خرید و فروش در زمان اشباع بازار

اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه از آن سیگنال خرید یا فروش بگیریم؟
بولینگر باند از اندیکاتورهای رایج و محبوب به منظور تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است که میتوان با استفاده از آن و ترکیب با دیگر اندیکاتورها به سیگنالهای خرید و فروش خوبی دست پیدا کرد. در این راهنمای مربوط به باندهای بولینگر (Bollinger Bands) شما را با ظاهر این اندیکاتور، اجزای سازنده آن، روشهای مختلف استفاده از آن و نحوه تفسیر این اندیکاتور فنی محبوب را به شما آشنا میکنیم.
بولینگر باند چیست؟
باندهای بولینگر از اجزای مهم در تحلیل تکنیکال است. ابزاری همهکاره است که در آن از ترکیب میانگینهای متحرک و انحراف معیارها برای شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش یک کالا استفاده میشود. باندهای بولینگر یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل فنی است.
اجزای بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند سه مؤلفه دارد:
- میانگین متحرک: به طور پیشفرض از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای استفاده میشود.
- باند یا نوار بالایی: باند بالایی معمولاً ۲ انحراف استاندارد (محاسبه شده از ۲۰ دوره دادههای مربوط به قیمت بسته شدن) بالاتر از میانگین متحرک است.
- باند یا نوار پایینی: باند پایینی معمولاً ۲ انحراف استاندارد زیر میانگین متحرک است.
نمونه نمودار باندهای بولینگر
باندهای بولینگر (به رنگ آبی) مربوط به یک قرارداد آتی یا فیوچرز در نمودار ۱ زیر نشان داده شده است.
نمودار ۱: میانگین متحرک ۲۰ روزه باندهای بولینگر.
روشهای استفاده از بولینگر باند
معاملهگران ممکن است به سه روش اصلی از باندهای بولینگر استفاده کنند. در بخشهای زیر درمورد این تفسیرهای مختلف بحث خواهیم کرد:
- دنبال کردن باندها
- دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
- استراتژیهای نوسانهای قراردادهای آپشن
دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن باندها بر اساس این فرض است که اکثریت قریب به اتفاق قیمتهای بسته شدن باید بین باندهای بولینگر باشد. در واقع قیمت کالا باید به ندرت از باندهای بولینگر خارج شود.
بنابراین قیمت نباید همیشه در خارج از باندها بماند و باید «خط میانه برگردد.» این خط میانه به طور کلی همان میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای است.
سیگنال خرید احتمالی
در مثالی که در نمودار ۲ نشان داده شده است معاملهگر میتواند زمانی که قیمت به زیر باند پایینی بولینگر رسید اقدام به خرید کند.
سیگنال فروش احتمالی
معاملهگر زمانی میتواند دارایی خود را بفروشد که قیمت سهام، قرارداد آتی یا قیمت ارز از باند بالایی بولینگر خارج شود.
این سیگنالهای خرید و فروش احتمالی به صورت گرافیکی در نمودار ۲ نشان داده شده است:
نمودار ۲: سیگنالهای خرید و فروش احتمالی با دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن محافظه کارانهتر باندها
اقدام به خرید و فروش دقیقاً هنگامی که قیمت به باندهای بالایی و پایینی بولینگر برخورد میکند یک رویکرد معاملاتی پرریسک تلقی میشود.
شاید بهتر باشد معاملهگر منتظر بماند و ببیند آیا قیمت به طرف بالاتر یا پایینتر از باند بولینگر میرود. هنگامی که قیمت به داخل باند بولینگر بازگشته و در آنجا بسته میشود ممکن است محرک احتمالی خرید یا فروش رخ دهد.
فرصتهای از دست رفته
این رویه ممکن است در صورت خارج شدن قیمت از باندهای بولینگر به کاهش ضرر کمک کند. البته در این حالت امکان از دست رفتن بسیاری از فرصتهای معاملاتی سودآور نیز وجود دارد.
برای درک بهتر، نمودار ۲ در بالا بسیاری از فرصتهای از دست رفته احتمالی را نشان میدهد.
یک رویکرد محافظه کارانهتر
با این حال، در نمودار ۳ زیر میبینید که رویکرد محافظه کارانهتر ممکن است از بسیاری از ضررهای بزرگ جلوگیری کند.
همچنین ممکن است برخی از معاملهگران با نزدیک شدن قیمت به میانگین متحرک ۲۰ روزه معاملات خرید یا فروش خود را ببندند.
دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
به نقطه مقابل «دنبال کردن باندها» و امید داشتن به بازگشت قیمت به خط میانه دنبال کردن بریک آوتهای باند گفته میشود. بریک آوتها (شکست قیمت) پس از یک دوره تثبیت و زمانی که قیمت در خارج از باندهای بولینگر خرید و فروش در زمان اشباع بازار بسته میشود اتفاق میافتد.
زمانی که معاملهگر تصمیم میگیرد که آیا در جهت بریک آوت باید یک دارایی را بخرد یا بفروشد میتواند از معیارهای دیگری مانند خطوط حمایت و مقاومت بهره بگیرد.
نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت (WMT) در زیر دو مورد از بریک آوتهای باند بولینگر را نشان میدهد:
نمودار ۳: بریک آوت باند بولینگر از حمایت و مقاومت گذشته
سیگنال احتمالی خرید: بریک آوت قیمت باند بولینگر از سطح مقاومت
معاملهگر ممکن است در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر از باند بالایی بولینگر بعد از یک دوره تثبیت قیمت اقدام به خرید کند.
معاملهگر میتواند از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند؛ این مورد در نمودار ۳ بالا نشان داده شده است.
