی در نحوه معرفی محصول و خدماتش دچار مشکل باشد؛ با این شرایط اگر این شرکت بهترین محصولات و خدمات را هم داشته باشد نمیتواند مشتریان مناسب را برای خود پیدا کند. در نتیجه بعد از چند ماه تمامی کارکنان و مدیران شرکت دچار مشکلات بسیار زیادی میشوند.
روانشناسی کسب و کار چیست؟
موضوعی که در مقاله امروز قرار است به بررسی آن بپردازیم روانشناسی کسب و کار است. روانشناسی کسب و کار از موضوعاتی است که باید در هنگام راهاندازی و توسعه کسب و کار به آن توجه ویژهای داشته باشید تا بتوانید مشتریان وفادارتری را برای کسب و کارتان دست و پا کنید.
البته روانشناسی کسب و کار در بین کسب و کارهای ایرانی کمی ناشناخته است اما اگر بتوانید این مفهوم را به درستی درک کنید میتوانید یک برند لوکس برای کسب و کارتان دست پیدا کنید. البته در مقاله برند لوکس به اندازه کافی در مورد اهمیت داشتن یک برند لوکس صحبت کردهایم. روانشناسی کسب و کار یکی از موضوعاتی است که مطمئنا بارها به آن برخورد کردهاید اما به احتمال زیاد به سادگی از کنار آن رد شدهاید و توجهی به آن نکردهاید.
اگر به فروشگاههای زنجیرهای رفته باشید به احتمال زیاد متوجه شدهاید که نحوه قیمتگذاری محصولاتشان تا حدی عجیب و غریب است. برای مثال همیشه رقم آخر قیمت محصولاتشان با ۹ به پایان میرسد؛ مثلا یک جعبه ماکارونی را بهجای ۵۰۰۰ تومان ۴۹۹۰ تومان به فروش میرسانند.
همین موضوع یکی از نمونههای روانشناسی کسب و کار است که البته باید متناسب با نوع کار و نوع مخاطب(پرسونای مخاطب) مشخص شود. یا مثلا زمانیکه به وب سایتهای آموزشی مراجعه میکنید معمولا از رنگهای سبز و زرد استفاده شود. علت این موضوع ایجاد حس آرامش و امنیت در مخاطبان است.
البته استفاده از تمهای رنگی موضوع بسیار گستردهای است و برای آشنایی بیشتر با آن میتوانید از مشاوران کسب و کار دکتر ویز راهنمایی بگیرید.
شاید برای شما جالب باشد اما حتی طراحی لوگوی شرکتها هم درگیری وابستگی بسیاری زیادی با تم رنگی کسب و کار دارد. اگر به لوگوی شرکتها و کسب و کارهای بزرگ اینترنتی ایران دقت کرده باشید متوجه میشوید که آنها هم از این موضوع به خوبی استفاده کردند.
برندهای دیجی کالا، اسنپ، ایسمینار و بسیاری دیگر از شرکتها هماهنگی بسیار خوبی بین طرح رنگی لوگو و طرح رنگ کسب و کارشان ایجاد کردهاند که این موضوع باعث به وجود آمدن حس خوب در مشتری و کاربر میشود. اما از طرف دیگر اگر به برچسبهای قیمتی محصولات در فروشگاههای بزرگ دقت کرده باشید بیشتر از رنگهای قرمز و سبز در آنها استفاده شده است.
رنگ قرمز بهترین گزینه برای ایجاد هیجان در مشتری است و همچنین رنگ سبز نیز بهترین رنگ برای جلب کردن اعتماد کاربران است. در مورد روانشناسی رنگها بهتر است در یک مقاله مفصل آنها را بررسی کنیم اما تا همین جا بدانید که روانشناسی رنگ یکی از موضوعات مهم در روانشناسی کسب و کار است و نقش ویژهای در فروش یک برند خواهد داشت.
استراتژیهای روانشناسی در کسب و کار
راستش را بخواهید روانشناسی در کسب و کار و استراتژیها موضوعی بسیار گستره است که شاید گفتن همه نکات آن به اندازه یک کتاب ۲۰۰ صفحهای طول بکشد اما برای این که مقاله روانشناسی در کسب و کار بهترین بازده را برای شما داشته باشد تمامی نکات و استراتژیهای روانشناسی کسب و کار را در ادامه همین مقاله ذکر کردهایم تا به راحتی بتوانید آنها را در کسب و کارتان استفاده کنید. همچنین پیشنهاد می کنیم جهت آشنایی بیشتر مقاله ” انواع استراتژی ” را مطالعه نمایید.
