خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟

شکست سطوح را بر چه اساس میتوان تایید کرد؟
یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال ، شکست سطوح ( Break Out ) است.
یکی از نکات مهم در شکست خطوط روند که خیلی از افراد به دنبال آن هستند ، این است که شکسـت های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند.
در این مقاله ،تمامی مواردی که باید در تایید شکست خط روند، بررسی شوند، توضیح داده خواهد شد. پس اگر قصد دارید بر اساس شکست سطوح حمایت و مقاومت
نقطه مناسب برای ورود به سهم را پیدا کنید تا پایان این مقاله با ما همراه باشید تا بتوانید شکسـت معتبر را تشخیص دهید.
1- بررسی حجم معاملات در زمان شکست :
در اینجا حجم معاملات یک ابزار کاملا مفید است. از حجم معاملات در زمان شکست (Breakout) الگوهای قیمتی در تایم فریم روزانه استفاده میکنیم .
چیزی که ما میخواهیم ببینیم یک بینظمی در میزان حجم معاملات در روزی که شکست رخ میدهد میباشد. البته ممکن است این تغییر حجم در روزهای بعدی نیز رخ بدهد.
شاید بپرسید منظور از بی نظمی در حجم معاملات چیست؟
منظور ما از بینظمی در واقع افزایش یا کاهش قابل توجه حجم معاملات در یک روز خاص میباشد.
این تغییر را با نگاه کردن به میله حجم معاملات در آن روز خاص و مقایسه آن با روزهای قبلی، مشاهده شیب افزایشی میانگین متحرکی که بر روی حجم معاملات اعمال کردهایم
و یا ترسیم خط روند روی هیستوگرام حجم معاملات میتوانیم درک کنیم.
جهت درک بهتر مطلب، نگاهی به چند مثال داشته باشیم:
شکست تایید شده با حجم معاملات:
اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید.
در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.
شکست جعلی بدون تایید حجم :
به اولین خط عمودی قرمز رنگ توجه کنید. در اینجا یک شکست صعودی داشتهایم. اما زمانی که به میلههای حجم نگاه میکنیم میبینیم که تغییر خاصی در میله حجم مربوط به این
کندل دیده نمیشود و در واقع این شکست صعودی که حتی با کندل قوی انجام شده توسط حجم معاملات تایید نشده است.
شکست با کندل پرقدرت
شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم. در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندل) که شکست سطح مورد نظر
ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.
اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟
واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body)
گفته می شو د. وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند.
در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.
گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند.
به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است.
در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود.
چ را که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.
در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکسـت را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.
شکل ساده این نوع شکسـت را در زیر میبینید.
برای شکسـت باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟
از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است
باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.
البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای تایید شکسـت استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.
آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟
نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند
با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود. در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ی
حد ضررمان دور می باشد. همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.
پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.
تنکانسن و کیجونسن در ایچیموکو
اندیکاتور ایچیموکو یکی از بهترین ابزارها برای تحلیل روند در بازارهای بورس و دیگر بازارهای مالی است که کاربرد بسیار راحتی دارد. بهعلاوه نتایج دقیق این تحلیل باعث شده که بسیاری از فعالان این بازار جذب ایچیموکو شوند. این اندیکاتور دارای ۵ ساختار اصلی است که از این میان تنکانسن و کیجونسن مهمترین بخشهای آن در تحلیل بازار هستند. تا انتها با این مقاله همراه شوید تا شما را با این دو فیلتر و ساختار مهم آشنا کنیم.
تنکانسن چیست ؟
اگر بخواهیم سادهترین پاسخ به سوال تنکانسن چیست را ارائه دهیم؛ باید بگوییم که خط آبی در اندیکاتور ایچیموکو همان تنکانسن است. اما این خط آبی چگونه به وجود میآید؟ نقاط این خط از طریق یک فرمول ساده به وجود میآیند:
تنکانسن = حاصل جمع بالاترین و پایینترین قیمت در ۹ دوره اخیر تقسیم بر ۲
نتیجه این فرمول یک عدد است که یک نقطه از خط تنکانسن را تشکیل میدهد. خط تنکنسن بهعنوان خط تبدیل شناخته میشود.
کیجونسن چیست؟
تنکانسن و کیجونسن دو بردار دوقلو در اندیکاتور ایچیموکو هستند که همراهی آنها با هم میتواند شما را به نتایج مهمی در تحلیل بازار برساند. کیجونسن با یک خط قرمز رنگ در این اندیکاتور نمایش داده میشود که نقاط روی آن از طریق فرمول زیر به دست میآیند:
کیجونسن = حاصل جمع بالاترین و پایینترین قیمت در ۲۶ خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ دوره اخیر تقسیم بر ۲
خط کیجونسن بهعنوان خط پایه شناخته میشود.
