اسیلاتور همگرایی و واگرایی

فارکس حرفه ای
تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس: اصطلاح واگرایی یا Divergence اغلب زمانی استفاده میشود که بحث در مورد اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال است.
واگرایی رخدادی است که وقتی قیمت نماد معاملاتی در یک جهت حرکت میکند در حالی که اندیکاتور جهت مخالف را نشان میدهد، ایجاد میشود.
واگرایی ممکن است معاملهگر را سردرگم کند ، با این حال معاملهگرانی که تجربهی بیشتری دارند میدانند که واگرایی میتواند مفید باشد و ممکن است برخی مواقع به عنوان یک سیگنال عمل کند.
واگرایی چه زمانی ایجاد میشود؟
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که قیمت در جهت مخالف نسبت به اسیلاتور حرکت میکند. این میتواند با هر اسیلاتوری اتفاق بیفتد و به یک نوع خاصی که معاملهگر استفاده میکند محدود نمیشود.
از محبوبترین اسیلاتورها میتوان به اسیلاتور شاخص قدرت نسبی، میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) و اسیلاتورهای تصادفی اشاره کرد (تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس).
واگرایی زمانی که قیمت نماد و اندیکاتور تفاوتی در جهت حرکت خود نشان میدهند، ایجاد میشود. واگرایی میتواند منفی یا مثبت باشد.
واگرایی مثبت زمانی ایجاد میشود که قیمت نماد معاملاتی افت کرده در حالی که اندیکاتور ارزشی بالاتر را نشان میدهد. این میتواند به معنای این باشد که احتمال اینکه قیمت نماد معاملاتی بالاتر برود وجود دارد.
در نقطهی مقابلِ واگرایی، همگرایی (Convergence) وجود دارد. این زمانی ایجاد میشود که قیمت نماد معاملاتی و اندیکاتور در یک جهت حرکت میکنند و اندیکاتور حرکت قیمت را تایید میکند.
در حالت ایدهآل، این چیزی است که معاملهگر میخواهد زیرا چنین چیزی قدرت ترند را تایید میکند (تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس).
زمانی که قیمت نماد و اسیلاتور در یک جهت در کنار هم حرکت میکنند، این نشانهای از ادامه دار شدن حرکت بازار و شرایط عادی در آن است.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوت هایی دارند؟
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور یکی از سوالاتی است که شاید برای کسانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و یا میخواهند آن را فرا بگیرند پیش میآید. اندیکاتور و اسیلاتور دو ابزار کاربردی از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به حساب میآیند.
اسیلاتور و اندیکاتور در قالب سیستم های در کف در تحلیل تکنیکال به کار میروند. در این مقاله پس از آشنایی با مفاهیم اسیلاتور و اندیکاتور شما را با تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور آشنا میکنیم. پس همراه ما باشید.
اندیکاتور یا اندیکیتور یعنی چه؟
اندیکاتور یکی از شاخص های آماری است که تحلیلگران از آن جهت اندازهگیری وضعیت سهام در اسیلاتور همگرایی و واگرایی حال حاضر و همچنین پیش بینی قیمت آن در آینده استفاده میکنند. در حالت کلی میتوان اندیکاتور را به دو دسته تکنیکال و اقتصادی تقسیم نمود.
از اندیکاتور اقتصادی در تحلیل فاندامنتال برای اندازهگیری رکود اقتصادی استفاده میشود. این در حالی است که از اندیکاتور تکنیکال در تحلیل تکنیکال برای پیشبینیکردن روند قیمت سهام استفاده میشود.
همچنین عده دیگری اندیکاتور را به دو نوع اندیکاتور پیشرو و تاخیری تقسیم میکنند. که در نوع پیشرو قیمت سهام در آینده پیشبینی میشود و در نوع تاخیری روند قیمت یک سهم در گذشته مورد بررسی قرار میگیرد. از جمله مهم ترین اندیکاتورها میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
بخش های مختلف اندیکاتور
در زبان فارسی به اندیکاتور مقیاس و یا شاخص گفته میشود. اندیکاتورها علاوهبر نمایش روند سهم، آینده حرکات سهم را پیشبینی میکنند و برای ورود و خروج به ما هشدار میدهند. اندیکاتور به چهار دسته زیر تقسیم میشود:
1: روندها (trend)
روندها یا ترندها یکی از ابزارهای اصلی هستند که در تحلیل تکنیکال پرکاربرد بوده و در بازارهای جهانی و بازار فارکس پرکاربرد هستند. فرایندهای مختلفی پیرو روند هستند به این معنا که اندیکاتورها در روی نمودار قرار گرفته و روی آن سوار میشوند. اندیکاتورهای دنبالکننده روند شامل اندیکاتور ایچیموکو، اندیکاتور قوی، اندیکاتور مووینگ اوریج و … هستند.
