شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟

آموزش اندیکاتور آر اس آی (RSI) و نحوه استفاده از آن در ترید + ویدئو
اگر به دنبال آموزش تحلیل تکنیکال باشید معمولا RSI یکی از ابتدایی ترین و مهمترین اندیکاتور هایی است که آن را می آموزید. معمولا در آموزش این اندیکاتور باور های غلطی معرفی می شود؛ مثلا اینکه اندیکاتور می تواند اشباع خرید یا فروش را نشان دهد و شما وقتی در منطقه اشباع خرید هستید باید بفروشید و اگر اشباع فروش وجود دارد باید خرید کنید.
بگذارید از اول روشن کنم که این باور اشتباه است و RSI به تنهایی چنین چیزی را نشان نمی دهد و شما تنها با این روش نمی توانید سود کسب کنید.
در این اندیکاتور به جز سطوح اشباع خرید و اشباع فروش خیلی چیزهای دیگر هم وجود دارد و من می خواهم هر آنچه که باید در مورد RSI بدانید را آموزش دهم. لطفا با من همراه باشید.
در این مقاله و ویدئو آموزشی یاد میگیریم چگونه از اندیکاتور RSI درست استفاده کنیم، چطور با آن معامله انجام دهیم و چگونه از سیگنال های نادرست آن اجتناب کنیم تا در محدوده های اشباع خرید یا فروش به مدت چند هفته یا چندین ماه گیر نیفتیم.
آنچه در این مقاله میخوانید :
ویدئو آموزش اندیکاتور RSI
RSI چیست؟
RSI یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تکنیکال است و به میزان افزایش یا کاهش بازار بستگی دارد. شاخص شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟ RSI عددی بین ۰ تا ۱۰۰ است که همواره متغیر است.
آر اس آی جز دسته های اسیلاتور ها محسوب میشود چرا که بین یک سطح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و نقاط بسیار مهم آن محدوده های ۳۰ و ۷۰ هستند.
در تایم فریم های کوتاهتر، RSI بسیار نوسانی عمل می کند و به طور مداوم قله های بلند و کف های پایین را ثبت کرده و سیگنال های متناقضی صادر می کند.
در بازارهای متعادل RSI سیگنال هایی ایجاد می کند در حالی که قیمت در یک رنج بدون مسیر مشخصی قرار دارد، پس اگر RSI را اشتباه به کار ببریم، برای معاملات بی فایده خواهد بود .
کاربرد های اندیکاتور RSI
خب حالا ببینیم تکنیک های اصلی مربوط به RSI چه هستند و چگونه می توان از آنها درست استفاده کرد?
تشخیص اشباع خرید یا اشباع فروش
استفاده از RSI برای کسب دید کلی از شرایط اسباع خرید یا فروش بازار مفید است، اما نباید از آن به عنوان یک سیگنال معاملاتی بدون تایید عامل های دیگر استفاده کرد .
اینکه بازار به منطقه اشباع خرید یا فروش رسیده به آن معنی نیست که قیمت فورا به مسیر مخالف بازخواهد گشت.
در دوره های روندهای قوی صعودی یا نزولی بازار می تواند به مدت چندین روز، چند هفته و یا حتی چندین ماه در منطقه اشباع باقی بماند.
به این مثال توجه کنید:
یک موقعیت شرت در اینجا تصمیم بسیار بدی است زیرا قیمت همچنان به افزایش شدید خود ادامه داده است.
نکته مهمی که می توانید برای افزایش شانس خود در معاملات در سطوح اشباع خرید یا فروش به کار بگیرید این است که سطوح مقاومت و حمایت را با RSI ادغام کنید و به دنبال مناطقی بگردید که RSI با محدوده های مقاومتی و حمایتی قوی تلاقی کرده است.
با توجه به نکته بالا ، RSI اشباع خرید در سطح ۷۵ معنی خاصی ندارد اما اگر RSI 75 باشد و قیمت در یک سطح مهم مقاومتی قرار گرفته باشد، احتمال یک شرت موفق بیشتر می شود.
بیایید یک مثال ساده را ببینیم:
در نمودار ۳۰ دقیقه ای سهام اپل RSI به سطح ۷۰ رسیده و قیمت در یک سطح مقاومتی قرار گرفته که با منطقه شکست قیمت قبلی نیز همزمان شده است. پس ما در اینجا ۳ محرک مهم در این منطقه داریم. در منطقه برخورد یک شرت بی فکرانه وجود دارد.