نکته مهم: منظور از دوره در تعریف تنکانسن و کیجونسن، چارچوبهای زمانی است. اینکه این چارچوبها چند دقیقه باشند؛ در هیچیک از این ساختارها، محدودیتی ندارد. زیرا هردوی آنها میتوانند هر چارچوبی را اختیار کنند.
تنکانسن و کیجونسن در چه مواردی کاربرد دارند؟
اگر میخواهید حرکت قیمتی بازار را در کوتاهمدت مورد بررسی قرار دهید؛ باید از خط تنکانسن استفاده کنید. tankan sen دارای ماهیت قیمتی است و همراه با کندلها حرکت میکند؛ به همین دلیل بهخوبی میتواند تغییرات کوتاهمدت را در بازار به شما نمایش دهد.
حد بالا در زمان تعیین نقاط برای خط تنکانسن، جایی است که عرضه بیشتر از تقاضا است؛ اما در حد پایین تقاضا افزایش پیدا میکند. خط تنکانسن معمولا نوسانهای زیادی را تجربه میکند؛ به همین دلیل با میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده تفاوت دارد.
اما kijun sen راهی است که با استفاده از آن میتوانید تعادل میان خریداران و فروشندگان را در بازار مالی تحلیل کنید.
نکته مهم: شما بهعنوان یک معامله گر در بازارهای مالی باید از مقایسه کیجون و میانگین متحرک یا میانگین نمایی ۲۶ دورهای خودداری کنید. زیرا کیجونسن نشاندهنده یک نقطه تعادلی است؛ بنابراین میتوان گفت که جایی در وسط نقاط نوسانی میانگینهای ۲۶ دورهای قرار دارد. در نتیجه روند بازار را با دقت بیشتری نمایش خواهد داد.
اما نتایج تنکانسن با مووینگ اورج با دوره ۱۰ مقایسه میشود؛ زیرا این اندیکاتور شباهت زیادی به خط تنکنسن دارد.
نکته مهمی که درباره کاربرد کیجونسن باید بدانید این است که این ساختار شبیه به یک آهنربا است؛ به این معنا که میتواند قیمت را به خود جذب کند. به همین دلیل است که بهعنوان یک خط حمایتی و مقاومتی بسیار قدرتمند شناخته میشود.
چگونه میتوان خط تنکانسن را تحلیل کرد؟
خط تنکانسن را میتوان یک نمای تصویری از تغییرات قیمت در بازار دانست. برای مثال اگر قیمت سهام بالا برود و سپس به سمت کناره حرکت کند؛ خط تنکانسن میتواند رسیدن قیمت به ایستایی را نمایش دهد. نکته مهم این است که خط تنکان یک خط حمایتی و مقاومتی به شمار میرود. به همین دلیل است که تغییرات قیمتی همواره در نزدیکی این خط حرکت میکنند. بنابراین هر قسمت از نمودار که تغییرات قیمتی به صورت صعودی باشند؛ از تنکانسن میتوان به عنوان خط حمایتی استفاده کرد. اما ماهیت خط تنکان در زمان کاهش قیمتها، به خط مقاومتی تبدیل میشود.
نتایج خط کیجونسن چگونه تحلیل میشوند؟
همانطور که گفتیم شما میتوانید از خط تنکانسن به عنوان خط حمایتی در کوتاهمدت استفاده کنید؛ به همین دلیل میتوان گفت که قدرت این خط در مقایسه با کیجونسن کم است. در نتیجه اگر به دنبال یک خط حمایتی یا مقاومتی قوی میگردید؛ کیجونسن میتواند نتایج خوبی را در اختیار شما قرار دهد.
منظور از روند صعودی در خط کیجونسن این است که قیمتها در بالای آن قرار بگیرند. اما اگر قیمتها در پایین خط واقع شوند؛ روند آن نزولی خواهد بود. زمانی که قیمت از پایین خط کیجون به بالای آن منتقل شود؛ یک سیگنال خرید را برای شما ارسال خواهد کرد.
اما معکوس این فرایند، یعنی انتقال قیمت از بالا به پایین خط کیجونسن، یک سیگنال فروش است. قدرت سیگنالهایی که با استفاده از کیجون مشخص میشوند؛ بستگی به موقعیت آنها نسبت به ابر کومو دارد.
نکته مهم اینجا است که ماهیت تعادلی کیجون باعث میشود که قیمتها همیشه با آن توافق داشته باشند. بنابراین میتوان گفت که هر نقطه بر روی خط کیجون نشاندهنده جایی است که عرضه و تقاضا به تعادل رسیدهاند. اگر در یک بازه زمانی خاص قیمتها به قله جدیدی دست پیدا نکنند؛ کیجون به صورت یک خط صاف نمایش داده میشود.