2: حجم ها (volume)
این اندیکاتور ارزش معاملات و حجم آنها را مورد بررسی قرار میدهد. از حجم ها میتوان برای ورود و خروج پول استفاده کرد و تنظیمات آن بر اساس تعداد معاملات و یا حجم آنها تنظیم میشود. حجم ها معمولا 4 نوع اندیکاتور دارند که مهم ترین آنها اندیکاتور money flow index است. این اندیکاتور در میان معاملهگران با نام MFI شناخته شده است.
3: اندیکاتور بیل ویلیامز (bill williams)
آقای ویلیامز توانست تعدادی اندیکاتور را خلق نماید که به دلیل تلاش های ایشان این اندیکاتورها را با نام وی میشناسند. یکی از معروفترین اندیکاتورهایی که توسط ایشان خلق شد alligator است.
4: اسیلاتورها (oscillators)
اسیلاتورها در واقع نوعی از اندیکاتورها هستند.که در زبان فارسی آن ها را با نام «نوسانگرنماها» میشناسیم. اسیلاتورها به ما کمک میکنند تا تشخیص ورود و خروج درستی داشته باشیم. از مهمترین اسیلاتورها میتوان به RS اشاره کرد که محبوبیت بسیار زیادی میان تحلیلگران و معاملهگران دارند.
اسیلاتور یکی از ابزارهای فنی مورد استفاده در تحلیل است که برای پیدا کردن مقدار دقیق داده ها به ما کمک میکند. در واقع میتوان اسیلاتور را جزئی از اندیکاتورها دانست که معاملهگران برای مشخصکردن خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد از آن استفاده میکنند.
همچنین بخوانید : اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها در کنار اندیکاتورها میتوانند در تحلیل فنی بسیار موثر باشند. وقتی یک تحلیلگر نتواند روند مشخصی پیدا کند که قیمت سهام را مشخص میکند مجبور است از اسیلاتور کمک بگیرد.
برای مثال اگر قیمت یک رمز ارز به صورت افقی باشد نمیتوان در مورد روند آن اظهار نظر کرد و باید از ابزاری مانند اسیلاتور استفاده نمود. اسیلاتور نوسانات قیمت در بازه خاص را نشان میدهد و هنگامی که اسیلاتور به بیش از 70 تا 80 درصد رسید اسیلاتور وضعیت خرید بیش از حد را نشان میدهد.
در این حالت فرصت فروش به وجود میآید. همچنین هنگامی که اسیلاتور به 20 تا 30 درصد کاهش پیدا کند فروش بیش از حد به وجود میآید در این حالت فرصت خوبی برای خرید به وجود آمده است.
رایج ترین اسیلاتورها کدام اند؟
اسیلاتورهای زیادی به طور پیشفرض در پلتفرم های تحلیلی وجود دارند. از جمله اسیلاتورهایی که بسیار رایج و پرکاربرد هستند میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
1: مکدی (MACD)
مکدی که میانگینی متحرک از واگرایی و همگرایی است، از اسیلاتورهایی به حسب میآید که قابلیت شناسایی مومنتوم داشته و جهت روند بازار را به ما نشان میدهد. مکدی از سه قسمت اساسی خط سیگنال، خط مکدی و هیستوگرام تشکیل شده است.
2: استوکاستیک (Stochastic)
استوکاستیک برای نخستین بار توسط گئورگ تحلیلگر قهار قرن نوزدهم طراحی شد و دارای دو خط D% و K% است. عملکرد این اسیلاتور در تشخیص نقاط بازگشت روند و در بازار خنثی است. محاسبات در استوکاستیک بر اساس مقایسه ای میان قیمت بسته شده سقف و کف های قیمتی پیشین است.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور در واقع نوعی اندیکاتور است. در ادامه شما را با سه تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور آشنا میکنیم.