در نمودار ۳۰ دقیقه ای سهام اپل RSI به سطح ۷۰ رسیده و قیمت در یک سطح مقاومتی قرار شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟ گرفته که با منطقه شکست قیمت قبلی نیز همزمان شده است.
همچنین در نمودار مربوط به سهام تسلا نیز چنین معاملاتی وجود دارد. قیمت حمایت را به سمت پایین شکسته و به سطح شکست بازگشته است RSI هم در منطقه اشباع خرید قرار گفته است به محض اینکه قیمت به آن منطقه رسیده نتوانسته بالاتر برود و مسیر نزولی خود را ادامه داده است.
در نمودار مربوط به سهام تسلا نیز چنین معاملاتی وجود دارد. قیمت حمایت را به سمت پایین شکسته و به سطح شکست بازگشته است RSI هم در منطقه اشباع خرید قرار گفته است به محض اینکه قیمت به آن منطقه رسیده نتوانسته بالاتر برود و مسیر نزولی خود را ادامه داده است.
به خاطر داشته باشید که بازار بی نقص نیست و همیشه قیمت در سطوح حمایتی متوقف نمی شود.
در اینجا یک مثال خرید داریم:
در اینجا چند شکست غیرواقعی و فعال شدن حد ضرر را می بینیم اما قیمت بازگشته است.
اگر کمی به عقبتر برویم یک فرصت خرید دیگر نیز می بینیم، زمانی که RSI در حال اشباع فروش بوده و قیمت به حمایت رسیده است.
اگر کمی به عقبتر برویم یک فرصت خرید دیگر نیز می بینیم، زمانی که RSI در حال اشباع فروش بوده و قیمت به حمایت رسیده است.
یافتن واگرایی بین RSI و قیمت
یکی از مهمترین کاربردهای دیگر RSI یافتن واگرایی بین RSI و قیمت است.
با این وجود، وقوع یک واگرایی بین RSI و قیمت یک سیگنال استثنایی نیست.
تنها به این خاطر که واگرایی RSI در نمودار رخ داده نباید وارد یک موقعیت معکوس شوید.
بسیاری از معامله گران تازه کار در اینجا خرید می کنند و به سرعت متوقف می شوند چون قیمت به افت شدید خود ادامه می دهد.
پس شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟ با چشم بسته به خاطر واگرایی معامله نکنید و به رفتار قیمت هم برای تایید آن توجه نمایید.
یک روش معتبر برای معامله با واگرایی RSI این است که تا شکست خط روند صبر کنیم. در ویدئو آموزشی این اندیکاتور مثالی برای این روش آورده شده.
دریافت سیگنال سطح ۵۰
یک استراتژی دیگر برای کاربرد RSI این است که سیگنال ها را در سطح ۵۰ دریافت کنیم.
زمانی که اندیکاتور RSI به بالای ۵۰ می رسد سیگنال خرید صادر می شود و زمانی که RSI به زیر ۵۰ می رسد سیگنال فروش ایجاد می شود.
این باعث می شود برخی از افراد فکر کنند وقتی RSI از ۵۰ بالاتر می رود روند صعودی است و زمانی که RSI به زیر سطح ۵۰ می رسد روند نزولی است. اما باید بدانید که اندیکاتور RSI در شرایط روند، سیگنال های خوبی ارائه می کند.
اما در شرایطی که بازار روند ندارد چه طور؟
ممکن است در این شرابط به تصمیمات اشتباهی منجر شود. بنابراین سعی کنید از این روش تنها زمانی استفاده نمایید که بازار دارای روند است.
برای بهبود سیگنال های ارائه شده توسط اندیکاتور RSI می توانید یک میانگین متحرک به این اندیکاتور اضافه نمایید.
با اضافه کردن میانگین متحرک به RSI می توانید نقاط تلاقی را بیابید تا سیگنال های با کیفیت تری داشته باشید.
زمانی که قصد معامله با تلاقی میانگین متحرک و RSI را دارید باید به یک نکته مهم توجه کنید:
برخورد در زمان هایی که بازار دارای روند است نشانگر حرکات خوبی می باشد، اما زمانی که بازار در حال رنج زدن است این روش به ضررهای زیاد در معاملات منجر می شود.
