فارکس ترید در افغانستان

مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟

مدیریت راهبردی

مدیریت راهبردی و یا مدیریت استراتژیک، یکی از دروس اصلی مدیریت و مهندسی صنایع و یکی از دروس اختیاری مهندسی هوا و فضا است که این درس در دانشکده‌ی هوا و فضای دانشگاه صنعتی شریف فیلم برداری شده است. اما احتمالا برایتان این سوال پیش می‌آید که چرا دانشجویان رشته‌ی هوا و فضا مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ باید با مدیریت استراتژیک آشنا شوند؟

1) بحث مدیریت راهبردی اینگونه نیست که فقط برای استفاده در شغل‌ها و سازمان‌های مختلفی که هرکس در آن‌ها فعالیت می‌کند کاربرد داشته باشد یا نیاز باشد تا هنگام گرفتن تصمیم‌های کلان و راهبردی سازمان به سراغ مفاهیم مدیریت راهبردی سازمان برویم.

هر شخص در طول زندگی خود نیز نیاز دارد تا تصمیم‌های راهبردی متعددی بگیرد. در نتیجه در وهله‌ی اول، آموزه‌های درس مدیریت راهبردی به تصمیم‌گیری‌های شخصی هر فرد کمک می‌کند. هر شخص در طول زندگی خود با سوال‌هایی استراتژیک مشابه : در چه رشته‌ای ادامه‌ی تحصیل بدهم؟، چه شغلی را برای آینده‌ی کاری خود برگزینم؟ و . مواجه می‌شود. پس درس مدیریت راهبردی به انتخاب‌های هر فرد در طول زندگی‌اش کمک می‌کند. اما تمرکز این درس بر روی سازمان‌ها است و به افراد کاری ندارد، اما از آموزه‌های این درس در سطوح کلان‌تر مثل سیاست‌های استراتژیک یک کشور نیز می‌توانید در کنار زندگی شخصی، بهره ببرید.

2) مدیریت راهبردی یکی از راه‌های رسیدن به موفقیت است و این درس به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اهداف بلند مدت مناسبی انتخاب کنند و در راستای رسیدن به این اهداف، گام‌های مناسب‌تری بردارند.

3) طبق بررسی‌های صورت گرفته دانشجویان رشته‌ی هوا و فضا در مباحث فنی و مهندسی مشکلات زیادی نداشتند و این مشکلات بیشتر به بخش مدیریتی و تصمیم‌گیری فارغ التحصیلان بازمی‌گشت. به طور کلی در تمامی دروس مهندسی در کنار بحث فنی، مباحث مدیریتی بسیار اهمیت دارند. پس می‌توان اهمیت مدیریت راهبردی را تا حد قابل قبولی به دیگر رشته‌های فنی و مهندسی نیز تعمیم داد.

4) پروژه‌های هوا و فضا بدون برنامه‌های مدون و اصولی مالی و اقتصادی دیر یا زود متوقف خواهند شد. البته مباحث مالی و اقتصادی در تمامی ابعاد زندگی و پروژه‌های مختلف پر اهمیت هستند. اما از آنجایی که پروژه‌های هوا و فضا ذاتا پروژه‌های بزرگی هستند و هیچ پروژه کوچکی در آن وجود ندارد، اهمیت دانش مالی و اقتصادی در این حیطه دو چندان می‌شود. در دوره‌ی برنامه‌ریزی راهبردی آموزش داده می‌شود که هزینه‌های کلان گفته شده چگونه باید مدیریت شوند و در برنامه‌های کلان و مدیریت راهبردی سازمان چگونه گنجانده شوند.

5) پروژه‌های هوا و فضا غالبا پروژه‌های طولانی مدت و زمان‌بری هستند و نیاز به مداومت دارند. بر فرض مثال پروژه‌ی ایستگاه فضایی بین‌المللی، یک ماهه یا یک ساله نبوده و انجام آن سال‌های زیادی طول خواهد کشید و از این ایستگاه سال‌های طولانی استفاده خواهد شد. در نتیجه انجام آن به برنامه‌ریزی راهبردی نیاز دارد.

اما مفهوم راهبرد چیست؟

مفهوم راهبرد در تاریخ، مفهومی نظامی بوده است. بدین معنا که برای پیروزی در جنگ روی نقاط قوت ارتش خودی و نقاط ضعف ارتش مقابل تمرکز گذاشته و استراتژی‌های جنگی خود را بر همین منوال بنا کنیم. مثلا اگر نقطه قوت ارتش ما این است که جنگیدن در هوای سرد را خوب بلد است، تلاش کنیم تا عملیات‌های اصلی خود را در هوای سرد بچینیم و اگر طرف مقابل نمی‌تواند مدت زمان زیادی بجنگد، تا حد امکان جنگ را به درازا بکشیم.

مفهوم راهبرد به مرور به علوم غیر جنگی نیز کشیده شده است که در سازمان‌ها باید روی نقاط قوت خودمان کار کنیم و بخش عمده‌ی انرژی و تمرکز خودمان را وقف رسیدن به هدفمان کنیم.
مثلا مفهوم راهبرد در ورزش به این صورت تعریف می‌شود که برای اینکه ورزشکاری در المپیک به موفقیت برسد از 4 سال قبل تمام تلاش خود ر ا می‌کند تا پس از 4 سال به موفقیت برسد. رژیم غذایی، زمان خواب و . از اعمالی به حساب می‌آیند که یک ورزشکار برای رسیدن به هدفش می‌تواند تا حدی به آن‌ها عمل کند تا در آینده قهرمان شود.

شما در دوره‌ی برنامه‌ریزی راهبردی در کنار مباحث اصلی برنامه‌ریزی راهبردی یا برنامه‌ریزی استراتژیک و مطالعه موردی شرکت‌ها و سازمان‌هایی که برنامه‌ریزی راهبردی را در سازمانشان پیاده‌سازی کرده‌اند، با مباحث مدیریتی دیگری نیز آشنا خواهید شد. چرا که برای برنامه‌ریزی راهبردی سازمان نیاز است تا با دیگر مباحث مدیریتی مانند: مدیریت ریسک، کنترل پروژه، مدیریت دانش و . آشنا خواهیم شد.