تنکانسن و کیجونسن چه تفاوتی با هم دارند؟
یکی از نکات مهمی که باید در زمان تشخیص خط کیجونسن از تنکانسن به آن دقت کنید؛ این است که هرگز نباید از رنگها برای تمایز این خطوط استفاده کنید. اصلیترین تفاوت کیجونسن و تنکانسن در بازه زمانی آنها است. تنکانسن به دلیل نشان دادن بازه کوتاه مدت، به نمودار قیمت نزدیکتر است. اما کیجونسن بازه زمانی طولانیمدت را نشان میدهد؛ به همین دلیل از نمودار قیمت دورتر است.
تحلیل موقعیت خطوط تنکانسن و کیجونسن نسبت به یکدیگر
یکی از موارد مهمی که در تحلیل روند قیمت بازار باید به آن توجه کنید؛ موقعیت خطوط تنکان و کیجون نسبت به یکدیگر است. این خطوط ممکن است یکدیگر را قطع کرده و یا بر روی هم قرار بگیرند. هریک از این موقعیتها دارای معانی خاصی است که در ادامه مورد بررسی قرار میدهیم:
روی هم افتادن خطوط کیجونسن و تنکانسن
زمانی که این دو خط بر روی هم قرار میگیرند؛ به این معنا است که روند بازار سریع است. به عبارت بهتر، روی هم افتادن این خطها میتواند قدرت یک روند را نشان دهد. برای مثال اگر خطوط تنکانسن و کیجونسن در طی یک روند صعودی روی هم قرار بگیرند؛ به این معنا است که این روند افزایشی قدرت زیادی دارد. به همین ترتیب میتوان برای روندهای نزولی هم نتیجهگیری کرد. البته موارد دیگری هم در تشخیص قدرت روندها تاثیرگذار هستند که باید برای داشتن یک تحلیل قدرتمند به آنها دقت کنید.
اگر میخواهید قدرت روند را بهتر تشخیص دهید، میتوانید از این قلق استفاده کنید. زمانی که تنکانسن و کیجونسن روی هم افتادند؛ باید کندل آن روز یا لحظه زمانی را مشخص کنید. سپس پایینترین کندل را هم مشخص کرده و نسبت به آن ۱۲ کندل عقب بروید. اگر کندل Low مشخصشده بالاتر از حالت Low در زمان افتادن دو خط بر روی یکدیگر باشد؛ به این معنا خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ است که روند صعودی است. در غیر این صورت این روند شتاب زیادی ندارد.
برخورد خطوط در یک نقطه
یکی از اتفاقاتی که ممکن است در طی بررسی روند بازار با استفاده از خطوط تنکان و کیجون بیفتد؛ قطع کردن یا کراس کردن تنکانسن و کیجونسن است. به این ترتیب شما میتوانید با احتمال قوی یک تغییر روند را پیشبینی کنید. برخورد این دو خط خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ با یکدیگر میتواند سیگنالهای خرید و فروش را برای شما ارسال کند.
اگر خط تنکانسن، خط کیجونسن را از پایین به سمت بالا قطع کند (یعنی در بالای آن قرار بگیرد)؛ یک سیگنال خرید به وجود میآید. بسته به اینکه نقطه کراس در چه موقعیتی نسبت به ابر کومو قرار دارد؛ میتوان قدرت سیگنال را مشخص کرد. به طور کلی هرچه این نقطه به ابر نزدیکتر باشد؛ سیگنال قدرت بیشتری دارد.
اما اگر روند برعکس اتفاق بیفتد؛ یعنی تنکانسن از بالا به سمت پایین خط کیجونسن را قطع کند (یعنی در پایین آن قرار بگیرد)، سیگنال فروش به وجود میآید. قدرت این سیگنال هم بستگی به موقعیت کراس نسبت به ابر کومو دارد.
سخن پایانی :
ایچیموکو یک اندیکاتور بسیار قدرتمند است که میتواند به تنهایی نیاز هر معاملهگری را برطرف کند. اما برای استفاده از این اندیکاتور باید بهخوبی با ابزارها و روندهای آن آشنا شوید. در این مقاله تلاش شد تا اطلاعاتی درباره دو ساختار مهم در ایچیموکو به نامهای خطوط تنکانسن و کیجونسن و کاربردهای آنها در بازارهای مالی در اختیار شما قرار بگیرد.
سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
در این مقاله به سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی می پردازیم . به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت و ریزش آن ناحیه مقاومتی گفته می شود و از طرفی به نواحی کف قیمتی که خریداران با توجه به ارزندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه ، نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت مقادیر مثبت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند
به طور کلی در تمامی نواحی که از افت قیمت ممانعت میشود ناحیه حمایتی گفته می شود و به تمام نواحی که از رشد و صعود بیشتر قیمت ممانعت میشود مقاومت گفته میشود
در تعریف فنی و تکنیکالی، پایین ترین قیمت در یک موج نزولی را حمایت می گوییم ، محدوده حمایتی محدوده ای است که در آن خریداران به اندازه کافی تمایل به خرید دارند و از فشار فروش جلوگیری می کند. نتیجه این اتفاق این است که قیمت به سمت بالا بر می گردد و از قدرت نزولی آن کاسته می شود.