وقتی میانگین متحرک با دوره زمانی طولانی تر به RSI اضافه گردد عملکرد بهتری نسبت به میانگین متحرک کوتاه مدت خواهد داشت و سیگنال های نادرست کمتری ایجاد خواهد کرد.
پس به طور مثال به جای اضافه کردن یک میانگین متحرک ۱۰ روزه در RSI از یک میانگین متحرک ۵۰ روزه یا ۱۰۰ روزه استفاده کنید و ببینید بازار به شما چه می گوید.
اندیکاتور RSI برای رسم خطوط روند نیز می تواند مفید باشد. تکنیک رسم خطوط روند فردی است و روش علمی ثابتی ندارد. روش آن ساده است: شما باید خطی مستقیم در نمودار RSI بکشید و در روند صعودی نقاط حمایتی و در روند نزولی نقاط مقاومت را بهم وصل کنید.
یک خط روند معتبر باید دو یا چند نقطه حمایت را که نشان دهنده روند هستند به هم وصل نماید.
نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که اگر شروع به رسم خط روند در تایم فریم های کوتاه کردید این درست عمل نخواهد کرد. در این صورت نوسان زیاد است و سیگنال های غلط بسیاری را به دست خواهید آورد. پس هرگز از این روش در تایم فریم های کمتر از یک ساعته استفاده نکنید.
از آنجا شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟ که RSI یکی از محبوب ترین اندیکاتورهاست، تریدرها همیشه با توجه به تایم فریم یا روش معاملاتی خاص خود در حال تغییر تنظیمات RSI خود می باشند. اکثرا از تنظیمات اولیه RSI بر روی دوره ۱۴ روزه استفاده می کنند. شاخص آر اس آی ۷ و ۵۰ نیز از دوره های محبوب تریدرها می باشند.
- دوره های کوتاه RSI یعنی کمتر از بسیار حالت نوسانی دارند و سیگنال های نادرست بسیاری ایجاد می کنند.
- دوره های طولانی تر یعنی بالای ۲۰ خطوط صاف تری ایجاد می کنند که این سیگنال های کمتر ولی با دقت بیشتری را فراهم می کند.
مزیت ها ومعایب استفاده از اندیکاتور RSI
RSI در شرایط بازار روندی با ترکیب با میانگین متحرک خوب عمل می کند. همچنین در یافتن واگرایی ها در نمودار و مناطق اشباع خرید و فروش بسیار عالی عمل می کند.
اما از آنجا که RSI یک اندیکاتور تاخیری است و همه داده های موردنیاز برای یک تحلیل کامل از رفتار قیمت را دربر نمی گیرد باید در کنار ابزارهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
محتوی این مقاله توسط گروه آموزش کالج تی بورس تهیه گردیده است و برای علاقه مندان به آموزش ارز دیجیتال ، پروتیم آکادمی آینده آنرا بازنویسی و بازنشر نموده است .
تاثیر عرضه و تقاضا بر شکل گیری مقاومت و حمایت
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید. تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال .technical analysis در دوره آموزش ارز دیجیتال است. در بازارهای اقتصادی و مالی ، قیمت ها توسط عرضه و تقاضا هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد. که مقاومت ها در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند. مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال صعودی مشخص گردیده است. و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است. که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است. اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است. اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت یک ارز دیجیتال به یک سطح مهم نزدیک شود. باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟ عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید. خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند. میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیش بینی کرد. به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
آشنایی با الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
در ادامهی مباحث مربوط به الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به «الگوی کنج» میرسیم. این الگو را میتوان هم در دستهی الگوهای بازگشتی جای داد و هم در دستهی الگوهای ادامهدهنده. بنابراین قاعدهی کلی دربارهی آن وجود ندارد و برای تشخیص این مورد نیاز است که با مبحث امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا باشید. اما اکثر اوقات تشکیل این الگو به ما هشدار ادامهی روند را صادر میکند. الگوی کنج همانند سایر الگوهای قیمتی که قبلا راجع به آنها صحبت کردیم، دارای روند صعودی و نزولی میباشد. این الگو از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما تفاوتهای اساسی نیز میان آن دو وجود دارد که علاقهمندان به تحلیل تکنیکال باید آنها را بدانند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگوی مثلث خواهیم پرداخت.