مدیریت راهبردی چیست؟

مدیریت راهبردی عبارت است از برنامه‌ریزی، نظارت، تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی مداوم در جهت توسعه استراتژی‌های مؤثر، اجرا و کنترل نتایج آن‌ها که یک سازمان برای تحقق اهداف خود نیاز دارد. تغییر در محیط‌های کاری سازمان‌ها را ملزم می‌کند که استراتژی‌های موفقیت خود را دائماً ارزیابی کنند.

می‌توان تعریف مدیریت راهبرد را نیز کلیه اقدامات‌ مربوط به ارزیابی و انتخاب استراتژی و تعیین و تدوین بهترین راه‌کارها درون و بیرون سازمانی جهت اجرای این استراتژی‌ها و در نهایت کنترل اقدمات اجرا شده مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ را در برمی‌گیرد.

فرایند تدوین برنامه‌ریزی راهبردی

اهداف راهبردی یکی از سه نکته‌ای است که تیم مدیریت شرکت باید به‌عنوان بخشی از روند برنامه‌ریزی استراتژیک خود بیان کند، نکته دوم عناصر مهم لازم برای دستیابی به اهداف راهبردی و نکته سوم نیز دامنه استراتژیک آن (محصولات و خدماتی است که ارائه می‌دهد) است.

فرآیند تدوین مدیریت راهبرد را می‌توان به چهار گام تعریف کرد:

1. تحلیل وضعیت

در گام اول از فرآیند مدیریت راهبرد ابتدا باید نوع فعالیت سازمان، اهداف بلندمدت، مأموریت سازمان، چشم انداز سازمان تعیین گردد سپس به تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی پرداخته می‌شود.

2. تدوین راهبرد

در گام دوم به تعیین نحوه‌ی تخصیص منابع، تصمیم در مورد گسترش سازمان، ایجاد تنوع در خدمات یا محصولات، شیوه مواجهه با بازارهای داخلی و بین المللی، تصمیمات سازمان درباره‌ی ادغام، مشارکت و یا همکاری با دیگر سازمان‌ها و دیگر تصمیم‌های موثر پرداخته شود و با توجه به نتایج به‌دست آمده در تحلیل وضعیت که در گام اول انجام شد، استراتژی برتر انتخاب می‌گردد.

3. اجرای راهبرد‌

در سومین گام از فرآیند تدوین برنامه‌ریزی راهبردی، به اجرای استراتژی‌های تعیین شده در گام قبل پرداخته‌ می‌شود. و همچنین تعیین الویت فعالیت‌ها، تدوین برنامه عملیاتی اجرا و تخصیص منابع نیز در این گام انجام می‌گیرد.

4.ارزیابی راهبرد

در آخرین گام از این فرآیند، به بررسی نتایج اجرای هریک از استراتژی‌های تدوین شده پرداخته می شود، تا میزان کارایی و اثربخشی تصمیمات مشخص گردد و در صورت بروز نتایج حاکی از ناکارآمدی تصمیمات، اقدامات اصلاحی و تعیین مجدد استراتژی‌ها انجام پذیرد.

اهداف مدیریت کاربردی :

اهداف راهبردی عبارت‌اند از اهداف خاص مالی و غیرمالی و نتایجی که یک شرکت برای دستیابی به آن‌ها در یک دوره زمانی خاص، معمولاً طی سه تا پنج سال آینده، در نظر دارد.

کاربردهای مدیریت راهبردی

شرکت‌ها، دانشگاه‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی و سازمان‌های دیگر می‌توانند از مدیریت راهبردی به‌عنوان راهی برای رسیدن به اهداف و تحقق اهداف استفاده کنند. مدیریت راهبرد راه حل‌های کارآمدی را در اختیار مدیران قرار می‌دهد تا از طریق اصول پویا، جامع، آینده‌نگر و اقتضائی مشکلات سازمان‌ها را حل کند.

اساس مدیریت راهبردی مطابق با میزان درکی است که مدیر سازمان از شرکت‌های رقیب، عرضه‌کنندگان مواد اولیه، قیمت‌ها، توزیع‌کنندگان، بازارها، دولت‌ها، بستانکاران، سهامداران و مشتریان دارند و درک درست نسبت به این عوامل میزان موفقیت سازمان را تعیین می‌کنند. درنتیجه مهمترین ابزاری که سازمان‌ها برای دستیابی به موفقیت در آینده به آن احتیاج دارند و می‌توانند از آن بهره گیری نمایند مدیریت راهبرد خواهد بود.

ویژگیها و فرآیند مدیریت استراتژیک

تغییرات و دگرگونیهای سریع و پیچیده جامعه و تاثیر آن بر رشد و توسعه شرکت ها موجب شد که مدیران توجه خود را به فرآیند مدیریت استراتژیک، برنامه ریزی بلندمدت، اقتصاد و دیگر مسائل مربوط به محیط سازمان معطوف گردانند. از طرفی، توجه به محیط، آگاهی از تاثیر متغیرهای محیطی و ارائه چشم اندازی از فعالیت آینده برای سازمان ها، لزوم آمادگی برای برخورد با تغییرات مداوم را توجیه می کند.

همان طور که می دانیم، تصمیم گیری موثر در مواجهه با تغییرات مداوم دنیای کسب وکار، دغدغه بسیاری از سازمان هاست. مهم است که همیشه از روند تغییرات مطلع باشید. یکی از ابزارهای مطمئنی که به گرفتن تصمیم های کارآمد و بهنگام در سازمان ها کمک می کند، برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی است.

آینده نگری و مدیریت استراتژیک

علم مدیریت سیر تکوین نظام های مدیریتی و با تلاطم محیط و میزان و پیچیدگی آن، رابطه مستقیم برقرار می نماید. در قرن جدید 4 الگوی مدیریتی قابل طرح می باشد:

الف- مدیریت از طریق نظارت بر عملکرد که متعلق به دوران تغییرات تدریجی و بطنی محیطی است و بعضا به عنوان سیستم مدیریت کنترل نیز معروف می باشد.