۱ـ قیمت گذاری
قیمتگذاری یکی از مهمترین موضوعات روانشناسی کسب و کار است که باید دقت زیادی به آن داشته باشید. سیاستهای قیمتگذاری یک محصول یا خدمت باید با رقبای شما مقایسه شود و بهترین قیمت برای محصول یا خدمت انتخاب شود.
سیاستهای قیمتگذاری میتواند نقش بسیار ویژهای در رشد کسب و کار شما داشته باشد و البته بیتوجهی به آن میتواند مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کار شما بهجود بیاورد.
شاید برای شما جالب باشد که بدانید بسیاری از کسب و کارهای جدید که توانستهاند با کسب و کارهای بزرگ رقابت تنگاتنگی داشته باشند به موضوع قیمتگذاری دقت ویژهای داشتهاند(برای مثال شرکت شیائومی برای تلفنهای همراهش فقط ۷ درصد سود میگیرد). پس سعی کنید قیمتگذاری اصولی را بهعنوان یکی از مهمترین شاخههای روانشناسی کسب و کار بدانید.
۲ـ رنگ شناسی در کسب و کار
همانطور که در قسمتهای قبل هم این موضوع را بررسی کردیم رنگشناسی و استفاده درست و اصولی از رنگها میتواند نقش بسیار ویژهای در موفقیت روانشناسی کسب و کار شما داشته باشد. زمانیکه میخواهید یک برند موفق را پایهگذاری کنید بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید تا بتوانید بهترین رنگ را برای کسب و کارتان انتخاب کنید.
چگونه در معاملات فیوچرز مدیریت سرمایه داشته باشیم؟
شاید به جرعت بتوان گفت مدیریت سرمایه پیش از آموزش مهمترین امر در هر معامله است و هر تریدر و شخصی که وارد دنیای معاملات می شود باید مدیریت سرمایه داشته باشد در غیر این صورت ممکن است با ضررهای سنگینی رو به رو شود که جبران آن یا زمان بر باشد و یا غیر ممکن. پس توصیه می کنیم پیش از آنکه بخواهید کلیت فیوچرز را بشناسید حتما نکاتی در رابطه با مدیریت سرمایه بدانید زیرا مدیریت سرمایه در هر نوع معامله ای الزامی است چه بسا آن معامله فیوچرز باشد که ریسک و پاداش آن بیشتر است.
برای سود کردن در هر بازاری لازم است 3 نکته را رعایت کنید:
- آموزش تکنیکال
- آموزش فاندامنتال و روانشناسی بازار
- مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه در خرید و فروش
همانطور که گفتیم مدیریت سرمایه مهمترین اصل برای پیشرفت و بقا در هر مارکتی است. پس چه بهتر که هم در خرید مدیریت سرمایه داشته باشیم و هم در فروش زیرا همانقدر که مدیریت سرمایه در خرید کردن و ضرر ندیدن مهمه، در فروش و عقب نماندن از سود و مارکت هم مهمه. طبیعتا هیچکس دوست نداره یک نقطه ای از مارکت خارج بشود ببیند که بازی تازه برای آن سهم یا ارز شروع شده است و در این میان از کلی سود عقب مانده است. زیرا هر سودیم که از دست بدهیم از یک نگاه دیگری هم ضرر کرده ایم زیرا آن سود ماست و نتوانسته ایم کسب کنیم. البته قناعت و طماع نبودن هم مهم است در ادامه بررسی می کنیم کجا طماع باشید و کجا قانع.
روش های مدیریت سرمایه در هنگام خرید:
مباحثی که در اینجا بررسی می کنیم نه تنها برای فیوچرز بایننس مناسب است بلکه برای خرید اسپات نیز مناسب است.
- وجود دلار در پرتفوی
- خرید پله ای
- پخش کردن سرمایه
- پله فرار
- استاپ داشتن یا نداشتن
- گوش به زنگ
همیشه دلار داشته باشید!
هیچ موقع تمام سرمایه خود را خرید نکنید، همیشه در پرتفوی خود دلار داشته باشید و آماده باشید تا هیچ موقع مارکت نتواند شما را زمین گیر و یا شوک زده بکند، معمولا 30 درصد پرتفو باید دلاری باشد، البته به شرایط مارکت بستگی دارد، باید در نظر داشت که هم از سود جا نموند و هم در شرایط خطرناک سوار بر دلار بود.