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال به چه شکل می باشد
الگوی کنج از جمله الگوهای قیمتی پرکاربرد در بحث تحلیل تکنیکال میباشد و معمولاً در میانهی روندها اتفاق میافتد. یعنی تشکیل این الگو به ما هشدار ادامهی روند را صادر میکند و معمولاً نقش یک الگوی ادامهدهنده را ایفا میکند. الگوی کنج در تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای کوتاهمدت و کوچک بوده و تشکیل آن بین ۱ تا ۲ هفته به طول میانجامد. الگوهای کنج، هنگام نوسان قیمت سهم بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرزی هستند، شکل میگیرند. جهت حرکت این خطوط، خلاف جهت خط روند اولیه میباشد. در این دسته از الگوها، معمولاً مکانی که در آن گریز یا شکست قیمت رخ میدهد، در ۳/۲ طول کنج تا محل تقاطع دو خط همگرا میباشد. برای رسم الگوی کنج حداقل به دو سقف و کف نیاز داریم که هر چقدر تعداد آنها بیشتر باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
نکته: الگوی کنج در تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل میگیرد که پس از یک حرکت شدید، ورود سریع قیمتی رخ دهد. بنابراین در مورد حجم معاملات نیز میتوان گفت که کاهش آن هنگام نزدیک شدن به محل تقاطع خطوط همگرا رخ داده و هنگام نزدیک شدن به شکست قیمت نیز، شاهد افزایش حجم معاملات هستیم.
انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم الگوهای کنج از دو خط همگرا تشکیل شده است که یا صعودی هستند و یا نزولی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)
یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است
این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال همانطور که از اسمش پیداست از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل شده است. چنانچه روند اولیه در نمودار قیمتی نزولی باشد، بعد از آن یک الگوی کنج صعودی ظاهر خواهد شد و پس از شکست خط حمایت، روند نزولی ادامه خواهد یافت. بنابراین زمانیکه شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی میتوان به بحث جمعآوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که توضیح آن در این مطلب نمیگنجد. اندازهی حرکت قیمت در الگوی کنج صعودی به اندازهی قاعدهی الگو میباشد. (البته در برخی مواقع دیده میشود که میگویند اندازهی حرکت قیمت در این الگو به اندازهی حرکت نزولی قبلی میباشد).
حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین میشود؟
برای حد زیان این نوع از الگوی کنج صعودی باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم. برای تعیین حد سود هم از دو حالت میتوان استفاده کرد.
۱- حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی تشکیل شده باشد؛ در این حالت میتوان حرکت نزولی قبل از آن را اندازهگیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطهی شکست به سمت پایین به همان اندازه هدفگذاری نماییم.
۲- در حالت دوم می توان از قاعدهی این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال برای هدفگذاری استفاده کرد.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است
این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال درست برعکس الگوی صعودی است؛ یعنی در آن شیب کنج رو به پایین است. چنامچه روند اولیه در نمودار قیمتی دارای شیب مثبت (صعودی) باشد، بعد از آن یک الگوی کنج نزولی ظاهر خواهد شد پس از شکست خط مقاومت، روند صعودی ادامه خواهد یافت. البته ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد. اما نباید عجله کرد و صبر میکنیم تا بازار شکست خود را به صورت درست و معتبر انجام دهد. اندازهی حرکت قیمت در الگوی کنج نزولی همانند الگوی قبلی به اندازهی قاعدهی الگو و یا حرکت صعودی قبل از تشکیل الگو خواهد بود.
حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین میشود؟
برای تعیین حد زیان در این نوع از الگوی کنج نزولی میتوان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است، استفاده کرد و حد ضرر را کمی پایینتر از آن قرار داد. برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی باز هم دو روش وجود دارد.
۱- چنانچه الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازهگیری کرده و از نقطهی شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدفگذاری کرد.
۲- در حالت دوم میبایست ابتدا قاعدهی الگو را اندازه گرفت و سپس به همان میزان از نقطهی شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال کرد.
نکتهی مهم: در رابطه با انواع الگوهای کنج در تحلیل تکنیکال همواره این نکته را به یاد داشته باشید که در الگوی کنج نزولی شاهد افزایش قیمت و در کنج صعودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.
تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث
بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهتهای بسیاری با هم دارند. هر دوی این الگوها جزء الگوهای اصلاحی هستند و دارای ۵ موج میباشند که پس از اتمام موج پنجم و پایان اصلاح، روند سهم در آنها ادامه مییابد. اما میان این دو الگو یک سری تفاوتهای اساسی وجود دارد که در این بخش آوردهایم:
- طول ظلعهای الگوی کنج معمولاً بیشتر از الگوی مثلث است.
- در الگوی کنج وجود دو نقطه برای رسم هر ضلع الزامی است. اما در تشکیل الگوی مثلت نیازی به سقف و کف های واضح نیست.
- شیب خطوط در الگوی کنج همگرا می باشد؛ یعنی جهت شکلگیری مثلث دقیقا هم جهت با روند قبلی میباشد. اما در الگوی مثلث شیب خطوط بر عکس روند قبلی آنها میباشد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. این الگو نیز مانند دیگر الگوهای قیمتی برای تحلیل و پیشبینی قیمت سهم در آینده بسیار کاربردی است. اما الگوها به تنهایی برای تحلیل قیمت کافی نیستند و در کنار آنها باید از ابزارهای تکنیکی دیگری هم استفاده کرد تا بتوان مطمئنتر در رابطه با خرید و فروش سهم تصمیمگیری کرد. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.
خط روند چیست و چگونه باید خط روند رسم کنیم؟
رسم خط روند یکی از ابزارهای ابتدایی و خیلی مهم در تحلیل تکنیکال بر روی چارت سهم است، که به وسیله ی رسم خط روند، بسیاری از حمایت ها و مقاومت ها و یا به اصطلاح کف ها و سقف ها را روی چارت می توان به راحتی پیدا کرد. در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم که به صورت مخصتر و مفید درباره خط روند و نحوه استفاده از آن توضیحاتی را ارائه دهیم.
در ابتدا لازم است که تعریف روند را توضیح دهیم. روند نشان دهنده ی جهت حرکت قیمت در بازار است. تغییرات حرکت بازار همیشه به صورت خط راست نیست، بلکه حرکات مواجی دارد، و شامل موج های صعودی (پیک ها و رالی ها) و موج های نزولی (حفره ها) می باشد. حاصل حرکات موج های صعودی و نزولی روند بازار را شکل می دهند، که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی است.
روند های موجود در بازار
برخلاف افکار عمومی مبنی بر وجود دو روند در بازارهای معاملاتی (صعودی، نزولی)، جهت حرکت در بازار سه نوع است، صعودی، نزولی، خنثی.
زمانی روند صعودی است که موج ها و حفره های بالا رونده دیده شود، و بالعکس زمانی که موج ها و حفره های پایین رونده مشاهده شود روند صعودی است، و در صورتی که موج ها و حفره ها در یک خط راست و جهت مستقیم داشته باشند روند خنثی است.
تشخصی روندها از یکدیگر بسیار مهم می باشد، زیرا حداقل در یک سوم مواقع روند موجود خنثی می باشد. بازار دارای روند خنثی، نمایانگر تساوی عرضه و تقاضا و به عبارت بهتر در این موقعیت بازار را بدون روند می نامند. برای اینکه تعریف دقیق تری در این سه روند داشته باشیم، یار سرمایه سعی دارد با تعریف دقیق و مثال برای این روند ها شما را در درک بهتر این موضوع کمک کند.
روند صعودی
به بیان ساده می توانیم بگوییم در روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی بالاتر تشکیل شود و همینطور دره ی بعدی از دره ی قبلی بالاتر باشد، روند، روند صعودی است. به تصویر زیر توجه کنید.
روند نزولی
به روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی پایین تر باشد و هیمنطور دره ی قبلی از دره ی بعدی پایین تر باشد روند نزولی می گویند.
روند خنثی
به روندی که روند نه صعودی و نه نزولی است و نمودار در یک محدوده ی افقی نوسان می کند، روند خنثی یا Side Way میگویند.
آموزش رسم خط روند
خط روند نموداری است که با رسم آن روند بازار مشخص می گردد. سم این خط بسیار ساده بوده و با متصل کردن، مینیمم ها یا ماکسیمم ها جهت روند کلی بازار یا سهم مشخص می گردد. به نقاط حداقلی یا حداکثری اصطلاحا Pivot Point می گویند.