ب – مدیریت از طریق روند پذیری که علی رغتم شتاب گرفتن تغییرات آینده را با استفاده از تجربه گذشته قابل پیش بینی می نماید و قابلیت برنامه ریزی را خواهد داشت. لذا سیستم های مدیریت بر مبنای برنامه ریزی بلندمدت امکان پذیر می باشد.

ج- مدیریت از طریق پیش بینی که علی رغم مشاهده اینکه گسستگی شتاب تغییرات کم بوده و پیش بینی و پاسخگویی به موقع را همچنان امکان پذیر می نماید در این حالت امکان استراتژیک وجود دارد.

د- مدیریت از طریق مواجهه انعطاف پذیر اما سریع که در مسیر شکل گیری بوده و آن هم در شرایطی که چالش های مهم و بسیار سریع ظهور می نماید و مجال پاسخگویی به موقع را نمی دهد. در این شرایط است که پیگیری استراتژی ها و چشم اندازهای سازمان ها دچار مشکل می شود و ضرورت مدیریت استراتژیک احساس می شود.

مدیریت استراتژیک و مدیریت غافلگیری استراتژیک مبنی بر برنامه ریزی استراتژیک به عنوان آخرین دستاوردهای دانش مدیریت در سال های کنونی بود.

فرآیند انتخاب استراتژی مناسب

مدیران پس از تجزیه و تحلیل محیط، تعیین جهت گیری سازمانی و تعریف ماموریت، ارزش ها، چشم انداز و اهداف سازمانی آماده تعیین استراتژی های سازمانی می باشند. تعیین استراتژی عبارت است از فرآیند تعیین زمینه های عملکرد مناسب جهت دستیابی به اهداف سازمانی در راستای ماموریت و فلسفه وجودی سازمان.

به عبارت دیگر استراتژی ها می بایست تحیلی های محیطی را منعکس کرده و منتج به رسیدن به ماموریت و اهداف سازمانی شوند. روش ها و مدل های تعیین استراتژی به مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ تبع مدیریت استراتژیک، از یک تکنیک و دستورالعمل خاص پیروی نکرده، هریک حاوی یک مفهوم و یک بینش هستند.

در این راستا مدل های برنامه ریزی استراتژیک فراوانی موجود می باشند که انتخاب آنها با توجه به ماهیت شرکت، وضعیت صنعت مربوطه و شرایط محیطی صورت می پذیرد. بنابراین می توان ادعا کرد که در هر شرکتی که مدیریت استراتژیک پیاده شده است، یک مدل برنامه ریزی استراتژیک منحصر به فرد به کار رفته که می تواند در آن عملا از یک یا چند مدل برنامه ریزی استراتژیک کلاسیک استفاده شده باشد.

مینتزبرگ بیان می کند:

برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرآیندی است که می تواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی تصمیم گیری در شکل معمول آن نیست بلکه مجموعه ای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ شده است که در قالب فرآیند برنامه ریزی تولید می شوند. برنامه ریزی می تواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. برنامه ریزی عبارت است از فرآیند دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته، برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات.

برنامه ریزی به آن دسته از اقداماتی گفته می شود که مشتمل بر پیش بینی اهداف و اقدامات برای رویارویی با تغییرات و مواجه شدن با عوامل نامطئن از طریق تنظیم عملیات آینده است. هدف اساسی برنامه ریزی تقلیل میزان قبول خطر نسبت به اتفاقات احتمالی و اتخاد تدابیر هماهنگ برای دستیابی به موفقیت های سازمانی است.

در تعاریفی که از برنامه ریزی به وسیله پژوهشگران مختلف ارائه شده است، سه ویژگی عمده به چشم می خورد که عبارتند از:


۱. برنامه ریزی ماهیتا با پیش بینی همراه است و اصولا پیش از این که عملی انجام شود، باید نوع کار و چگونگی انجام آن را معلوم کرد.

۲. برنامه ریزی یک نظام تصمیم گیری است که فرآیند اتخاذ تصمیم نسبت به آنچه باید در آینده انجام شود و نیز تنظیم طرح های اجاریی برای دستیابی به هدف ها را در بر میگیرد.

۳. برنامه ریزی بر نتایج مطلوبی تاکید دارد که در آینده به دست می آید. به عبارت دیگر، برنامه ریزی وسیله ای برای حصول اطمینان نسبت به تامین هدف های عمده سازمانی در زمان مورد نظر می باشد.

ویژگیهای یک برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک نگاه به آینده دارد و متمرکز بر آینده پیش بینی شده در سازمان می نماید به گونه ای که در سالهای آینده چه تفاوتی با اکنون خواهد داشت و غالبا در صدد خلق آینده سازمان بر مبنای احتمال ایجاد درخواست های سازمان می باشد. اصولا برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای تجزیه و تحلیل اتفاقات پیش بینی شده برای گزینه های آینده استوار بوده و مبنای تجزیه و تحلیل داده های داخلی و خارجی می باشد.مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟

به طور کلی برنامه ریزی استراتژیک دارای انعطاف بوده و متمایل به ایجاد تصویری بزرگ از آینده سازمان می باشد. برنامه ریزی استراتژیک، سازمان را با محیطش تطبیق می دهد و زمینه ای برای دسترسی به اهداف ایجاد می نماید. محیط داخلی و خارجی و پتانسیل های سازمان در آن چارچوب می تواند به مزیت رقابتی دست یابد.

برنامه ریزی استراتزیک فرآیندی نظری و کیفی است و داده های نرم مانند تجربه ها، نیت ها و ایده های موجود روزانه سازمان را ترکیب می کند و در راستای ارائه یک بینش و هدف سازمانی روشن عمل می نماید. از طرفی به سازمان اجازه تمرکز می دهد و فرآیندی پویا و مستمر از فعالیت های خود تحلیلی به وجود می آورد.

دریک جمع بندی ساده یک برنامه ریزی استراتزیک می تواند عملکرد را بهبود بخشد، اعضای یک سازمان را که در کلیه کارهای وظیفه ای ثابت و چالش های روزانه، سردرگم هستند و ممکن است اهداف سازمان را گم نمایند، هماهنگ و هم سو نماید.