مقاومت اما برعکس حمایت است یعنی محدوده یا ناحیهای از قیمت که در آن جمیع معاملهگران متفق القول عقیده بر عرضه یا فروش خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ آن دارند و قیمت در آن نقطه به سختی صعود می کند یا اصلاً صعود نمی کند
سطح حمایتی را معمولاً از موج نزولی قبلی شناسایی میکنند و سطح مقاومتی را از موج صعودی قبلی.
بر روی شکل به صورت کامل برایتان نمایش داده ام
حمایت و مقاومت چیست و 2 استراتژی معاملاتی
اما در این بین ناحیه دیگری هم داریم به نام ناحیه فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده
ناحیه فیلیپ یا سطح فیلیپ
ناحیهای است که قبلا مقاومت بوده اما در روی آن معامله گران به این نتیجه رسیدند که این سطح مقاومتی را با خریدهای بیشتر به سمت بالا بشکنند و به سطح بالاتر از آن برسند مانند همان پرنده که تصمیم گرفت سقفش را بشکند و به آسمان برود
حال آن ناحیه مقاومتی که شکسته شده است هم اکنون به سطح حمایتی تبدیل می شود.
به این ناحیه تغییر ماهیت داده شده می گویم یک سطح فیلیپ ! سطح فیلیپ مقاومتی است که به حمایت تبدیل شده یا حمایتی است که به مقامت تبدیل شده و در هر دو صورت اسمش فیلیپ است
نکته خیلی مهم بر روی سطوح معاملاتی چه حمایتی و چه مقاومتی این است که ما معمولاً
سه دسته معامله گر داریم :
معامله گرانی که از قبل خرید کردند و با قیمت به سطح شما رسیدند
معامله گرانی که هیچ نظری ندارند تا قیمت از این سطح عبور کند و سپس تصمیم بگیرند
معامله گران که قصد فروش نماد خود را دارند
حال چه اتفاقی می افتد ؟
ماهیت و رفتار شناسی در حمایت و مقاومت
دسته اول کسانی هستند که خریدهای خود را انجام دادهاند و قیمت به سطح بالاتری رسیده است مثلاً سطح مقاومتی بالاتر ، حال خریداران قبلی افسوس خوردند که چرا ما بیشتر از این نماد نخریدیم پس مایلند همچنان تعداد بیشتری از این نمادها خریداری کنند. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
دسته دوم کسانی بودند که در همان سطح حمایتی خرید خود را انجام دادهاند و در این سطح مقاومتی که تازه قیمت بهش رسیده و سطح بالاتری است اما اینکه ریسک شان را کاهش دهند و قسمتی را بفروشند
تقابل بین این دو گروه خریداران اصطلاحاً طمعکار و فروشندگان ریس گریز باعث شکستن آن سطح مقاومتی میشود یا نشکستن آن سطح مقاومتی .
اگر خریداران قدرت بیشتری را در خرید داشته باشند نمادهای آن فروشندگان ریسک گریز را میخرند و سطح مقاومتی پیش رو میشکند و قیمت بالای آن تثبیت میشود سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
اگر فروشندگان ریسک گریز تعداد زیادی از سهام خود را بفروشند که سهامداران نتواند همه آن را جمع کنند قیمت توانایی بالا رفتن از آن سطح مقاومتی را نخواهد داشت و به لول های پایین تری بر خواهد گشت
این ماهیت رفتار بر روی حمایت ها هم به این شکل است اگر افرادی که احساس میکنند بازار ارزندگی خیلی خوبی داره نتوانند جلوی افرادی که معتقدند بازار از ارزش خوبی برخوردار نیست و مایل به فروش سهامشون هستند غلبه کنند ناحیه حمایتی از بین نخواهد رفت ،
ولی اگر افرادی که احساس میکنند ارزندگی بازار در این نقطه حمایتی بسیار خوب است بتوانند تمام سهام افراد فروشنده را خریداری کنند و در همانجا حس ارزندگی را به بازار القا کنند بازار از همان نقطه حمایت شده و به سمت بالا برمی گردد
بر روی سطوح حمایتی و مقاومتی با بررسی سه پارامتر می توان فهمید که الان اوضاع در چه وضعی است سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
سه پارامتر مهم بر روی سطوح حمایت و مقاومت
پارامتر زمان ، حجم معاملات و چگونگی انجام معاملات
پارامتر زمان که چه مدت طول کشید تا قیمت از آن سطح به سمت بالا یا پایین حرکت کند
پارامتر حجم به آن معنا که چه مقدار از سرمایه و پول در آن صد جا به جا شد
و چگونگی انجام معاملات به ما می گوید که آیا این حجم از معاملات به سمت خریداران بود یا به سمت فروشندگان
هرچه قیمت بر روی یک سطح حمایتی و مقاومتی بیشتر درجا بزند نشان از اهمیت آن سطح دارد و به ما میگوید که اگر به هر دلیل قیمت از روی این سطح حرکت کرد مدت زمان زیادی خریداران و فروشندگان با هم جنگیده اند تا به یک نقطه مشترکی رسیدند که آیا این نماد صعودی است یا نزولی!!