خط های روند در بسته به شرایط می توانند نقش حمایتی و مقاومتی را ایفا کنند که در چند مثال سعی میکنیم تا به راحتی این مفاهیم درک کنید و به کار ببرید.
در این تصویر زیر دو خط روند را در چارت مشاهده میکنید.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که روند کندل ها با برخورد به خطوط روند واکنش نشان داده و به طور کامل از آن عبور نکرده اند.
نکته: خطوط حمایت همیشه در زیر کندل ها قرار دارند.
حالا قصد داریم در مثال دیگری خطوط روند را در نقش مقاومت بررسی کنیم.
در تصویر زیر خط های روند نقش مقاومتی را دارند:
همانطور که مشاهده میکنید در تصویر بالا کندل های سهم چندین بار نتوانسته اند از از خط مقاومت عبور کنند.
نکته: خط های مقاومتی همیشه روی کندل ها قرار دارند.
شکست خط روند
هر حمایت یا مقاومتی امکان دارد که در یک زمانی شکسته شود و در نتیجه روند موجود برعکس شود. باید توجه داشت که تغییر روند به معنی تغییر جهت روند نیست، یعنی امکان دارد با شکست روند صعودی، سهم کماکان به صعود خود با شیبی کمتر ادامه دهد، یا روند خنثی شود.
شرایط شکست خط روند
شکست هم در حمایت و هم در مقاومت رخ می دهد.
- شکست حتما باید با حجم معاملات بالا رخ دهد تا مشخص شود عده ی زیادی این محدوده را به عنوان حمایت یا مقاومت می دانند.
- نحوه شکست (نوع کندل یا شکاف): در صورتی که شکست به کمک شکاف قیمتی رخ دهد از اعتبار بالایی برخوردار است، اگر شکست به همراه کندلی بزرگ رخ دهد معتبرتر است.
- نسبت خریداران به فروشندگان بسته به سهم باید زیاد باشد.
- حج خرید حقیقی و حقوقی.
- حجم معملاتی روز.
- تشخیص اینکه شکست در راستای خط ساده است یا خیر.
- شکست از سطح حمایت یا مقاومت معتبر رخ داده است یا خیر.
چگونه در معاملات از خط روند استفاده کنیم؟
در این باره چند نکته حائز اهمیت است:
خط روند حمایتی:
معمولا روند سهم تا زمانی که از خط حمایت عبور نکرده، روند سهم صعودی خواهد بود و اگر عبور کرد (یا به اصطلاح خط حمایت را شکست) به احتمال زیاد روند سهم نزولی خواهد شد.
خط روند مقاومتی:
معمولا وقتی روند سهم، خط مقاومت را به طور کامل رو به بالا شکست روند سهم صعودی خواهد شد.
پنج راه برای شناسايی جهت روند، تحلیل تکنیکال
معامله كردن با روند در تحلیل تکنیکال اين است كه در جهت روند بازار معامله كنيد . چرا وقتي كه روند غالب صعودی است شما به دنبال معاملات فروش هستيد در حالي كه معاملات خريد مثل هلو برو تو گلو ست ؟ خيلي از معامله گران آماتور حتي وقتي كه با روند هاي لانگ كه ماههاست ادامه دارد مواجه ميشوند نميتوانند دست از پيش بيني بازگشت روند بكشند . در حالي كه ميتوانند به سادگي با ملحق شدن به روند پول خيلي بيشتري به جيب بزنند. حتي اگر شما يه معامله گر در جهت روند نيستيد مي توانيد مفاهيم معامله كردن روند های تايم فريم های بالا تر را با رويكرد جاري خودتان تركيب كنيد . شما با تايم فريم روزانه شروع مي كنيد و مي بينيد كه آيا روند صعودی يا نزولي يا خنثي هست، و از اطلاعات بدست آمده در تايم فريم پايينتر استفاده مي كنيد تا بتوانيد حركات قيمت ، روند ها و جهت روند ها رو و به درستي بخوانيد، حالا ما مي خواهيم موثر ترين روش براي تحليل يك چارت را معرفي كنيم.
فاز هاي متفاوت بازار
قبل از اينكه ما شروع كنيم كه بدونيم چطور مي توان روند ها را با تحلیل تکنیکال شناسايي كرد، ما بايد اول به طور واضح بدانيم در پي چه چيزي هستيم. بازار ميتواند يكي از سه حالت ؛ صعودي ، نزولي يا سايد( خنثي) را داشته باشد.