در نتیجه همکاری بین اعضای یک سازمان وقتی با مفروضات مشترکی نسبت به اهداف مشترک باشند، بسیار موثر و اثر بخش می شود. درنهایت اینکه یک برنامه ریزی استراتژیک موفقیت آمیز دارای عملکرد بوده و ضمن بینش مشترک بین ارزش ها، یک فرآیند همگانی و مشارکتی را به وجود می آورد که مدیران نسبت به آن احساس مالکیت دارند و مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ به عنوان یک ابزار کلیدی از آن استفاده می نمایند.

برخی نظرات بر این باور بوده که برنامه ریزی استراتژیک چهار ویژگی را دارا می باشد:

چرا استراتژی برای هر کسب و کاری لازم است؟

مدیریت استراتژیک

اگر با این مفهوم آشنا نباشید، نمی توانید پاسخ مشاور را بدهید. البته خیلی از مواقع شما استراتژی دارید اما نمی توانید آن را بیان کنید.

پس با ما همراه باشید تا با مفهوم کاربردی استراتژی (Strategy) و مدیریت استراتژیک (Strategic Management) بیشتر آشنا شوید.

استراتژی یعنی چه؟

به زبان ساده، استراتژی ابزاری است که افراد یا سازمان ها (کسب و کارها) از طریق آن به اهداف خود دست پیدا می کنند. وقتی استراتژی خود را مشخص کرده باید، یعنی بر مسیر دستیابی به اهداف خود تمرکز دارید و می دانید برای رسیدن به آن اهداف (که از پیش تعیین کرده اید) چه منابعی را نیاز دارید. این موضوع باعث می شود شما تصمیم گیری بهتری در مراحل مختلف کسب و کار داشته باشید.

اگر استراتژی برای کارتان نداشته باشید، دست نگه دارید. چند روزی دیرتر شروع کنید بهتر از این است که درگیر تلاطم های مسیر شوید و با شکست روبرو شوید. داشتن استراتژی درصد رسیدن به موفقیت شما را بالاتر می برد.

با توجه به وجود عدم قطعیت در شرایط اقتصادی کشور باید توجه داشته باشید که هرچه محیط، متلاطم تر باشد، استراتژی باید دارای انعطاف پذیری و پاسخگویی بیشتری باشد. اما دقیقاً در این شرایط است که استراتژی به جای بی اهمیت شدن، اهمیت بیشتری پیدا می کند. وقتی بنگاه ها با تهدیدات پیش بینی نشده ای مواجه باشند و فرصت های جدید به طور مستمر ظاهر شود، استراتژی به قطب نمایی تبدیل می شود که می تواند بنگاه را از میان دریاهای طوفانی هدایت کند.

برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین و مهمترین کار شما در زمان راه اندازی و حین مسیر کسب و کار است؛ این را باید بخاطر داشت برای دستیابی به هدفی بزرگ به یک استراتژی هوشمندانه نیاز خواهید داشت تا بتوانید همواره در بازار رقابت کنید و ار رقبای خود جلوتر باشید.

تاریخچه پیدایش استراتژی

اکثر ابزارهای کسب و کار ها و سازمان ها، ریشه در مفاهیم و نظریات نظامی دارد زیرا مفاهیم استراتژی از دل پیکارهای نظامی برای غلبه بر دشمن شکل گرفته است.

این سوال ممکن است برای شما هم ایجاد شده باشد که واژه استراتژی از کجا نشات گرفته است؟ در واقع این واژه از واژه یونانی strategia به معنای “ژنرال ارتش” گرفته شده است.

استراتژی از منظر نظامی: استراتژی، علم برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی بزرگ در مقیاس کلان با هدف تشخیص و یافتن بهترین موقعیت قبل از شروع درگیری واقعی با دشمن است.

استراتژی از منظر سازمانی: استراتژی، به جهت گیری اصلی شرکت در آینده می پردازد که شامل اهداف، آرزوها، منابع و نحوه تعامل سازمان با محیط است. تمامی جوانب یک سازمان از جمله نیروی انسانی، منابع، روش‌ها و محیط آن نقش مهمی در تدوین استراتژی ایجاد ایفا می کنند.

استراتژی در کسب و کارتعریف مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک، تجزیه و تحلیل در خصوص مسایل مهم سازمان می باشد و توسط راهبران ارشد سازمان به نمایندگی از مالکان ، به جهت کنترل منابع در محیط‌ های خارج از سازمان گرفته می شود این فرایند شامل مشخص کردن ماموریت، چشم انداز، دارایی‌های سازمان و توسعه برنامه‌ها و سیاستهای‌ سازمان که به همه فعالیت ‌هایی که برای رسیدن به آن خواهد شد نیاز است.

مدیریت استراتژیک یک روند فلسفی برای مدیریت کسب و کار مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ محسوب می‌شود. گمان نکنید مدیریت استراتژیک است تنها بررسی چندین قانون و پیروی از آنها است!

مدیریت استراتژیک چه ویژگی‌هایی دارد؟

به‌طور کلی می‌توان گفت مدیریت استراتژیک همان ویژگی‌های مدیریت عمومی را داراست، اما ویژگی‌های دیگری هم دارد که آن را متمایز می‌کنند. می توان به این نکات مازاد اشاره کرد:

۱. مدیریت استراتژیک آینده سازمان را مدنظر دارد، و تلاش می‌کند اهداف بلندمدت را موردتوجه قرار بدهد، پس به‌طور کلی جزو وظایف اصلی مدیران بلندپایه محسوب می‌شود.

۲. مدیریت استراتژیک به افق‌های سازمانی می‌اندیشد و تلاش می‌کند دریابد که برای رسیدن به اهداف بلندمدت، چه کارهایی باید انجام شوند.

۳. سازمان با محیطی که در آن قرار دارد، هم‌بستگی و تعامل دارند. هر تغییری که در محیط اتفاق بیفتد، سازمان هم از آن تأثیر می‌گیرد. بنابراین مدیریت استرتژیک نگاه ویژه‌ای به محیط و تعاملات آن دارد.