رسیدن به این نقطه مشترک فکری که باعث حرکت قیمت به یک سمت می شود شاید ماه ها طول بکشد هرچه این زمان بیشتر طول بکشد آن سطح معتبرتر است
اما تثبیت و نفوذ قیمت در سطوح چطور بررسی می شود ؟
در بازار ایران تثبیت به معنای نفوذ قیمت بیش از 7 درصد پایین تر یا بالاتر از سطوح است
یعنی وقتی می گوییم قیمت بالای سطح مقاومتی تثبیت شده است حداقل باید به اندازه 7 درصد قیمت پایانی نفوذ کرده باشد
مثلا اگر قیمت نماد خودرو ۴۰۰ تومان است و به سطح ۴۰۰ تومانی رسیده است باید حداقل به اندازه 28 تومن از سطح مقاومتی فاصله بگیرد تا بگوییم سطح مقاومتی شکسته است ! این عدد به صورت تقریبی و حداقل است
یکی دیگر از شرایط نفوذ میتوان پارامتر زمانی دانست یعنی آنکه مثلاً دو روز قیمت پایانی فلان سهم بالاتر از سطح موردنظر بسته یا پایین تر از سطح مورد نظر بسته شود
از تعاریف حمایت و مقاومت که بگذریم به انواع حمایت و مقاومت می رسیم
انواع حمایت و مقاومت
حمایت ها و مقاومت ها به سه دسته تقسیم می شوند حمایت ها و مقاومت های مقطعی
حمایت ها و مقاومت های اندیکاتور ای
حمایت ها و مقاومت های اعداد رند
حمایت و مقاومت های مقطعی که توضیحاتش را در بالا دادیم به دو دسته داینامیک و استاتیک تقسیم می شوند داینامیکا مانند حمایت ها و مقاومت هایی هستند که بر روی خط روند ها رسمی شوند این حمایت و مقاومت ها شناور بوده و همراه قیمت حرکت می کند
سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
از طرفی حمایت ها و مقاومت های استاتیک سطوحی هستند که در گذشته در آن نقاط داد و ستد شدت گرفته و یا خریدار و فروشنده جنگ و جدال داشتند به این نواحی استاتیکی گفته میشود
سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
حمایت و مقاومت های اندیکاتور ای سطوحی هستند که توسط اندیکاتور ها تشکیل می شوند مثلاً اگر مووینگ اوریج ۲۰ را بر روی چارت فعال کنیم می بینیم که هرگاه کندل ها به خط اندیکاتور میرسند رفتاری به شکل حمایت و مقاومت از خود نشان می دهد و وقتی که آن را به سمت بالا یا پایین می شکنند رفتاری فیلیپ گونه به خود میگیرد
حمایت و خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ مقاومت اندیکاتوری
حمایت و مقاومت اندیکاتوری
حمایت و مقاومت اندیکاتوری
نوع سوم نیز اعداد روند بر روی چارت هستند مثلاً دلار ۲۰ هزار تومانی عدد روندی است که هرگاه چارت به آن رسید رفتاری حمایت گونه یا مقاومت گونه به خود گرفت یا مثلاً سکه ۱۰ میلیون تومانی اینگونه بود و یا مثلاً شاخص یک میلیونی رفتاری مانند آنها داشتد . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
بر روی تمامی این سطوح حمایتی و مقاومتی ما دو رفتار از بازار شاهدیم :
رفتار اول به این صورت است که کلیت بازار به یک نظر اجمالی قبل از رسیدن به آن است رسیده و آن سد را پر قدرت به یک سو میشکند و رفتار دوم جدال بر سر خریداران یا همان گاو و خرس هاست که باعث ایجاد نوساناتی در آن محدوده می شود. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
استراتژی اول معاملات بر روی حمایت و مقاومت
اما رفتار سوم طولانی شدن جدال بین گاوها و خرس های بازار است که باعث ایجاد یک روند خنثی و یا ساید در آن ناحیه می شود و بهترین و امن ترین پوزیشن معاملاتی را در اختیار شما قرار میدهد
زیرا شما صبر می کنید و هر طرف که بزرگان بازار اقدام به حرکت کردند وارد معامله می شوید، بدون اینکه احتیاج به پیش گویی و تحلیل داشته باشید زیرا مطمئنید که بزرگان بازار در آن ناحیه خنثی و ساید تصمیمشان قطعی است
استراتژی دوم معاملات بر روی حمایت و مقاومت
همانطور که گفته شد وقتی قیمت به این سطوح می رسد یا آن را می خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ شکند و یا از آن سطوح بر می گردد،یکی بهترین استراتژی هایی که میتوان در این نقاط بهره برد این است که صبر کنید از یک طرف سطح بشکند و تغییر ماهیت دهد که قبلاً فیلیپ نامیدیم . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
پولبک چیست ؟
در ۷۰ درصد مواقع قیمت بعد از اینکه این سطوح را می شکند به آن برمی گردد و دوباره ادامه مسیر می دهد این برگشت به سطح را پولبک می گویند
از امن ترین معاملات و موفق موفقیت آمیز ترین پوزیشن ها معاملات بر روی پولبک است