- اسیلاتورها بخشی از اندیکاتورها هستند پس میتوان گفت اندیکاتورها کلی و اسیلاتورها جزئی هستند و بخش کوچکی در مقابل اندیکاتور به شما میروند. اسیلاتور به عنوان پنجرهای جداگانه از اندیکاتورها در پایین صفحه نمایش داده میشوند. این در حالی است که اندیکاتورها معمولا بر روی یک نمودار سوار شده و در حال حرکت هستند.
- اسیلاتورها دارای محدودیت های اشباع خرید و اشباع فروش هستند. برای مثال در اسیلاتور معروفی مانند RSI از خط هفتاد به بالا را منطقه اشباع میدانند که در این منطقه خریداران خسته شده و ممکن است فروشندگان در آن وارد شوند. یا خط زیر 30 خطی است که فروشندگان خسته شده و خریداران ممکن است وارد شوند. این در حالی است که این تفاوت تنها در اسیلاتور وجود دارد و همین موضوع میان اسیلاتور و اندیکاتور تفاوت ایجاد میکند.
- واگرایی را میتوان سومین تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور دانست. واگرایی برای اندیکاتور هیچ کاربردی ندارد و فقط در اسیلاتور به کار میرود. برای مثال اسیلاتورهایی مانند MACD و RSI جهت گرفتن واگرایی پرکاربرد هستند.
اسیلاتور یا اندیکاتور؟
بسیاری از تحلیلگران در حوزه بازارهای مالی و معاملهگران کنجکاو هستند که اسیلاتور را انتخاب کنند و یا بخش های دیگر اندیکاتور؟ و این که آیا اسیلاتور نسبت به سایر بخش ها برتر است؟
برای دریافت پاسخ این سوال لازم است بدانید که همه چیز به خود فرد بستگی دارد. برای مثال از جمله عواملی که میتوانند در انتخاب شما موثر باشند عبارت اند از: شرایط بازار، نحوه استفاده، وضعیت نمودارهای قیمت، تجربه و تخصص فرد استراتژی معاملاتی فرد و افق زمانی سرمایه گذاری.
اسیلاتورهای و اندیکاتورها تنها به عنوان یک ابزار به کار میروند و نباید تنها بر اساس آنها تصمیمگیری کرد. پس این ابزارها نیز مانند سایر ابزارها میتوانند اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند اما نمیتوان گفت این اطلاعات کامل هستند و تنها براساس آنها باید قضاوت نمود.
پس اگر به صورت صحیحی از اندیکاتور و اسیلاتور استفاده شود میتوانند در تحلیل افراد کمک بسیار بزرگی باشند و به تحلیل درستتری منتهی شوند.
سخن آخر
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور از سوالاتی است که افراد میخواهند پاسخ آن را بدانند برای دریافت پاسخ این سوال کافی است افراد بدانند که اندیکاتور از انواع گوناگونی دارد که اسیلاتور یکی از آنها است.
در تحلیل های خود میتوانید از اندیکاتور و اسیلاتور در کنار هم استفاده نمایید تا بتوانید نتایج بهتری از تحلیل خود دریافت کنید. اما لازم است قبل از استفاده آگاهی لازم را داشته باشید تا بدانید از اسیلاتور در کنار کدام یک از اندیکاتورها استفاده نمایید تا تحلیل قویتر و واقعیتری داشته باشید.
در این مقاله تمام اطلاعات لازم درباره اسیلاتور و اندیکاتور گفته شده است تا با مطالعه آن بتوانید از این دو فرایند استفاده کرده و به سود خوبی دست پیدا کنید.
pforexcom
تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس: اصطلاح واگرایی یا Divergence اغلب زمانی استفاده میشود که بحث در مورد اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال است. واگرایی رخدادی است که وقتی قیمت نماد معاملاتی د
تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس
تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس: اصطلاح واگرایی یا Divergence اغلب زمانی استفاده میشود که بحث در مورد اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال است.
واگرایی رخدادی است که وقتی قیمت نماد معاملاتی در یک جهت حرکت میکند در حالی که اندیکاتور جهت مخالف را نشان میدهد، ایجاد میشود.