سیگنال احتمالی فروش: بریک آوت قیمت باند بولینگر از حمایت
به همین ترتیب ممکن است معاملهگر در صورت شکست قیمت به زیر باند پایینی بولینگر اقدام به بفروش کند. او میتواند برای اطمینان بیشتر، همانطور که در نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت در بالا میبینید، از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند.
از باندهای بولینگر میتوان برای تعیین جهت و قدرت روند نیز استفاده کرد. نمودار ۴ زیر مربوط به یک قرارداد آتی نشان دهنده یک روند صعودی قوی است:
نمودار ۴: باندهای بولینگر نشان دهنده قدرت روند
باند بولینگر نشان دهنده یک روند قوی
نمودار ۴ در بالا نشان میدهد که در طی یک روند صعودی قوی قیمتها در نیمه بالایی باند بولینگر باقی میمانند و میانگین متحرک ۲۰ دورهای (خط میانی باند بولینگر) به عنوان حمایت روند قیمت عمل میکند.
عکس این مسئله در طی روند نزولی صادق خواهد بود به این ترتیب که قیمتها در نیمه پایینی باند بولینگر قرار گرفته و میانگین متحرک ۲۰ دورهای به عنوان مقاومت روند نزولی عمل میکند.
باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند و بنابراین برای معاملهگران قراردادهای آپشن، به ویژه معاملهگران نوسان گیر مفید هستند.
استراتژیهای نوسان آپشن
در این بخش نحوه استفاده معاملهگران از باند بولینگر برای انجام معاملات آپشن مبتنی بر نوسان را توضیح میدهیم.
معاملهگر به دو روش اصلی میتواند بر اساس نوسان معامله کند:
- معاملهگران سعی میکنند آپشنهایی را با نوسان کم خریداری کنند به امیدوار باشند که نوسان قیمت بیشتر شده و سپس آن قرارداد را با قیمت بالاتر بفروشند.
- معاملهگران آپشنهایی را با نوسانات بالا میفروشند به این امید که نوسان کاهش یافته و سپس همان قراردادها را با قیمت ارزانتر خریداری میکنند.
استفاده از باندهای بولینگر برای معامله کردن بر اساس نوسان
از آنجا که باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند میتوانند گران بودن نسبی آپشنها (نوسان زیاد) یا ارزان بودن نسبی آپشنها (نوسان کم) را به خوبی به معاملهگر نشان دهند.
نمودار ۵ زیر مربوط به سهام وال مارت نحوه استفاده از باندهای بولینگر را برای معامله بر اساس نوسان نشان میدهد:
نمودار ۵: نوسانهای آپشنها با باندهای بولینگر
آپشنهای خرید بالقوه در هنگام کم بودن نوسان
وقتی آپشنها نسبتاً ارزان هستند، مانند زمانی که قیمت در مرکز نمودار سهام وال مارت در بالا و باندهای بولینگر به طور قابل توجهی منقبض شدهاند، خریدن قراردادهای آپشن میتواند یک استراتژی خوب باشد.
دلیل این امر این است که پس از حرکات شدید قیمت ممکن است مدتی در حالت خنثی مدتی استراحت کند. پس از استراحت قیمت، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار نزدیک به هم هستند، ممکن است قیمت مجدداً حرکت کنند.
بنابراین خرید کردن در هنگامی که باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک هستند میتواند یک استراتژی بسیار زیرکانه باشد.
آپشنهای خرید بالقوه هنگامی که نوسان زیاد است
هنگامی که قیمت آپشنها نسبتاً بالا است، مانند قیمت در سمت راست و چپ نمودار ۵ وال مارت در بالا هنگامی که باندهای بولینگر کاملاً از هم فاصله گرفتهاند، فروختن آپشنها میتواند گزینه خوبی باشد.
دلیل این است که هنگامی که قیمت صعود یا ریزش قابل توجهی کرده است، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار از یکدیگر فاصله دارند، ممکن است قیمت شروع به تثبیت کرده و نوسان آن کمتر شود.
بنابراین فروختن قراردادهای آپشن وقتی که باندهای بولینگر از یکدیگر دور هستند میتواند یک استراتژی معاملاتی زیرکانه باشد.
RSIچیست | آموزش ویدیویی 🎥 معامله گری و کار با اندیکاتور RSI درارزدیجیتال
آموزش اندیکاتور RSI درارزدیجیتال ، Relative Strength Index)RSI)یکی از شاخصهای تکنیکال است که در تحلیل بازارهای مالی استفاده میشود که قدرت و ضعف بازار را در گذشته و حال حاضر براساس قیمت های بسته شده یک دوره معاملاتی ترسیم میکند.این شاخص توسط ولز وایلدر(J.Welles Wilder) که یک مهندس مکانیک امریکایی بود و به یک تحلیلگر تکنیکال تبدیل شد،به دنیا معرفی شد و امروزه به عنوان یکی از شاخصهای اصلی تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
نحوه ی محاسبه
نحوه ی محاسبه این اندیکاتور ساده است ولی با اوردن مثال های متعدد این موضوع بهتر جا میفتد که از حوصله ی بحث خارج است ،انچه حائز اهمیت است چگونگی تحلیل این اندیکاتور و سیگنالهای خرید و فروشی است که میتوان با استفاده از این اندیکاتور به ان دست یافت.در زیر به اوردن فرمول ساده و کلی این اندیکاتور اکتفا شده است:
[((RSI = 100 – [100 / ( 1 + (Average of Upward Price Change / Average of Downward Price Change)]
RSIدر کدام دسته از اندیکاتورها قرار دارد؟
Relative Strength Index)RSI) همانند اندیکاتور MACD وCCI در دسته ی اندیکاتورهای oscillator یا روندشناس قرار دارد.این دسته از اندیکاتورها امکان سه نوع تحلیل را برای تحلیل گران فراهم میکند:
1.سیگنال خرید یا فروش بر اساس خط مرکزی
2.سیگنال خرید و فروش بر اساس محدوده بیش خرید و بیش فروش Overbought و Oversold
3.سیگنال خرید و فروش بر اساس واگرایی Divergence
دراین اسیلاتور خط مرکزی (centerline)یا خط میانه عدد 50 است(با رنگ نارنجی مشخص شده است)برمبنای عبور شاخص اسیلاتور از خط مرکزی میتوان صعود یا نزولی بودن روند را تعیین کرد،به این صورت که اگر شاخص اسیلاتور از پایین به بالا حرکت کرد و از خط مرکزی عبورکردسیگنال خرید یا صعود ایجاد میشود و اگر از بالا به پایین حرکت کرد و از خط مرکزی عبور کردسیگنال فروش یا نزول ایجاد میشود.
علاوه بر این ،RSI جزو اندیکاتورهای پیشرو (leading) است.در واقع اندیکاتورها از یک منظر به دو دسته پیشرو و تاخیری تقسیم میشوند ،اندیکاتورهای تاخیری حالت پیش بینی که اندیکاتورهای پیشرو مثلRSIبه ما میدهند را ندارند.اندیکاتورRSI نقاط اشباع خرید (over bought)و نقاط اشباع فروش(over sold) را مورد بررسی قرار میدهد در شکل بالا قسمتهایی که با دایره های قرمز رنگ مشخص شده است نقاط اشباع خرید و قسمتهایی که با دایره های سبز رنگ مشخص شده است نقاط اشباع فروش است.
کاربردهای اندیکاتور RSIچیست
این اندیکاتور یک نمودار خطی است که بین اعداد 0و100درنوسان است.دو سطح بسیار مهم در این نمودار،30 و 70 است،در سطح 70 ما با اشباع خرید روبه رو هستیم و در سطح 30،اشباع فروش را داریم.اگر نمودار به طور مداوم بین دو سطح 30 و 70 در نوسان باشد نشانگر یک روند خنثی است.در سطح افقی 70 و بالاتر از ان در واقع نوعی مقاومت ایجاد میشود و با اشباع خرید و کاهش قدرت خرید معامله گران رو به رو میشویم که کاهش قیمت و نزولی شدن نمودار را در پی دارد.سطح 30 نقش یک حمایت کننده بسیار معتبر را دارد که در صورت افقی شدن نمودار در این سطح و یا حتی پایین تراز ان در روزهای فشارشدید فروش،در روزهای اتی نمودار RSIمثبت میشود و بازار برمیگردد.
آموزش ویدیویی کار با اندیکاتور Rsi
ایا میتوانیم در این اندیکاتور،از خط روند استفاده کنیم؟
دراین اندیکاتور میتوانیم از خطوط روند استفاده کنیم و نقاط خرید و فروشی که کشیدن خطوط روند روی این اندیکاتور به ما میدهد(مشخص شده با رنگ سبز) صحیح و کاربردی است.پس همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید میتوانید به راحتی از منوی سمت چپ این ابزار را انتخاب کنید و به نقاط خرید و فروشی که به شما میدهد استناد کنید.با این حال RSI به تنهایی یک اندیکاتور کاملا مطمئن نیست و نباید به تنهایی بر اساس آن اقدام به خرید و فروش کرد.
سیگنال های خرید و فروش در اندیکاتور RSI
به طور کلی این اندیکاتور به تنهایی نمیتواند معیار خرید و فروش ما باشد و باید درکنار سایر اندیکاتورها تصمیم نهایی را برای خرید یا فروش ارز مورد نظر ،گرفت.
در یک بررسی کلی اگر شاخص نمودار بین دو عدد 30و70 باشد و سطح 70 را رد کند ما با اشباع خرید رو به رو هستیم وسیگنالی برای خرید است و اگر بین 30و 70 باشد و سطح 30 را به سمت پایین قطع کند ،اشباع فروش در بازار وجود دارد و سیگنالی برای فروش است.اگر شاخص نمودار بین دو سطح 30 و 70 و بالاتر از سطح 50 باشد ما این شاخص را مثبت در نظر میگیریم و ان را به عنوان سیگنالی برای خرید براورد میکنیم اما بهتر است جانب احتیاط را رعایت کنیم و روند بازار را دنبال کنیم و در صورت عبور از خط 70 بهترین موقعیت برای خرید را ار دست ندهیم اما هرگز فراموش نکنیم که بررسی یک اندیکاتور به تنهایی سیگنال خرید را به ما نمیدهد و عقل حکم میکند که برای تصمیم قطعی خرید یا فروش فقط به بررسی یک اندیکاتور اکتفا نکنیم.همان طور که پیش تر توضیح دادم کشیدن خط روند در این اندیکاتور از اهمیت بالایی برخوردار است و ما راتا حدودی از روند بازار مطلع میسازد.
واگرایی در اندیکاتورRSI
قبل از اینکه سراغ بررسی واگرایی در اندیکاتور RSIبرویم،یک توضیح کلی راجع به واگرایی موضوع را برای شما روشن تر میکند.واگرایی یکی از مهم ترین مسایلی است که در تحلیل تکنیکال برای یافتن سیگناهای خرید و فروش به ما کمک میکند و تحلیلگران حرفه ای حتما واگرایی در نمودارهارا میبینند و ان را مورد بررسی قرار میدهند.
واگرایی چیست؟
به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند،اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودارقیمت سقف یا کف جدیدی بزندولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس،واگرایی رخ داده است.
واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود:
- واگرایی معمولی
- واگرایی مخفی
واگرایی معمولی(regural divergence)
این نوع واگرایی در دسته ی سیگنالهای بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال ضعیف شدن است.این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
زمانی اتفاق مبفتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی معمولی منفی(RD-):
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی مخفی(hidden divergence)
این واگرایی در دسته سیگنالهای ادامه دهنده است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق میفتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود.
واگرایی مخفی مثبت(hd+):
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشاندهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.
واگرایی مخفی منفی(hd-):
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشاندهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.
برای فهم بهتر این موضوع به شکل زیر توجه کنید:
این نمودار قیمت بیت کوین و اندیکاتور rsi است.همانطور که در تصویر مشخص است هنگامی که نمودار قیمت کفی پایین تر از کف قبلی زده است ولی اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی زده است،نزولی بودن قیمت تضعیف شده و روند صعودی را در پیش گرفته است.این واگرایی از نوع معمولی مثبت است
درجمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است:
واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایینتر) و اندیکاتور(کف بالاتر)
واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایینتر)
واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایینتر)
واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایینتر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)
نتیجه کلی:
زمانی که واگرایی بالاتر از سطح 70 و یا پایین تراز سطح 30 مشاهده شود یک اخطار بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود که حتما باید به ان توجه کرد اگر واگرایی بالاتر از سطح 70 مشاهده شود احتمال نزول قیمت بسیار بالاست همینطور اگر واگرایی پایین تراز سطح 30 دیده شود احتمال صعود قیمت زیاد است.
در اخر باید این نکته را مدنظر داشت که چون واگرایی برخلاف حرکت سهم است،احتمال کامل نشدن ان وجود دارد و نباید خرید را صرفا براساس واگرایی انجام دهیم.
ممنون از اینکه تا پایان “آموزش اندیکاتور RSI درارزدیجیتال “همراه ما بودید.
چرخه عمر محصول و مراحل ۴ گانه آن
نظریهی «چرخه عمر محصول» برای اولین بار در دههی ۵۰ میلادی معرفی شد. این نظریه، چرخهی مورد انتظار عمر یک محصول را از زمان طراحی اولیه تا خارج شدن از رده، توضیح میدهد. این چرخه شامل چهار مرحلهی عرضه، رشد، بلوغ و افول محصول است که شرکت تولیدکننده میتواند با مدیریت درست هر یک از این مراحل، به سود بالایی دست یابد. هدف از مدیریت چرخه عمر محصول، به حداکثر رساندن ارزش و سوددهی محصول در هر مرحله است. چرخه عمر محصول پیش از هر چیز با نظریهی بازاریابی در ارتباط است. با ما همراه باشید تا با مراحل چهارگانهی چرخه عمر محصول بیشتر آشنا شوید.
هدف از عرضهی یک محصول جدید، رفع نیازهای مشتریان با عرضهی یک محصول باکیفیت (با کمترین هزینهی ممکن) به منظور به حداکثر رساندن سطح سودآوری است. در مرحلهی عرضه، محصول باید برای اولین بار به بازار شناسانده شود. این مرحله، به 5 بخش جداگانه تقسیم میشود:
- در وهلهی اول، ایدهی طراحی محصول باید تأیید (اعتبارسنجی) شود. برای این کار، شرکت بازار را مورد مطالعه قرار میدهد تا ببیند که در چه مناطقی، محصولات موجود در بازار پاسخگوی نیاز بازار نیست و تلاش میکند تا محصولات جدیدی را که برآورده کنندهی این نیازها هستند، طراحی کند. مسئولیت این کار با بخش بازاریابی شرکت است. این بخش باید فرصتهای بازار را شناسایی کند و تعیین کند که در صورت ارائهی محصول جدید، چه کسانی خریدار آن خواهند بود و مزایای اولیهی این محصول چیست. همچنین شرکت باید نحوهی استفاده از محصول را نیز مشخص کند.
- هنگامی که ایدهی اصلی تأیید شد و شروع به شکل گرفتن کرد، طراحی مفهومی انجام میشود. در این مرحله، شرکت آنچه را در دسترس خود دارد (از مواد اولیه گرفته تا فناوری ساخت محصول و توانایی تولید آن) مطالعه کرده است و مشخص شده است که محصول میتواند تولید شود. پس از آن، باید مشخصات دقیقتر و کاملتری از محصول (مانند قیمت و مدل محصول) تعیین شود. بخش بازاریابی در این قسمت موظف است تا حداقل و حداکثر فروش را برآورد کند، رقابت را بررسی کند و سهم بازار را تخمین بزند.
- ذکر خصوصیات و طراحی نهایی هنگامی انجام میشود که محصول در شُرف ورود به بازار است. در این مرحله برای آخرین بار خصوصیات و مشخصات محصول بررسی میشود و مشخصات نهایی محصول با تولید نمونهای آزمایشی تعیین میشود.
- نمونهی آزمایشی، پس از تهیهی نسخهی اولیهی محصول و آزمودن آن توسط مهندسان و مشتریان شکل میگیرد. پس از ارائهی نسخهی آزمایشی، شرکت میتواند اطمینان حاصل کند که تصمیمات مهندسی از ابتدای فرایند ساخت محصول درست بوده است یا خیر. در این برهه، کار بخش بازاریابی بسیار مهم است. در اینجا بخش بازاریابی مسئول تعیین نوع بستهبندی محصول، انجام آزمونهای مصرفکنندگان از طریق گروههای کانونی (focus groups)، روشهای بازخوردی دیگر و پیگیری واکنش مشتریان نسبت به محصول است.
- مرحلهی نهایی عرضهی محصول، تجاریسازی یا تولید انبوه آن است. و زمانی اتفاق میافتد که محصول برای ورود به بازار، تولید شود. در این مرحله، محصول از نظر پایایی و میزان تغییرپذیری مورد بررسیهای نهایی قرار میگیرد.
در مرحلهی عرضه، شرکت بیشتر بر روی شناساندن و اطلاعرسانی در مورد محصول جدید تمرکز دارد و فروش محصول معمولا سرعت چندانی ندارد. تبلیغات در این مرحله بسیار حیاتی است، بنابراین باید بودجهی قابل توجهی به بخش بازاریابی اختصاص یابد. نوع تبلیغات به محصول بستگی دارد. اگر محصول قرار است مخاطبان انبوهی داشته باشد، ممکن است به یک کمپین تبلیغاتی گسترده نیاز باشد. در صورتی که محصول تخصصی یا منابع شرکت محدود باشد، میتوان کمپین تبلیغاتی کوچکتری ایجاد کرد تا فقط مخاطبان خاصی را هدف قرار دهد. از آنجا که در مرحلهی بلوغ یک محصول، بازار اشباع میشود و تقریبا بیشتر مردم از وجود چنین محصولی آگاهی یافتهاند، بودجهی تبلیغاتی مرتبط به آن نیز به احتمال قوی کاهش خواهد یافت.
در ابتدای ورود محصول به بازار دو رویکرد کلی برای قیمتگذاری وجود دارد. رویکرد اول قیمتگذاری نفوذی (penetration pricing) است که طی آن ابتدا قیمت را پایین در نظر میگیرند تا محصول در بازار جا بیفتد. رویکرد دوم قیمتگذاری گزاف (skimming pricing) است که ابتدا قیمت اولیه بالا در نظر گرفته میشود و پس از آنکه مشتریان به حد کافی جذب شدند، به تدریج قیمت کاهش مییابد.
مرحلهی رشد به زمانی گفته میشود که یک محصول از مرحلهی عرضه گذر کند و در بازار با استقبال روبهرو شود. در این مرحله، شرکت میتواند تصمیم بگیرد که آیا میخواهد سهم بازار و سودآوری را افزایش دهد یا خیر. در این مرحله، محصول پیشرفتی سریع خواهد داشت و افزایش تولید، به کاهش قیمت واحد منجر میشود. در این مرحله رقبا وارد میدان میشوند، بنابراین وظیفهی بخش بازاریابی این است که با افزایش سهم بازار و تبلیغات گسترده، خرید و فروش در زمان اشباع بازار در صدر رقبا قرار بگیرد. اگر محصول با کیفیت و قابل قبول باشد، همچنان که کمپینهای تبلیغاتی مخاطبان رسانههای اجتماعی را به جای بازارهای تخصصی هدف قرار میدهند، فروش نیز به سرعت زیاد خواهد شد. بررسی بازخوردها و هدف قرار دادن بازارهای جدید، سبب ایجاد تغییرات جزئی در محصول خواهد شد. هدف هر شرکت این است که تا حد ممکن در این مرحله باقی بماند.
این امکان وجود دارد که یک محصول، در این مرحله موفق نشود و بلافاصله افول کرده و با شکست روبهرو شود. اینجا باید بخش بازاریابی وارد عمل شود. این بخش فقط باید به ارزیابی این مسئله بپردازد که شرکت توانایی متحمل شدن چه هزینههایی را داراست و کدام محصولات شانس بقا در بازار را دارند. انتخابها بسیار دشوار هستند، زیرا چسبیدن به یک محصول از دست رفته ممکن است بسیار خطرناک باشد.
اما اگر محصول به خوبی عمل کرده باشد، بخش بازاریابی مسئولیتهای دیگری برعهده خواهد داشت. حال در کنار شناساندن و مطلع ساختن مشتریان از وجود محصول، باید به فکر ایجاد یک برند پایدار (که مشتریان آن را به برندهای دیگر ترجیح دهند) باشند. در این مرحله تبلیغات افزایش مییابد و شرکت همچنان که مشتریان جدیدی را جذب میکند، باید خریداران قبلی را نیز حفظ کند. بنابراین فروش، تخفیف و تبلیغات نقش بسیار مهمی را در این روند ایفا میکنند. مورد دیگری که بخش بازاریابی باید برای محصولاتی که با موفقیت تثبیت شدهاند و مدت طولانیتری در مرحلهی رشد بودهاند، مد نظر قرار دهد، این است که باید در نمونهی اولیه و آزمایشی تغییرات مناسب و جزئی ایجاد کند تا مشتریان بیشتری را جذب محصول جدید کند.
از آنجا که در این مرحله بازار اشباع شده است، رشد فروش شروع به کند شدن میکند و به جایی میرسد که مرحلهی اجتنابناپذیر افول آغاز میشود. در این مرحله، نگرانی اصلی دفاع از سهم بازار است؛ به طوری که بخش بازاریابی باید بیشتر و بیشتر تلاش کند تا محصول بتواند همچنان مشتریان خود را حفظ و با رقیبانش مبارزه کند. در این مرحله، تبلیغات و یافتن مشتریان جدید دیگر کارساز نیست. زیرا رقبای بیشتری برای رقابت با این محصول به میدان آمدهاند که برخی از آنها ممکن است محصولی مشابه اما با کیفیت بیشتر و قیمت پایینتر به بازار ارائه داده باشند. در این مرحله، رقابت بر خرید و فروش در زمان اشباع بازار سر قیمت اتفاق میافتد که در مجموع، برخی از شرکتها به دلیل قیمت پایینتر و سودآوری کمتر ناگزیر بازار را ترک میکنند. مرحلهی بلوغ معمولا طولانیترین مرحلهی چرخه عمر محصول است و شاید برخی از محصولات حتی چندین دهه در این مرحله باقی بمانند.
در این مرحله، تنها شرکتی که از فراست و زیرکی برخوردار باشد، میتواند قیمت واحد را تا حدی کاهش دهد که بیشترین سود را به دست آورد. پولی که از محصولات این دوره به دست میآید میتواند برای تحقیق و توسعهی محصولات جدیدی صرف شود که جایگزین محصولات بالغ خواهند شد. پس عملیات مرتبط باید ساده و کارامد باشد، بهرهوری هزینهها باید به حد مطلوب برسد و لازم است که تصمیمات سختی اتخاذ شود.
از دیدگاه بازاریابی، کارشناسان اینگونه استدلال میکنند که ارتقای مناسب در این مرحله، به مراتب تأثیرگذارتر از مراحل دیگر است. بر اساس یک نظریهی مشهور، در این مرحله میتوان از دو راهبرد بازاریابی دفاعی و تهاجمی استفاده کرد. راهبرد دفاعی شامل فروش ویژه، تبلیغات، تغییرات ظاهری محصول و ابزارهای دیگر برای تقویت سهم بازار است. این راهبرد میتواند با دفاع از کیفیت محصول در برابر رقبا، مشتریان را متقاعد کند که به این برند وفادار بمانند و محصولات مشابه را نخرند. در مقابل، بازاریابی تهاجمی به معنای جستجوی بازاری به غیر از بازار فعلی و تلاش برای به دست آوردن خریداران جدید است. در این روش میتوان به تولید مجدد محصول امید بست. تغییر قیمتها (افزایش یا کاهش قیمت) برای جذب مخاطبان کاملا جدید یا افزودن کاربردها و امکانات جدید به یک محصول از روشهای تهاجمی دیگری هستند که میتوانند در این مرحله یاریگر تولیدکننده باشند.
در این مرحله، محصولی که در دورهی بلوغ به نقطهی اوج خود رسیده است، با طی کردن سیر نزولی پا به مرحلهی کاهش فروش خواهد گذاشت. در نهایت، درآمد حاصل از فروش این محصول، به حدی کاهش خواهد یافت که دیگر تولید آن از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نخواهد بود و سرمایهگذاری نیز به حداقل میرسد. در اینجا شرکت با دو گزینه مواجه خواهد شد. توقف تولید محصول یا فروش آن به شرکتی دیگر. البته گزینهی سومی هم وجود دارد که ترکیبی از دو گزینهی یاد شده است. در این حالت، تولید محصول قطع میشود و سهام آن رفتهرفته به صفر میرسد، اما شرکت حقوق و مزایای محصول را (به منظور حمایت از آن) به شرکت دیگری میفروشد. از اینجا به بعد مسئولیت سرویس و نگهداری محصول به عهدهی شرکت خریدار خواهد بود. البته گزینهی سوم گاهی عملی میشود اما به ندرت اتفاق میافتد که ثمری داشته باشد.
کاستیهای نظریه چرخه عمر محصول

با اینکه نظریهی چرخه عمر محصول در حد گستردهای پذیرفته شده است، با این حال منتقدانی نیز دارد که میگویند این نظریه استثناهای زیادی دارد و برخی از قوانینی که در آن در نظر گرفته شده است، بیمعنی است. از دیدگاه منتقدان، کاستیهای این نظریه به شرح زیر است:
آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)
در درس های قبل از آموزش فارکس اندیکاتورهای مختلف را به شما معرفی کردیم.
در این درس قصد داریم یکی دیگر از اندیکاتور های پرکاربرد در بازارهای مالی از جمله بازار بورس را به شما معرفی کنیم.
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبتی در اصل جزو اسیلاتور ها می باشد
اسیلاتورها زیرمجموعه ای از اندیکاتورها می باشند.به عبارتی می توان به اسیلاتورها اندیکاتور گفت.
اندیکاتور RSI تقریبا مانند اندیکاتور استوکاستیک که در درس قبل معرفی کردیم است
و از این اندیکاتور برای برای شناسایی سطوح بیش خرید و بیش فروش استفاده می شود.
اگر می خواهید با این اندیکاتور کاربردی در تحلیل تکینکال آشنا شوید این مقاله از آموزش فارکس را از دست ندهید.
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبتی اندیکاتوری است که برای شناسایی نقاط بیش خرید و بیش فروش از آن استفاده می شود.در این درس از آموزش فارکس اندیکاتورRSI و نحوه معامله با استفاده از این اندیکاتور را به شما آموزش می دهیم.
اگر می خواهید به طور پیشرفته با 0 تا 100 فارکس آشنا شوید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
اندیکاتور RSIچیست؟
اندیکاتور RSIیا شاخص قدرت نسبی(Relative Strenght Index) یکی از اسیلاتورهای کابردی در بازار بورس است.
این اندیکاتور اولین بار توسط شخصی به نام ولز ویلدر(Welles Wilder) ابداع شد و توسعه یافت.
این اندیکاتور می تواند با بررسی نوسانات بازار تمایل و قدرت بازار را بررسی کند و به معامله گران ارائه دهد.
با استفاده از اندیکاتور RSIمی توان قدرت فعلی بازار را شناسایی کرد
همچنین با این اندیکاتور می توان نقاطی که خرید و فروش بیش از حد در آن اشباع شده است را تشخیص داد
مقیاس بندی این اندیکاتور 0 تا خرید و فروش در زمان اشباع بازار 100 است و عدد 30 و کمتر از آن شرایط بیش فروش را نشان می دهد
و بدان معناست که بازار را در حال قدرت گرفتن است و عدد 70 و بیشتر از آن شرایط بیش خرید را نشان می دهد
و بدان معناست که بازار در حال ضعیف شدن است و قیمت در بازار کاهش می یابد.
این اندیکاتور پیشرو جزو اندیکاتورهای تاخیری می باشد و مانند اندیکاتور مکدی از نوسان گرها است
که در محاسبات خود از میانگین متحرک استفاده می کند. در این اندیکاتور دوره محاسبه متغیر می باشد.
این اندیکاتور در میان تحلیل گران محبوبیت دارد و توسط معامله گران حرفه ای در بازار بورس استفاده می شود.
تقاطع اندیکاتور RSI و خط میانی:
با استفاده از این اندیکاتور RSi علاوه بر شناسایی نقاط بیش خرید و بیش فروش می توان
تقاطع این اندیکاتور با خط میانی را نیز شناسایی کرد.
زمانی که مقدار RSi به بالای مقیاس 50 می رسد به سمت مقیاس 70 حرکت می کند
نشان دهنده افزایش قدرت روند قیمت در بازار است و بدان معناست که روند در حال صعود است.
بنابراین زمانی که روند به مقیاس 70 برسد بدان معناست که یک سیگنال صعودی در حال شکل گرفتن است.
اما اگر RSI به زیر مقیاس 50 برسد و به سمت خط 70 حرکت کند این بدان معناست که قدرت روند رو به تضعیف است
و تا زمانی که به خط 30 برسد به عنوان یک سیگنال نزولی در نظر گرفته می شود.
همان طور که گفتیم اندیکاتور شاخص قدرت نسبی نوسان گری میان 0 خرید و فروش در زمان اشباع بازار تا 100 است.
بنابراین می توان این اندیکاتور را به شکل زیر تفسیر کرد.
اگر یک سهام در بازار بورس بیش از حد70 ارزش داشته باشد بدان معناست که بیش از حد خریداری شده است.
اگر یک سهام کمتر از 30 ارزش داشته باشد بدان معناست که بیش از حد فروخته شده است.
اگر عدد میان 50 تا 70 درصد باشد بدان معناست که روند در حال افزایش است.
اگر عدد اندیکاتور میان 30 تا 50 باشد بدان معناست که روند در حال کاهش است.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور RSI:
قبل از یادگیری کار با اندیکاتور RSI و نحوه معامله با استفاده از این اندیکاتور باید نقاط بیش خرید و بیش فروش
را شناسایی کنید تا بتوانید سیگنال های خرید و فروش را دریافت کنید.
سیگنال خرید: گاهی در بازار مشاهده می شود که قیمت برای خریدارن جذابیتی ندارد و فقط فروشندگان
در بازار به سرعت در فروش سهام هستند.در این شرایط فروش سهام در بازار بیش از حد افزایش می یابد
در این شرایط است که نمودار شاخص 30 را می شکند و از آن عبور می کند و کاهش می یابد
زمانی که اندیکاتور به شاخص زیر 30 می رسد سرعت فروش فروشندگان کاهش می یابد و ضعیف می شود
در این زمان است که خریداران تمایل به خرید دارند و وارد بازار می شوند و با وارد آن ها قدرت خرید افزایش می یابد.
در این شرایط شاخص RSI مجدد رشد می کند و زمانی که سطح 30 به سمت بالا شکسته شود سیگنال خرید صادر می خرید و فروش در زمان اشباع بازار شود.
سیگنال فروش:در مقابل سیگنال خرید سیگنال فروش نیز در بازار وجود دارد.
زمانی که بازار برای خریداران جذابیت پیدا می کند موجب افزایش قیمت خواهد شد.در این شرایط افزایش تقاضا
در بازار زیاد است و نقدینگی سنگین می باشد.اما زمانی که قدرت خریدارن در بازار کاهش یابد و از میزان خرید کاسته شود.
نمودار سهام از سطح 70 نزولی می شود و شکست خواهد شد و این برسد بدان معناست که سیگنال فروش صادر می شود.
چگونه با استفاده از اندیکاتور RSIمعامله کنیم؟
اندیکاتور RSIبسیار مشابه به اندیکاتور استوکاستیک است که در در س های قبلی آموزش دادیم.
به همین دلیل می توان این اندیکاتور را مانند اندیکاتور استوکاستیک تفسیر کرد.
با توجه به اینکه بازار در شرایط اشباع خرید یا اشباع خرید و فروش در زمان اشباع بازار فروش قرار گرفته است
می توان کف ها و سقف های احتمالی در نمودار قیمت بازار را شناسایی کرد.
در زیر نمودار 4 ساعته EUR\USD یورو اروپا و دلار آمریکا را مشاهده می کنید.
همان طور که در نمودار مشاهده می کنید این نمودار ک هفته درحال سقط بوده است
و تقریبا 400 پیپ در این بازه زمانی کاهش یافته است.در 7 ژوئن قیمت در این نمودار
در زیر سطح 1200 معامله شده است. در این حالت اندیکاتور RSIکاهش یافته به زیر سطح 30 رسیده است
و این بدان معناست که با کاهش RSIهیچ فروشنده ای در بازار نمانده و این حرکت به پایان رسیده است.
سپس در نمودار EUR\USD قیمت بازگشت داشته و به سمت بالا حرکت کرده است.
شناسایی روند با استفاده از اندیکاتور RSI:
با استفاده از اندیکاتور RSI می توان روند را شناسایی کرد و نقاط بیش خرید و بیش فروش را تشخیص داد.
به همنی دلیل این اندیکاتور در میان معامله گران محبوبیت زیادی دارد
و معامله گران حرفه ای برای تشخیص روند بازار و سهام از این اندیکاتور استفاده می کنند.
زمانی که شما فکر می کنید یک روند در بازار در حال شکل گیری است
باید به اندیکاتور RSI دقت کنید . اگر مشاهده کردید که اندیکاتور بالای سطح 50 قرار گرفته است
می توانید منتظر یک روند صعودی احتمالی باشید. اما اگر مشاهده کردید که اندیکاتور پایین سطح 50 است
می توانید به دنبال یک روند نزولی باشید.به نمودار زیر دقت کنید.
در نمودار زیر همان طور که مشاهده می کنید در ابتدا نمودار یک روند نزولی در حال شکل گیری است.
اگر می خواهید از اشتباهات احتمالی جلوگیری کنید باید منتظر باشید تا اندیکاتور RSIاز خط فرضی میانی عبور کند
و این اندیکاتور به زیر سطح 50 برسد تا تائید شود زیرا عبور اندیکاتور به زیر سطح 50 یک تائید خوب به شمار می رود.
شناسایی واگرایی با اندیکاتور RSI:
اندیکاتور RSI یکی از بهترین اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی می باشد.
اگر با اندیکاتورها کار کرده باشید تا به حال نام واگرایی به گوشتان خورده است.
واگرایی بدان معناست که بر روی نمودار سهام دو قله وجود دارد که یکی از قله ها یعنی قله دوم از قله اول بالاتر است.
درواقع خطی که بر روی نمودار این دو قله را به یکدیگر متصل می کند صعودی و رو به رشد است.
اما بر روی اندیکاتور این خط خود را به صورت نزولی و رو به کاهش نشان می دهد و این یک واگرایی است.
به این واگرایی یک واگرایی منفی گفته می شود اما برعکس آن یعنی واگرایی مثبت نیز وجود دارد.
در واگرایی مثبت که نقطه مقابل واگرایی منفی می باشد به جای دو قله، دو دره وجود دارد
که یکی از این دوره یعنی دره دوم پایین تر از دره اول است. این نوع واگرایی انتهای رو به کاهش خواهد داشت.
البته برای تشخیص قله ها و دره ها در واگرایی منفی و مثبت حتما باید چندین کندل دیگر وجود داشته باشد
تا ما بتوانیم قله ها و دره ها را شناسایی کنیم و نشخیص بدهیم.
اگر اندیکاتور RSI در کنار اندیکاتور مکدی بر روی ضعف یک روند با یکدیگر موافق باشند
به احتمال بالا بازگشت قیمت اتفاق خواهد افتاد.
درواقع واگرایی زمانی رخ می دهد که میان نمودار قیمت و اندیکاتور RSI هماهنگی وجود نداشته باشد.
در این حالت و شرایط در قیت سهام ضعفی به وجود می آید که ممکن است باعث تغییر روند شود.
بهترین اندیکاتور سیگنال دهی کامل و حرفه ای EFC برای متاتریدر 4
این اندیکاتور ویژه با نشان دادن نقاط دقیق ورود به معامله ، به شما کمک میکند تا به راحتی بتوانید در بازار فارکس معامله کنید.
محاسبات این اندیکاتور بر پایه اندیکاتور rsi و انواع سیگنال گیری (واگرایی،مناطق اشباع خرید و فروش و . ) از این اندیکاتور است که میتواند سیستم خوبی را برای ما به همراه داشته باشد.
مشخصات اندیکاتور
- پلتفرم : متاتریدر4
- جفت ارز: همه ی جفت ارز ها
- زمان معامله : سشن های اصلی
- تایم فریم : M15-WN
- بازار: فارکس، ارزهای دیجیتال، سهام، شاخص ها
برخی از ویژگی های این اندیکاتور
1. نشان دادن نقطه دقیق ورود و خروج
2. نشان دادن حدضرر بصورت خودکار
3. به هیچ عنوان تاخیر ندارد
4. جستجوی موقعیت های معاملاتی در تایم های مختلف و جفت ارز های مختلف
5. بیش از 60 درصد سیگنال های درست
جهت آشنایی با روش نصب اندیکاتور EFC به مقاله اموزشی نصب اندیکاتور متاتریدر4 مراجعه کنید
اجزای اندیکاتور :
کندل های زرد : کندل هایی که در آن ها rsi خط 30 یا 70 را کراس میکند
کندل های آبی : کندل هایی که در آن ها واگرایی انجام شده است
کندل های سبز : کندل هایی که در پوزیشن خرید هستند
کندل های قرمز : کندل هایی که در پوزیشن فروش هستند
فلش سبز : سیگنال خرید
فلش قرمز : سیگنال فروش
نقطه چین های سبز: نقطه ی ورود به معامله خرید
نقطه چین های قرمز: نقطه ی ورود به معامله فروش
نقطه چین های صورتی : موقعیت های buy stop و sell stop و حد ضرر معاملات خرید و فروش
نقطه چین های زرد : حد سود معاملات خرید و فروش
قوانین معامله
قوانین معامله بسیار ساده است زیرا اندیکاتور نسبت به محاسبات با فلش های سبز و قرمز رنگ به سیگنال خرید و فروش میدهد و حد سود و ضرر را مشخص میکند.
مطلب مرتبط
برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور ویدیو زیر را تماشا کنید:
اندیکاتور سیگنال دهی EFC برای متاتریدر 4 ( 2 مگابایت ) اندیکاتور سیگنال دهی EFC مناسب برای متاتریدر 4