فرض کنید قیمت روندی را به سمت سطح مقاومتی طی کرده است شما صبر میکنید سطح مقاومتی به طور قطعی شکسته و قیمت تثبیت شود بعد از اینکه سطح شکسته شد این سطح تبدیل به یک سطح حمایتی شده و دوباره قیمت به آن برمی گردد شما می توانید بر روی این حمایت وارد پوزیشن خرید شوید
استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح
استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح استبه صورت است که شما معتقدید که این سطح نمی شکند و دارای پتانسیل مقاومتی یا حمایتی بالایی است لذا اردر و سفارش خود را در جهت عکس روند بر روی آن سطح قرار میدهید
مثلاً اگر قیمت سکه در حال رسیدن از هشت میلیون به ده میلیون می باشد و شما احتمال بیشتری می دهید تا سکه بعد از رسیدن به قیمت 10 تومن سریعا به سطح ۸ میلیون برمیگردد اردر های خود را بر روی عدد ده میلیون قبل از رسیدن قیمت قرار می دهید
به این نوع معاملات و سفارش گذاری پندینگ اردر گفته می شود که در مقاله ای کامل به آن می پردازم
این حالت از حالت قبلی پر ریسک تر است زیرا در حالت اول شما صبر می کنید تا بازار تصمیمش را نسبت به سطح بگیرد و سپس وارد معامله می شوید اما در این حالت شما کمی چاشنی پیشگویی را همراه با معاملات خود کرده اید البته گاهاً میتواند سود ده نیز باشد سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
خلاصهای از نقاط و نواحی حمایتی و مقاومتی
*به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت میشوند ناحیه مقاومتی گفته می شود
*به نواحی کف قیمتی به خریداران با توجه به ارزش زندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند
*هر کدام از این سطوح شکسته شود ماهیتش به دیگری تغییر پیدا میکند یعنی سطح مقاومتی که شکسته می شود بعد از عبور قیمت از آن و تثبیت شدن بالای آن سطح به یک سطح حمایتی تبدیل می شود
*همینطور برعکس ناحیه حمایتی که شکسته میشود و قیمت با افت بیشتر از آن عبور می کند وزیر آن تثبیت می شود از آن به بعد به یک سطح مقاومتی تبدیل می شود که به همین راحتی قیمت نمیتواند به بالای آن برگردد
*به این نوع سطوح می گوییم سطوح فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید، تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال – technical analysis در دوره آموزش بورس است. در بازارهای اقتصادی و بازار بورس، قیمت ها توسط عرضه و تقاضای بیش از حد هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک:
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
به عنوان مثال ۱۴۰۰ ریال مقاومت سهم زیر است. هر موقع که قیمت به این عدد نزدیک می شود ما شاهد ریزش قیمت هستیم و بالعکس این رفتار را برای حمایت هم مشاهده می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک:
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که مقاومت های سهم در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند؛ مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
در خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ نقطه ی A مقاومت ۱۰۵۰ است، در نقطه ی B مقاومت ۱۱۵۰ ، در نقطهی C مقاومت ۱۲۰۰ و در نقطه ی D مقاومت ۱۳۰۰. برعکس تصویر ۱ که مقاومت، عدد ثابت ۱۴۰۰ بود.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال نزولی مشخص گردیده و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟ زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری:
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت اوراق بهادار به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم نزدیک شود ، باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید، خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیشبینی کرد به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
خطوط حمایت ومقاومت و اهمیت آنها در تحلیل تکنیکال چیست؟
حمایت و مقاومت (به انگلیسی Support & Resistance) ارائه دهنده ی نقاط اتصال کلیدی و مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند.
در بازارهای مالی، قیمتها توسط عرضه (به سمت پائین) و تقاضای (به سمت بالا) بیش از حد هدایت میشوند.