واگرایی ممکن است معاملهگر را سردرگم کند ، با این حال معاملهگرانی که تجربهی بیشتری دارند میدانند که واگرایی میتواند مفید باشد و ممکن است برخی مواقع به عنوان یک سیگنال عمل کند.
واگرایی چه زمانی ایجاد میشود؟
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که قیمت در جهت مخالف نسبت به اسیلاتور حرکت میکند. این میتواند با هر اسیلاتوری اتفاق بیفتد و به یک نوع خاصی که معاملهگر استفاده میکند محدود نمیشود.
از محبوبترین اسیلاتورها میتوان به اسیلاتور شاخص قدرت نسبی، میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) و اسیلاتورهای تصادفی اشاره کرد (تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس).
واگرایی زمانی که قیمت نماد و اندیکاتور تفاوتی در جهت حرکت خود نشان میدهند، ایجاد میشود. واگرایی میتواند منفی یا مثبت باشد.
واگرایی مثبت زمانی ایجاد میشود که قیمت نماد معاملاتی افت کرده در حالی که اندیکاتور ارزشی بالاتر را نشان میدهد. این میتواند به معنای این باشد که احتمال اینکه قیمت نماد معاملاتی بالاتر برود وجود دارد.
در نقطهی مقابلِ واگرایی، همگرایی (Convergence) وجود دارد. این زمانی ایجاد میشود که قیمت نماد معاملاتی و اندیکاتور در یک جهت حرکت میکنند و اندیکاتور حرکت قیمت را تایید میکند.
در حالت ایدهآل، این چیزی است که معاملهگر میخواهد زیرا چنین چیزی قدرت ترند را تایید میکند (تشخیص واگرایی در تحلیل لایت فارکس).
زمانی که قیمت نماد و اسیلاتور در یک جهت اسیلاتور همگرایی و واگرایی در کنار هم حرکت میکنند، این نشانهای از ادامه دار شدن حرکت بازار و شرایط عادی در آن است.
۵ اسیلاتور برتر برای پیدا کردن نقاط ورود
۵ اسیلاتور برتر برای پیدا کردن نقاط ورود
اسیلاتورها، همانطور که از نام آنها پیداست، با توجه اسیلاتور همگرایی و واگرایی به قیمت کنونی دارایی (سهام، طلا، ارز، ارز دیجیتال یا …) ، بین دو مقدار ثابت در نوسان می باشند و به معامله گران در سنجش حرکت جهت دار، قدرت حرکت قیمت کمک میکنند. بنابراین با به کارگیری اسیلاتورها، می توانید افزایشی و یا کاهشی بودن قیمت یک دارایی و میزان سرعت آن را تا حدود زیادی تشخیص دهید.
چندین اسیلاتور محبوب توسط تحلیلگران بازار توسعه داده شدهاند. ولی از آنجا که همه آنها یکسان نبوده، دارای توابع مختلفی می باشند، اطلاعات متفاوتی را به معاملهگران میدهند. کاربرد برخی از آنها برای تفسیر بازارهای دارای روند و برخی دیگر برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در بازار خنثی (رنج) می باشد. آگاهی معامله گران موفق از اینکه چه اندیکاتوری را تحت چه شرایطی به کار ببرند، باعث برتری آنها نسبت به سایرین خواهد شد.
اگر به دنبال برخی از بهترین اسیلاتورها هستید و می خواهید بدانید کدامیک برای شما بهترین بازدهی را دارند، تا پایان این مطلب را با طلاچارت همراه باشید. زیرا ۵ تا از بهترین ها را برای شما گرد آوردهایم.
#استوکاستیک (Stochastic)
اندیکاتور استوکاستیک، اسیلاتور همگرایی و واگرایی رابطه بین قیمتهای پایانی (Close) یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را می سنجد. زیرا قیمت پایانی یک دارایی می تواند در یک روند افزایشی در حد بالا، و در یک روند کاهشی در حد پایین محدوده روزانه قرار گیرد.
با توجه به اصل بیان شده، اندیکاتور استوکاستیک، روند، قدرت حرکت قیمت و پایداری قیمت دارایی را میسنجد.
هر معامله گر باتجربه ای می تواند تنها با نگاه کردن به نمودار، حرکت جهت دار بازار را شناسایی کند. با این وجود استوکاستیک تفسیر نوسانات حرکتی قیمت را آسانتر میکند. استوکاستیک همواره بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان می باشد.