به صورت پله ای خرید کنید!
تمام خریدتونو تو یک پله و یک قیمت وارد نکنید، آروم آروم و در 3 پله خرید کنید، معمولا از تمام سرمایه ای که برای خرید یک سهم اختصاص می دهید %50 آن پله اول، %25 آن پله دوم و %25 آن پله سوم خرید کنید. البته استراتژی های مختلفی وجود دارد معمولا تمام سرمایه را بخش بر 3 می کنند و هر بخش آن را در یک پله خرید می کنند، اصل موضوع این است که تمام خرید را در یک پله نکنید.
یک مثال ریز بزنیم:
فرض کنید قصد دارید یک پوزیشن لانگ در فیوچرز بایننس باز کنید قصد دارید کلا بر روی این پوزیشن با لوریج 2 حدود 10 دلار خرید کنید. در نظر داشته باشید که باید پشتوانه پول شما بالاتر از 10 دلار باشد تا سطح لیکوئید شدن شما را پایین بیاورد. معمولا 5 تا 10 برابر مبلغی که قصد دارید وارد بازی کنید باید به عنوان پشتوانه باشد البته در فیوچرز چنین است. در مارکت سنتی و اسپات شرایط متفاوت است. می توانید در مارکت اسپات از 100 درصد پولتون 50 درصد آن را وارد بازی کنید، 30 درصد دلاری نگاه دارید و 20 درصد سوار بیت کوین شوید. البته باز هم لازم به گفتن است که با توجه به شرایط مارکت این درصد ها تغییر می کند، مثلا در مارکت دامپ باید 70 درصد سوار دلار باشید و حتی 100 درصد البته 100 درصد تنها در صورتی لازم است که دامپ سنگینی در حال اتفاق باشد.
به ادامه بحث می پردازیم: یک پوزیشن لانگ 10 دلاری با لوریج 2 باز می کنید، از این 10 دلار 50 درصد آن یعنی 5 دلار را در یک پله وارد می شوید، 2.5 دلار دیگر پله بالاتر و 2.5 دلار دیگر پله بالاتر. البته می توان در پله پایین تر هم وارد شد که در مبحث پله فرار صحبت می کنیم.
پخش کردن سرمایه
هیچوقت تمام سرمایه خود را بر روی یک سهم نگذارید، از قدیم گفتن تمام تخم مرغاتونو داخل یک سبد نگذارید و سرمایتونو پخش کنید، پس بهتره که تمام داراییتونو یک چیز نخرید.
استراتژی پله فرار
پله فرار یکی از بهترین مباحثی است که می توان در نظر داشت. با مثال بررسی می کنیم،
مارکت فیوچرز:
فرض کنید یک پوزیشن لانگ بر روی بیت کوین قیمت 50,000 دلاری باز می کنید، 30 دلار بر روی این پوزیشن می خواهید سرمایه گذاری کنید، در پله اول 5 دلار وارد می شوید و پوزیشن شما باز می شود اما بر خلاف تصور شما قیمت بیت کوین کاهش می یابد و به قیمت 48,000 دلار می رسد. خب شما در ضررید الان اما یک پله فرار می گذارید و یک خرید دیگر در پله 48 هزار دلار به قیمت 10 دلار می کنید، اتفاقی که میفتد این است که میانگین ورود شما پایین تر میاید و نصف کمتر می شود زیرا شما در پله دوم دو برابر پله اول وارد شدید، این بار بیت کوین به قیمت 48700 دلار برسد شما سر به سر می شوید و پس از آن هر چه بالاتر برود سود می کنید، جای اینکه در قیمت 50 هزار دلار که ورود اول شما باشد سر به سر شوید در قیمت 48700 دلار سر به سر می شوید. به این استراتژی استراتژی پله فرار گفته می شود.
مارکت اسپات:
اگر نمی دانید مارکت اسپات چیست حتما مقاله بایننس چیست را مطالعه کنید!
حالت اسپات هم مانند حالت فیوچرز، در یک قیمت وارد می شوید، قیمت پایین تر میاید و اگر تا 30 درصد قیمت ریخت می توانید یکبار دیگر وارد شوید و سطح ورودتان را پایین تر بیاورید. البته در اینجا چیز دیگری هم وجود دارد به نام استاپ لاس که سوال این است از آن استفاده کنیم یا نکنیم!