عرضه با کاهش قیمتها، فروشندگان و فروش هم ردیف است و تقاضا نیز با افزایش قیمتها، خریداران و خرید.
هر گاه تقاضا افزایش یابد قیمتها بالا میروند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمتها پائین می آیند.
مطلب مرتبط: قانون عرضه و تقاضا چیست؟
هنگامیکه عرضه و تقاضا برابر هستند، قیمتها نیز همگام با مبارزه خریداران و فروشندگان به کندی بالا و پائین می روند.
در تصویر زیر بصورت کلی حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال نشان داده است.
حمایت چیست؟
حمایت سطحی از قیمت است که تصور میشود در آن تقاضا آنقدر قوی باشد که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری کند. در سطح حمایت انتظار میرود خریداران به خرید راغبتر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.
اعتقاد بر این است که زمانیکه قیمت به سطح حمایت میرسد، تقاضا معمولا بیشتر از عرضه میشود و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری میکند.
البته همیشه اینطور نیست و هیچ سطح حمایتی را نمیتوان دائمی دانست.
یک سطح حمایت، ممکن است شکسته شود و سطوح حمایت سطوحی دائمی یا قطعی نیستند.
در تصویر زیر نمودار سهم مپنا همراه با سطوح حمایت با دایره ای زرد رنگ مشخص شده است.
در این تصویر سطوح مقاومت نیز با دایرههای قرمز مشخص شده و هم سطح بودن این قیمتها را میتوان به سادگی مشاهده کرد.
خط حمایت
خط حمایت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یک راستا ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و شکسته شدن قیمت به زیر این خط نشان دهندهی افزایش فشار فروشندگان است.
سقوط قیمت به زیر این سطح نشاندهنده یک تمایل جدید به فروش و / یا انگیزهی کمتر برای خرید است.
شکست خط حمایت و کفهای جدید قیمت نشان میدهد که فروشندگان توقعات خود را پائین آوردهاند و حاضرند آن دارایی یا سهام را بازهم به قیمتهای کمتری بفروشند.
بعلاوه خریداران تا زمانیکه قیمتها به زیر خط حمایت و کمتر از کف قبلی سقوط نکند، ترغیب به خرید نخواهند شد. وقتی خط حمایت شکسته شود باید یک خط حمایت جدید در سطح پایینتری ایجاد شود.
در تصویر زیر خط حمایت در نمودار سهام شرکت سرمایهگذاری معادن فلزات نشان داده شده است.
مقاومت چیست؟
مقاومت سطحی از قیمت است که تصور میشود در آن فروش آنقدر قوی باشد که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. هنگامیکه قیمت بسمت سطح مقاومت بالا میرود، فروشندگان به فروش راغبتر شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا کنند.
اعتقاد براین است که زمانیکه قیمت به سطح مقاومت میرسد، عرضه از تقاضا افزایش مییابد و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری میکند.
البته سطوح مقاومت نیز دائمی نیستند و همواره احتمال شکسته شدن آنها وجود دارد.
در تصویر زیر نمودار سهام شرکت ذوب آهن، سطوح مقاومت با دایرهای قرمز رنگ مشخص شده است. در این تصویر سطوح حمایت را با دایرههای زرد رنگ میتوانید ببینید.
خط مقاومت
خط مقاومت خطی است از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و افزایش قیمت به بالای این خط نشاندهندهی بیشتر شدن تقاضا از عرضه است.
افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهندهی یک تمایل جدید به خرید و / یا انگیزهی کمتر برای فروش است.
شکست خط مقاومت و اوجهای جدید قیمت نشان میدهد که خریداران توقعات خود را بالا بردهاند و حاضرند باز هم آن دارایی یا سهام را در قیمتهای بالاتر خریداری کنند.
بعلاوه فروشندگان تا زمانیکه قیمتها به بالای خط مقاومت و بیش از اوج قبلی صعود نکنند ترغیب به فروش نخواهند شد. وقتی خط مقاومت شکسته شود باید یک خط مقاومت جدید در سطح بالاتری روی نمودار رسم شود.
در زیر خط مقاومت نمودار سهام شرکت سرمایه گذاری سایپا نشان داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت چگونه در قیمتها ایجاد میشوند؟
حمایت و مقاومت مانند تصاویر قرینه در آیینه هستند و خصوصیات مشترک زیادی دارند.
۱) اوجها و فرودها
حمایت میتواند با استفاده از نقاط عطف پایین قبلی ایجاد شود و مقاومت میتواند با استفاده از نقاط عطف بالای قبلی ایجاد شود.
در دو تصویر نمودار قیمت مپنا و ذوب آهن که در بالا مشاهده شد نقاط اوجها و فرودها مشخص شده است.
یک اصل دیگر تجزیه و تحلیل تکنیکال تصریح میکند که سطح حمایت میتواند به سطح مقاومت تبدیل شود و برعکس.