برخی از معامله گران بر این باورند که چنانچه اندیکاتور بالاتر از سطح ۸۰ باشد، احتمالا روند افزایشی قدرت خود را از دست خواهد داد. با این حال فرمول استوکاستیک تایید می کند که در حقیقت مقدار بالای اندیکاتور نشانه ادامه روند می باشد.
بنابراین، بهترین روش برای پیدا کردن نقطه ورود با به کارگیری این اندیکاتور این است که نقاط ورود برای خرید را بعد از یک اصلاح کاهشی اسیلاتور همگرایی و واگرایی موقت در یک روند افزایشی، و نقاط ورود برای فروش را بعد از یک اصلاح افزایشی در یک روند کاهشی، جستجو نمایید. ممکن است در ابتدا سخت به نظر آید؛ مخصوصا اگر یک تحلیلگر تازه وارد بوده و تجربه اندکی در زمینه واگراییها داشته اسیلاتور همگرایی و واگرایی باشید. ولی بیایید به یک مثال نگاهی بیاندازیم تا ببینید که تقریبا مفهومی ساده میباشد.
شکل ۱: واگرایی افزایشی Stochastics
در شکل ۱، می بینیم که یورو/دلار (EURUSD)، در یک روند افزایشی پایدار قرار دارد و خط روند را حفظ نموده است. ولی از هفته دوم تا پایان ماه ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، قدرت صعود خود را از دست می دهد و قیمت اندک اندک به سمت پایین و خط روند رانده می شود. در همان هنگام استوکاستیک حرکتی رو به پایین دارد و تا پایان ماه تا سطح ۲۲ کاهش می یابد. در اینجا، یک واگرایی صعودی کامل و یک موقعیت خرید در یک پولبک به وجود آمده است.
#شاخص قدرت نسبی (RSI)
RSI نیز مانند استوکاستیک، بین اعداد ۰ و ۱۰۰ نوسان می کند. در اسیلاتور RSI مناطق بیش خرید بالاتر از محدوده ۷۰ و مناطق بیش فروش پایینتر از محدوده ۳۰ مشخص میشوند. همچنین روش تفسیر این دو اندیکاتور نیز یکسان می باشد.
اگر چه هر دو، بعنوان اسیلاتورهایی که قدرت روند را نشان میدهند در نظر گرفته میشوند، ولی در اسیلاتور همگرایی و واگرایی یک بازار دارای روند، RSI بهترین کارکرد را دارد و با مقداری بیشتر از ۵۰، یک روند کلی افزایشی را نشان می دهد و بالعکس.
یک ترفند ساده ای است که ابتدا سطوح مقاومتی و حمایتی بالقوه را جستجو کنید و سپس به دنبال اسیلاتور همگرایی و واگرایی فرصتهای ورود باشید. بدین منظور، به جای متمرکز شدن بر سطح ۵۰، می توان دو خط دیگر در سطوح ۴۰ و ۶۰ در پنجره RSI کشید.
شکل ۲: قیمت در نزدیکی سطوح ۴۰ و ۶۰ RSI با حمایت و مقاومت روبرو میشود.
در شکل ۲، می بینیم که پوند/دلار (GBPUSD )، هنگامی که RSI 40 و ۶۰ می باشد، سطح حمایتی و مقاومتی دارد. چنانچه سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نمی دانید، به قیمت نگاه کنید و زمانی که RSI به این سطوح نزدیک شد، می تواند به شما در تایید تغییر در جهت کنونی قیمت کمک کند. در کنار این اطلاعات، میتوانید به الگوهای کندلی یا شکستهای خط روند نیز بنگرید و نقطه ورود را بیابید.
#شاخص کانال کالا (CCI)
اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI، از نظر فرمول پایه و کاربرد، با یکدیگر متفاوت می باشند. در حالیکه RSI، بین ۰ و ۱۰۰، نوسان می کند، CCI، هیچ سطح حداکثر و حداقلی ندارد. ولی در شرایط بازار عادی، بین سطوح ۱۰۰- و ۱۰۰+ نوسان میکند و هنگامیکه در این محدوده باشد، نشانه عدم وجود روند قوی در بازار است و نشان از پایداری احتمالی قیمت دارد.