۴. مدیریت استراتژیک اهداف، تصمیم‌ها و فعالیت‌هایی را که مشخص می‌کند که در همه سطوح سازمانی باید انجام شوند و نقطه شروع حرکت را برای همه اعضای آن تعیین می‌کند.

البته برای دست‌یابی به این ویژگی‌ها در عالی‌ترین سطح آن‌ها، استراتژی‌های مختلفی با توجه به نیازهای سازمان، منابع موجود و همین طور نیازهای بازار به کار گرفته می‌شوند. این استراتژی‌های مختلف چه هستند؟

استراتژی استارت آپعناصر مهم مدیریت استراتژیک

تحلیل موقعیت، فرمول بندی استراتژی، اجرای استراتژی و ارزیابی آن ۴ عنصر مهم در بخش مدیریت استراتژیک محسوب می‌شوند. هر یک از این المان‌ها به طور کلی گام‌هایی هستند که می‌توانند در اجرای یک نقشه مورد ارزیابی قرار گیرند. مدیریت استراتژیک در هر زمینه باید با اولویت‌بندی‌های مخصوصی دنبال شود. به هر صورت نیازها باید بازبینی شوند و تغییرات لازم بر حسب بهبودهای موجود در نظر گرفته شود.

به اختصار این عناصر مهم را بررسی کنیم:

تحلیل موقعیت:

در نخستین مرحله، باید اطلاعات ضروری برای ایجاد شرح مأموریت بررسی شوند. این تحلیل موقعیت به روش‌های مختلفی انجام می‌شود، که مشاهده و برقراری ارتباط، دو مورد بسیار مهم هستند. در این مرحله محیط داخلی را مشاهده می‌کنند، و بین همه ذی‌نفعان سازمان ارتباط ایجاد می‌کنند. محیط خارجی را هم تحلیل کرده و مشتری‌ها، تأمین‌کننده‌ها و رقیبان حاضر هم بررسی می‌کنند.

تدوین استراتژی:

در مرحله بعدی مأموریت سازمان تعیین می‌شود. شناسایی عواملی که در محیط خارجی برای روند کار سازمان مانع ایجاد می‌کنند، فرصت‌هایی که وجود دارند، نقاط ضعف و قوت داخلی سازمان، تعیین هدف‌های بلندمدت، بررسی استراتژی‌های مختلف و انتخاب استراتژی موردنظر برای ادامه فعالیت سازمان، از دیگر کارهایی هستند که در روند تدوین استراتژی مدنظر قرار می‌گیرند.

اجرای استراتژی:

سازمان باید هدف‌های سالیانه داشته باشد، سیاست‌های بلندمدت تعیین کند، برای کارکنان خود انگیزه ایجاد کند و منابع موجود را طوری تخصیص دهد که استراتژی‌های تدوین‌شده به‌درستی اجرا شوند. همه این‌ها در مرحله اجرای استراتژی باید موردتوجه قرار بگیرند.

ارزیابی استراتژی:

در مدیریت استراتژیک، استانداردها به چالش کشیده می‌شوند. اگر سازمان نتواند به استانداردها دست یابد، استراتژی نتیجه درستی نخواهد داشت؛ یعنی موفقیت امروز نمی‌تواند موفقیت فردا را تضمین کند، پس ارزیابی استراتژی‌هایی که تدوین و اجرا می‌شوند، اهمیت زیادی دارند. سازمانی که صرفا به موفقیت امروز خود متکی باشد، و استراتژی مناسبی برای آینده نداشته باشد، شکست خواهد خورد.

جمع بندی

مدیریت استراتژیک در سطح شرکتی، معمولا سازمان را به جهت بهره گیری از فرصت های آینده، و مواجهه با خطرات و روند بازار آماده می سازد. این باعث می شود که شرکت ها به تجزیه و تحلیل، بررسی , اجرا و پیاده سازی پرداخته به نحوی که احتمال بیشتری برای رسیدن به اهداف تعیین شده میسر گردد. بنابراین، استراتژی مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ یا برنامه ریزی های استراتژیک باید به عنوان عامل تصمیم گیری در نظر گرفته شود.

امیدواریم با خواندن این مقاله بتوانید برای کسب و کار خود برنامه استراتژی تدوین کنید و اگر سوالی دارید نیز در بخش کامنت ها بپرسید.

مطالب پیشنهادی

درباره فهیمه رمضانی

من فهیمه رمضانی هستم و با توجه به تجربه 9 ساله در صنعت تولید و تحصیل در رشته مدیریت کسب و کار، این مقاله ها رو می نویسم. خوشحال میشم نظرات خودتون رو برام بنویسید تا با دیدگاه های شما هم آشنا شوم.

مدیریت استراتژیک چیست؟

المان‌های مهم برنامه‌ریزی استراتژیک

روند مدیریت استراتژیک چیزی بیش از وضع تعدادی قانون و سپس پیروی از آنها است. مدیریت استراتژیک روندی فلسفی برای مدیریت کسب‌وکار است. مدیران سطح بالا باید ابتدا به صورت استراتژیک بیندیشند و سپس این اندیشه‌ها را طی روندی اجرایی کنند. روند مدیریت استراتژیک هنگامی به بهترین نحو اجرایی می‌شود که همه‌ی افراد سازمان یا کسب‌وکار، استراتژی‌ها را کاملا درک کرده باشند. هدف این مقاله بحث پیرامون المان‌های اصلی روند مدیریت استراتژیک است. همچنین درباره‌ی هر کدام از گام‌های مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ اصلی در این روند، در کنار بینش‌ها، مسائلی که باید بررسی شوند و پرسش‌هایی که باید پرسیده شوند نیز بحث می‌شود.

روند مدیریت استراتژیک از چهار عنصر تشکیل شده است:

  • تحلیل موقعیت
  • فرمول‌بندی استراتژی
  • اجرای استراتژی
  • ارزیابی استراتژی

این المان‌ها گام‌هایی هستند که در زمان ایجاد یک نقشه‌ی روند مدیریت استراتژیک جدید به ترتیب انجام می‌شوند. کسب‌وکارهای موجود (که از قبل، یک نقشه‌ی روند مدیریت استراتژیک به وجود آورده‌اند) همان‌طور که نیازهای‌شان افزایش می‌یابد، این گام‌ها را بازبینی می‌کنند تا تغییرات و بهبودهایی ایجاد کنند.