عكس بالا نشون ميده شما سه سناريو ممكن داريد و بازار چگونه بين فاز ها جابه جا ميشه اما معما چون حل شود آسان شود . بخش مشكل پيدا كردن اين حركت هاست ، درست زماني كه در حال اتفاق افتادن هستند، وقتي كه بازار در شرايط لايو و واقعي هست و حركت ميكنه و فضاي سمت راست چارت خالي است، آنجا جايي است كه اين مقاله به كار مياد. به طور واضح اين مقاله نميخواد به شما نشان بدهد كه چطور وارد نقاط ورود به معامله را شناسايي كنيد بلكه هدفش اين است كه قيمت و روند را به شكل موثر تري درك كنيد.
1- راه ساده : خط گراف
اكثر معامله گران وقتي چارت ها را مشاهده ميكنند فقط از كندل ها و ميله ها ي چارت استفاده ميكنند اما خط گراف را كه يك ابزار خيلي ساده و موثر است كه به آنها اجازه مي دهد وراي همه شلوغي و همهمه كه در بازار هست رو ببينند ، را فراموش ميكنند – هدف كندل ها و ميله ها اين است كه اطلاعات جزيي در باره آنچه كه در چارت اتفاق ميافتد را به ما بدهند اما آيا وقتي كه روند كلي رو شناسايي ميكنيم انها ضروري هستند ؟ احتمالا خير
معامله گري كه گاهاً ( حد اقل يك بار در طول هفته) به تايم فريم بالاتر مي رود تا تصوير واضح تري از آنچه در بازار اتفاق ميافتد داشته باشد و از آنجايي كه هدف ما تنها شناسايي جهت هست خط گراف يك شروع عالي ست به ويژه اينكه ما در تايم فريم بالاتر هستيم و ميخواهيم جهت كلي بازار رو شناسايي كنيم
2- قله ها و دره ها
اين روش مورد علاقه من براي تحليل تکنیکال چارت ها است كه خيلي هم ساده است، همان چيزي ست كه شما احتياج داريد تحليل تكنيكال متداول ميگويد كه داخل يك روند صعودي شما قله اي بالاي قله قبلي داريد( يعني هاير هاي بعد از هاي ) چون خريدار ها در اكثريت هستند و قيمت را بالا ميبرند و دره ها هم بالاي دره قبلي تشكيل ميشود( هاير لوي داريم بعد از لو ها) چون خريدار ها به خريد ادامه مي دهند و قيمت را به بالا هل ميدهند ،و در روند نزولي شما در ه اي پايين دره قبلي داريد ( يعني لور لو بعد از لو داريد) چون فروشندگان در اكثريت هستند و قيمت را پايين مي برند و قله ها هم زير قله قبلي تشكيل مي شود ( لورهاي بعد از هر های)
بازهم زياد مهم نيست اگر فراموش كنيد كه از جهت روند صرفا به عنوان يك فيلتر براي معاملاتتون در تحلیل تکنیکال استفاده كنيد. در اكثر موارد شما بايد نسبتا قادر باشيد به سرعت بگيد كه در يك روند صعودی نزولی يا خنثي هستيد اگر نميتوانيد سريعا تشخيص دهيد چه اتفاقي روي نمودار در حال رخ داد است معمولا بهتر است كنار بايستيد و دست نگهداريد تا دوباره واضح ببينيد دارد چه اتفاقي مي افتد.
3- ميانگين متحرک
ميانگين هاي متحرك معروف ترين ابزار معاملاتي تحلیل تکنیکال براي تشخيص جهت بازار هستند ، عالي اند اگر چه بايد به چند نكته وقتي جهت روند را با ميانگين ها متحرك تحليل ميكنيد آگاه باشيد طول ميانگين متحرك (دوره ميانگين متحرك) روي سيگنال هايي كه از چرخش بازار ميگيريد تاثير ميگذارد ميانگين متحرك هاي كوچك سيگنال هاي زود هنگام و غلط زيادي ميدهد همچنين به حركت هاي كوچك بازار خيلي سريع واكنش ميدهد به عبارت ديگر ميانگين هاي متحرك سريع ميتونند شما را زود از بازار بيرون بيارن وقتي كه نزديك تغيير است. ميانگين متحرك هاي كند( با دوره بالا) خيلي دير سيگنال ميدهد يا به شما كمك ميكنند كه روند را مدتي بيشتر همراهي كنيد و نويز ها را فيلتر ميكند. در عكس ذيل ما از ميانگين متحرك 50 به عنوان يك ميانكين متحرك متوسط استفاده ميكنيم . شما مي تونيد ببنيد كه در يك روند صعودي قيمت هميشه به خوبي بالاي ميانگين متحرك مي ايستد و وقتي كه ميانگين متحرك را قطع ميكند وارد حالت رنج ميشود قيمت خيلي توجهي به ميانگين متحرك نميكند چون در وسط رنج افتاده است . اگر ميخواهيد از ميانگين متحرك به عنوان يك فيلتر استفاده كنيد ميتوانيد ميانگين متحرك 50 را در تايم فريم روزانه استفاده كنيد و سپس فقط دنبال معاملات در جهت ميانگين متحرك روزانه در تايم فريم هاي پايينتر باشيد.