وقتیکه قیمت به بالای سطح مقاومت نفوذ میکند، سطح مقاومت شکسته شده میتواند تبدیل به حمایت شود.
شکست مقاومت، نشان دهندهی پیروزی نیروی تقاضا بر نیروی عرضه است.
در تصویر زیر سطح مقاومت در نمودار سهام قند اصفهان به سطح حمایت تبدیل شده است.
در تصویر زیر تبدیل خط مقاومت به خط حمایت را در نمودار حفاری شمال شاهد هستیم.
روی دیگر سکه تبدیل حمایت به مقاومت است.
ریزش قیمت به پایین سطح حمایت، تغییر در عرضه و تقاضا را نشان میدهد.
شکست حمایت نشاندهنده این است که نیروی عرضه بر نیروی تقاضا پیروز شده است.
در تصویر زیر خط حمایت شرکت مپنا مشاهده میشود که به خط مقاومت تبدیل شده است.
۲) محدودهی معامله
محدودههای معامله (به انگلیسی trading range) میتوانند نقش مهمی را در تعیین اینکه سطوح حمایت و مقاومت یک نقطه عطف هستند و یا الگوهای تکرار شدنی، ایفا کنند.
محدودهی معامله یا محدوده رنج یک دوره زمانی است که در آن قیمتها در یک دامنهی نسبتا محدود تغییر میکند.
این نشان میدهد که نیروهای عرضه و تقاضا با هم در تعادل هستند.
به عبارت دیگر، محدوده رنج محدودهای است که در ان روندی نزولی یا صعودی وجود ندارد.
وقتی که قیمت از این محدوده خارج شود و بالا یا پایین رود، بدین معنی است که یکی از طرفین خریداران یا فروشندگان در بازار پیروز شده است.
اگر قیمت بالاتر رود یعنی خریداران (تقاضا) و اگر پایینتر رود یعنی فروشندگان (عرضه) برنده میدان شدهاند. در تصویر زیر محدوده رنج فولاد خوزستان در محدوده ۲۴۵۰ تومان تا ۲۸۰۰ تومان مشاهده میشود و شکست هر یک از این دوخط روند قیمت را مشخص خواهد کرد.
۳) مناطق حمایت و مقاومت (Support and Resistance Zone)
از آنجائیکه تحلیل تکنیکال، علم دقیقی نیست بعضی اوقات مشخص کردن مناطق حمایت و مقاومت میتواند کارآمد باشد.
اوراق بهادار ویژگیهای خاص خود را دارند و تحلیل آنها باید با در نظر گرفتن پیچیدگیهای آنها انجام شود. گاهی اوقات خطوط دقیق بهترین انتخاب هستند و بعضی اوقات مناطق حمایت و مقاومت بیشتر به کار میآیند.
اگر محدودهی معامله کمتر از دو ماه دوام آورد و تغییر قیمت نیز نسبتا کم باشد، سطوح حمایت و مقاومت کاربرد دقیقتری دارد. اگر محدوده معامله چندین ماه ادامه یابد و تغییرات قیمت نیز نسبتا زیاد باشد، بهتر است به جای سطوح حمایت و مقاومت، از محدودههای حمایت و مقاومت استفاده شود.
سطوح حمایت و مقاومت، سطوح دقیقی هستند در حالیکه محدودههای حمایت و مقاومت یک محدوده خاص از قیمت را نمایش میدهند.
این نکات فقط راهنماییهای کلی در تحلیل تکنیکال هستند و هر محدودهی معامله باید با شرایط خودش قضاوت شود. در تصویر زیر محدوده حمایت شرکت سایپا در نمودار بلند مدت مشاهده میشود.
نتیجه گیری
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک اصل مهم در تحلیل تکنیکال است.
اگر چه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است اما شناسایی موقعیت آنها توانایی تحلیل و پیشبینی را به شدت بهبود میبخشد.
وقتی قیمت اوراق بهادار به یک سطح حمایت مهم نزدیک میشود، باید آنرا به عنوان یک هشدار برای افزایش فشار خرید دانست، مگر اینکه خلاف آن اتفاق بیفتد و در سطح حمایت موردنظر، تقاضا نتواند بر عرضه پیروز شود.
اگر قیمت اوراق بهادار به یک سطح مقاومت نزدیک میشود، باید آنرا بعنوان یک هشدار برای افزایش فشار فروش دانست، مگر اینکه خلاف آن اتفاق بیفتد و در سطح مقاومت موردنظر، عرضه نتواند بر تقاضا پیروز شود و مقاومت رو به بالا شکسته شود.
شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی پیروزی یکی از طرفین عرضه و تقاضا است.
شکسته شدن خط مقاومت نشان دهندهی پیروزی تقاضا (خریداران) و شکسته شدن خط حمایت نشان دهندهی پیروزی عرضه (فروشندگان) است.