تحلیل موقعیت

تحلیل استراتژی

تحلیل موقعیت اولین گام در روند مدیریت استراتژیک است که اطلاعات ضروری را برای ایجاد یک شرح مأموریت فراهم می‌کند. تحلیل موقعیت شامل: بررسی و ارزیابی بدنه‌ی سازمانی، محیط خارجی و محیط سازمانی می‌شود. این تحلیل ممکن است با چند روش انجام شود. مشاهده و برقراری ارتباط، دو روش بسیار مؤثر هستند.

برای شروع این روند، سازمان‌ها باید محیط داخلی شرکت را مشاهده کنند. این کار شامل موارد زیر است:

  • ارتباط متقابل کارکنان با یکدیگر
  • ارتباط متقابل کارکنان و مدیریت
  • ارتباط متقابل مدیران با یکدیگر
  • ارتباط متقابل مدیریت و سهام‌داران

به علاوه، بحث‌ها، مصاحبه‌ها و بررسی‌ها نیز برای تحلیل محیط داخلی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سازمان‌ها همچنین باید محیط خارجی را نیز تحلیل کنند که شامل بررسی مشتری‌ها، تأمین‌کننده‌ها، بستان‌کارها و رقبا می‌شود. در این زمینه چندین پرسش مطرح می‌شود که می‌تواند به تحلیل محیط خارجی کمک کند؛ از جمله:

  • ارتباط بین شرکت و مشتری‌ها چگونه است؟
  • ارتباط بین شرکت و تأمین‌کننده‌ها چگونه است؟
  • آیا شرکت با بستان‌کارها به توافقات مناسبی رسیده است؟
  • آیا شرکت برای افزایش ارزش کسب‌وکار برای سهام‌دارانش فعالانه تلاش می‌کند؟
  • رقبای شرکت چه کسانی هستند؟
  • رقبا نسبت به شرکت چه مزایایی دارند؟

فرمول‌بندی استراتژی

فرمولاسیون استراتژی

فرمول‌بندی استراتژی که شامل طراحی و تولید استراتژی‌های شرکت بوده، دومین گام در روند مدیریت استراتژیک است. تعیین نقاط قوت شرکت به فرمول‌بندی استراتژی‌ها کمک می‌کند. فرمول‌بندی استراتژی عموما به سه سطح سازمانی تقسیم می‌شود: عملیاتی، رقابتی و شرکت.

استراتژی‌های عملیاتی: کوتاه مدت هستند و با بخش‌های عملیاتی مختلف شرکت مانند منابع انسانی، مالی، بازاریابی و تولید در ارتباطند. این استراتژی‌ها مختص هر بخش هستند. برای نمونه، استراتژی‌های منابع انسانی با عمل استخدام و آموزش کارکنان و با هدف افزایش سرمایه‌ی انسانی در ارتباط هستند.

استراتژی‌های رقابتی: آنهایی هستند که مرتبط با روش‌های رقابت در کسب‌وکار یا صنعت خاصی هستند. شناخت رقبا به منظور فرمول‌بندی یک استراتژی رقابتی، لازم است. شرکت باید بداند رقیبانش چه کسانی هستند و چگونه عمل می‌کنند، همچنین باید نقاط قوت و ضعف رقبا را شناسایی کند. با این اطلاعات، شرکت می‌تواند یک استراتژی برای کسب مزایای رقابتی نسبت به رقبایش تدوین کند.

استراتژی‌های شرکت: بلندمدت هستند و به «تصمیم‌گیری درباره‌ی ترکیب کسب‌وکارها و جهت کلی سازمان» مربوط هستند. کار کردن به عنوان کسب‌وکاری منفرد یا به صورت کسب‌وکاری با چندین بخش‌ مختلف، هر دو بخشی از استراتژی شرکت است.

اجرای استراتژی

اجرای استراتژی

اجرای استراتژی به معنای عملی کردن استراتژی است. این کار شامل ایجاد گام‌ها، روش‌ها و رویه‌هایی برای اجرای استراتژی است. همچنین شامل تعیین این نکته می‌شود که ابتدا کدام استراتژی‌ها باید اجرایی شوند. استراتژی‌ها باید بر پایه‌ی جدیت مسائلِ متضمن آنها اولویت‌بندی شوند. شرکت ابتدا باید روی بدترین مشکلات تمرکز کند و پس از رسیدگی به آنها، به سراغ مسائل دیگر برود.

همان‌طور که استراتژی‌ها فرمول‌بندی می‌شوند، روش‌های اجرای استراتژی‌های مختلف نیز باید تعیین شود. شرکت باید در نظر داشته باشد که همزمان با اینکه استراتژی‌ها ایجاد می‌شوند، چگونه آنها را عملی کند. برای نمونه، هنگامی که استراتژی منابع انسانی (که مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ شامل آموزش کارکنان می‌شود) در حال شکل‌گیری است، باید مشخص شود که آموزش‌ها چگونه و چه زمانی باید انجام گیرند و هزینه‌ی آنها چگونه تأمین می‌شود.

ارزیابی استراتژی

ارزیابی استراتژی

ارزیابی استراتژی یعنی بررسی چگونگی اجرای استراتژی و همچنین نتایج آن، که شامل تعیین این موارد می‌شود:

  • آیا ضرب‌الاجل‌ها قابل انجام هستند؟
  • آیا گام‌ها و روندهای اجرای آنها به درستی جواب می‌دهند؟
  • آیا نتایج مورد انتظار به دست آمده‌اند یا نه؟

اگر مشخص شود که ضرب‌الاجل‌ها انجام‌پذیر نیستند، روندها به خوبی جواب نمی‌دهند یا نتایج در راستای اهداف واقعی نیستند، آنگاه استراتژی باید اصلاح یا بازبینی شود.

هم مدیریت و هم کارکنان در ارزیابی استراتژی درگیر هستند. زیرا هر کدام از آنها می‌تواند استراتژی اجرایی را از دیدگاه متفاوتی مشاهده کنند. کارکنان ممکن است مشکلی را در گام خاصی از اجرای استراتژی تشخیص دهند که ممکن است مدیریت متوجه آن نشده باشد.