4 – كانال ها و خطوط روند
كانال ها و خطوط روند راه ديگري براي تشخيص جهت روند هستند و ميتوانند براي تشخيص بازار رنج و خنثي بيشتر كمك كننده باشند. اگر چه ميانگين هاي متحرك و تحليل هاي ها و لو ها ميتوانند در مرحله اوليه روند استفاده شوند ، خطوط روند براي مراحل بعدي روند مناسب تر هستند چرا كه شما به دو نقطه تماس (بهتر 3 تا ) احتياج داريد. من عمدتا از خطوط روند براي تشخيص تغييرات آغاز روند استفاده ميكنم وقتي كه شما يك روند قوي داري و ناگهان خط روند شكسته ميشود اين ميتونه يه سيگنال براي تبديل به يك روند جديد باشه. خطوط روند در داخل حالت رنج ايده آل هستند وقتي كه به دنبال سناريو هاي بريك اوت كه قيمت دوباره وارد حالت روند ميشه . همچنين خطوط روند ميتوانند به خاطر ويژگي هاي اغراق آميز شون به زيبايي با ميانگين ها متحرك تركيب شوند. اگر ميخواهيد در مورد خطوط روند بيشتر بياموزيد چند دقيقه وقت بزاريد و اين ويدئو ي بياموزيم چكونه خطوط روند را رسم كنيم را ببينيد.
5- چگونه از انديكاتور ای دی ايكس استفاده كنيم
يك انديكاتوري است كه ميتوانيد براي تشخيص جهت روند در تحلیل تکنیکال به كار ببريد ADX اين انديكاتور شامل 3 خط است .خطوط انديكاتور قدرت روند و قدرت آن را (كه ما حدف ش كرديم در اين مثال چون فعلا فقط ميخوايم جهت روند رو تحليل كنيم ) به شما ميگويند قدرت صعودي را نشان ميدهد (خط سبز )و DI+خط نشان دهنده قدرت نزولي ست (خط قرمز )DI +خط همون طور كه در تصوير پايين ميبينيد سيگنال انديكاتور صعودي است وقتي كه خط سبز بالاي خط قرمز قرار دارد و وقتي كه خط قرمز بالاتر از خط سبز باشد سيگنال نزولي است و وقتي كه قيمت رنج و خنثي هست دو خط انديكاتور خيلي نزديك به هم هستند و اطراف خط مياني مي پلكند اين انديكاتور ميتواند با انديكاتور ميانگين متحرك به خوبي تركيب شود و ميتوانيد ببينيد كه وقتي كه خطوط انديكاتور با هم برخورد ميكنند در خطوط ميانگين متحرك هم برخورد خطوط را داريم.
تركيب بهترين ابزار های معامله گری
همون طور كه در اين مقاله ديديم هر ابزار و مفهومي مزيت ها و محدوديت هاي خودشو داره — هيچ چيزي براي همه زمان ها به درد بخور نيست اگر چه تا وقتي بردهاتون از باخت هاتون بيشتره ضرورتي نداره كه راهي رو پيدا كنيد كه 100 برنده باشيد (چيزي كه اصلا اتفاق نمي افته) . در نهايت به اين ميرسيد كه بيايد ببينيد كه چه طور به خوبي از ابزار معامله گري استفاده كنيد ، چطور به خوبي درك شون كنيد و چطور ميتوانيد درشرايط بازار زنده ( لايو) ميتوانيد به خوبي به كار ببريد.