در مقابل، CCI بالای ۱۰۰+، از یک روند افزایشی قوی، و CCI پایینتر از ۱۰۰-، از یک روند کاهشی قوی خبر میدهند.
شکل ۳: شناسایی روند با بکار گیری CCI، و نقطه ورود به بازار با بکار گیری شکست خط روند
آسان ترین راه برای پیدا کردن فرصتهای ورود به بازار از روش CCI، ترکیب آن با پرایس اکشن می باشد؛
در شکل ۳، می توانید ببینید که هنگامیکه یورو/دلار استرالیا (EURAUD )، از ۱۰۰+ فراتر و از ۱۰۰- پایین تر می رود، نشان از روندهای قوی دارد. در هر دو مورد، CCI به محدوده نرمال ۱۰۰- و ۱۰۰+ بر می گردد. با این وجود هنگامیکه روندها از سر گرفته میشوند و خطوط روند مربوطه را میشکنند، سودهای خوبی را نصیب تریدرها میکنند.
برای اینکه این استراتژی را بهینه کنید میتوانید از تحلیل چند تایم فریمی استفاده کنید تا فرصتهای معاملاتی بهتر بدست بیایند.
#مکدی (MACD)
هر سه اسیلاتوری که درباره آنها صحبت کردیم، نمودارهای خطی را برای نشان دادن مقدار خود بکار می برند. ولی اندیکاتور MACD کاملا متفاوت بوده و از میانگینهای متحرک و هیستوگرام برای تشخیص قدرت روند استفاده میکند.
یکی از دو خط MACD، میانگین متحرک نمایی (EMA) 12 دورهای، و خط دیگر ۲۶ دورهای می باشد. هنگامی که EMA با دوره کوتاهتر از EMA با دوره بلندتر عبور میکند نشانه تغییر روند می باشد. درست مثل زمانی که دو میانگین متحرک با دوره کوتاهتر و بلندتر روی نمودار قیمت قرار میدهد و از قطع شدن آن بوسیله یک دیگر روند بازار را مشخص میکنید.
اما اسیلاتور همگرایی و واگرایی هیستوگرام MACD که فاصله بین این دو EMA را می سنجد، آن را برجسته میکند. هیستوگرام بالای خط ۰ و رو به افزایش، از قدرت گرفتن روند صعودی حکایت دارد. از سوی دیگر، هیستوگرام پایین خط ۰، نشان از قدرت گرفتن روند نزولی دارد.
برخلاف Stochastics، RSI یا CCI، هیچ سطح از پیش تعیین شده ای برای نقاط بیش خرید یا بیش فروش در MACD وجود ندارد. با این وجود می توانید کفها و سقفهای موجود در هیستوگرام MACD را با کفها و سقفهای موجود در نمودار قیمت اسیلاتور همگرایی و واگرایی مقایسه کنید تا همگرایی یا واگرایی بین آنها را مشاهده کنید.
شکل ۴: نقاط ورود به بازار بر اساس واگرایی متضاد MACD
بهترین روش به کار گیری MACD برای یافتن نقاط ورود به بازار، تضاد در اندیکاتور و قیمت است. به بیان دیگر، جستجو برای موقعیتهای خرید هنگامیکه MACD بسیار پایین تر از ۰ می باشد و سیگنال خرید می دهد. در مقابل، هنگامیکه MACD، بسیار بالاتر از ۰ می باشد، موقعیت های فروش را جستجو کنید. و اگر یک واگرایی پیدا کردید، شانس بیشتری برای یک سود قابل توجه خواهید داشت؛ مانند شکل ۴.
#Awesome Oscillator (AO)
Awesome Oscillator، توسط معامله گر مشهور، بیل ویلیامز (Bill Williams)، برای سنجش اختلاف بین میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average, SMA) 5 دوره و ۳۴ دوره ساخته شد و مانند MACD، بصورت هیستگرام رسم می شود. به بیان ساده، چنانچه هیستوگرام، بالای از خط ۰ قرار دارد و در حال افزایش می باشد، نشان از قدرت گرفتن روند صعودی است. و چنانچه، پایین خط ۰ و در حال کاهش باشد، نشان دهنده قدرت گرفتن روند نزولی میباشد.