ارزیابی استراتژی باید شامل به چالش کشیدن استانداردها و جداول زمانی‌ای شود که دست‌یافتنی باشند. اگر دست‌یابی به استانداردها و جداول زمانی غیرممکن باشد، آنگاه انتظارات غیرواقعی هستند و استراتژی قطعا شکست خواهد خورد.

نتیجه‌گیری

مدیریت استراتژیک

روند مدیریت استراتژیک یک روند مستمر است. همان‌طور که نتایج یا خروجی‌های عملکرد تحقق می‌یابند، در هر سطحی از سازمان، اعضای سازمان مفاهیم را ارزیابی می‌کنند و در صورت نیاز، استراتژی‌ها را اصلاح و تعدیل می‌کنند. به علاوه، همان‌طور که شرکت رشد و تغییر می‌کند، استراتژی‌های موجود نیز تغییر خواهند کرد و استراتژی‌های جدید ایجاد خواهند شد. همه‌ی اینها بخشی از روند مستمر توسعه‌ی کسب‌وکار در تلاش برای موفقیت و دست‌یابی به اهداف شرکت است.

مدیریت استراتژیک (تعاریف + مراحل + مزایا + مکاتب)

مدیریت استراتژیک (تعاریف + مراحل + مزایا + مکاتب)

روزگاري دو نفر برای پيك‌نيك تا عمق جنگل پيش رفتند. ناگهان يك خرس قهوه‌اي در مقابل آنها ظاهر شد. يكي از آنها فوراً كوله‌پشتي خود را درآورد و از آن يك جفت كتانی بيرون كشيد. ديگري گفت: «تو كه نميتواني از اين خرس تندتر بدوي». اولي پاسخ داد: «ممكن است نتوانم از اين خرس تندتر بدوم، اما قطعاً ميتوانم از تو تندتر بدوم!» در عرصه رقابت هم، آنهایی که مزیت رقابتی دارند، می‌توانند موفق شوند. مزیت رقابتی از طریق مدیریت استراتژیک به دست می‌آید. در این پست با ما همراه باشید تا در این خصوص بیشتر بدانید.

مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت استراتژیک عبارت است از:

اول - استفاده برنامه‌ریزی شده از منابع یک کسب و کار برای رسیدن به اهداف.

دوم - برنامه‌ریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل مداوم و ارزیابی همه نیازهایی که یک کسب و کار برای تحقق اهداف و مقاصد خود نیاز دارد.

تغییرات در محیط های تجاری‌، سازمان‌ها را ملزم می‌سازد تا استراتژیهای خود را برای موفقیت دائماً ارزیابی کنند. فرایند مدیریت استراتژیک به سازمانها کمک می‌کند تا وضعیت فعلی خود را بررسی کنند ، استراتژیها را مشخص کرده، آنها را به کار گیرند و اثربخشی استراتژیهای مدیریت اجرا شده را تجزیه و تحلیل کنند.

هدف مديريت استراتژيك

هدف اصلی در مدیریت استراتژیک بهره‌برداري و خلق فرصت‌هاي جديد و متفاوت براي فرداست. در مدیریت استراتژیک به دنبال این هستیم که پایداری کسب و کار را در بلندمدت تضمین کنیم.

مراحل عمومی مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک به طور عمومی شش مرحله اصلی دارد:

در مدیریت استراتژیک ابتدا مقاصد آرمانی کسب و کار تعیین می‌شود. با تدوین مقاصد آرمانی مشخص می‌شود که به کجا می‌خواهیم برویم و ویژگی‌های مقصد چگونه است؟ پس از تعیین مقصد آرمانی، استراتژی یا مسیر آرمانی طراحی می‌شود. برای طراحی این مسیر از اطلاعات داخلی و خارجی کسب و کار بهره گرفته می‌شود. پس از طراحی، استراتژی به اطلاع کارکنان رسانده می‌شود. بر اساس شرایط و منابع هر واحد سازمانی، برنامه‌های عملیاتی تدوین شده و در گام بعد اجرا می‌شوند. برنامه‌های عملیاتی بر این فرض نوشته می‌شوند که قرار است با اجرای آنها استراتژی محقق شده و در نهایت به مقاصد آرمانی برسیم. میزان تحقق برنامه‌های عملیاتی و رسیدن به مقاصد آرمانی مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت لزوم بازبینی می‌شوند. برای مطالعه بیشتر الگو به این صفحه مراجعه کنید: استراتژی چیست؟

سه بخش اصلی

فرايند مديريت استراتژيك از سه مرحله تشكيل شده است: تدوين استراتژي، اجراي استراتژي و ارزيابي استراتژي.

  • تدوين استراتژي: تدوين استراتژي شامل تدوين يك چشم‌انداز و سند مأموريت، شناسايي فرصت‌ها و تهديدهاي خارجي يك سازمان، تعيين نقاط قوت و ضعف داخلي، تعيين اهداف دراز‌مدت، ايجاد گزينه‌هاي استراتژيك گوناگون و انتخاب استراتژيهاي مشخص براي دنبال كردن آنهاست.
  • اجراي استراتژي: اجرای استراتژی يك شركت را ملزم ميكند كه اهداف سالانه‌ تعيين كند، خط‌مشيهاي لازم را تدوين نمايد، كاركنان را برانگيزد و منابع لازم را به گونه‌اي تخصيص دهد كه استراتژيهاي تدوين شده را بتوان به اجرا درآورد.
  • ارزيابي استراتژي: مرحلۀ نهايي در مديريت استراتژيك به شمار ميرود. مديران با تمام وجود نيازمندند بدانند كدام استراتژيهاي مشخص به درد نميخورند. ارزيابي استراتژي ابزار اصلي كسب اين اطلاعات است. از آن‌جايي كه عوامل خارجي و داخلي مداوماً در حال تغييرند، كليۀ استراتژيها در معرض تغييرات و مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ اصلاحات آتي قرار دارند.

برای آگاهی بیشتر صفحه مراحل تدوین برنامه استراتژیک را ببینید.