استاپ داشتن یا نداشتن مسئله این است!؟
بین علما اختلاف است سر استاپ داشتن یا نداشتن، از لحاظ تکنیکالی باید استاپ لاس داشته باشید و هر معامله ای را باز می کنید استاپ لاس بگذارید که اگر از آن سطج بیشتر ریخت معامله شما با ضرر بسته شود اما جلوی ضرر بیشتر گرفته شود، یا اگر معامله شما وارد سود شد سطح استاپتان را بالاتر بیاورید که اگر مارکت ریخت یا اومد پایین معامله شما با سود بسته شود درست است سودتان کمتر می شود اما حداقل وارد ضرر نمی شوید.
استاپ داشتن در مارکت فیوچرز امری الزامی است که باید رعایت شود زیرا بدون استاپ لاس ممکن است لیکوئید شویم و تمام سرمایه ما از بین برود اما در مارکت اسپات می توانید استاپ نگذارید، اگر تکنیکال نگاه کنید باید استاپ داشته باشید که اگر پایین تر رفت ضرر نکنید و در قیمت های کمتر خریداری کنید و سود کنید، اما اگر به نگاه هولدری به قضیه نگاه کنید موضوع فرق می کند و باید به آن به چشم ارزش نگاه کرد و نه دارایی! جمله ای است که میگه استاپ لاس های شما قیمت ورود نهنگ هاست. در برخی موارد با یک خبر فاندا ممکن است مارکت یک دامپ بخورد استاپ لاس های مارکت اسپات شما را فعال کند و دوباره قیمت به بالا برود و شما فقط از بازی جا مونده باشید. مارکت ارزهای دیجیتال در کنار تکنیکال بودن یک مارکت فاندا هم می باشد، با اخبار و توییت ها مارکت دچار نوسان می شود و ممکن است طی این فانداها استاپ لاس های ما فعال شود. از یک سو ممکن است خوب باشد که فعال شود و در قیمت های کمتر بخریم و از سوی دیگر تنها ممکن است بخاطر دلایل و ترس باشد و دوباره به بالا برگردد و در این میان تنها عقب بمانیم، بازهم می گوییم در مارکت فیوچرز استاپ لاس ضروری است اما روانشناسی بازار چیست؟ می توانید در اسپات از استاپ لاس استفاده نکنید البته اگر به چشم هولدری و سرمایه گذاری میان مدتی و بلند مدتی نگاه می کنید و اگر نوسان گیر هستید حتما باید استاپ لاس داشته باشید. درصد استاپ لاس مبحثی است که باید در قسمت آموزش تکنیکال به آن رسیدگی کنیم.
گوش به زنگ باشید
همانطور که گفتیم مارکت ارزهای دیجیتال فاندا هم بسیار زیاد و در برخی جاها بیشتر از تکنیکال تاثیر گذار است. پس باید مواظب اخبار فاندا باشید و گوش به زنگ باشید به طور مثال وقتی بیت کوین در تلاش بود تا سقف قبلی خود و 40 هزار دلار را بشکند پوزیشن های شورت زیادی بر روی قیمت 40 هزار دلار بسته شده بود که ایلان ماسک یک توییت زد و تنها نوشت بیت کوین که ناگهان بیت کوین از 40 هزار دلار به 48 هزار دلار رسید و باعث لیکوئید شدن 387 میلیون دلار شد. تنها با یک کلمه بیت کوین این رقم لیکوئیدی وارد جیب صرافی ها شد. پس گوش به زنگ باشید.
جمع بندی:
خلاصه مطلب به این شکل است که ورود و خروج های هیجانی نداشته باشید، درگیر فومو و ترس نشوید، هواستان به اتفاقات فاندا باشد، پله پله خرید کنید، راه فرار داشته باشید و حتما تمام سرمایتونو یکجا و بر روی یک چیز وارد نکنید. صبر داشته باشید و آموزش ببینید. تنها در این صورت است که شما نه تنها در این مارکت بلکه هر مارکت دیگری بقا پیدا می کنید.
سوالات متداول
راه های مدیریت سرمایه در مارکت فیوچرز چیست؟
باید هواستان به اتفاقات پیرامون و فانداها باشد، پله ای خرید کنید و راه فرار داشته باشید و حتما سرمایتونو پخش کنید.
آیا استاپ لاس برای سرمایمون قرار دهیم یا خیر؟
اگر به چشم تکنیکال و دارایی نگاه کنید بله حتما اما اگر به چشم ارزش نگاه کنید و هولدر باشید خیر