بیشتر معامله گران، هنگامیکه هیستوگرام به سمت بالای خط صفر AO و یا پایین آن می رود، از این کراس به عنوان سیگنال تغییر روند غالب استفاده می کنند. ولی اگر تنها اندیکاتور AO را بکار ببرید، احتمالا سیگنالهای نادرستی زیادی را دریافت خواهید کرد. بهترین روش برای کاربرد این اندیکاتور، استراتژی قله دوقلو (Twin Peak) می باشد که اصطلاحی جالب است و واگرایی معامله گری را توصیف می نماید.
آنچه که باید به یاد داشته باشید این است که Twin Peak کاهشی، بالای خط صفر و Twin Peak افزایشی، پایین آن، روی می دهد.
شکل ۵: نقطه ورود به بازار بر پایه Twin Peak کاهشی Awesome Oscillator
برای ورود به بازار، بر پایه یک سقف دوقلوی کاهشی در AO، باید منتظر تشکیل دو قله پشت سر هم، بالای خط صفر باشید؛ بطوریکه، قله دوم از قله اول پایین تر باشد.همانطور که در شکل ۵ می بینیم، با پدیدار آمدن یک خط قرمز بر روی هیستوگرام، باید پوزیشن فروش بگذارید. در مقابل، برای انجام معامله بر پایه یک Twin Peak Awesome Oscillator افزایشی، باید برای تشکیل دو قله پشت سر هم، پایین خط صفر منتظر باشید؛ بطوریکه دومین قله، بالاتر از قله اول باشد. پس از آن، هنگامیکه اولین میله سبز، بر روی هیستوگرام مشاهده شد با یک پوزیشن خرید وارد بازار شوید.
آنچه که باید به خاطر بسپارید!
اسیلاتورها برای یافتن جهت و سنجش قدرت حرکت جهت دار قیمت، بسیار مناسب می باشند. ولی بکار بردن تنها یک اسیلاتور برای پیدا کردن نقاط ورود به بازار، حتی برای معامله گران تکنیکال با تجربه نیز، بسیار تهاجمی می باشند. بدین رو، بهتر است این پنج اسیلاتور را، که در مورد آنها سخن گفتیم، با ساختارهای حرکتی قیمت یا شکسته ا و یا الگوهای کندلی ترکیب کنید تا توانایی تایید را پیش از اخذ هر گونه پوزیشن خرید یا فروش داشته باشید
MACD چیست | آموزش ویدویی 🎥 معامله گری و کار با اندیکاتور MACD
MACD چیست ، MACD یکی از اندیکاتورهای مهم و موردعلاقه معامه گران است که در عین سهولت عملکرد بسیار خوبی را به نمایش گذاشته است.MACDمخفف عبارت MOVING AVERAGE CONVERGENCE DIVERGENCEبه معنای میانگین متحرک همگرا واگرا اسیلاتور همگرایی و واگرایی است.این اندیکاتور نخستین بار توسط جرالد اپل محقق و فیزیکدان امریکایی طراحی و معرفی شد.این اندیکاتور از پراستفاده ترین اندیکاتورا در بین معامله گران است.مکدی در دسته ی اسیلاتور ها oscillatorها قرار دارد.مکدی در بررسی ضعف روند بسیار قوی عمل میکند.
مکدی MACD چیست و چه اجزایی را شامل می شود
از این اندیکاتور برای به دست اوردن قدرت ،جهت و شتاب در یک روند استفاده می شود و از فرمول ساده ای به دست می اید.
همان طور که در شکل بالا میبینید این اندیکاتور شامل سه بخش خط سیگنال،خط مکدی و نمودار هیستوگرام است.خط سیگنال و مکدی دو میانگین متحرک نمایی هستند و در محاسبات میانگین مکدی به قیمت های نزدیک تر به روزهای اخرمعاملاتی وزن بیشتری داده شده است.از ویژگی های خط مک دی پرنوسان بودن و تند بودن ان است و برعکس ان خط سیگنال خیلی کنداست،علت این تمایز،تفاوت میانگین گیری در خط مکدی و خط سیگنال است.
بخش دیگر مکدی ،هیستوگرام است که شامل خطوط عمودی ای هست که از اختلاف خط مکدی و سیگنال به دست می ایند.
چگونه اندیکاتور مک دی MACD را در tradingview بیاوریم
کافیست پس از اوردن چارت ارز موردنظر در tradingview،در قسمت اندیکاتور بالای صفحه MACD را سرچ کنیم .