مزاياي مديريت استراتژيك:

  • مزاياي مالي: تحقيقات نشان ميدهد سازمان‌هايي كه از مفاهيم مديريت استراتژيك استفاده ميكنند، سودآورتر و موفق‌تر از آنهايي هستند كه از اين مفاهيم استفاده نميكنند.
  • مزاياي غيرمالي: مدیریت استراتژیک می‌تواند بر هشياري کسب و کار نسبت به تهديدات خارجي بیفزاید. درك از استراتژيهاي رقبا را بالا ببرد و از مخالفت با تغيير بکاهد.

تعادل بین شهود و واقعیت

مدیریت استراتژی در اصل در دو قسمت کار می کند:

نخست: جهت گیری‌های ذهنی و مقاصد آرمانی است که در ذهن مدیران ارشد و استراتژیستهای سازمان شکل می‌گیرد. هنگامی که به جهت گیری های ذهنی میپردازیم شم و شهود تاثیر به سزایی در تصمیم گیری ها دارد.

دوم: باید توجه داشته باشیم که قرار نیست سازمان فقط با موضوعات انتزاعی کار کند. بنابراین این جهت گیری ها باید با عملیات روزمره و جاری کسب وکار پیوند داشته باشند امروزه داشته باشند.

امروزه مدل های مدیریت استراتژیک به گونه ای عمل می کند که از داده های واقعی برای شهود و شهود برای اقدامات روزمره استفاده می کند.

مکاتب مدیریت استراتژیک

وتینگتون (2000) یک دسته‌بندی چهارگانه از مکاتب مدیریت استراتژیک را ارائه داده است که بسیار معروف می‌باشد:

مکاتب مدیریت استراتژیک

  • مکتب کلاسیک: اساس تفکر کلاسیک بر برنامه‌ریزی بلندمدت و استفاده مؤثر از منابع با هدف دستیابی به استراتژی سود استوار است. مشخصه‌هایی مانند تحلیل منطقی، تفکیک برنامه از اجرا و تعهد مداوم به حداکثر رساندن سود از جمله ویژگی‌های معرفی کننده رویکرد کلاسیک است.
  • مکتب فرآیندی: «فرآیندگرایان» استراتژی را به عنوان یک فرآیند نوظهور در یادگیری و سازگاری توصیف می‌کنند. آنها به جای تلاش برای تغییر دنیا، با آن مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ همان طور كه ​​هست، مواجه می‌شوند.
  • مکتب تکاملی:مکتب تکاملی مبتنی بر این باور است که فضای اقتصادی به طور مداوم در حال تغییر است. تکامل‌گرایان، نقش استراتژی را در پاسخ به محیط برای بقا و به حداکثر رساندن سود می‌دانند.
  • رویکرد سیستمی:با توجه به رویکرد سیستمی،استراتژی ها در شبکه های پیچیده ای توسعه یافته و براساس فرهنگ سازمان تعریف می شوند. در مکتب سیستمی تدوین استراتژی برای تامین نیازهای فرهنگی و اجتماعی کافی است.

تحلیل سوات ( جدول SWOT)

تحلیل سوات یا ماتریس SWOT یک ابزار پیشرفته در مدیریت استراتژیک است که به عنوان قلب فرآیند تدوین استراتژی محسوب می‌شود و هر خروجی که از آن به دست می‌آید، به طور مستقیم با کیفیت برنامه‌ریزی مرتبط است. توصیه می‌شود که کل اعضای تیم برنامه‌ریزی در تهیه این جدول مشارکت جدی داشته باشند.

این مقاله در تاریخ 1400/06/18 توسط دکتر عباس خدادادی در سایت سایت تخصصی هوشمندی استراتژیک منتشر شده و در تاریخ 1400/07/13 بروزرسانی گردید.
لینک منبع: منبع مقاله در سایت

در زمینه مدیریت استراتژیک حتماً این پستها را هم ببینید:

نمونه جدول swot به همراه روش تشکیل جدول در 6 مرحله

نمونه جدول swot به همراه روش تشکیل جدول در 6 مرحله

در این مقاله مراحل دقیق تشکیل جدول سوات - swot را به همراه تصاویر و مثال در 6 مرحله به صورت کامل شرح داده ایم.

استراتژی های سازمان یا هلدینگ (Corporate Strategies)

استراتژی های سازمان یا هلدینگ (Corporate Strategies)

در سطح سازمان (هلدینگ) سه نوع استراتژی اصلی وجود دارد: استراتژی‌های هدایتی، استراتژی‌های پرتفوی و استراتژی‌های هم‌افزایی. در این مقاله هر سه نوع آنها تشریح می‌شود.

برنامه ریزی استراتژیک (مفاهیم، فرآیند و الگو) و دانلود کتاب کار

برنامه ریزی استراتژیک (مفاهیم، فرآیند و الگو) و دانلود کتاب کار

در این مقاله قصد داریم به معرفی کامل برنامه ریزی استراتژیک، فرایند و الگو، مزیتها، سطوح و انواع برنامه ریزی استراتژیک بپردازیم.

استراتژی چیست؟ شرح کامل به زبان ساده و کاربردی همراه با فیلم آموزشی

استراتژی چیست؟ شرح کامل به زبان ساده و کاربردی همراه با فیلم آموزشی

استراتژی یعنی شناسایی و انتخاب راه‌هایی برای مواجه شدن با آینده یا ساختن آن.

7 مزیت برنامه استراتژیک برای سازمان ها

انجام برنامه‌ریزی استراتژیک مزیتهای مهمی را برای سازمان دارد که مهمترین آنها بقا و رشد سازمان است. در اینجا مهمترین مزیتهای برنامه‌ریزی استراتژیک به صورت خلاصه فهرست شده است.

مراحل تدوین برنامه استراتژیک راهنمای جامع در 4 گام

مراحل تدوین برنامه استراتژیک راهنمای جامع در 4 گام

برای تدوین برنامه استراتژیک چهار مرحله باید طی شود. هر کدام از این مراحل ابزارهایی دارد که استفاده از آنها کمک می‌کند تا تحلیلهای استراتژیک قوی‌تری را داشته باشید. گام به گام با ما همراه باشید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا