اندیکاتور stochastic چیست

اندیکاتور RSI چیست و چه کاربردی دارد؟
برای ورود به بازار بورس و آغاز فرآیند سرمایهگذاری در گام اول باید نسبت به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در این بازار آشنایی لازم را کسب کنید. در این مقاله در ارتباط با تحلیل تکنیکال سهام با استفاده از ابزار اندیکاتور RSI بپردازیم. تحلیل تکنیکال یکی از ارکان اصلی پروسه تحلیل و ارزیابی سهام در بازار بورس است که بسیاری از فعالان و معاملهگران در فرآیند اندیکاتور stochastic چیست خریدوفروشهای خود از این دانش برای کسب سود بیشتر و به حداقل رساندن ضرر و زیان استفاده میکنند. در این میان اندیکاتور RSI از محبوبیت بیشتری برخوردار است که تحلیلگران به منظور تشخیص روند فعلی سهم و پیشبینی قیمتی در آینده از آن بهره میبرند. به منظور آشنایی بیشتر با اندیکاتور RSI در بازار بورس و نحوه استفاده از این ابزار در فرآیند تحلیل تکنیکال، با این مقاله با ما همراه باشید.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تحلیل تکنیکال به شمار میآید که با استفاده از محاسبات ریاضی و معادلات پیچیده روی قیمت سهم و حجم معاملات، اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم در آینده قابل استفاده است. از اندیکاتور نیز میتوان به راحتی سیگنال خریدوفروش دریافت کرد. در ادامه به موارد استفاده از اندیکاتورها در بازار بورس اشاره میکنیم.
بررسی موارد استفاده از اندیکاتور
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردیم از اندیکاتورها به عنوان ابزاری برای بررسی روند فعلی و آینده سهم استفاده میشود. در این بخش به انواع روشهای استفاده از این ابزار در فرآیند تحلیلی سهام اشاره میکنیم:
- هشدار: یکی از کاربردهای اندیکاتورها در تحلیل سهام این است که با استفاده از این ابزار میتوان زودتر از موعد روندهای برگشتی یا تغییر نمودار سهام را متوجه شد که در اصطلاح با عنوان هشدار از آن یاد میشود.
- پیشبینی: ابزارهای مختلفی در فرایند تحلیل سهام در بازار بورس وجود دارد و در این میان اندیکاتورها به عنوان یکی از بهترین ابزارها به منظور تشخیص نقاط ورود و خروج از سهم محسوب میشوند. پس با این حساب با استفاده از اندیکاتورها میتوانید روند سهم در بازار را پیشبینی کنید و از این فرآیند سیگنال خریدوفروش دریافت کنید.
- تایید: شاید این امکان مهمترین ویژگی اندیکاتورها باشد. تحلیلگران با ابزارها و روشهای مختلف برای ارزیابی سهام اقدام میکنند. در گامهای بعدی نیاز دارند که صحت این ارزیابی را سنجیده و آن را تایید کنند. در این مرحله با استفاده از اندیکاتورها میتوان این پیشبینی و تحلیلها را مورد تایید قرار داد.
اندیکاتور RSI چیست؟
نام دیگر اندیکاتور RSI شاخص قدرت نسبی است که مخفف عبارت Relative Strength Index است. تحلیلگران از اندیکاتور RSI به منظور کشف نقاط بازگشتی سهام استفاده میکنند. از این اندیکاتور به اصطلاح به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت بازار و قدرت خریدارها و فروشندهها نسبت به هم استفاده میشود. از نظر بازه زمانی برای تحلیل سهام از طریق این اندیکاتور، بازه 14 روزه در نظر گرفته میشود.
بررسی اندیکاتور RSI در سامانه معاملاتی آنلاین
در این بخش قصد داریم کارکرد اندیکاتور RSI در سامانه معاملات آنلاین کارگزاری آگاه را با هم بررسی کنیم. در گذشته تحلیلگران با استفاده از فرمولهای پیچیده و سخت ریاضی مجبور به محاسبه این فرآیند بودند ولی الان به راحتی میتوان با استفاده از سامانه معاملات آنلاین کارگزارهای بورس از این ابزار برای تحلیل هر سهامی در بازار استفاده کرد. برای استفاده از این ابزار لازم است در گام اول در کنار نام سهم مدنظر آیکون نمودار را کلیک کنید تا وارد بخش تکنیکال سهم بشوید.
مطابق تصویر پایین ابتدا باید روی آیکون اندیکاتورها کلیک کنید و در گام بعدی نوع اندیکاتوری که مد نظر شماست (اندیکاتورRSI) را وارد کنید و روی آن کلیک کنید. با انجام این کار اندیکاتور مد نظر پایین نمودار اصلی سهام نمایش داده میشود.
اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
طبق تصویر بالا متوجه شدیم که اندیکاتور خطی در قالب یک نمودار خطی زیر چارت اصلی سهام نمایش داده میشود. باید دقت داشته باشید که در این نمودار دو سطح مهم 30 و 70 وجود دارد که طبیعتاً بین 0 تا 100 قرار گرفتهاند. سهمها به طور معمول بین بازه 30 تا 70 در حال نوسان هستند. از سطح افقی 30 به عنوان سطح حمایتی و از سطح افقی 70 به عنوان سطح مقاومت روند سهام یاد میشود. به این تفاسیر تحلیلگران در بازار بورس با استفاده از این دو سطح به نوعی میتوانند سیگنال خریدوفروش سهام را دریافت کنند.
یکی دیگر از جذابیتهای اندیکاتور RSI این است که شما میتوانید از خطوط روند در آن استفاده کنید. طبق تصویر زیر مشاهده میکند که با استفاده از خط روند میتوان نقاط خریدوفروش سهام را پیشبینی کرد. برای درک بهتر این بخش به تصویر زیر توجه کنید.
گاهی اوقات در نمودار سهام و نمودار اندیکاتور ما شاهد یک واگرایی هستیم، این پروسه به این شکل است که در نمودار اصلی سهم یک قله بلندتر از قله قبلی وجود دارد و در نمودار اندیکاتور عکس این قضیه مشاهده میشود. به زبان ساده خطی که قلههای نمودار اصلی را به هم متصل میکند حالت صعودی داشته و خطی که قلههای متناظر را در اندیکاتور به هم متصل میکند روند نزولی دارد.
برای اطمینان بیشتر شما باید توجه داشته باشید که قله دوم در نمودار اصلی سهام باید به طور کامل تشکیل شده باشد و بعد از آن چند کندل پایینتر هم شکل گرفته باشد تا به طور یقین بتوانیم بالاترین سطح قبلی را به عنوان قله در نظر بگیریم. در صورتی که به این نکته توجه نداشته باشید طبیعتاً نتیجهای که از تحلیل ما حاصل میشود با واقعیت فاصله خواهد داشت. برای درک بهتر مطلب به تصویر زیر دقت کنید.
برعکس حالت قبلی ممکن است ما در استفاده از اندیکاتور RSI واگرایی مثبت هم در چارت سهام مشاهده کنیم. این پروسه به این شکل است که قله اول در چارت اصلی سهام در نقطه بلندتری نسبت به قله قبلی قرار دارد و با رسم خطوط روند یک روند نزولی را از آن مشاهده میکنیم و عکس همین فرآیند در نمودار اندیکاتور قابل مشاهده است که با رسم خط روند حالت صعودی را مشاهده میکنیم که در نهایت به این نتیجه میرسیم که واگرایی مثبت در نمودار اصلی سهام و اندیکاتور مشاهده میشود. در این حالت هم مانند حالت قبلی باید به این نکته توجه کنید که در نمودار اصلی بعد از قله دوم باید نمودار در چند کندل به سمت بالا رشد داشته باشد که بتوانیم آن نقطه را به عنوان قله دوم در نظر بگیریم. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید.
مزایا و معایب استفاده از اندیکاتورها چیست؟
اندیکاتورها نیز مانند سایر ابزارها در بازار بورس به عنوان ارزیابی و تحلیل روند فعلی آینده سهم مورد استفاده قرار میگیرند. تحلیلگران در زمان استفاده از این ابزار با برخی چالشها مواجه میشوند. در این بخش به برخی از مزایا و معایب استفاده از این ابزار در فرآیند تحلیل سهام اشاره میکنیم:
· با استفاده از اندیکاتورها میتوان روند فعلی سهم را بررسی و قدرت سهم در بازار را سنجید.
· اندیکاتورها امکان پیشبینی روند سهم در آینده را ممکن میسازد و در نتیجه سیگنال خریدوفروش دریافت میکنید.
· اندیکاتورها به منظور هشدار تغییر روند سهام، پیش بینی روند سهام و تایید پروسه تحلیل و ارزیابی سهام ابزار قدرتمندی هستند.
· اندیکاتورها به نوعی با اطلاعات ورودی شما نتایج حاصله را اعلام میکند و در گذر زمان در تلاش است که پاسخ قطعیتری به شما ارائه دهد. همین امر به تنهایی مشخص میکند که برای تشخیص و پیشبینی قیمت یک سهم نباید فقط از اندیکاتور استفاده کرد.
· برای کسب نتیجه بهتر از این ابزار پیشنهاد میشود همزمان از چند اندیکاتور استفاده کنید.
· نتیجه کسب شده از تحلیل سهام با استفاده از یک اندیکاتور را به استراتژی معاملاتی خود تبدیل نکنید. برای تدوین استراتژی معاملاتی موفق از ابزارهای مختلف به همراه اندیکاتورها استفاده کنید.
معرفی 2 اندیکاتور پرکاربرد دیگر
در این مقاله به خوبی با اندیکاتور RSI و نحوه استفاده از این ابزار به منظور ارزیابی و تحلیل سهام در بازار بورس آشنا شدیم. در این بخش به دو اندیکاتور پرکاربرد دیگر اشاره میکنیم:
مکدی (MACD)
از اسیلاتور مکدی به عنوان ابزاری برای تعیین جهت روند سهم در بازار استفاده میشود. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
استوکاستیک (STOCHASTIC)
از این اسیلاتور بهتر است در زمان بازار خنثی استفاده شود. اسیلاتور استوکاستیک دارای دو خط با نامهای K% و D% است که با استفاده از آنها میتوان سهام مورد نظر را ارزیابی کرد. این اسیلاتور به اصطلاح بین دو سطح 0 و 100 در حال نوسان بوده و در دو بازه 0 تا 20 اشباع فروش و 80 تا 100 اشباع خرید را به تحلیلگران نمایش میدهد.
کلام آخر
در این مقاله به اهمیت تحلیل تکنیکال در روند معاملات و پیشبینی آینده سهام در بازار بورس پرداختیم. یکی از ابزارهای پرطرفدار در این زمینه، اندیکاتورها هستند که در این میان ما به اندیکاتور RSI پرداختیم. شما با استفاده از این اندیکاتور میتوانید نقاط حمایت و مقاومت سهم را پیشبینی کرده و برای خریدوفروش به موقع سهم در بازار بورس اقدام کنید. به نوعی شما با استفاده از تکنیکهای این مقاله میتوانید از هر سهمی سیگنال خریدوفروش را دریافت کنید. پیشنهاد میکنیم با آموزش این تکنیک در روند معاملات خود تغییرات مثبتی را ایجاد کنید و حاشیه سود بیشتری برای معاملات خود در این بازار به وجود بیاورید. برای کسب نتایج بهتر از تحلیلهای خود سعی کنید از ابزارهای ترکیبی در این فرآیند استفاده کنید و تنها به یک ابزار برای بررسی روند سهم اکتفا نکنید.
استراتژی دابل کراس MACD و Stochastic
از هر معامله گر تکنیکال بخواهید به شما نشان می دهند که برای تعیین موثر تغییر در روند الگوهای قیمت سهام یا ارز ، شاخص درستی لازم است. با این حال ، هر کاری که یک شاخص “درست” می تواند برای کمک به یک تریدر انجام دهد ، دو شاخص سازگار می توانند عملکرد بهتری داشته باشند.
هدف این مقاله تشویق معامله گران برای جستجو و شناسایی کراس اوور همزمان MACD صعودی همراه با کراس اوور Stochastic صعودی و استفاده از این شاخص ها به عنوان نقطه ورود به ترید است.
نکات کلیدی استراتژی دابل کراس MACD و Stochastic
- یک معامله گر تکنیکال یا پژوهشگر که به دنبال اطلاعات بیشتر است ، می تواند از جفت شدن اسیلاتور Stochastic و MACD ، دو شاخص مکمل ، سود بیشتری کسب کند تا اینکه فقط به یک شاخص نگاه کند.
- به طور جداگانه ، این دو شاخص در مکان های مختلف تکنیکال و به تنهایی کار می کنند. در مقایسه با Stochastic ، که جهش های بازار را نادیده می گیرد ، MACD گزینه معتبرتری به عنوان تنها شاخص ترید است.
- با این حال ، Stochastic و MACD یک جفت ایده آل هستند و می توانند تجربه ترید پیشرفته و موثرتری را فراهم کنند.
جفت شدن Stochastic و MACD
جستجوی دو شاخص مشهور که به خوبی با هم کار می کنند منجر به این جفت شدن نوسان ساز تصادفی و واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) شد. این تیم به این دلیل کار می کند که Stochastic در حال مقایسه قیمت بسته شدن سهام یا ارز با دامنه قیمت آن در یک بازه زمانی خاص است ، در حالی که MACD تشکیل دو میانگین متحرک است که از اندیکاتور stochastic چیست یکدیگر متفاوت و همگرا هستند. این ترکیب پویا در صورت استفاده ازحداکثر پتانسیل بسیار کارآمد است.
کار Stochastic
تاریخچه نوسان ساز تصادفی با ناسازگاری پر شده است. بیشتر منابع مالی ، جورج سی لین ، یک تحلیلگر تکنیکال که پس از پیوستن به مربیان سرمایه گذاری در سال 1954 ، تحصیلات تصادفی را مطالعه کرد ، به عنوان خالق نوسان ساز تصادفی معرفی می شود. اما لین اظهارات متناقضی در مورد اختراع نوسان ساز تصادفی ارائه داد. ممکن است رئیس وقت مربیان سرمایه گذاری ، رالف دیستانت ، یا حتی یکی از اقوام ناشناخته شخص دیگری در داخل سازمان ، آن را ایجاد کرده باشد.
گروهی از تحلیلگران به احتمال زیاد نوسانگر را بین ورود لین به سرمایه گذاران در سال 1954 و 1957 اختراع کردند ، زمانی که لین حق چاپ را برای آن ادعا کرد.
نوسانگر تصادفی دو جز دارد. %K و %D که %K خط اصلی است که تعداد دوره های زمانی را نشان می دهد و٪ D میانگین متحرک است.
درک چگونگی شکل گیری Stochastic یک چیز است ، اما دانستن واکنش آن در شرایط مختلف از اهمیت بیشتری برخوردار است. برای مثال:
محرک های رایج زمانی اتفاق می افتد که خط٪ K به زیر 20 برسد و سهام یا ارز بیش از حد فروخته می شود و این یک سیگنال خرید است.
اگر٪ K به زیر 100 رسید و به اندیکاتور stochastic چیست سمت پایین حرکت کرد ، سهام یا ارز باید قبل از آنکه به زیر 80 برسد ، فروخته شود.
به طور کلی ، اگر مقدار٪ K بالاتر از٪ D باشد ، در این صورت یک کراس اوور سیگنال خرید نشان داده می شود ، به شرطی که مقادیر زیر 80 باشد. اگر بالاتر از این مقدار باشند ، امنیت بیش از حد خریداری شده در نظر گرفته می شود.
کار با MACD
MACD به عنوان یک ابزار ترید همه کاره که می تواند حرکت قیمت را نشان دهد ، در شناسایی روند و جهت قیمت نیز مفید است. اندیکاتور MACD قدرت کافی برای ایستادن به تنهایی را دارد ، اما عملکرد پیش بینی کننده آن مطلق نیست. با استفاده از یک شاخص دیگر ، MACD میتواند مزیت معامله گر را افزایش دهد.
اگر یک معامله گر نیاز به تعیین قدرت روند و جهت سهام یا ارز داشته باشد ، تداخل دادن خطوط میانگین متحرک آن بر روی هیستوگرام MACD بسیار مفید است. MACD همچنین می تواند به عنوان یک هیستوگرام به تنهایی مشاهده شود.
محاسبه MACD
برای آوردن این شاخص نوسانی که در بالا و زیر صفر در نوسان است ، محاسبه ساده MACD لازم است. با کسر میانگین متحرک نمایی 26 روزه (EMA) قیمت از میانگین متحرک 12 روزه قیمت آن ، یک مقدار شاخص نوسان دهنده بازی می شود. به محض افزودن میانگین متحرک نمایی 9 روزه، مقایسه این دو یک تصویر معاملاتی ایجاد می کند. اگر مقدار MACD بالاتر از میانگین متحرک نمایی 9 روزه باشد ، به عنوان یک کراس اوور متحرک صعودی در نظر گرفته می شود.
بهتر است که توجه داشته باشید چند روش شناخته شده برای استفاده از MACD وجود دارد:
مهمترین چیز ، تماشای واگرایی ها یا عبور از خط مرکزی هیستوگرام است. MACD فرصت های خرید بالای صفر و فرصت های فروش زیر را نشان می دهد.
مورد دیگر اشاره به تقاطع میانگین متحرک و ارتباط آنها با خط مرکزی است.
یکپارچه سازی کراس اورهای صعودی
برای اینکه بتوانید نحوه ادغام یک کراس اوور صعودی MACD و کراس اوور Stochastic صعودی را در یک استراتژی تایید روند نشان دهید ، کلمه “صعودی” را باید توضیح دهید. در ساده ترین اصطلاح ، صعودی به سیگنالی قوی برای افزایش مداوم قیمت ها اشاره دارد. سیگنال صعودی همان چیزی است که اتفاق می افتد وقتی میانگین متحرک با سرعت بالاتر از میانگین متحرک کندتر عبور می کند و حرکت بازار را ایجاد می کند و پیشنهاد می کند قیمت بیشتر شود.
در مورد MACD صعودی ، این هنگامی رخ می دهد که مقدار هیستوگرام بالاتر از خط تعادل باشد ، و همچنین هنگامی که خط MACD از EMA نه روزه ارزش بیشتری دارد ، که “خط سیگنال MACD” نیز نامیده می شود.
واگرایی صعودی Stochastic زمانی اتفاق می افتد که مقدار٪ K از ٪ D عبور می کند و این احتمال وجود دارد که یک چرخش قیمت وجود داشته باشد.
ممکن است چند مورد را مشاهده کنید که MACD و Stochastic نزدیک به هم در حال عبور باشند: به عنوان مثال ژانویه 2008 ، اواسط مارس و اواسط آوریل. حتی به نظر می رسد که آنها همزمان روی نمودار به این اندازه عبور کرده اند ، اما وقتی یک نگاه دقیق تر بیندازید ، متوجه می شوید که آنها در طی دو روز از یکدیگر عبور نکرده اند ، که ملاک تنظیم این بود. ممکن است بخواهید معیارها را تغییر دهید تا ضربدرهایی را که در یک بازه زمانی وسیع تر اتفاق می افتند در آن بگنجانید تا بتوانید حرکاتی مانند موارد زیر را ثبت کنید.
تغییر پارامترهای تنظیمات می تواند به ایجاد یک روند طولانی مدت کمک کند. این کار با استفاده از مقادیر بالاتر اندیکاتور stochastic چیست در تنظیمات بازه / زمان انجام می شود. البته معامله گران فعال در تنظیمات اندیکاتور خود از بازه های زمانی بسیار کوتاه تری استفاده می کنند و به جای نمودار با ماه ها یا سالها سابقه قیمت ، به یک نمودار پنج روزه مراجعه می کنند.
استراتژی
ابتدا ، به دنبال کراس اوورهای صعودی باشید تا در طی دو روز از یکدیگر اتفاق بیفتند. در حالت ایده آل ، هنگام استفاده از استراتژی Stochastic و MACD ، تلاقی مضاعف در زیر خط 50 در Stochastic اتفاق می افتد تا حرکت قیمتی طولانی تری را تجربه کند و ترجیحاً ، شما می خواهید در طی دو روز پس از قرار دادن معامله ، مقدار هیستوگرام بالاتر باشد یا از صفر حرکت کند.
همچنین توجه داشته باشید که MACD باید پس از Stochastic کمی عبور کند ، زیرا گزینه جایگزین می تواند نشانه نادرستی از روند قیمت ایجاد کند یا شما را در یک روند وارونه قرار دهد.
سرانجام ، ترید سهام یا ارز بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه ایمن تر است ، اما این یک ضرورت مطلق نیست.
ملاحظات ویژه
مزیت این استراتژی این است که به معامله گران این فرصت را می دهد تا نقطه ورود بهتری در سهام یا ارز با روند صعودی را حفظ کنند. این استراتژی را می توان در جایی که نرمافزار نمودار سازی اجازه می دهد ، به اسکن تبدیل کرد.
با هر مزیت ارائه هر استراتژی ، همیشه یک ضرر وجود دارد. از آنجا که صف آرایی در بهترین موقعیت خرید به مدت زمان طولانی تری نیاز دارد، معاملات واقعی سهام یا ارز با دفعات کمتری انجام می شود ، بنابراین ممکن است به یک سبد سهام بزرگتر برای تماشا نیاز داشته باشید.
تلاقی Stochastic و MACD به معامله گر اجازه می دهد تغییراتی را انجام دهد ، و نقاط ورودی بهینه و سازگار را پیدا کند. از این طریق می توان آن را برای نیازهای معامله گران فعال و سرمایه گذاران تنظیم کرد.
آموزش اندیکاتور STOCHASTIC , استوکاستیک
اندیکاتور استوکاستیک عضوی از اسیلاتورها است و در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار دارد و یکی از پر کاردبردترین در تشخیص ادامه ی روند است و برای اولین بار در ده ی پنجاه میلادی توسط جورج لین به وجود آمده است و تا به امروزم مورد استفاده تحلیلکران بازار های مالی قرار گرفته است.
و یکی از اندیکاتور های مشهور در تحلیل تکنیکال برای تشخیص نقاطی است که اوراق بهادار در منطقه خرید یا فروش قرار دارد . بسیاری از تحلیلگران ،تحلیل های خود را بر مبنای همین ابزار قرار میدهند واستراتژی های خودرا بر اساس سیگنال هایی که از همین اندیکاتور به دست میآورند برنامه ریزی و مدیریت میکنند.و در نهایت میتوانند در بازار های مالی سیگنال های حایز اهمیتی بدست آورد.
روش محاسبه اندیکاتور استوکاستیک
دو منطقه مهم در این اندیکاتور وجود دارد که این محدوده بر اساس قیمت بسته شده در رابطه با حدود کلی قیمت میباشد که به صورت درصدی صفر تا صد است و اعداد بیشتر از 80 نشاندهنده ی اشباع خرید یعنی بازار از خریداران اشباع شده و دیگر خریداران تمایل به خرید ندارند و بازار وارد فاز اصلاح میشود.
اعداد پایین از 20 نشاندهنده ی اشباع فروش یعنی بازار از فروشندگان اشباع شده و از این رو بازار تمایل دارد به روند خرید پیش برودو وقتی قیمت 20 را به سمت بالا میگذراند و روند خرید آغاز میشود.
در این اندیکاتور از دو خط استفاده میشود که یکی از آن k% و بعدی D% نام گذاری شده است . خط D% به مراتب اهمیت بیشتری نسبت به k%دارد و سیگنال های خرید و فروش بر اساس همین خطوط صادر می شوند. برای بدست آوردن خط K% از فرمول زیر استفاده می کنیم:
معنی متغیر ها
حرف C نشاندهنده ی اخرین قیمت بسته شده (latest close) است که با قیمت پایانی متفاوت است.
L14:کمترین قیمت پایین (lowest low) در طول 14 دوره ی گذشته است.
H14:یعنی بالاترین قیمت (highest high) در طول 14 دوره گذشته است.
دوره میتوند شامل:ساعت،روز،هفته و… باشدو میتوان این دوره 14 را که با مراجعه به تنظیمات اندیکاتور تغییر داد و طول دوره را بیشتر یا کمتر کرد.
خط D% ،نسبت به خط K% کندتر است و از میانگین 3 دوره ای از خط k% بدست می آید و فومول آن طبق نوشته زیر است:
و طبق فورمول بالا استوکاستیک که بدست می آید سریع است و تحلیلگران کمتر از استوکاستیک سریع استفاده میکنند و با ایجاد تغییراتی در تنظیمات اندیکاتور ،میانگین متحرک D% را به صورت کند وحالت ملایم تری که دارد تنظیم میکنند.
استوکاستیک سریع به دلیل اینکه نوسانات زیادی که دارد فقط برخی از تحلیلگران بر اساس استراتژی های خود از آن استفاده میکنند و استوکاستیک کند نسبت به سریع طرفداران بیشتری برخوردار است و بین تحلیلگران از محبوبیت بیشتری برخوردار است.
سیگنال خرید یا فروش (استوکاستیک)
تمام توضیحات فوق برای شکیل دو خط آبی و قرمز در محدوده ی صفر تا صد که دارای نوسان است که خط آبی K% به عنوان یک خط سریع در اندیکاتور استوکاستیک است و خط قرمز D% است که خط کندتر می باشد زمانی که دو خط پایین تر از خط 20 قرار دارند و باید روند را دنبال کنیم تا زمانی که خط آبی K% از پایین خط قرمز D% را قطع کند و در اینجا محدوده به معنای اشباع فروش یعنی بازار از فروشنده اشباع شده است و بازار تمایل دارد روند خرید پیش برود
و زمانی که خط 20 را به سمت بالا میگذارند و سیگنال خرید صادر می شودو زمانی که به بالای 80 رسید دلیل اشباع خرید است و دیگر خریداران تمایل به خرید ندارند و باعث می شود در محدوده بالای 80 خط آبی K% از بالا ، خط قرمز D% را قطع کند و باعث کاهش خریداران می شود و دیگر تمایل به خرید ندارند باعث میشود بازار وارد اصلاح شود و فروشنده در بازار زیاد می شود پس در اینجا سیگنال فروش صادر می شود.
وقتی که قیمت در بین محدوده ی 20 و 80 قرار دارد و حرکتی به سمت پایین یا بالا ندارند زمان مناسبی برای خرید یا فروش نیست و باید صبر کنیم که دو خط آِبی K% و قرمزD% به سمت بالا یا پایین حرکت کنند تا سیگنال خرید یا فروش صادر شود.
سیگنال خرید یا فروش (استوکاستیک)
واگرایی در اندیکاتور استوکاستیک
یکی از کاربرد های دیگر اندیکاتور استوکاستیک واگرایی است که خیلی کم میتوان واگرایی را در این اندیکاتور مشاهده کرد و به ندرت اتفاق می افتد ولی اگر وجود داشته باشد از قدرت زیادی برخودار است در صورت مشاهده واگرایی در استوکاستیک احتمال تغییر روند بسیار زیاد است و از سیگنال های خوبی برای خریداران به حساب می آید.
دو نوع واگرایی داریم واگرایی مثبت و واگرایی منفی:
واگرایی منفی زمانی رخ می دهد که خط D% بالاتر از عدد ۸۰ باشد و دو قله بسازد که قله دوم مقدار کمتری نسبت به قله اول داشته باشد در حالی که نمودار قیمت بین این دو قله روند صعودی دارد. همچنین واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که خط D% کمتر از عدد ۲۰ باشد و اندیکاتور استوکاستیک دو حفره بسازد که حفره دوم بالاتر از حفره اول باشد اما در همین مدت زمانی که این دو حفره به وجود آمده است
در نمودار قیمت، شاهد ادامه روند نزولی باشیم. پس از وقوع واگرایی منفی قیمت سهم افت می کند و همچنین پس از وقوع واگرایی مثبت اندیکاتور stochastic چیست قیمت سهم افزایش می یابد.
می توان از این اندیکاتور در فاصله زمانی روزانه ،هفتگی ،ماهانه و… استفاده کرد .برای افرادی که به صورت کوتاه مدت معامله می کنند بسیار پر کاربرد است و میتواند کارایی زیادی داشته باشد.
شاخص RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
تازهواردان دنیای خرید و فروش ارزهای دیجیتال بیشتر اوقات در اولین نگاه به خطوط و شاخصهای عجیبوغریب نمودارها، سردرگم و کلافه میشوند. برای خود من هم داستان به همین صورت بود. در ابتدا این حوزه برای من گیجکننده به نظر میرسید و فهمیدن آن بسیار دشوار بود تا اینکه متوجه شدم ساختههای ذهنی من از دنیای ارزهای دیجیتال و تحلیل تکنیکال صحیح نبوده است.
برای اینکه این موضوع را اثبات کنم، برخی مفاهیم خرید و فروش ارز دیجیتال را که طی این مسیر یاد گرفتم، با شکستن به تعاریف و اجزای کوچکتر به شما توضیح خواهم داد. امیدوارم که بتوانم در این مطلب برخی از اسرار تریدینگ را برای شما فاش کنم. در ادامه یکی از مهمترین شاخصهای تکنیکال به نام قدرت نسبی (RSI) را توضیح داده و پس از آشنایی با آن، چند نکته طلایی برای به کار گیری آن در معاملاتتان را آموزش خواهیم داد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
وظیفه اصلی RSI این است که به شما درباره بیش از حد فروخته شدن یا بیش از حد خریده شدن یک دارایی ارزشمند اطلاع دهد. از هر پلتفرمی که برای دنبال کردن بازار استفاده میکنید، باید گزینهای جهت افزودن این شاخص به نمودارتان داشته باشید.
جهت اضافه کردن شاخص RSI به نمودار در تریدینگ ویو، باید از گزینه اندیکاتورها در بخش Built-ins آن را انتخاب کنید
دلایل زیادی وجود دارند که RSI را به یک تکیهگاه مطمئن برای تریدرها تبدیل کرده است. زمانی که RSI در حدود ۷۰ درصد ماکزیمم مقدار خود قرار گیرد (یعنی در اعداد ۷۰ به بالا) در منطقه اشباع خرید قرار میگیرد. یعنی اینکه دارایی بیش از حد خریداری شده و احتمال کاهش قیمت آن زیاد است.
زمانی که RSI در مقادیر کمتر از ۳۰ قرار بگیرد، منطقه اشباع فروش را نشان خواهد داد. یعنی اینکه دارایی بیش از حد فروخته شده و زمان مناسبی برای خرید کردن به وجود آورده است.
این اعداد برای برخی تریدرها متفاوت است. مثلا عدهای از ترکیب ۳۳ و ۶۶ درصد استفاده میکنند، برخی معاملهگران نیز اعداد ۲۰ و ۸۰ درصد را به کار میگیرند. اما این کمترین چیزی است که از RSI میتوان دریافت کرد. ساده بود، نه؟ خب به همین سادگیها هم نیست و نباید بدون توجه از کنارش رد شویم.
چگونه از RSI استفاده کنیم؟
شاخص RSI به شما کمک میکند تا درباره اینکه در قیمت خوبی اقدام به خرید کردهاید یا نه، قضاوت بهتری داشته باشید. اما این شاخص همه چیز را به شما نمیگوید. اینکه شاخص RSI در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش قرار گرفته باشد، الزماً به این معنا نیست که حتما صعود یا سقوط خواهد کرد. هیچ تضمینی دراین باره وجود ندارد.
نتایج شاخص قدرت نسبی باید با اندیکاتورهای دیگر ترکیب شود تا به شما کمک میکند، بازگشت روندهای محتمل را شناسایی کنید. ترید کردن بر اساس یک اندیکاتور تقریباً دیوانگی محض است. روش هوشمندانه آن است که مهارتهایتان را پیرامون چند اندیکاتور و اطلاعات مختلف گردآوری اندیکاتور stochastic چیست کنید تا به تصویر بزرگتری از آنچه در بازار میگذرد، دست یابید.
شاخص RSI تنها یکی از چند ابزاری است که میتواند به شما در پایش بازار کمک کند. استفاده از آن در استراتژیهایتان به فهمیدن نقاط مناسب خرید یا فروش کمک میکند. RSI روش فوقالعادهای است تا بدانید که آیا در زمان مناسبی وارد شدهاید یا قصد خارج شدن دارید.
تشریح با یک مثال
هرچند شاخص RSI را میتوان در هر بازاری از بازار سهام گرفته تا بازار مبادلات ارز خارجی استفاده کرد، اما برای توضیح استفاده آن از یک مثال استفاده میکنیم. با آغاز روند صعودی بازار ارزهای دیجیتال، بهتر است یکی از توکنها را برای نمایش چگونگی کار کردن شاخص RSI انتخاب کنیم. بر اساس توییت یکی از تریدرهای توییتر که احترام زیادی برایش قائل هستم، توکن هایوترمینال (HVN) را برای آموزش شاخص RSI استفاده کردهام. بیایید به وضعیت نمودار نگاه جزئیتری بیاندازیم و شرایط این توکن را ارزیابی کنیم. نمودار زیر قیمت جفتارز HVN در برابر BTC را برای بازه زمانی ۵ روزه نمایش میدهد.
این نمودار تغییرات قیمت را به همراه حجم معاملات و شاخص RSI در زیر نمودار قیمت (نوسانگر نارنجی رنگ) نشان میدهد. بر اساس این نمودار در تایمفریم ۵ دقیقهای، مقیاس سمت راست RSI که از ۰ تا ۱۰۰ درجهبندی شده، در بازه زمانی مذکور ۴ بار به سطح اشباع خرید یا همان ۷۰ رسیده است. رسیدن شاخص RSI به این سطح زمان مناسبی را برای فروش اعلام کرده است. در طرف مقابل شاخص قدرت نسبی ۲ بار به منطقه اشباع فروش یا همان ۳۰ رسیده که در واقع زمان مناسبی را در این مواقع برای خرید کردن نشان داده است.
عملکرد شاخص RSI تا چه اندازه درست بود؟
در تاریخ ۴ آوریل شاخص RSI تا حدود ۲۰ درصد نیز پایین آمد که یک سیگنال قوی از فروش بیش از حد این توکن را نشان میدهد. این باعث شد تا موقعیت مناسبی برای خرید این توکن در آن زمان به وجود آید. سیگنال دیگری که از این شاخص میشد گرفت، در تاریخ ۷ آوریل و با رسیدن آن به حدود ۷۵ درصد بود. در این حالت، توکن HVN وارد شرایط اشباع خرید شده بود اما چند ساعت بعدی را مشغول تثبیت قیمت و حرکات افقی شد.
هر چند پس از گذشت چند ساعت (حدود ۶ ساعت)، ریزش قیمت اتفاق افتاد. در این نمودار شاخص RSI روش مناسبی برای اعلام نقاط خرید و فروش بود.
با این حال RSI به تنهایی یک اندیکاتور کاملا مطمئن نیست و نباید به تنهایی بر اساس آن اقدام به خرید و فروش کرد. مانند تمامی تریدرهای تشنه اطلاعات دیگر، شاید شما هم هماکنون علاقهمند شده باشید تا درباره این توکن تحقیقات بیشتری انجام دهید و وضعیت آن را بسنجید.
در این مورد خاص با بررسی رویدادهای مربوط به اندیکاتور stochastic چیست HVN میتوان به همکاری آن با یک باشگاه بسکتبال و مهمتر از همه ایجاد میزهای فرا بورس در چند روز گذشته اشاره کرد.
استفاده از تحلیل فاندامنتال قطعا به کارتان خواهد آمد، اما استفاده از شاخص RSI به صورتهای دیگر نیز امکانپذیر است. این شاخص به شما کمک خواهد کرد تا به نوعی از «حرارت» دارایی که دارید، با خبر شوید.
در ادامه سه کاربرد دیگر از این شاخص را که شما را در استفاده از آن به یک حرفهای تبدیل میکند، معرفی خواهیم کرد:
۱. واگرایی RSI
همانطور که بحث شد، رویکرد خرید در مواقعی که یک توکن یا دارایی بیش از حد فروخته شده و همچنین فروش در مواقعی که بیش از حد خریداری شده، به نظر مناسب میرسد. اما از آنجا که طبیعت بازارهای مالی میتواند به یک باره پرنوسان شود، به احتمال زیاد این سیگنالها نیز قدرت و اعتبار خود را در این شرایط از دست میدهند.
میخواهید محتاطانهتر از قبل در این شرایط عمل کنید؟
روشی به نام پیدا کردن «واگرایی» (Divergence) وجود دارد که به شما در این راه کمک میکند. همانطور که از نام خود عبارت نیز برمیآید، واگرایی شاخص RSI به معنی دنبال نکردن شرایط بازار است.
واگرایی زمانی به دردتان میخورد که روند RSI در جهت مخالف حرکت قیمتها باشد. در این حالت فرصت بالقوهای برای تغییر روند در قیمتها میتواند پدیدار شود. استفاده از واگراییها نیازمند آن است که حداقل یکی از فرازها یا نشیبهای به وجود آمده در RSI در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش قرار گیرد.
واگرایی در صورتی تشکیل میشود که قلههای ایجاد شده در قیمت و RSI نسبت به قلههای قبلی خودشان در سطوحی بالاتر یا پایینتر قرار گیرند.
واگرایی تشکیل شده در نموار NEO/BTC در تایم فریم ۴ ساعته
برای مثال همانطور که در نمودار نئو که مربوط به اواخر ماه نوامبر سال گذشته است دیده میشود، بین RSI و قیمت یک واگرایی مشاهده میشود. قیمت در این نمودار کف پایینتری را ثبت کرده است اما قدرت فروشندگان به حدی نبوده که شاخص RSI کف پایینتری ثبت کند. از این جهت خط روندی که از هر کدام یک به دست آمده بر خلاف جهت دیگری است. پس از یک حرکت افقی چند روزه، قیمتها افزایش پیدا کرده و واگرایی تایید شده است. از واگرایی در بازار صعودی برای پیدا کردن نقطه احتمالی فروش نیز میتوان استفاده کرد.
تقاطع خط میانی
در حقیقت شاخص RSI قدرت خریداران و فروشندگان را نسبت به هم میسنجد. نقاط اکسترمم (بیشینه و کمینه) تنها نقاطی نیستند که با پیدا کردن روند در خرید و فروش به شما کمک کنند. خرید کردن در مواقعی که RSI به شدت پایین است و یا فروختن در مواقعی که RSI به شدت بالاست، تنها کاربرد این شاخص نیست.
برخی اوقات این شاخص در محدوده میانی نوسان میکند.
در این زمان بهتر است که توجه خود را به محدوده وسط نوسانگر یعنی حدود ۴۰ تا ۶۰ جلب کنید. در این محدوده نیز میتوان نزاع بین خریداران و فروشندگان را مشاهده کرد. چرا RSI را برای زمانی که از خط ۵۰ عبور میکند، مورد استفاده قرار ندهیم؟ یک مثال از این کاربرد RSI در زیر آمده است:
استفاده از خط ۵۰ درصد در شاخص RSI
همانطور که در نمودار نیز مشخص شده، عبور RSI از خط ۵۰ به سمت بالا، در ۵ آوریل اتفاق افتاد. پس از آن قیمت تا ۱۲ ساعت حرکت افقی از خود نشان داده و سپس به سمت اهداف بالاتر اوج گرفت. آیا یک ارتباط همیشگی بین خط ۵۰ از شاخص RSI و قیمت وجود دارد؟ نه، اما میتوان از این کاربرد قدرتمند RSI هم در تحلیلهای خود استفاده کرد.
تغییر پارامترها به ۲۰ و ۸۰
معاملهگران همیشه به دنبال آن هستند که سیگنالهای واضح و مشخصی از نمودارها و شاخصها دریافت کنند. یکی از اقداماتی که در جهت افزایش کیفیت تحلیلها صورت میگیرد، تغییر پارامترهای شاخص RSI و تبدیل سطوح ۳۰ و ۷۰ به سطوح ۲۰ و ۸۰ است.
هر چند با انجام این کار برخی از فرصتهای خرید یا فروش را از دست میدهید (چرا که پارامترهای شما سختگیرانهتر عمل میکنند)، اما سیگنالهایی که از اندیکاتور دریافت میشوند ضریب اطمینان بالایی خواهند داشت.
به همان مثال قبلی توکن HVN برگردیم. در تاریخ ۴ آوریل شاخص RSI به زیر ۲۰ سقوط کرد. در آن زمان حرکات قیمت پیش از افزایش یافتن برای مدتی به صورت افقی دنبال شد. این نمودار مثال خوبی از سیگنالهای قابل اطمینانتر RSI زیر ۲۰ است.
اگر اندکی شانس بیاورید، تحلیلتان هم جواب خواهد داد. استفاده از اندیکاتور قدرت نسبی حین خرید و فروش، استراتژیهایتان را قدرتمندتر میسازد. خبر خوب این است که میتوانید این روش را در هر بازار (نه فقط بازار ارزهای دیجیتال) به کار گیرید.
فراموش نکنید که امتحان کردن و آزمودن ابزارهای مختلف، بهترین راه برای افزایش مهارتهایتان در تحلیل بازارهای مالی است. اگر شما نیز به طریق دیگری از این ابزار تحلیل استفاده میکنید، آن را در دیدگاهها با کاربران دیگر به اشتراک بگذارید.
برای یادگیری کاربردهای RSI در کنار سایر اندیکاتورها و استراتژیهای مرتبط میتوانید در دوره اطلس ارزدیجیتال شرکت کنید و ویدیوهای آموزشی را با پشتیبانی اساتید مجرب این دوره دریافت کنید.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روشهای مختلف برای انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدلهای اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آنها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر میشود.
کلمات کلیدی:
سرمایهگذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.
Keywords:
Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید میشوند. این اندیکاتورها توسط معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند استفاده میشوند.
با بررسی دادههای پیشین، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به پیشبینی حرکات قیمت در آینده میکنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
- اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
- اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
- مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
- و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم میباشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر مبنای دادههای مالی یا اقتصادی میپردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز میکند.
اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکالها” نیز شناخته میشوند، بر دادههای تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشود، زیرا طراحی شدهاند تا به بررسی حرکات کوتاهمدت قیمت بپردازند، ولی سرمایهگذاران بلندمدت نیز میتوانند از آنها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتورها
به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
۱- پوششها (Overlays)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند اندیکاتور stochastic چیست که دامنه یکسانی با قیمتها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم میشوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر هستند.
۲- نوسانگرها (Oscillators)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان میکنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم میشود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI میباشد.
معاملهگران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جوابدهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آنها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرمهای قضاوتی دیگری از تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایدههای معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین میتوانند در سیستمهای معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال میباشند و استفاده تنها از آنها به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
استراتژیهای معاملاتی بدوی
اکثر معاملهگران تازهکار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید میکنند. آنها شروع به اضافه کردن دستهای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آنها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود میکنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال میشود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه میکند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها میباشد. هدف اصلی اندیکاتورها که سادهسازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفادهای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمانبندی ارائه میدهد.
در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دستهبندی شود. در حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقهبندی میشوند. هر طبقهبندی میتواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دستهبندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیشبینی مسیر قیمت میکند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارشهای تاریخی از شروط پیشزمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه میدهند.
تقسیم بندی پنچگانه اندیکاتورها
- اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی میکند.
- اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازهگیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش میپردازد.
- اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازهگیری نوسانات در فشار خرید و فروش میپردازد.
- اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی میکند.
- اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or Lagging)) به شمارش و جمعآوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرسها میپردازد.
سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازهکار چگونه میتواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماهها سیگنالگیری بیفایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوبترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد میباشد. با استفاده از این روش، میتوان به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.
حال با توجه به تقسیمبندی پنجگانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقهبندی برای معاملهگران تازهکار میپردازیم:
۱- اندیکاتورهای روندی
میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):
با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار میگیرند شروع میکنیم. میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژنهای پاسخگوتری نسبت به ورژنهای قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازهگیری قیمت میانگین میانمدت یک دارایی استفاده میشود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازهگیری میکند.
عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرتگیری بازار خرسی میباشد.
۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط
باندهای بولینگر (Bollinger Bands):
نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی میشوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازهگیری میزان فاصله قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه میباشد، قبل از فعالسازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین میباشد.
باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض میشوند، که به معاملهگران نظارهگر نشان میدهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمیشود.
۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی
Stochastic:
حرکات بازار از سیکلهای خرید و فروش ایجاد میشود که میتوان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آنها را شناسایی نمود. این سیکلها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود میرسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف میکنند که این اتفاق همراه با عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمتهای بالاتر یا پایینتر برای دارایی مدنظر فرد را نمیدهد. بلکه چرخشهای خرسی یا گاوی صرفاً به برهههای زمانی اشاره میکنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار میباشد.
برای سیگنالگیری دو شرط نیاز است:
- عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
- حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.
این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت میتواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معاملهگران تازهکار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه میشود. برای مثال، بعضی از معاملهگران باتجربه به ورودیهای سریعتر 5, 3, 3 روی میآورند.
۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)
MACD:
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معاملهگران تازهکار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را میدهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازهگیری میکند. سیگنالهای خرید و فروش زمانی صادر میشوند که Histogram به یک قله یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گستردهای از دادههای قابل استفاده از بازار را تولید میکنند.
برای استفاده از این اسیلاتور توصیه میشود به منظور جلوگیری از تولید سیگنالهای اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.
۵- اندیکاتورهای حجم
حجم در تعادل (On-Balance-Volume):
با نگه داشتن میلههای حجم در زیر نمودار قیمت، میتوان وضعیت کنونی علاقهمندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمتها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) میباشد. همچنین میتوان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.
حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع میباشد، میتوان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیتهای خرید و فروش را اضافه میکند و از این طریق مشخص میکند که گاوها یا خرسها در حال پیروزی در نبرد برای قیمتهای بالاتر یا پایینتر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قلهها و درهها، میتوان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل میکند.
نتیجهگیری:
انتخاب اندیکاتور تکنیکال درست میتواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معاملهگر تازهکار تلاشهای خود را به ۵ دسته برای بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام میباشد که این ۵ طبقه عبارتاند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس میتوان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودیها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.