نحوه محاسبه خط مک دی MACD
نحوه ی محاسبه خط مکدی بسیار ساده و سهل است.در ضمن شما می توانید مکدی را طبق رفتار نمودار قیمتی ارز مدنظرتان بهینه سازی کنید تا سیگنالهای بهتری دریافت کنید.برای محاسبه ی مکدی کافیست طبق روند زیر پیش بروید.
1.میانگین نمایی12دوره ای قیمت را حساب کنید.
2.میانگین نمایی 26دوره ای قیمت را محاسبه کنید.
3.تفاضل میانگین 12دوره ای از میانگین 26 دوره ای،خط مکدی را میسازد.
MACD = [Price,12 Period]EMA – [Price,26 Period]EMA
نحوه محاسبه خط سیگنال
خط سیگنال میانگین نمایی 9روزه خط مکدی است. Signal = [MACD,9]EMA
نحوه محاسبه خط هیستوگرام
این بخش از مکدی،از اختلاف بین خط مکدی و خط سیگنال به دست می اید.زمانی که اختلاف خط مکدی و خط سیگنال از هم زیاد شود،هیستوگرام بزرگ خواهد شد و زمانی که اختلاف خط مکدی و خط سیگنال ازهم کم شود،هیستوگرام کوچک خواهدشد و حتی ممکن است به یک خط تبدیل شود.
فیلم آموزش اندیکاتور مکدی MACD
سیگنال خرید و فروش در اندیکاتور مکدی MACD
سیگنالهای خرید و فروش در اندیکاتور مکدی زمانی صادر میشود که این دو اندیکاتور با هم برخورد داشته باشند.
سیگنال خرید: زمانی که خط ابی(خط مکدی)از ناحیه زیر صفر،خط قرمز(خط سیگنال)را از پایین به بالا قطع کند در این صورت سیگنال خرید داده خواهد شد.همانطور که در شکل می بینید ،دقیقا در ناحیه ای که مشخص شده است خط ابی،خط قرمز را از ناحیه ای پایین صفر قطع کرده است و در این منطقه سیگنال خرید داده شده است و پس از ان روند قیمت صعودی بوده است.
سیگنال فروش: زمانی که خط ابی(خط مکدی) از ناحیه بالای صفر،خط قرمز(خط سیگنال) را از بالا به پایین قطع کند،سیگنال فروش صادر خواهد شد.همانطور که در شکل میبیند در ناحیه ای مشخص شده پس از اینکه خط ابی ،خط قرمز را از بالا به پایین قطع کرده و سیگنال فروش داده است ،روند قیمت به صورت نزولی شد.به این نکته توجه کنید که هر یک از دو مورد فوق زمانی صادق است که حتما در ناحیه مربوطه و با خصوصیات بالا باشد،عدم وقوع هریک ،سیگنال مکدی را نقض میکند.
واگرایی و همگرایی در مکدی MACD
یکی از سیگنال های اساسی که این اندیکاتور به ما می دهد در بررسی واگرایی ها است.تحلیگران حرفه ای،واگرایی هارا میبینند و از انها سیگنال می گیرند.به طور کلی واگرایی زمانی رخ می دهد که بین روند نمودار و روند اندیکاتور ناهمگونی وجود دارد.اگر با مفهوم واگرایی اشنایی ندارید ،اموزش مربوط به واگرایی را یکبار با دقت بخوانید.
همانطور که در شکل بالا میبیند نمودار قیمت دو قله پیاپی نزولی و اندیکاتور دو قله پیاپی صعودی تشکیل داده است.این واگرایی از نوع منفی است و همانطور که میبینید قیمت بعد از ان نزولی شده است.
نتیجه کلی:
اندیکاتور مک دی ،یک ابزار بسیار محبوب و پرکاربرد در بین معامله گران است.مکدی به صورت همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را بررسی میکند و در تشخیص ضعف روند بسیار قوی عمل کرده است.یکی از نقاط ضغف مکدی تاخیری بودن ان است که باید به این موضوع توجه کنیم.در نهایت ذکر این نکته حایز اهمیت است که یک اندیکاتور به تنهایی نمی تواند استراتژی خرید یافروش ما باشد.یک معامله گر حرفه ای تنها به بررسی یک اندیکاتور اکتفا نمی کند.